✅#تمرین_نویسندگی
📕#قصه : ماهی غمگین
✍️#نویسنده: #فاطمه_بنی_اسدی
💢کلاس سوم _۹ساله
💢 استان تهران _دبستان ابدطلب
💢#فروردین ۱۴۰۲
فاطمه کوچولو توی اتاقش با عروسکش بازی میکرد که یک دفعه چشمش به ماهی در تنگ آب افتاد انگار ماهی کوچولو خیلی ناراحت بود.از ماهی پرسید: چرا انقدر ناراحتی ؟
ماهی گفت : آخه تنگ شما خیلی کوچیکه من هم جای بزرگ میخواهم که پیش ماهی های دیگه راحت شنا کنم.
فاطمه فکر کرد بعد پیش مادرش رفت و موضوع را تعریف کرد مادرش گفت : دختر گلم ماهی شما نمیتواند خوب شنا کند چون جای تنگ برایش کوچک است ماهی ات را به مسجد ببر و در حوض آن جا بگذار که پیش ماهی های دیگر خوب شنا کند ...
فاطمه که تا آن موقع خوب به حرف های مادر گوش میکرد قبول کرد
ماهی را به مسجد برد و در حوض آب آنجا گذاشت
فاطمه اگر دلش برای ماهی تنگ میشد به مسجد میرفت و آنجا پیش ماهی ها سراغ ماهی کوچولو را میگرفت ..
او از اینکه توانسته بود ماهی را خوش حال کند
احساس خیلی خوبی داشت.
✅#نظر_مربی:
💝فاطمه عزیزم
با نگاه قشنگت ، داستان این تصویر را به خوبی بیان کردی وقصه ات را با یک نتیجه قابل قبول به پایان رساندی❤️🙏 آفرین
✍به تلاش ادامه بده تا بیشتر پیشرفت کنی عزیزدلم😘
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
✅#تمرین_قصه_خوانی
💢#قصه: هدیه عمو
💢#اجرا :#فاطمه_بنی_اسدی
💢استان تهران
💢 کلاس سوم_۹ساله
💢 مرداد ۱۴۰۲