✅#تمرین_نویسندگی
💢#نویسنده عزیز
💢خودت #قصه بنویس
📕#قصه : خواب یا بیدار
✍️#نویسنده: #هیلدا_فائضی
💢کلاس پنجم _۱۱ساله
💢 استان تهران مدرسه زمزم
💢#فروردین ۱۴۰۲
به نام خدای پروانه ها🦋💙
شب رسیده و ماه زیبا در آسمان میدرخشید،پاندا مثل همیشه رفت بالای درخت تا خوابش ببرد اما یک دفعه خودش را روی ابر ها کنار ماه دید.
وقتی ماه را دید ترسید و بی هوش شد ولی کمی بعد که بهوش آمد در بغل ماه بود.او پرسید:شما واقعا ماه هستید؟.ماه گفت:بله واقعا عزیز دلم.
پاندا پرسید:حالا اتفاقی افتاده است؟؟.ماه گفت:
سیاره ی زحل توسط گروهی از آدم فضایی ها زندانی شده است.
من به کمکت نیازدارم.پاندا گفت:او الان کجاست؟ماه گفت:در سفینه آدم فضایی ها
.تو باید بروی و نجاتش دهی.پاندا آدرس رو گرفت و رفت به سوی آدم فضایی ها.
ماه به او تکه ای از خود داد چون آدم فضایی با نور ماه از بین میرفتند
.پاندا چند ادم فضایی دید و با نور ماه آن هارا نابود کرد .سپس وارد سفینه شد و زحل را دید.او داخل قفسی بسیار بزرگ بود به همراه قفلی که فقط با نور ماه می شکست
برای پاندا فقط کمی از نور ماه مانده بود.با همان در قفس را باز کرد و زحل آزاد شد💙💙
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
سلام به دوستان گلم.من هیلدا هستم فائضی از کلاس پنجم مدرسه زمزم.کلاس شاگرد خانم اصلاحی جونم بودم💙💙💙
✅#نظر_مربی:
💝هیلدای خلاق و توانای من
اسم بسیار خوبی برای قصه ات انتخاب کردی
چون تمام وقایع قصه ات را توجیه می کند.
یک خواب جالب و تقریباً عجیب.
آفرین به شما نویسنده ی گل و نازنینم❤️
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh