eitaa logo
کانال عشق
317 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 #پيامبر_صلى_الله_عليه_و_آله: ✍ مَن كانَ عِندَهُ صَبِيٌ فَليَتَصابَ لَهُ 💠 هر کسی کودک دارد، بايد برای او #كودكى كند. 📙من‌لايحضره‌الفقيه، ج۳،ح ۴۷۰۷ 🆔 @zanashooi_amoozesh
🔴 #از_خانمتان_آموزش_ببینید 💠 گاهی از خانمتان بخواهید نحوه درست کردن فلان #غذا را به شما یاد دهد. 💠 درخواست شما از همسرتان برای یادگیری کارهایی که در خانه مختص خانمهاست برای همسرتان #شیرین است. 💠 او حس می‌کند که به او #اعتماد دارید. لذا به خود می‌بالد و گویا به او روحیه و انرژی تازه بخشیده‌اید! 💠 و البته در حین یادگیری رعایت #تواضع و عدم #تکبّر، لازم و ضروری می‌باشد. 🆔 @zanashooi_amoozesh
✅تدابیر خواب و بیداری ✍بهترین ساعت خواب حدوداً از ساعت ۱۰:۳۰ شب تا ۳:۳۰ بامداد می باشد و بیدار ماندن در شب بسیار بد و سحرخیزی ممدوح و شایسته است. خوابیدن در حال گرسنگی باعث ضعف حرارت غریزی و لاغری بدن می‌‌شود. به همین دلیل، خواب بامداد نیز که دیگر غذای شب هضم یافته و معده خالی شده است مناسب نمی‌باشد. خوابیدن در زمان بین الطلوعین ، هنگام اذان ظهر و هنگام غروب آفتاب مذموم بوده و نهی شده است. خواب کوتاه قبل از اذان ظهر، قیلوله نام دارد و خوب است . خواب عصر بلغم زاست و خوب نیست افراد را خسته تر می کند. افراد صفراوی فقط مجاز هستند قدری بعد از ناهار خوردن با فاصله بخوابند و با شکم خالی نخوابند تا رطوبت به بدنشان برگردد. 🌙 برای داشتن خواب آرام، نوشیدن دم کرده بهارنارنج بعد از خنک شدن، یک دو ساعت قبل از خواب نیز نافع است و قبل از خواب دم کرده گل گاوزبان و سنبل الطیب میل نمایند. همچنین قرار دادن دستمال معطر با گلاب در کنار بینی توصیه شده است. 📚گردآوری: هیات تحریریه احیای سلامت 🌸🍃 @Tebolathar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفاقت را از بچه ها یاد بگیرین😜😑😂😂👌 😊 @de_bekhand ☺️
اهدایی شما👇🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 #مداحی کنار کنگره آمریکا از مهدی دردشتیان👆 #محرم @khabarnews2 👈ایتا
فوق العاده های کانال👇❤️
فصل 36 كتاب صبح ساحل وقتى در كوفه بودم، اين آيه را مى خواندم: (وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَـوَ تِ وَالاَْرْضَ): "تخت خدا همه آسمان ها و زمين را فرا گرفته است"؟172 مى خواستم بدانم معناى "تخت خدا" چيست. از بعضى ها سؤال كردم، آن ها به من گفتند: خدا تخت بزرگى دارد و بر روى آن نشسته است و فرمان مى دهد. آن ها به من گفته اند كه وقتى روز قيامت فرا مى رسد خدا بر تخت پادشاهى خود مى نشيند و مردم به او نگاه مى كنند و گروهى هم در پاى آن تخت به سجده مى افتند. حالا وقت آن است كه از امام صادق(ع) معناى اين آيه را بپرسم. امام در پاسخ چنين مى گويد: "منظور از تخت خدا، علم و دانش خداست، علم و دانش خدا همه زمين و آسمان ها را فرا گرفته است. هيچ چيز از علم خدا پوشيده نيست".173 آرى! وقتى پادشاهى بر روى تخت خود مى نشيند، در واقع او قدرت و احاطه خود را به حكومت خود نشان مى دهد. تخت پادشاه، نشانه قدرت او بر كشورش است. خدا هم با علم خودش به همه هستى احاطه دارد، هيچ چيز بر خدا پوشيده نيست. هر برگ درختى كه از درختان مى افتد خدا از آن آگاهى دارد. خدا تختى ندارد كه بر روى آن بنشيند و بر آفريده هاى خود فرمان بدهد، خدا بالاتر و والاتر از اين است كه بخواهد در مكانى قرار گيرد. خدا از همه صفاتى كه آفريده ها دارند، پاك و منزّه است. اكنون ديگر مى دانم كه چگونه بايد قرآن را به مطمئن ترين شيوه بفهمم، آرى! خدا اهل بيت(ع) را براى هدايت ما معيّن كرد و از همه ما خواست تا قرآن را از آنان بياموزيم. ارسال شده ازبرنامه کتب خدامیان https://play.google.com/store/apps/details?id=ir.aminb.drmkhodamian
