#حضرت_مادر
قسمت اول
چطور ممکن است فاطمه(سلاماللهعلیها) از ما که فرزندانش هستيم، ناراضی باشد؟ مادر همواره فرزندش را دوست دارد و حاضر نيست خاری به پای او برود. خطرات را به جان میخرد تا خطری متوجه فرزندش نشود. نداریهای فرزند را به جان میگيرد و داراییهای خود را به او میدهد. اما همين مادر ممکن است در عين عشق به فرزند، از او ناراضی باشد. چراکه آنچه مادر میخواهد با تمام وجود به او بدهد، نمیگيرد.
پس #رضايت با #محبت فرق میکند. ممکن است کسی را دوست داشته باشيم، اما از او ناراضی باشيم. هر رضايتی محبت را به همراه دارد، اما ممکن است در محبت، رضايت نباشد.
ريشۀ نارضايتی مادر که سرشار از عشق و محبت است، به خود فرزند برمیگردد؛ زيرا در اثر اتخاذ روشی غير از روش و سليقۀ مادر، سبب رنجش او را از خود فراهم آورده است. اين دلگرفتگی و نارضايتی مادر از فرزند، مساوی با عدم بهرهمندی او از شعاع عشق و محبت مادر است. درست است که او مادرش را دوست دارد، اما اين خود محوری و خود نظری باعث دوری و فاصلۀ او از مادر خواهد شد.
#فاطمیه
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar
#حضرت_مادر
قسمت دوم
تمام نارضايتی امّابيها(سلاماللهعلیها) به خودمحوری و هویپرستی شيعيانشان بازمیگردد. زيرا سليقۀ حضرت(سلاماللهعلیها) با اين دسته از شيعيان يکی نيست. انديشه، صفات و افعال هویپرستانۀ اين گروه، با فاطمه(سلاماللهعلیها) و اوصاف، اعمال و انديشههای خالص ايشان هماهنگ نيست. لذا دل مادر هستی از دست آنان، به درد میآيد. درست است که باب فيض و #محبت مادر هرگز بسته نمیشود، اما عدم #رضايت او، باب استفاضه از فيضش را میبندد.
خودمحوری، جهل، #غفلت و ترجیح سليقۀ خود، بين ما و مادرمان فاصله ايجاد میکند. در واقع، جهل ما باب فيض علم را میبندد. با غفلت، فيض حضور را از دست میدهيم و با تکتک رذائل، از فيض کمالات مادر بیبهره میمانيم؛ در عين حال با سينهزنی در عزايش و مولودیخوانی در ميلادش، دل خوش میداريم و میپنداريم که بر طبق رضای او عمل کردهايم.
#فاطمیه
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar
#حضرت_مادر
قسمت سوم
روزی پيامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) در جمع اصحاب خود نشسته بودند که عربی باديهنشين به دیدار ایشان آمد و لانۀ کبوتری را که دو جوجه در آن بود، تقديم کرد. در همین حال، پرندهای بالای جوجهها پرواز میکرد و غذايی را که به منقار داشت، در دهانشان میگذاشت.
پيامبر(صلياللهعلیهوآله) با ديدن اين صحنه، رو به اصحاب فرمودند: "محبت اين پرنده را به جوجههايش ديديد؟ اين مادر در هوا جوجههايش را دنبال کرده و خود، اين غذا را نخورده تا به دهان جوجههايش بگذارد. #محبت خدا به بندگانش هفتاد هزار بار بالاتر از محبت اين مادر است."
خداوند تمام بندگانش را دوست دارد؛ اما علت اينکه همۀ مردم از نور #ولايت بهره نگرفتهاند، اين است که #رضايت امّ هستی را جلب نکردهاند. در همۀ امور، فاطمه(سلاماللهعلیها) و اولادش را مطابق اميال خود پائين کشيده، بر خود و اميال خود منطبق ساختهاند و در نتيجه سبب نارضايتی ايشان را فراهم کردهاند.
غضب فاطمه(سلاماللهعلیها) امری انفعالی و عاطفی نيست. فاطمه(سلاماللهعلیها) در برابر کسانی که بر صورتش سيلی زدند و بچهاش را سقط کردند، غضب نکرد؛ اما زمانی که حق علی(علیهالسلام) که حقّ ولايت بود، به سقيفه کشانده شد، ناراضی گشت و غضب خود را نشان داد.
