✅#تمرین_سرودن_شعر
💢شعر: مادر
💢شعر و اجرا :
💢 معصومه رجبی
💢کلاس دوم_۸ساله
💢 استان زنجان _مدرسه تربیت
💢خرداد ۱۴۰۲
۱۶ ژوئن، ۱۵.۱۶.aac
1.74M
دراین شب مهتابی
بودآسمان آبی
مادرم گفت گلم
دخترم چرانمی خوابی؟
درجواب او گفتم
زده به سرم بی خوابی
کنا ر مادرنشستم من
دادم به اوگل سرخ آبی
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
✅#تمرین_قصه_نویسی
💢#قصه : روز تعطیل
💢#نویسنده هنرمند: فاطمه بنی اسدی
💢کلاس سوم_۹ ساله
💢استان تهران
💢مدرسه ی ابدطلب
💢#اردیبهشت_۱۴۰۲
💢آموزگار عزیز: سرکار خانم محمدی
جمعه بودو مدرسه تعطیل بود ،و من توی خونه حوصله ام سر می رفت به مامانم گفتم :اگر اجازه بدهید امروز زنگ بزنم و دوستانم را به خانه ما دعوت کنم و مادر مهربانم هم قبول کرد.همین که دوستانم وارد شدند هر کدام شیرینی و کلی خوردنی با خودشون آورده بودند.من هم خوشحال شدم و آن روز در خانه بساط جشن دوستی آماده شد.هدیه ی هم برای من آورده بودند.و آن روز در خاطره ی من خیلی زیبا و جشن دوستی برایم به یاد ماند.
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
✅#تمرین_قصه_خوانی
💢#حکایت: طاووس و کلاغ
💢راوی: الناز بازو بندی
💢کلاس پنجم_ ۱۰ساله
💢استان خراسان _ نیشابور
💢مدرسه: شهید عین آبادی
💢 خرداد ۱۴۰۲
4_5776350062405750485.m4a
2.55M
روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود. آب می خورد و خدا را شکر می کرد.
طاووسی از آنجا می گذشت؛ صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد.
کلاغ گفت:«دوست عزیز چه چیزی موجب خنده تو شده است؟
طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی»
بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!»
کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد.
طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟»
کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و ترا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود»
💢#راوی: الناز بازوبندی
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
✅#مادر
مادر خوبی دارم
مامان نگو ، فرشه
عزیز و بی نظیره
جاش وسط بهشته
یه دوست مهربونه
همیشه خوب و دلسوز
هوامو داره هرجا
به فکرمه شب و روز
هرچی بگه ، می گم چشم
شیرینه هر کلامش
گفته خدا تو قرآن
واجبه احترامش
💢#شاعر:
💢#سعیده_اصلاحی
💢معلم_شاعر_نویسنده
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
14.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅#کاردستی
💢این پیشی با خمیره
💢ببین چه بی نظیره😘☝️
💢تقدیم به شما گلهای هنرمند🌸
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
4_582660043673960604.mp3
480K
✅#ترانه_بشنویم
💢دویدم و دویدم
💢به یک کتاب رسیدم
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
✅#تمرین_قصه_نویسی
💢#قصه : جشن دوستی
💢#نویسنده و قصه گو:
💢کیانا کریمی
💢کلاس پنجم _ ۱۱ساله
💢استان تهران _ مدرسه قوامی
💢 خرداد ۱۴۰۲
274.1K
توی یکی از روز های تعطیل تابستونی همین جور که داشتم خاطرات زیبای مدرسمو برای دوستم هیلدا تعریف میکردم؛ میگفتم مدرسه ی ما جشن دوستی گرفت توی اون جشن هر کی دفتر یا مداد یا هر چیز دیگری داشت و خودش اونو نمیخواست یا اضافه بود رو به دوستامون هدیه میدادیم هیلدا گفت دوست هامون؟ گفتم منظورم یگانه یا غزل نیست منظورم دوستایی هستش که توان خرید وسایل تحریر رو ندارن .
مدرسه ما هم هدیه ای به ما داد، هدیه ی من؛ یک کیف زیبا با طرح بستنی قیفی بود 😍😍
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh