eitaa logo
اشارت
245 دنبال‌کننده
145 عکس
44 ویدیو
106 فایل
گوش بسپار، به ندای بی صدایِ انقلاب اسلامی .... ارتباط با اشارت؛ @alijazini
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشارت
آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خواند از فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواند داشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست می‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دست سهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست رایحه رایحه با بوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است خانۀ دوست که نام دگرش سامره است آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟ وطن آن‌جاست برایم که پر از خویشتن است یعنی آن‌جا که در آن خانۀ محبوب من است سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خبر؟ از دل‌آرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟ ما همه غرق سکوتیم تو این‌بار بگو سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند قَسَمت می‌دهم آری به همان راز و نیاز آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟ آخرین مرتبه کی راهی میقات شده‌ست؟ آخرین بار کجا غرق مناجات شده‌ست؟ خسته از فاصله‌ام با منِ بی‌تاب بگو با من از گریۀ او در دل سرداب بگو سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است گرد و خاک قدمش روی کدامین فرش است؟ حرمت ساحل آرام‌ترین امواج است این گدا سامره‌ای نیست، ولی محتاج است از زمستان پیاپی به بهارم برسان بر لبم عرض سلام است به یارم برسان ما به تکرار دچاریم بگو با یارم غیر او چاره نداریم، بگو با یارم ـ رنگ و رو رفته شد آفاق، به دنیا برگرد ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد آن‌چه را مانع دیدار شد از دیده بگیر جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر تو فقط چارۀ هر دردی و برمی‌گردی وعدۀ بی برو برگردی و برمی‌گردی روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود جای دل، آن‌چه شکسته‌ست، قفس خواهد بود از سر مأذنۀ کعبه اذان می‌خوانیم قبلۀ کج شده را سوی تو می‌چرخانیم هر کجا می‌نگرم ردّ عبورت پیداست کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست تازه این اول قصه‌ست، حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست می‌نویسم که شب تار سحر می‌گردد یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد @esharat
اشارت
آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خواند از فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داش
. مهدی«عجل الله تعالی فرجه الشریف» همه خویشتن ما چگونه می‌توان از این سروده جناب آقای برقعی در نسبت با امام جانمان حضرت مهدی «عجل الله تعالی فرجه الشریف» گذشت ؟ به خصوص آنجایی که متذکر می‌شود: «با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟» و بعد می‌گوید: «وطن آن‌جاست برایم که پر از خویشتن است» راستی را! حکایت ما جز این است که اماممان همان خویشتن ما در نهایی‌ترین حضور است ؟ و آیا وطنِ حقیقی ما آن ساحتی نیست که همه ابعاد وجود ما یکجا در نسبت با آن امام به حضور می‌آید؟ @esharat
در آینۀ تشییع شهید سید حسن نصرالله اگر شهدا با حیاتی بیشتر و تأثیری افزون‌تر در صحنه نیستند، چرا استکبار از تشییع پیکر مبارک سید حسن نصرالله تا این اندازه نگران است و تلاش دارد تشییع آن مرد بزرگ تا آن‌جا که ممکن است، محدود باشد؟ آیا را آماده کرده‌ایم تا در فضایی که با تشییع آن مرد بزرگ پیش می‌آید، ؟ فضایی که در تشییع پیکر جناب سعد بن معاذ پیش آمد و رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» متذکر انبوه فرشتگان در آن تشییع شدند. در تشییع پیکر شهید سید حسن نصرالله آینده‌ای را مدّ نظر آورید که آن روح بزرگ، انسان‌هایی را به ظهور خواهد آورد که هر کدام، سید حسن نصرالله‌ها هستند. مگر می‌شود ما در این تشییع در اکنونِ خود نسبت به آینده بی‌بهره باشیم؟ اعم از آن‌که در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روح‌مان آن مرد بزرگ را تشییع کند. به گفتۀ آن مرد لبنانی فکر می‌کنم که می‌فرماید: «حتی اگر سید را تشییع کنیم باز هم آماده نخواهیم بود. این تشییع تا روز قیامت با ما خواهد بود». لبنانِ پس از تشییع، لبنانِ دیگری خواهد بود. لبنانی که بزرگ شهیدش قرار است تا قیام قیامت دستگیر وداع کنندگانش باشد. آری روز تشییع سید، مقاومت خیز بلندی می‌گیرد، از اینجا تا قیامت. اعم از آن‌که در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روح‌مان آن مرد بزرگ را تشییع کند. طاهرزاده اسفند 1403 @esharat
ما وحضور دریکشنبه تاریخ.MP3
41.07M