#فاطمیه
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar
#حضرت_مادر
قسمت چهارم
حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) پس از رحلت پيامبر(صلّیاللهعلیهوآله) و وقايع تأسفبار بعد از آن، که بر پيکر ولايت وارد شد، دو خطبه ايراد فرمودند. يکی در مسجد و ديگری در بستر شهادت، خطاب به زنان مهاجر و انصار که برای عيادت به منزلشان آمده بودند.
خطبه خواندند برای بیداری مردم؛ چون علت تمام آن وقایع، جهل و بیمعرفتی مردم بود. مردمی که گوشهای خود را گرفتند تا فرياد ياریخواهی #ولايت را نشنوند. آنان خود را به امور دنيوی و روزمره مشغول کردند و پس از تنهایی و دستبسته شدن ولايت، به خانۀ او آمدند تا احوالش را بپرسند!
اما آن زمان که فاطمه(سلاماللهعلیها) در کوچهها فرياد میزد و بيعت میخواست، اين مردم کجا بودند؟ چرا آن موقع احوالپرسی نکردند؟ چرا در صحنههای مختلف زندگی، نظر حضرتش را جويا نمیشدند؟
و مبادا امروز ما نيز مانند آنان عمل کنيم! مبادا هنگام حرف زدن، خوردن، انديشيدن، رفتار با همسر و فرزند و همسايه و... دنبال نظر زهرای اطهر(سلاماللهعلیها) نباشيم! بیایید از اميال و خودخواهیهای دنيا، به درک ولایت ايشان که #فطرت ماست، برگردیم. دیگر عاشقان بیمعرفت نباشيم و عمق درد بانوی دو عالم را حس کنیم.
#فاطمیه
برگرفته از #بیانات
_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar
#حضرت_مادر
قسمت پنجم
هنگامی که حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) پس از جریان سقیفه، به بستر بيمارى افتاد، زنان مهاجرين و انصار براى عيادت به خدمت ایشان رسيده و گفتند: «شب را چگونه صبح کردى اى دختر پيامبر؟» حضرت نيز پس از حمد الهى و صلوات بر پدرش فرمود:
«أَصْبَحْتُ وَاللَّهِ عَائِفَةً لِدُنْيَاكُنَّ، قَالِيَةً لِرِجَالِكُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ سَئِمْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ...»
به خدا سوگند، در حالى شب را به صبح رساندم كه از دنياى شما ناراضى و از مردانتان بيزارم؛ آنان را پس از امتحان، دور انداختم و پس از مشاهدۀ نيات سوء و رفتارهاى ناهنجارشان، از آنان كنارهگيرى کردم!
در اين خطبه، مخاطب حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) زنان هستند. گویی ايشان میخواستند نشان دهند که اگر مردان به راه خطا رفتند، اگر به #ولايت پشت کردند و علی(علیهالسلام) را تنها گذاشتند، اگر اعتقادشان سقيفهای شد، تقصیر زنانشان هم بود.
#فاطمیه
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar
#حضرت_مادر
قسمت ششم
حضرت، ريشۀ نارضايتی و بيماری خود و تمام ناملايماتی را که بر ولايت وارد شد، دنياطلبی زنان و به تبع آن، دنياپرستی مردان معرفی میکنند؛ دنيایی که مملوّ از امیال، هویها و خواستههای نفسانی در سياست، اقتصاد و فرهنگ بود؛ دنيایی که در آن حتی بخشش، ايثار و حلم هم بر پایۀ اميال نفسانی صورت میگرفت!
اگر آن زنان، طالب این #دنيا نبودند و از اميالشان پیروی نمیکردند، همسر و فرزندانشان با نور عاطفۀ آنان تربيت میشدند و به جای بیعت با ظلم، دنبال علی(علیهالسلام) میرفتند و قدمی از او سرپیچی نمیکردند.
اما خطبۀ حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) فقط برای زنان مهاجر و انصار نبود؛ بلکه تا قيام قيامت برای تمام گوشها و همۀ دلها باقی است و مخاطبش تمام انسانها به ويژه شيعيان هستند.
#فاطمیه
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar
#حضرت_مادر
قسمت هفتم
وقتی #محبت و دوستی بين دو نفر ايجاد شد، بلافاصله امتحان و توقع را به همراه خود میآورد. برخی توقعات، بیجا هستند و بعضی از آنها ممدوح و بالابرندهاند. اما به هر حال، معشوق از عاشق خويش توقع دارد و اين توقع، ميدان امتحان را باز میکند. آن گاه اگر معشوق، توقعش برآورده نشود، کمکم نسبت به عاشق، سرد میشود و اين سردی برای عاشق، همان عذاب دوری است.
پس اگر به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) اظهار محبت میکنيم، بايد ببينيم از ما چه میخواهد و چه رفتاری، دوستیمان را با او محکم میکند؛ نه اينکه با خودمحوری بر اساس خواستههای خود حرکت کنيم و درست همان کاری را انجام دهيم که اهل مدينه کردند! همان زنان و مردانی که با وجود علاقه به صديقۀ طاهره(سلاماللهعلیها) به آنچه طبق ميل خودشان بود، عمل کردند و اين باعث نارضایتی محبوب از آنان شد.
#فاطمیه
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar#شعر_ناب
#راز_هجران
بشنو از نی، چون حكایت میكند
راز هجران را شكایت میكند
راز هجران، راز هجر مرتضی(ع)
از فراق و دوری و هم از جفا
از جفای مردمانِ دون و پست
قومِ نسیانکردۀ عهد الست
پشت سر انداختند آن عهد یار
آن جفاکارانِ در حقّ نگار
عهدشان شد چون طناب و ریسمان
همچو حبلی گردن صاحب زمان!
صاحبِ هم عالم امر و نهان
او كه در عهد ولایت شد عیان
ریسمانی از غلاف حقد و كین
روی بازوی نگارَش چون نگین
آن، نشان سوز هجر مرتضی(ع) است
خونِ دل خوردن ز بهر مجتبی(ع) است
سوز نی از هجر زهرا(س)، هم علی(ع)
نالهاش در روز و شبها، منجلی
او بنالد بر علی(ع) مولا به چاه
او ز ناله، نی بوَد، مولا(ع) ز آه!
نالۀ نی، جان عاشقْ سوخته
چشم مولا(ع) هم به در شد دوخته
نالۀ نی، قصۀ دلدار شد
چشم مولا(ع) بر در و مسمار شد
بشنو از نی، چون حكایت میكند
راز هجران را شكایت میكند...
#خانم_فاطمه_میرزایی
@Lotfiiazar
تقديم به #حضرت_مادر (س)
يادتان هربار میافتم، نمیدانم چرا
در ميان كوچهای میافتم و گويا شما
دامنی از عرش را دنبال حيدر(ع) میكشيد
چادری خاكی، زمين، مسمار، خون مصطفی(ص)
میدوم دنبالتان تا انتهای كوچه و
باز هم گم میشوم در ذكر «يامهدی بيا»
دودی از غربت، تمام شهر را پر میكند
جای باران میچكد كوثر ميان كوچهها
بوتههای ياس از بالای در سر میكشند
میروی، رد میشوی از پشت اين ديوارها
گاه میافتی و دستی روی پهلو میكشی
باز هم پا میشوی با ذكر نام مرتضی(ع)
رد پاي جبرئيل است اين به دنبال شما
«صبر كن بانو؛ شما آخر كجا؟ اينجا كجا؟!»
میروی و اين رسالت را به پايان میبری
در ميان مسجدی از قلبهای بیخدا!
اين صدای احمد(ص) است، آری؛ ولی نه آخر او...
بیگمان، وحی است اين فريادها، اما چرا...
شايد اين نامردمان از ابتدا كر بودهاند!
شايد؛ اما باز هم در كوچه میآيد ندا:
«هركه را من سروَرم، باشد امامش مرتضی(ع)
حق هميشه با علی(ع) يار است، باشد هركجا»
آه، نه بانو! كسی اينجا نمیآيد به خود
دورههای جهل میچرخند در تقويمها
اين جماعت، پشت بر حق، رو به باطل میروند
راهشان از ابتدا كج بود و از فطرت، جدا
راز خلقت در دل و پنهان از اينجا میروی
میروی مانند هر شب تا ملاقات خدا
كوچههای پرخم تاريخ را طی میكنی
تا كسی شايد شود بيدار در دوران ما
میروی تنهای تنها، باز هم وا میشود
كوچهای از اشک در چشمانم و گويا شما...
شاعر: #فاطمه_سادات_مير
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبح_صبا
@Lotfiiazar