🔺╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮🔺
ای در میان جانم و جان از تو بیخبر
☁️🌥⛅️🌤☀️🌕☀️🌤⛅️🌥☁️
از تو جهان پر است و جهان از تو بیخبر
🔻╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯🔻
#شعر
#استوری_مذهبی💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
🍃💫🍂🍃💫🍂🍃💫🍂🍃💫🍂🍃 #شماره_۱۰ ⌛️ دقیقاً ۲۳ سال پیش در اتوبان قزوین- تهران بعد از سیمان آبیک با سرعت ۱۵۰ ک
🌾💞🌾💞🌾💞🌾💞🌾💞🌾
#شماره_۱۱
🌠ماجرای #امربهمعروف_پادشاه_مالزی توسط قاری ایرانی!
🍁عباس سلیمی، پیشکسوت قرآنی کشورمان، که در سال 1979 میلادی، رتبه نخست مسابقات قرآن مالزی را کسب کرده بود، خاطره خود از امربه معروف کردن پادشاه مالزی را اینگونه نقل میکند:
🍁در روز اول مسابقات که به #مالزی رفتم،
پادشاه وقت مالزی ک بسیارشخصیت محترمی بود، با هیئتهای شرکت کننده درمسابقات ملاقات داشت.
آنسال باتوجه به اینکه اولین ماههای پیروزی انقلاب اسلامی بود وهنوز سازمانها و نهادها شکل نگرفته بودند،
بنابراین تنها درآن مسابقات حضور یافتم،
پادشاه در آن ملاقات به همه شرکت کنندگان #دست داد ومصاحفه کرد ک براساس اصول فقهی خودشان با #بانوان شرکتکننده درمسابقات نیزدست میداد.
🍁در روزی که خداوند بمن توفیق داد تا رتبه اول این مسابقات نصیب جمهوری اسلامی ایران شود،
یکباردیگر موفق به #ملاقات با پادشاه مالزی شدم،
درآنجا وی از من سؤالاتی در رابطه اینکه من شاغل در #ارتش هستم پرسید و من پاسخ مثبت دادم،
ایشان آرزو کرد که کاش در #ارتش_مالزی نیز نیروها، اهتمامی در این حد به #قرآن داشته باشند.
🍁درادامه این ملاقات ایشان ازمن خواستند اگر صحبتی دارم بگویم،
من خیلی محترمانه و در یک فضای توأم بااحترام، گفتم که من توصیه میکنم بر اساس موازین اسلامی #با_خانمها_دست_ندهید.
ایشان لبخند وزینی زدند.
🍁۲سال بعدکه به عنوان اولین #داور ایرانی به آن مسابقات دعوت شدم درمراسمی دیدم که همان پادشاه با بانوان #مصاحفه نکرد
و دست نداد
که این برای من بسیارجالب بود
و این نشان ازفروتنی ایشان دربرابر پذیرش توصیه یک قاری جوان ازکشور دیگرداشت.
#خاطرات_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
#استوری_مذهبی💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
#تلنگر
تو در آخر الزمان متولد شده ای...
این یعنی اینکه خدا در تو چیزی دیده که تو رو تو این دوره آفریده✨🌺
ظهور نزدیکه...✨
اگه هنوز فکر میکنی واسه سربازی امام زمانت آماده نشدی
هنوزم دیر نیست
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است😍
خودتو واسه جنگ با اسرائیل آماده کن💪🏻
برای تعجیل در فرج آقامون صلواتی عنایت کنید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
✨🌟🥀✨🌟🥀✨🌟🥀✨🌟🥀🌟✨
گفتش که اگه #خدا برا ۲۴ ساعت #گناه کردنو آزاد کنه،چیکار میکنی!؟
هی فکر کردم ...
فکر کردم ...
دیدم چقد همه گناها رو دارم همین الانشم میکنم !
همه چی همین الان هم عادیه !
من الان هم همه گناها رو انجام میدم ،
نیازی به آزاد شدنش نیست...
#خاک_عالم_به_سرم
دل تو رو شکستم خسته ام از خودم #ازگناه...
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
#حکایت
#قضاوت_کن
هارون الرشيد درخواست نمود کسی را برای قضاوت در بغداد انتخاب نمایید
اطرافیان او همه با هم گفتند عادل تر از #بهلول سراغ نداریم او را انتخاب نمایید
خلیفه دستور داد بهلول را نزد او بیاورند
بعد از دیدار با بهلول به او پیشنهاد قاضی شدن در بغداد را داد
بهلول گفت : من شایسته این مقام نیستم و صلاحیت انجام چنین کاری را ندارم
هارون الرشید گفت : تمام بزرگان بغداد تو را انتخاب کرده اند چگونه است که تو قبول نمی کنی !
بهلول جواب داد : من از اوضاع و احوال خودم بیشتر اطلاع دارم و این سخن یا راست است یا دروغ
اگر راست است که من به دلیلی که گفتم شایسته این مقام نیستم و اگر هم دروغ باشد که شخص دروغگو صلاحیت قضاوت کردن ندارد !
هارون الرشید اصرار فراوان کرد و بهلول در خواست کرد یک روز به او مهلت دهند تا فکر کند
فردا صبح اول طلوع بهلول بر چوبی نشست و در خیابان ها فریاد می زد اسبم رم کرده بروید کنار تا زیر سمش گرفتار نشده اید
مردم گفتند : بهلول دیوانه شده است !
خبر دیوانگی بهلول به خلیفه عباسی رسید !
هارون الرشید لبخند تلخی زد و گفت : او دیوانه نشده است او بخاطر حفظ دینش از دست ما فرار کرده تا در حقوق مردم دخالتی نداشته باشد !
حتی زمانی که از غذای خلیفه برای او می آورند می گفت : این غذا را به سگ ها بدهید بخورند حتی اگر آنها هم بفهمند مال خلیفه است نخواهند خورد !
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
🌷🍃
✨مردی بار گندم بر دوش الاغ خود نهاد و بار گندم چنان زیاد شد ڪه الاغ پاهایش لرزید زمین نشست. هر چقدر تلاش ڪردند نتوانست برخیزد.
✨مردی دور دست این صحنه دید گریست. پسرش علت را پرسید.
✨گفت: بر حال خود گریستم ڪه مانند این الاغ باری از گناهان بر دوش میڪشم و این بارِ گناهان حال عبادت را از من گرفتهاند.
✨چنانچه این الاغ از سنگینی بار نتوانست برخیزد، سنگینی بار گناهان نیز مرا نمیگذارد برای نماز صبح از بسترم برخیزم...
___________________
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