👶 #دردانه
❣️خداوند خواست تا انسان، برترین باشد...
#بچه که بودم مدام والدینم میگفتند: این کار را بکن و آن کار را نکن یا مدام میگفتند: تو نمیتوانی فلان کار را انجام دهی...
الان که #مادر شدم، هر وقت #مهمان میآید، به هم میریزم.
همان غذایی که هر روز درست میکنم، از استرسی که دارم یا شور میشود یا بینمک. این #استرس، در نهایت به غرغرکردن یا داد و بیداد، سر #همسر و بچهها ختم میشود.
وقتی دانشآموز بودم، همیشه میترسیدم مبادا اشتباه کنم؛ دوست نداشتم #معلم از من درس بپرسد.
در دانشگاه از #ترس اینکه کار را خراب نکنم، در همۀ آزمایشها به نوشتن گزارش کار راضی بودم.
در ورزشهای تیمی و گروهی، هرگز موفق نبودم و #جرأت نداشتم.
همۀ این حالتها را الان در پسرم میبینم؛ حتی شدیدتر از خودم!
باید از یک جا شروع کنم... از خودم.
باید پسرم ببیند که مادرش برخلاف همیشه #ریسک میکند و با جرأت تجربه میکند و حتی اگر اشتباه کند، محکم پای عواقبش میایستد.
خیلی سخت است ولی شدنی است.
#برداشت_آزاد
❁๑🦋๑❁
برای مطالعۀ مطالب تربیتی روی لینک زیر کلیک کنید:👇
saehat.ir/تربیت-نسل
کانال تلگرامی:
https://t.me/Lotffiazar
سایت:
saehat.ir
👈#متن_وصیت_نامه:
🌷#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📍#قسمت_چهارم
💎#خداوندا! پاهایم #سست است، #رمق ندارد. #جرأت #عبور از پلی که از #جهنّم #عبور میکند، ندارد. من در #پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و #صراط تو که از #مو نازکتر است و از #شمشیر بُرندهتر؛
💎اما یک امیدی به من #نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است #نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در #حرم اولیائت در#بین_الحرمین #حسین و عباست(ع) آنها را #برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای #طولانی، #خمیده #جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
💎#خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین #امید بهسر میبرند؛☀️#یا_ارحم_الراحمین! مرا بپذیر؛#پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که #شایسته دیدارت شوم. جز #دیدار تو را نمیخواهم، #بهشت من #جوار توست، ☀️#یا_الله
http://eitaa.com/mashgheshgh313
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