eitaa logo
کانال عشق
317 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ پاسدار و بسیجی که باشی جنگ باشد تیر میخوری و صلح باشد فحش ... 💢 پاسدار و بسیجی که باشی ، می فهمی نمیتونی عادی باشی ، عادی بگذری ، عادی زندگی کنی... 💢 پاسدار و بسیجی که باشی یه دنیا دشمن واسه خودت تراشیدی... 💢 پاسدار و بسیجی که باشی توی مدرسه و دانشگاه تمام دردت اینه چرا باید درسی رو بخونی که با بنیانش مشکل داری ، چرا باید به حرف های استادی گوش بدی که بیرحمانه هر روز آرمانهای تو را می کوبه و همه او را روشنفکر میدانند و فرنگ رفته!! 💢 بسیجی که باشی دوستات با کنایه ازت می خوان بگی چقدر پول می گیری واسه فعالیتهات تو سپاه و بسیج؟ پولی که اصلا وجود ندارد . 💢 پاسدار و بسیجی که باشی و در حال ذکر یعنی ریاکاری و بدنبال منافع !! و کسی چه میداند تو برای پاسدار و بسیجی بودن تمام منافعت را زیر پا گذاشتی.... 💢 پاسدار و بسیجی که باشی ، آدمی ، و ممکنه گاهی بلغزی و امان از لغزشت که با لغزش تو تمام اسلام زیر پا می رود !!! آبروی پاسدارها و بسیجیهای دیگر هم می رود!! ولی با لغزش پسر همسایه او فقط جوان است و جوانی کرده و دلش پاک است.... ♻️ پاسدار و بسیجی که باشی معمولی نیستی .... خاصی !!!! 💢خلاصه پاسدار و بسیجی که باشی... 💢 تهمت اگر بزنند در جستجوی حقیقتند ! جواب اگر بدهی دروغگویی ! 💢مسخره ات بکنند انتقاد است ! جواب بدهی بی جنبه ای ! 💢 تهدیدت اگر بکنند دفاع کرده اند ! تهدید اگر بکنی خشنی... 💢 راهپیمایی اگر بکنن حق آنهاست و عقیده خودشان است! راهپیمایی اگر بکنی ساندیس خوری یا به زور آمدی... 💢 پاسدار و بسیجی اگر باشی میشوی افراطی ! اما دیگران میشوند آزادی طلب و روشنفکر ... 💢 پاسدار و بسیجی اگر باشی هر گاه فتنه منافقین و جنگ با داعشیها بشه باید سینه سپر کنی برای مردم ، جنگ و فتنه که تموم شد تبدیل به یک تندرو ، خشونت طلب و افراطی میشی . ✅ پاسدار و بسیجی اگر باشی ، گلیپ های ساختگی خروج پول از کشور و اختلاس ها را به نام تو میگذارند . ✅ با افتخار میگویم من یک پاسدار و بسیجیم . و در نهایت... سربلندی اون پاسداران و بسیجیانی که اصلا اسمشون برده نمیشه و در عین گمنامی باید بزرگترین کار ها رو انجام بدن ، حتی دریغ از یک نام ، همونایی که وقتی شهر نسبتا آرام است در تلاطم فتنه حضور دارن ... 🌹سربلندی تمامی پاسداران و بسیجیان مخلص صلوات🌹 دوستان خوب بسیجی ام هفته بسیج بر شما خجسته و مبارک باد .❤❤❤
هفته بسیج واخلاص مبااارک👏🏻🎊❤️🍎😍
...❗️ 🍃در دیداری که مرحوم علامه جعفری با مرحوم علامه عسکری داشتند اول سوالی که علامه عسکری بدون مکث از ایشان کردند این بود که شما چرا مثنوی را شرح کردی؟! 🍃ایشان‌گفت من ۵۰۰۰ روایت شیعه را بین این شرحم قرار دادم هر کس بخواهد این شرح را بخواند این روایات را هم لا جرم می خواند. علامه عسکری فرمودند : حل شد‌. 🆔 @Arefin
📋 سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر مشهد خلاصۀ 8 30 حقیقت خیر و شر عاشورا صحنۀ واضح تقابل و بود. امام و یارانش مظهر الهی و عین خیر و همزمان، دشمنان حضرت، مظهر تامّ الهی و عین شر بودند. اینکه "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" اشاره به این حقیقت دارد که در هر زمان و مکانی اسماء جمال و جلال، مظهر می‌خواهند و این مظهر است که اسماء را به عینیت می‌کشاند. اصلاً مقتضی تعین، این است که در مقابل هر خیری... متن کامل در لینک زیر: saehat.ir/خلاصه-دروس/ادب_توحيد/حقیقت-خیروشر @Lotfiiazar
💕 حضرت پروردگار می‌فرماید: آنان که هرگاه مصیبتی به ایشان رسد، می‌گویند: «ما ازآنِ خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم.» (بقره ۱۵۶) فاصله زیاد است فرسنگ‌ها! شاید برای حال ما باید گفت: «آنان که هرگاه مصیبتی به ایشان رسد، از شاکی می‌شوند!» شاید هنوز کمی گندم ری در دلمان مانده که درو نشده؛ شاید هنوز لمس درهم و دینار برایمان خوشایندتر است از لمس دستان . کسی چه می‌داند؟ شاید هنوز با تمام وجود، او را نخواسته‌ایم! 🌐 Saehat.ir 📱 @Lotfiiazar
❗️ 🍃حضرت آیت‌الله بهجت : حضرت رضا و حضرت معصومه علیهماالسّلام با هم اتحاد و اتصال دارند ، بلکه همه نور واحدند ؛ لذا انسان به هرکدام که متوسل شود ، از دیگری جواب می‌گیرد. 📚 در محضر بهجت، ج۱ 🆔 @Arefin ❗️ 🍃یکی از شاگردان آیت الله حق شناس می فرمودند :اگر کسی به بهشت وارد شود و در قلبش ، هیچ عکسی از نامحرم نداشته باشد ، خداوند به او عنایتی ویژه ای خواهد کرد. 🆔 @Arefin ⁉️ 🍃حضرت علامه حسن زاده آملی : زینت خانه ، کتاب علمی است که در طاقچه آنست نه مجسمه سگ و گربه . خانه شما باید کتابخانه باشد. 📚 هزار و یک نکته ، ص ۵۴۱ 🆔 @Arefin ⁉️ 🍃بعضی از مؤمنین ما جوری رفتار میکنند که انگار یک نوع تکبری بر همه مردم دارند که ما مؤمن هستیم و چنان چهره شان را میگیرند ، به مردم بی اعتنایی کنند ، یعنی همه شما اهل جهنم هستید ، همه شما مورد خشم خدا هستید و‌مورد خشم من ؛ در صورتی که این خلاف دستور اسلام است. 🆔 @Arefin
عکسنوشته ☔️ ༺🦋 @mstikers
⁉️ 🍃در اندونزی بودم ، پاساژ بزرگی بود ، خانمی وارد شد و نگاه به ساعتش کرد و سجاده انداخت و شروع به نماز کرد. من به خودم گفتم قرائتی! تو مردانگی داری در یکی از پاساژهای تهران چنین کنی با آن همه ادعا که داری؟ 🆔 @Arefin
❗️ 🍃آیت الله بروجردی : مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند در روزعاشورا مقداری از گِلِ پیشانی عزاداری امام حسین را بر چشمان خود مالیدم ، دیگر در عمرم مبتلا به چشم درد نشدم و از عینک استفاده نکردم 🆔 @Arefin
📚داستان حورالعین و ازدواج با شیخ علی داستان زیر به وسیله فاضل دانشمند، نویسنده توانا، جناب آقای ناصر باقری بید هندی به دفتر انتشارات مکتب الحسین (ع) رسیده است. ایشان نوشته است. آیت الله شیخ محمد حسن مولوی قندهاری در یکی از مجالسی که شبهای جمعه دارند فرمودند: طلبه ای به نام شیخ علی در نجف می زیست که ازدواج نکرده بود و می‌گفت حالا که می‌خواهم ازدواج کنم حورالعین می‌خواهم! وی چند مدت در حرم امیرالمؤمنین (ع) متوسل به حضرت علی (ع) شد و از حضرت حوریه در خواست کرد و بعد که در نجف مظنون به جنون شده بود به کربلا مشرف گردید و در حرم سید الشهداء و حضرت ابوالفضل (ع) از آن دو برگوار طلب حوریه نمود. اما بعد از مدتی این قضایا را رها کرده به نجف برمی گردد و باز در مدرسه نواب مشغول درس می‌شود، و کلاً از آن تمنا دست برداشته و فقط به درس می‌پردازد. یک شب که از زیارت حضرت امیر (ع) برمی گشته می‌بیند در وسط صحن خانمی نشسته است. وقتی از کنار آن رد می‌شود، آن زن برمی خیزد و به او می‌گوید: من در اینجا هیچ کس را ندارم. و غریبم، شما باید مرا با خود ببرید. شیخ علی می‌گوید:امکان ندارد چرا که من مردی مجرد وعزب هستم وشمازن جوانی هستی وبدتر از ان که من در مدرسه ساکنم ان زن دنبال شیخ علی راه افتاد اصرار می‌کند که حتماً مرا امشب به حجره‌ات ببر! خلاصه شیخ علی او را در آن شب به حجره‌اش می بیرد. در موقع داخل شدن به مدرسه، چند تا از طلبه‌ها از حجره‌های خویش بودند، ولی هیچ یک آن زن را نمی‌بیند. شیخ علی به آن زن می‌گوید: شما در حجره استراحت کن، من می‌روم حجره ای یا جایی برای استراحت خود پیدا می‌کنم. اما تا از حجره بیرون می‌آید، نوری از حجره تلالو می‌کند (ظاهراً آن زن چادرش را برداشته بود) ﻟﺬﺍ ﻓﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺣﺠﺮﻩ ﺍﺵ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻣﯽ‌ﮔﻮﻳﺪ ﺷﻤﺎ ﮐﻴﺴﺘﯽ؟ ﺟﻨﯽ؟ ﻳﺎ... ﺁﻥ ﺯﻥ ﻣﯽ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺯ ﺍﺋﻤﻪ ﺣﻮﺭﻳﻪ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ؛ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺣﻮﺭﻳﻪ‌ﺍﻡ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ، ﺍﻟﺂﻥ ﻫﻢ ﻳﮏ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﻓﻠﺎﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﯼ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺗﻬﻴﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻋﻘﺪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﺁﻭﺭﯼ ﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺮﻭﻳﻢ. ﺑﺎﺭﯼ، ﺷﻴﺦ ﺣﺪﻭﺩ 17 ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺣﻮﺭﻳﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺭﺍﺯ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ. ﻓﻘﻂ ﻳﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎﻳﺶ، ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﯽ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺪﻩ ﺳﺎﻝ، ﺷﻴﺦ ﻋﻠﯽ ﺑﻪ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﯼ ﻣﯽ‌ﺍﻓﺘﺪ. ﺁﻥ ﺯﻥ ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻭﯼ ﻣﯽ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﺭﻓﻴﻘﺖ ﺑﻪ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ، ﻭ ﻓﻠﺎﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﻓﻠﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ، ﻟﺬﺍ ﺗﻮ ﺑﺎﻳﺪ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﻟﺎﯼ ﺳﺮﺵ ﺑﺎﺷﯽ. ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﺗﻮ ﻋﺠﺐ ﺯﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ، ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺕ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ، ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺍﺟﻞ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﯽ‌ﮐﻦ! ﺯﻥ ﻣﯽ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﻳﻢ. ﻣﻦ ﻳﮏ ﺣﻮﺭﻳﻪ ﻫﺴﺘﻢ. ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺧﻮﻳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﺷﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﻄﺎﺏ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﯽ ﻫﺎﺷﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺕ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﻴﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺮﻭﯼ ﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺸﻮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺣﻮﺭﻳﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﻳﮏ ﺗﺼﺮﻓﺎﺗﯽ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻡ. ﺍﻳﻨﮏ ﻣﺪﺕ 17 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺷﻴﺦ ﻋﻠﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﻭ ﺍﺧﻴﺮﺍ ﺧﺒﺮ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﮐﻪ ﺷﻴﺦ ﻋﻠﯽ ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻡ. 1. چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، ج1، ص454. 👇 http://Eitaa.com/ahadith ♻️در حکایلت سهیم باشید♻️