eitaa logo
با ما نویسنده شو
1.6هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
257 فایل
من با ۳۴سال سابقه تدریس رسمی به فرزند دلبندتون یاد می دم چطور رویاهاشو به شعر و قصه تبدیل کنه 🌈 آموزش نویسندگی به کودکان و نوجوانان 🌈چاپ آثار شما در: 👈 مجله پوپک و رشد نوجوان 🌈 ارتباط با ادمین 👇 @gheseh_1 ❌ کپی مطالب فقط با ذکر نام نویسنده ❌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 📖این قصه : ☘امام کاظم (ع) و مرد کشاورز 🔹گروه سنی: ج ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
📚 📖این قصه : ☘امام کاظم (ع) و مرد کشاورز 🔹گروه سنی: ج سلام غنچه ها، بچه های خوب و زیبا، امیدوارم خوب باشید، همیشه محبوب باشید. قصه خیلی قشنگ و آموزنده ای داریم از امام هفتم، امام موسی کاظم علیه السلام. روزهای آخر تابستان بود و تمامی کشاورزان شهر مدینه بعد از گذشت روزهای سخت و طاقت فرسای کار کردن در زیر آفتاب گرم، از این که امسال باران بسیار زیادی باریده بود و تمامی درختان پر بار شده بودند بسیار احساس رضایت می کردند. خوشه های گندم طلایی رنگ، سیب های آب دار سرخ و انگور های یاقوتی بسیار درشت از میان درختان خود نمایی می کردند. بلبل ها در بین گل ها و درختان چه چه می زدند و شادی می کردند. در آن سال کشاورزان که دست رنج زحمات خود را دریافت کرده بودند به خاطر آن همه نعمت شکرگزار خداوند متعال و بخشنده بودند. در میان این همه کشاورز که همگی خوش حال و شکرگزار بودند، یکی از این کشاورزان در کنار زمین کشاورزی خود با ناراحتی نشسته بود و زانوی غم بغل گرفته بود. اتفاقاً این مرد غمگین یکی از دوستان نزدیک امام هفتم ما یعنی امام موسی کاظم بود. آن مرد که برای زمین کشاورزی خود بسیار زحمت کشیده بود ثمره خوبی از آن دید و تمام محصولات گندم را برداشت کرد. پس از اینکه آخرین خوشه های گندم را برداشت کرد نفس راحتی کشید و با خوش حالی به منزل رفت. در تمام طول شب در فکر پول هایی بود که از فروش آن گندم ها به دست می آورد. صبح روز بعد بعد از نماز به سمت گندم های خود رفت بچه های خوب چشمتان روز بد نبیند مرد ملخ های قرمز رنگ بسیاری را دید که به محصولات گندم او حمله کرده‌ بودند. با نا امیدی در کنار زمین خود بر روی زمین نشست و به خوشه های گندم خیره شد. چند دقیقه گذشت و تمامی ملخ ها رفتند اما دیگر گندمی باقی نمانده بود. مرد کشاورز با ناامیدی و غصه بسیار زیاد بر روی زمین نشسته بود و آرام آرام اشک می ریخت، در همین حال بود که ناگهان متوجه حضور مردی شد. وقتی سرش را بالا آورد امام موسی کاظم علیه السلام را دید که به او لبخند میزند. مرد غمگین به احترام امام کاظم علیه السلام بلند شد و سلام کرد. امام کاظم علیه السلام جواب سلام او را با لبخند داد. مرد با ناراحتی و گریه گفت: ای فرزند رسول خدا من تمام تابستان را تلاش کردم و در زیر نور خورشید با تحمل آفتاب طاقت فرسا محصولات خود را به ثمر رساندم اما ملخ ها تمام محصولات من را خوردند و دیگر هیچ چیز برایم باقی نمانده است. امام با مهربانی از مرد غمگین پرسید: ارزش این محصولات چقدر بود؟ مرد با ناراحتی آهی کشید و گفت: ۱۲۰ دینار. امام کاظم علیه السلام فرمودند: صد و پنجاه دینار به همراه دو عدد شتر به این مرد بدهید. مرد که بسیار خوشحال شده بود از امام بسیار تشکر کرد و گفت: لطف کنید و به زمین من وارد شوید تا زمین من با دعای شما پربار و پرثمر باشد. امام کاظم علیه السلام در خواست او را پذیرفت، وارد زمین کشاورزی او شد و دست به دعا برداشت. پس از آن مرد کشاورز زندگی و کشاورزی پر رونق و با برکتی داشت. سالیان سال زندگی پربرکت و پر باری را تجربه کرد و حتی دو عدد شتری که امام به او هدیه داده بودند بچه های زیادی به دنیا آوردند که بعد از فروش آن ها بسیار ثروتمند شد. بچه های خوب و نازنین ما در طول زندگی برای رسیدن به اهداف نیازمند تلاش فراوان هستیم. حتما می دانید که هیچ کس بدون تلاش به اهداف خود نمی رسد. در رسیدن به موفقیت علاوه بر تلاش و کوشش فراوان نیاز به کمک دیگران داریم. همه انسان ها برای رسیدن به آرزو ها و اهداف خود نیازمند حضور و کمک های دیگران هستند. در بین مردم بهترین انسان ها ائمه و امامان معصوم هستند. بهترین کار این است که همیشه در زندگی تلاش کنیم و در کنار تلاش از ائمه و امامان معصوم کمک بخواهید. بله بچه های عاقل، امامان معصوم هر چند در این دنیا حضور فیزیکی ندارند اما هر وقت آن ها را صدا بزنید صدای شما را می شنوند و به شما کمک می کنند ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
هدایت شده از با ما نویسنده شو
لالایی 7.mp3
4.86M
⭐️: ⭐️ بخواب ای گل ، گل زیبا ⭐️ لا لا لالا ⭐️⭐️لالا لالا ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
هدایت شده از با ما نویسنده شو
لالا خرگوش ، لالا آهو لالا سنجاب کوچولو لالا زیبای گل پوشم بخواب آروم در آغوشم ✍شاعر : ⭐️ عزیزدلم 😘 ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
❤️👈کانال ما رو به دوستان هنرمندتون معرفی کنید 👇❤️👇❤️👇 ☘شرح عکس: 👈چاپ شعر هنرجوی نازنین ما : 👈 سید علیرضا مرادی عزیز 💝 👈در صفحه کبوتر نامه رسان 📖 👈📕 ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
هدایت شده از با ما نویسنده شو
👈قصه خوندن و قصه شنیدن رو دوست داری؟ 👈آیا تا به حال به این فکر کردی که کاش می‌شد خودت یه قصه قشنگ رو بنویسی؟ 👈 شاید هم نمی‌دونی چی بنویسی و از کجا شروع کنی ؟ ✍اگر دوست داری اصول و مراحل نویسندگی رو به شکل عملی فقط در ۵ جلسه آنلاین خیلی راحت و ساده و با کمترین هزینه یاد بگیری سریع به پی وی پیام ارسال کن گل من📕 ✍آغاز دوره از بهمن ۱۴٠۳ ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
هدایت شده از با ما نویسنده شو
دوشنبه ها چه خوبه نسیم به در می کوبه بیدار می شم من از خواب سلام می دم به آفتاب ✍شاعر : عزیزدلم 😘 ❤️یا قاضی الحاجات 💝شرح عکس : ✍ چاپ قصه هنرجوی نازنین ما : ✍ مهسا حسین پور عزیز 📕در http://eitaa.com/eslahisaeedeh
هدایت شده از با ما نویسنده شو
89.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢تلاوت ❇️با اجرای زیبای: 🎤محمدصدرا صمدی عزیز❤️ 🙏در پناه قرآن باشی محمدصدرای عزیزم📕❤️ ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
هدایت شده از با ما نویسنده شو
🌈 🌈 ✍شاعر: 🌈 شکر خدای دانا بخشنده و توانا جز او نمی پرستیم خدای دیگری را یگانه است و یکتا عزیز و نازنین است از او بخواه یاری که مهربان ترین است معنای حمد یعنی: شکر بگو خدا را که می کند هدایت به راه راست مارا میان بندگانی که آفریده الله تو باش جزء خوبان نه بندگان گمراه ❌ کپی فقط با ذکر نام شاعر ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh