#شبهات_ماه_محرم
💢ماجرای ذخر الحسین (ع) صحت دارد؟ آیا در جنگ صفین حضرت ابوالفضل حضور داشته اند؟
✅ابتدا این #داستان که دست به دست می چرخد را بخوانید:
جنگ صفین بود و نوجوانی سیزده ساله... امیرالمومنین(ع) نقاب به #چهره قمر بنی هاشم زدند و او را روانه ی میدان کردن. #معاویه ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد ابوشعتاء گفت اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شأن من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست. نه پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم به درک واصل شدند. خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به #درک واصل شد... جنگ مغلوبه شده بود... همه در #حیرتند که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند... امیرالمومنین(ع) به عباس گفتند برگرد پسرم... سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او #ذخیره برای حسین است...
✅چنین ماجرا و داستان مفصلی در هیچ یک از #منابع معتبر شیعی وجود ندارد که با این موضوع حتی نزدیکی و همخوانی داشته باشد؛ البته اصل #حضور حضرت عباس(ع) در جنگ صفین در برخی از #منابع آمده است.
مناقب خوارزمی از منابع اهل سنت به حضور ایشان در صفین اشاره دارد
💢ابليس به چه علت #مثل خدا همه جا #حضور دارد؟
#پاسخ:
✅اولا بايد بدانيم حضور ابليس مانند حضور خدا نيست بلکه حضور خدا در همه عالم بالاصاله است و حضور شيطان در برخي از قسمت هاي عالم با اجازه و اذن خداست پس اين دو با هم متفاوت است و محدوده حضور شيطان هم همه جا نيست و مطلق نيست
بلکه شيطان از درگاه الهي رانده شده و در آسمان هاي بالا هيچ جايي ندارد و در عوالم مجردات جايي ندارد بله در عالم ماده و آسمان عالم ماده مي تواند حضور داشته باشد ولي اين حضور هم به صورت مطلق نيست بلکه انسان با اراده خود و عبوديت الهي مي تواند راه نفوذ و حضور شيطان را به وجود خود ببندد همچنين حضور شيطان در مراکز عبادت و ايام مخصوص مانند ماه رمضان هم محدود است
بنا بر اين حضور شيطان مطلق نبوده و محدود است و انسان آنقدر قدرت دارد که مي تواند ابليس را در بند کند و حضور او را محدود سازد
از دليلي وجود ندارد که ثابت کند ابليس در همه جا حضور فيزيکي داشته باشد . وحتي بر اساس مباني چون او از نوع جنيان است وجن از آتش خلق شده ودر واقع جسماني است نمي تواند در همه جا همزمان حضور داشته باشد چون موجود جسماني اين توان را ندارد .
ولي جنيان سرعت شگفتانگيزي دارند و ميتوانند مسيري طولاني را در زماني کوتاه طي کنند و به همين دليل مي توانند از حوادث دورترين مکانها در کمترين زمان ممکن خبردار شوند و يا از موانع به آساني عبور نمايند، بر خلاف انسان که چنين نيست. در روايتي آمده:
سدير صيرفي ميگويد: روزي از مدينه عازم کوفه شدم، امام باقر(ع) به من سفارشاتي فرمود، وقتي از مدينه بيرون شدم ،در يکي از منازل بين راه ناگهان مردي را ديدم که نزد من آمد و نامهاي به من داد که مرکب مُهر آن هنوز خشک نشده بود، ديدم مُهر امام باقر عليه السلام است ، در نامه دستوراتي بود، چون به آن مرد متوجه شدم کسي را نديدم، بعد از مدتي وقتي دوباره به مدينه آمدم و محضر امام رسيدم، جريان را به حضرت عرض کردم، حضرت فرمودند : « ما خدمتکاراني از جن داريم .وقتي بخواهيم کاري به طوري فوري انجام بپذيرد، آن ها را در پي آن ميفرستيم»
📚بحار الأنوار، ج 27 ص 17 .
شيطان بر کساني تسلط دارد که به او گرايش داشته باشند: نَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ.
اما چرا خدا به شيطان همچين قدرتي دارد که در کنار افعال و نيات انسان حضور داشته باشد و بتواند ما را وسوسه کند تا ما تصميم اشتباهي بگيريم؟
بايد بدانيم که حضور شيطان در حد ووسوسه است و تسلطي بر انسان ندارد امام خدا اراده کرده است که انسان آزمايش شود و قواي انسان به فعليت برسد و رشد کند و به کمال برسد براي همين دو کفه ترازوي هدايت و ضلالت رد مورد انسان را همسنگ کرده تا انسان بتواند در اين تساوي اختيار خود را به کار بگيرد
از يک طرف عقل و فطرت انسان را به خوبي ها دعوت مي کند اما در مقابل نفس انسان رابه بدي ها فرا مي خواند پيامبران انسان را دعوت به خدا و راه خير مي کنند در مقابل خدا شيطان را براي وسوسه انسان قرار مي دهد .
استکبار ستیزان
💢این اخلاق ، جزء دین است
✅یکی از همسایگان حضرت محمد (ص) مردی یهودی بود که هنگام عبور رسولالله، به بهانه ریختن خاکروبهها در #کوچه، خاکستر بر سر و صورت حضرت محمد میریخت.
این برنامه هر روز ادامه داشت تا اینکه روزی رسولالله از آن کوچه گذشتند ولی خبری از مرد یهودی نبود.
وقتی علت را جویا شدند اصحاب پاسخ دادند:
«خدا را شکر آن مرد #یهودی مریض شده و در بستر بیماری است!»
حضرت محمد به طرف منزل یهودی رفتند.
همسر یهودی در را باز کرد.
حضرت محمد فرمودند:
«به عیادت #همسرت آمده ام!»
حضرت محمد وارد #خانه شدند و کنار بستر آن مرد نشستند و با او احوالپرسی کردند و هیچگونه کنایه ای به آن مرد نزدند.
مرد یهودی که از #رفتار پیامبر تعجب کرده بود پرسید:
«این برخورد شما ، جزء دین اسلام است یا از اخلاق شخصی شما است؟»
حضرت #محمد پاسخ دادند:
«جزء دین اسلام است!»
آن مرد همانجا و در #حضور رسول الله، مسلمان شد.
📚امثال القرآن(مکارم) جلد ۱ – صفحه ۲۰۲
استکبار ستیزان