شیعه خونه
☑️گوشهای از زندگی حاج احمد_متوسلیان در یک نگاه
🔸انتشار به مناسبت ۱۴ تیر، سالروز ربوده شدن #حاج_احمد_متوسلیان
#انتشار_عمومي
#شهدا
@shia_khone
منم شیعه علی ع
به سمت آرامش 🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت پنجم🌸 ********** 🕚۱۰. در
به سمت آرامش
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿
🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷
🌸قسمت ششم🌸
**********
گذر ایام
پسری بودم که در مسجد و پای منبرها بزرگ شدم. در خانوادهای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم، در دوران مدرسه و سال های پایانی دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود. سالهای آخر دفاع مقدس، با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجام توانستم برای مدتی کوتاه حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضای معنوی جبهه را تجربه کنم. راستی، من در آن زمان در یکی از شهرستان های کوچک استان اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه و جهاد برای من خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند, اما از آن روز، تمام تلاش خودم را در راه کسب معنویت انجام می دادم. می دانستم که #شهدا، قبل از جهاد اصغر، در جهاد اكبر موفق بودند، لذا در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم. وقتی به مسجد می رفتم، سرم پایین بود که نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم. در همان حال و هوای هفده سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیا و زشتیها و گناهان نشوم بعد التماس از خدا خواستم که مرگم را زودتر برساند.
گفتم: من نمی خواهم باطن آلوده داشته باشم. من می ترسم به روزمرگی دنیا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه کنم لذا به حضرت عزرائیل التماس می کردم که زودتر به سراغم بیاید چند روز بعد، با دوستان مسجدی پیگیری کردیم تا یک کاروان مشهد برای اهالی محل و خانواده شهدا راه اندازی کنیم. با سختی فراوان، کارهای این سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه کاروان ما حرکت کند. روز چهارشنبه، با خستگی زیاد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به یاد حضرت عزرائیل افتادم و شروع به دعا برای نزدیکی مرگ کردم. البته آن زمان سن من کم بود و فکر می کردم کار خوبی می کنم نمیدانستم که اهلبیت، ما هیچگاه چنین دعایی نکردهاند. آنها دنيا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه میدانستند. خسته بودم و سريع خوابم برد. نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم. بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم. با ادب سلام کردم ایشان فرمود: «با من چکار داری؟ چرا اینقدر طلب مرگ می کنی؟ هنوز نوبت شما نرسیده.» فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است. ترسیده بودم، اما با خودم گفتم: اگر ایشان اینقدر زیبا و دوست داشتنی است پس چرا مردم از او می ترسند؟ میخواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم مرا ببرند. التماس های من بی فایده بود. با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سرجایم و گویی محکم به زمین خوردم! در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم. رأس ساعت ۱۲ ظهر بود. هوا هم روشن بود! موقع زمین خوردن، نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پریدم. نیمه شب بود میخواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیدا درد می کرد!!
خواب از چشمانم رفت. این چه رویایی بود؟ واقعا من حضرت عزرائیل را دیدم !؟ ایشان چقدر زیبا بود!؟
*******
🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍
#سه_دقیقه_در_قیامت
@shia_khone
❤️
آیت اللہ جوادے آملے :
ما براے اینڪہ از دعاے شهدا برخوردارباشیم،
باید در مسیر آنها حرڪت ڪنیم
و بدانیم، دعاے #شهدا، جزو دعاهاے مستجاب است.
🌹🍃🌹〰🌹〰🌹🍃🌹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@shia_khone
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟ 🇮🇷
#رمان_شهید_عبدالمهدی
پارت 3⃣
🥀🥀🥀🥀🌷🥀🥀🥀🥀
حاجتي كه با عنايت #شهيد_علمدار ادا شد و با ديدن خواب ايشان، با همسرم كه بعدها در زمره شهدا قرار گرفت، آشنا شدم.
مگر در خواب چه ديديد كه تصميم گرفتيد شريك زندگيتان را به وسيله آن انتخاب كنيد؟
يك شب خواب شهيد سيد مجتبي علمدار را ديدم كه از داخل كوچهاي به سمت من ميآمد و يك جواني همراهشان بود. شهيد علمدار لبخندي زد و به من گفت #امام_حسين (ع) حاجت شما را داده است و اين جوان هفته ديگر به خواستگاريتان ميآيد.
نذرتان را ادا كنيد. وقتي از خواب بيدار شدم زياد به خوابم اعتماد نكردم. با خودم گفتم من خواهر بزرگتر دارم و غير ممكن است كه پدرم اجازه بدهد من هفته ديگر ازدواج كنم.
غافل از اينكه اگر #شهدا بخواهند شدني خواهد بود. فردا شب سيد مجتبي به خواب مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود. جواني هفته ديگر به خواستگاري دخترتان ميآيد. مادرم در خواب گفته بود نميشود، من دختر بزرگتر دارم پدرشان اجازه نميدهند.
شهيد علمدارگفته بود كه ما اين كارها را آسان ميكنيم. خواستگاري درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسي كه زده بودم پدرم مقاومت كرد اما وقتي همسرم در جلسه خواستگاري شروع به صحبت كرد، پدرم ديگر حرفي نزد و موافقت كرد و شب خواستگاري قباله من را گرفت.
🥀🥀🥀🥀🌷🥀🥀🥀🥀
پدر بدون هيچ تحقيقي رضايت داد و در نهايت در دو روز اين وصلت جور شد و به #عقد يكديگر درآمديم.
ادامه دارد...
~~~ کپی آزاد ~~~
@emamamm
هدایت شده از کربلایی جواد مقدم
1.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کربلایی جواد مقدم
تصویری _ استوری
آرامش رو به این شهر برگردون...
#امام_زمان
#شهدا
#حجاب
@javadmoghadam59
هدایت شده از مدافع حجاب [ 🇵🇸 ]
19.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@Madahionlinمداحی_آنلاین_یه_آدمایی_هستن_توی_این_دنیا_مهدی_رسولی.mp3
زمان:
حجم:
5.02M
🌷 #ایام_راهیان_نور
⏯ #واحد #حماسی #شهدا
🍃یه آدمایی هستند توی این دنیا
🍃که چشماشون یه اقیانوس آرومه
🎙 #مهدی_رسولی
👌بسیار دلنشین
@shahidnasrinafzall
10.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥داستان جالب معجزه شهید رستگار برای مادرشان
کلیپ زیبای «داستان معجزه #شهدا»
با سخنرانی استاد رائفی پور تقدیم نگاهتان
نذر ظهور #امام_زمان
@eshghemola
هدایت شده از توسل خاص به شهدا
کسی میگفت من هیچ وقت به شهدا متوسل نشدم.
اما الان ، برای #انتخابات میخوام به شهدا توسل کنم تا إن شاءالله شهدا کمکمون کنن تا کاندید اصلح انقلابیمون که راه شهید جمهور را ادامه میدهند پیروز میدان شوند.
رفیق شهیدم محتاج دعاتون هستم
حمد و توحید وصلوات هدیه به رفیق شهیدم🥀
کانال توسل خاص به #شهدا
@tavasolbeshogada
بفرست برا دوستات تا اونا هم به شهیدشون متوسل شوند.🤲
هدایت شده از توسل خاص به شهدا
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی #شهدا ...
#امام_زمان
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
کانال توسل خاص به شهدا
@tavasolbeshogada