سیّد مرتضی آوینی، با حضوری که در جهان مدرن داشت و تواناییهایی که در او بود، همه حکایت از آن دارد که برای انجام انواع بدیها توانا بود ولی با درک خلأ بزرگ خود، وقتی با حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» روبهرو شد، متوجه گردید میتواند در میدان گسترده #انسان_جدید در انواع خوبیها حاضر شود و این بسیار بالاتر از آن انسانی است که چون نسبت به ارتکاب بدیها ناتوان است، نیک پنداشته میشود.
امثال آوینیها به خوبی فهمیدند #تنهاییِ_واقعی، درک احدیت و یگانگی حضرت محبوب است که انسان در مواجهه با یگانگی حضرت محبوب، بیکرانگی خود را که عین ربط به حقیقت و سیر به سوی اوست، درک کند. این در صورتی است که همه چیز را آینههایی بیابد که حضرت محبوب را مینمایانند. در این حضور است که ایمان را احساس میکند و با خودآگاهی به ایمان که همان ایمانِ به ایمان است، خود را در زمره کسانی احساس میکند که #تفکر_او_همان_حضور_و_همان_ایمان_اوست. این یعنی انسان آخرالزمانی و ایمان آخرالزمانی که هر آن تازه و تازهتر است. وقتی انسان خود را در بستر وجودی یافت که در عین حقیقت بودن، تشکیکی است، چنین انسانی در هر منزلی از منزلگاههای وجود که باشد، به جهت هویت تعلّقی که آن منزل نسبت به منزل بالاتر دارد، خود را هیچ مییابد ولی امیدوارانه در حرکت به سوی افقی است که مقابل اوست.
قسمتی از کتاب انسان و باز انسان / #استاد_طاهرزاده
#باز_آوینی_ها
#حضور_ایمانی
@esharat