فصل 37 كتاب صبح ساحل آيا آن جوان را مى بينى، اسم او طاووس است. طاووس يمانى. او هم از شهر كوفه به مدينه آمده است. او جبرگرا مى باشد، يعنى اعتقاد دارد كه انسان در انجام كارهاى خود مجبور است و انسان اختيارى از خود ندارد. گوش كن! امام با او سخن مى گويد: ــ عقيده تو در مورد انسان چيست؟ ــ من مى گويم كه انسان مجبور است و اختيارى از خود ندارد. ــ طبق عقيده تو آيا انسان گنهكار در روز قيامت مى تواند به خدا بگويد "خدايا من مجبور بودم گناه كنم، من هيچ اختيارى از خود نداشتم". ــ آرى. او مى تواند چنين سخنى بگويد. ــ اگر اين طور است، پس چرا خدا گنهكاران را به جهنّم مى فرستد؟ چرا آنان را عذاب مى كند؟ اينجا طاووس سكوت مى كند و به فكر فرو مى رود، او نمى داند چه بگويد، تا به حال كسى اين گونه با او سخن نگفته است. او با خود مى گويد من چند راه بيشتر ندارم: اول: اين كه بگويم عذاب جهنّم دروغ است و خدا هيچ كس را به جهنّم نخواهد برد. اين سخن كه با قرآن مخالف است. دوم: اين كه بگويم خدا با اين كه مى داند گنهكاران مجبور بوده اند، آنان را به جهنّم مى برد و اين ظلمى آشكار است و خدا هرگز به بندگانش ظلم نمى كند. سوم: اين كه دست از جبرگرايى بردارم و باور كنم كه خدا به انسان اختيار داده است. همه نگاه ها به طاووس است، او اكنون رو به امام مى كند و مى گويد: "من هرگز با حق و حقيقت دشمنى ندارم، من سخن تو را قبول مى كنم و از عقيده باطل خود توبه مى كنم".174 شكر خدا كه طاووس از جبرگرايى دست برداشت. آيا مى دانى جبرگرايى ميراث حكومت بنى اُميّه است؟ بنى اُميّه سال هاى سال است كه با ترويج اين اعتقاد توانسته اند بر مردم حكومت كنند. وقتى مردم باور كردند كه انسان هيچ اختيارى از خود ندارد، پس ديگر هرگز يزيد را به خاطر كشتن حسين(ع) سرزنش نخواهند كرد، زيرا طبق جبرگرايى، يزيد هيچ اختيارى از خود نداشته است، او مجبور بود اين كار را بكند، اين اراده خدا بوده است كه حسين(ع) كشته شود! بنى اُميّه اعتقاد به آزاد بودن انسان را بدعت در دين مى دانستند و طرفداران اين عقيده را به زندان انداخته يا به قتل مى رساندند. امروز همه ما باطل بودن جبرگرايى را متوجّه شديم. شيعه واقعى كسى است كه به "عدالت خدا" اعتقاد دارد، براى همين او هرگز جبرگرا نمى شود. انسان جبرگرا چنين باور دارد: "گنهكار مجبور به گناه بوده است و نمى توانسته گناه را ترك كند، امّا باز هم خدا او را به جهنّم مى اندازد". و معلوم است اين ظلمى آشكار است و خدا هرگز به بندگانش ظلم نمى كند. * * * من شنيده ام بايد به قضا و قدر ايمان داشته باشم. خداوند براى همه انسان ها، آينده اى را پيش بينى كرده است كه به آن "تقدير" مى گويند، تقدير همان سرنوشت هر انسان است كه به آن "قضا و قدر" هم گفته مى شود. پيامبر فرموده است: "هر كس به تقدير خدا ايمان نداشته باشد، خدا در روز قيامت به او نظر رحمت نمى كند".175 اكنون سؤالى در ذهن من نقش مى بندد، منظور از اين سرنوشت (قضا و قدر) چيست؟ اگر خدا به من اختيار داده است و من در انجام كارهاى خود اختيار دارم، پس ديگر سرنوشت (قضا و قدر) چه معنايى دارد؟ اگر خدا زندگى مرا قبلا برنامه ريزى كرده است، پس چگونه مى شود كه من در انجام كارهاى خود اختيار داشته باشم؟ من بايد اين سؤال را از امام صادق(ع) بپرسم. امام به من مى گويد: ــ آيا مى خواهى سرنوشت يا قضا و قدر را در يك جمله برايت بيان كنم؟ ــ آرى. مولاى من! ــ وقتى روز قيامت فرا برسد و خدا مردم را براى حسابرسى جمع كند، از قضا و قدر يا سرنوشتِ آن ها سؤال نمى كند، بلكه از اعمال آنان سؤال مى كند. بايد در اين جمله فكر كنم. منظور از اين سخن چيست؟ خدا هم در روز قيامت هنگام حسابرسى از انسان سؤال مى كند: چرا دروغ گفتى؟ چرا شراب خوردى؟ چرا دزدى كردى؟ اين سؤال ها سؤالات درستى است، زيرا اين سؤال ها درباره اعمال انسان است، خدا هرگز نمى گويد: چرا مريض شدى؟ چرا عمر تو كوتاه بود؟ چرا سفيدپوست شدى يا چرا سياه پوست شدى؟ زيرا اين ها چيزهايى است كه به سرنوشت (قضا و قدر) برمى گردد. اين سخن امام را بار ديگر گوش كن: "هر چه خدا از آن سؤال نمى كند، به قضا و قدر برمى گردد، هر چه كه به كارهاى انسان برمى گردد، از قضا و قدر نيست". اين كه عمر من چقدر باشد، پنجاه سال زندگى كنم يا هفتاد سال، اين به قضا و قدر برمى گردد، امّا اين كه من در مدّت عمر خود چه كارهايى انجام داده ام، به خود "عمل و كردار" من مربوط مى شود و جزء قضا و قدر نيست. زندگى من دو محدوده جداگانه دارد: محدوده اول: محدوده عمل. در اين محدوده همه كردار و رفتار من جاى مى گيرد (نماز خواندن، كمك به ديگران، روزه گرفتن، دروغ گفتن، غيبت كردن و...). محدوده دوم: محدوده قضا و قدر. در اين محدوده سرنوشت من جاى مى گيرد (مدّت عمر من، بيمارى و سلامتى من، بلاها، سختى ها و...). اين دو محدوده هرگز با هم مخل