eitaa logo
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
14.8هزار ویدیو
118 فایل
بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَحْمٰنِ‌الرَحیمْ @soada_ir @rahe_enqelab @khamenei_ir @ansomarg1402 @taammogh @hosin159 کپی‌حلال😍 تندخوانی سی جز قرآن👇 @qooran30 ارتباط با مدیر👇 @Shahr_e_yar ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/17050879870754
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨ ✨✨✨ ✨✨ ✨ "بسم الله الرحمن الرحیم" "مدافع عــ♥️ــشق" بعد از پایان پرونده ی گاندو۲، یه هفته به همه ی بچه ها مرخصی دادم. خبر تبادل شارلوت والر و مار‌ک هاشمیان، همه جا پیچیده بود. تیترِشم این بود: پس از شناسایی و دستگیریِ شارلوت والر (جاسوس انگلیسی و کارمند سازمان جاسوسی MI6) توسط سربازان گمنام امام زمان "عج" پس از حدود ۶ ماه، این جاسوس در ازایِ ۵ زندانی ایرانی و ۱۵۰ میلیون دلار تبادل شد. هیچگاه از خاطر نبریم که امنیت و آرامشمان را مدیون سربازان گمنام امام زمان "عج" هستیم. لبخندی زدم. اشک تو چشمام جمع شد. چقدر خوب بود که خودم و بچه ها افتخار داشتیم به عنوان سربازایِ گمنام امام زمان "عج" به کشور و مَردُمِمون خدمت کنیم. واقعا برامون افتخار بود. تیتر رو واسه بچه ها فرستادم. اونا هم خیلی خوشحال شدن. آقای عبدی گفته بودن بعد از اینکه بچه ها از مرخصی برگشتن، باید یه پرونده جدید رو شروع کنیم. امیر هم ماموریتش تموم شده بود و قرار بود چند روز دیگه، برگرده. تقریبا ۴ ماه پیش، فرشید و ریحانه خانم یه عروسیِ خیلی جمع و جور گرفتن. باقیه پولِ عروسی رو هم دادن به یه موسسه خیریه. رسول و سارا خانم هم یک ماه بعد رفتن سرِ خونه و زندگیشون. عروسی نگرفتن و بیشتر پولی رو که واسه عروسی کنار گذاشته بودن، دادن به چند تا نیازمند. با باقیه پولشونم رفتن زیارت امام رضا "ع". از سایت بیرون اومدم. ۳ روز بود که خونه نرفته بودم. دلم واسه عزیز و عطیه یه ذره شده بود. یهو یادم افتاد امروز چه روزیه. یه کادویِ خوشگل گرفتم و رفتم خونه. ساعت ۹ شب بود که رسیدم. کلید انداختم و درو باز کردم. همه چراغا خاموش بودن. یعنی عطیه و عزیز یادشون رفته بود امروز چه روزیه؟ نه، محاله یادشون رفته باشه. + عزیز، عطیه، کجایین؟ کسی جوابمو نداد. رفتم سمت اتاق عزیز. در زدم. + عزیز، عزیز خونه این؟ جواب نداد. درو باز کردم. کسی نبود. خیلی نگران شدم. رفتم سمتِ اتاق خودمون. پله ها رو بالا رفتم. کفشامو درآوردم و در اتاقو باز کردم. + عطیه جان، کجایی؟ یهو... ادامه دارد... ✍🏻به قلم: م. اسکینی پ.ن1: اینم از پارتِ اول.😊 انرژی بدین واسه پارتِ بعد.😉 پ.ن2: یادمون نره. امنیت و آرامشمون رو مدیون سربازان گمنام امام زمان "عج" هستیم.🙂🇮🇷 کسایی که واسه آرامش و امنیت ما، از آرامش و امنیت خودشون گذشتن.🙃