آب زنید راه را ، هین که نگار میرسد
هان ای امام!
حقیقتاً خوش آمدید به وطنی که چشمها افتخار می کردند تا قدم بر روی آنها بگذاری و در #خُنکای آن حضور، #حضوری دیگر و جهان ِ #دیگری را مدّ نظر قرار دهند . در عطش آن حضور متعالی #افق را همچنان مدّ نظر داریم.
«أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ»
استاد طاهرزاده
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
@esharat
اشارت
ضرار بن ضمره می گويد: بعد از شهادت اميرالمؤمنین عليهالسّلام راهى شام شدم و بر معاويه وارد شدم. [او
با نظر به سیره و سخنان حضرت مولیالموحدین «علیهالسلام» میتوانیم در #حضوری قرار گیریم که آن حضرت نمادِ آن حضور در انسانیت انسانهایی است که دیر یا زود با خود، #مسئلهدار خواهند شد.
در آن صورت با نظر به سیره و سخنان آن حضرت، #گمشده خود را که #خودشان باشد؛ مییابند.
@esharat
اشارت
#معاشقه_ی_مادرانه مادر شهید سید مهدی جلادتی خوب به این زن یعنی به این مادر نگاه کنید! طوفان عواطف
سخن بنده آن بود که: «وای اگر فرزندش نرود».
درعین حال که عاطفه مادریاش در صحنه است،
هرگز نمیخواهد فرزند خود را از آن حضور منصرف کند.
این سخن، سخنی نیست که عرف مردم عادی بپذیرند در حالیکه از نظر ما این #مادر در آن حال دارد در #تاریخ_خودش، #خود را #تجربه میکند، بدون آنکه تعلّق خود به فرزندش را نادیده بگیرد. حال در نظر بگیرید زبانی باید در صحنه آید که بتواند جمع این دو باشد و این زبانِ نرم مادرانه خانمها است
بحث در #حضوری است غیر قابل تعریف.
#استاد_طاهرزاده
+انقلاب اسلامی و حضور نرم زبان مادریِ زنان
@esharat
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ
در طلوع عید فطر،
حال این ماییم و #حضوری بس عظیم از #ایمانی که توان عبور از ظلمات آخرالزمانی را دارا است،
ایمانی که در جان تان به ظهور آمده.
توجه به نور آن ایمان مبارکتان باد.
طاهرزاده
فروردین ۱۴۰۳
#حضور_ایمانی
@esharat
اشارت
سخن بنده آن بود که: «وای اگر فرزندش نرود». درعین حال که عاطفه مادریاش در صحنه است، هرگز نمیخواهد
5.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهید علیرضا وفایی که در دفاع مقدس ۱۲ روزه به شهادت رسید.
یا سَیدَنا یا قائِدَنا یا امامَنا یا حُسینُ زَماننا
لَو انا نَقتُل جَمیعاً لَو انا نَعلَمُ اِننَا نَقتُل جَمیعاً
ثُم نُحرِقُ ثُم نُنشِر بِالهَواء ثُمَّ نُحیا
وَ یَفعَلُ بِنا ذَلک الفَ مرة مَا تَرکناکَ یاابن الحُسین
ای آقای ما
ای رهبرما
ای امام ما
ای حسین زمان ما
اگر همه ی ما کشته شویم
و اگر بدانیم که کشته می شویم
سپس سوزانده می شویم
و خاکسترمان در هوا پراکنده می شود
و سپس زنده می شویم
و هزاران بار این اتفاق بیافتد
ما رهایت نمی کنیم یَا بنَ الحُسَین
سخن بنده آن بود که:
«وای اگر فرزندش به سوی شهادت نرود».
درعین حال که عاطفه مادریاش در صحنه است و می خواهد فرزندش بماند،
ولی هرگز نمیخواهد فرزند خود را از آن حضور منصرف کند.
این سخن، سخنی نیست که عرف مردم عادی بپذیرند در حالیکه از نظر ما این #مادر در آن حال دارد در #تاریخ_خودش، #خود را #تجربه میکند، بدون آنکه تعلّق خود به فرزندش را نادیده بگیرد. حال در نظر بگیرید زبانی باید در صحنه آید که بتواند جمع این دو باشد و این زبانِ نرم مادرانه خانمها است
بحث در #حضوری است غیر قابل تعریف.
#استاد_طاهرزاده
#مادری #زبان_اشارت
@esharat