در آینۀ تشییع شهید سید حسن نصرالله 🔹 گفتگو در ایام انتظار تشییع پیکر مطهر جناب سید حسن نصرالله با حضور آیا خود را آماده کرده‌ایم تا در فضایی که با تشییع آن مرد بزرگ پیش می‌آید، حاضر باشیم؟ در تشییع پیکر شهید سید حسن نصرالله آینده‌ای را مدّ نظر آورید که آن روح بزرگ، انسان‌هایی را به ظهور خواهد آورد که هر کدام، سید حسن نصرالله‌ها هستند. مگر می‌شود ما در این تشییع در اکنونِ خود نسبت به آینده بی‌بهره باشیم؟ اعم از آن‌که در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روح‌مان آن مرد بزرگ را تشییع کند. این تشییع تا روز قیامت با ما خواهد بود». 📆 جمعه سوم اسفند ماه ۱۴۰۳ @soha_sima @esharat
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. این است قصۀ گفتگوی ما با جوانان‌مان. راستی را! این چه نسبتی است بین این انسان‌ها با جناب سیّد که انگشتر او را ، آری! فقط قیمت انگشتر او را بیش از تمام وجودشان می‌دانند و احساس می‌کنند. و این یعنی نسبتی بین هر انسانی که دلی بیدار داشته باشد با جناب پیامبرِ مقاومت. و این یعنی سخن رهبر معظم انقلاب با جوانان که برای عبور از فتنۀ نرم‌افزاریِ دشمن، آنان در جان خود راهی دارند که به سوی سیّد مقاومت ختم می‌شود. و این است قصۀ گفتگوی ما با جوانان‌مان. / @esharat
"رستخیز زمان در تشییع سید حسن" گویا مخفی بودن پیکر سید حسن از شهادت تا به حال حرفی با خود دارد البته نه حرفی که بشود با آن تکلیف قصه را یکسره کرد این جنس قصه ها سراسرش رازواره است و از راز هم نمیشود انتظاری جز راز داشت به گمانم مخفی بودن پیکر سید بی ربط به مخفی بودن قبر حضرت زهرا نباشد آشکار شدن قبر حضرت به آخرالزمان سپرده شده آن موعدی که "زمان" با صاحبش ملاقات میکند و ازین گمگشتگی و سرگشتگی در می آید. که چنین نقطه ای رستاخیز آدمی ست زمان در روزگار ما سرگردان و گمگشته است. و گویا در همین گمگشتگی است که قبر بی بی زهرا گمنام و پنهان است و روزی که این قبر آشکار شود همان روزی است که زمان با صاحبش ملاقات کرده و به معنای واقعی، زمان خودش شده و رستاخیز جسم و جان ها فراهم آمده مخفی بودن پیکر سید پرتویی از همین جنس است که رازی را با خود به دوش میکشد به وقتش رستاخیزی دارد و از تاریخ و زمان چیزی را آشکار میکند شاید حال که موعد تشییع پیکر سید حسن شده است خبر از زمان دیگری ست که کسی به جز اشاراتی چیزی از آن در نم یابد و فقط باید مهیای رستخیزش باشیم. گوش و چشم و دل را زیر بار انتظار چنین وقتی بگذاریم انتظاری که آدم و عالم دیگری را با خود دارد. آدم و عالمی که شاید برای ما غریب و غریبه بنماید و این خود پذیرفتن باری به دوش را میطلبد "عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی" ✏️ صاعدی +در آینۀ تشییع شهید سید حسن نصرالله / @esharat
اشارت
"رستخیز زمان در تشییع سید حسن" گویا مخفی بودن پیکر سید حسن از شهادت تا به حال حرفی با خود دارد البت
. نکتۀ بسیار خوبی را متذکر شده‌اید. حقیقتاً همان‌طور که می‌فرمایید رازِ پنهان‌بودن مزار مبارک حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» را در عدم تشییع سید حسن نصرالله در این مدت، برای‌مان روشن شد. از آن جهت که هر رخدادای را زمانی است و اگر زمان تشییع پیکر مبارک سید حسن نصرالله پس از انتظاری فرا رسید و ما در نظر به آیینۀ این تشییع از «زمان» آزاد شدیم، چه اندازه حساب‌شده است انتظاری که نسبت به تشییع مبارک پیکر قدسیِ حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» باید مدّ نظر باشد. ما در تشییع پیکر مبارک سید حسن، آری! به حضوری می‌اندیشیم که حضور آخرالزمانیِ ماست در فهم نهایی‌ترین حضور که در عین درک امروزینِ آن در انتظار شدت بیشتری هستیم. و این است معنای حضور تاریخی در دل تاریخی که با توحید آغاز شده است. / @esharat
اشارت
#در_آینه_تشییع #لبنان_بیروت #عزاء_بنی_فاطمه چه تصویر عجیبی! انگار جهان فتح شده! @esharat @jeeeem
و بادها که تحت امر سلیمانند در بیرق عباس و سوارانش که سلطان‌وار بر امواجِ دریاها می‌راندند، پیچید. پس از آنکه بویِ فسادِ مرداب‌‌های زمانه، وجود آدمیان را درنوردیده و زیر سم اسبانش وحشیانه لگدکوب می‌کرد! آن‌ها چه باوقار و سنگین می‌رفتند و خدای جهانیان در سینه‌ی دشمنانشان چنان رعب انداخت که نزدیک بود گوشت تن‌شان آب شود! و آن‌ها بجای سلاح بیرقهایی با اسم اعظم داشتند. همین‌که راه می‌پیمودند به‌نیروی شگرفی روح‌ها را قبض می‌کردند بگونه‌ای که با تماشایشان سلاح‌ها بی‌معنی و سپرها از دست‌ها برزمین می‌افتاد. چشم‌های خیره را عظمتشان پر می‌کرد! براستی دریا رام کسی است که زمین صید لاغر اوست ! چه دریا سیال است و زمین مرده‌ی سیل. آرام آرام جان‌ها شیفته‌ی عطر محمد شدند و از آن پس زمین را داد عدل به‌یک تکان در قبضه‌اش گرفت و جهانِ کوچکِ ترسیده، با نگاه به‌‌درون بی‌انتهای چشمانی دیرآشنا، زار زار گریست و بر دست و بازویش چنگ می‌انداخت و هرگز آن‌را رها نخواهد نکرد . ✏️ نقطه ی جیم @esharat @jeeeem