😑 بیطرفی یا بیشرفی
نه این وری نه اون وری، کدوم وری
بذار بگم کدوم وری، برابری
برابری، نه سیخ میسوزه نه کباب
نمیمونی پیش سؤالِ بی جواب
راحتِ راحت میشی از قضاوتا
گیر افتادن تو دسته حماقتا
کاری نداری به بساط کسی
فقط به کارای خودت میرسی
بیطرفی، نهایتِ شعوره
آدم بیطرف خیلی صبوره
بیخودی آدما به هم می پرند
اعصابشون پریده، خیلی خرند
جنگ و تنش هر جا باشه درست نیست
کنار بمونی اول راحتیست
خب دیگه بسه شعر و وِر خوندی. پاشو جمعش کن آخه این چه طرز فکریه؟! بیطرفی کدومه؟ برابری چیه؟..هی هیچی نمیگم!
میخوای بدونی چیه راه و چاهت،
بیا بگم از فکرای تباهت
حوصله کن قربون شکل ماهت
بیطرفی، بستگی داره کجا
یه جایی ترسویی، یه جایی شُجا
بیطرفی، یه جایی خیلی خوبه
ولی یه جاهایی مث رسوبه
رسوب، می مونه ته روحت عمو
صلحطلبی کار میده دستت عمو
حتی اگه نخوای بشی داوری
رفتی توی لشکر خاکستری
از اینجا رونده و از اونجا مونده
هم آخرت، هم دنیاتو سوزونده
بیطرفی نگو، بگو بیشرفی
صلحطلبی نگو، بگو بیهدفی
فلسفه زندگی، روشناییه
رنگای خنثی، رنگ بیوفاییه
🌵توضیحات:
بیطرفی به معنای سکوت یا رأی ممتنع داشتن و موضع موافق یا مخالف نگرفتن در قبال رویدادها، فقط در صورتی درسته که نمیدونی چی به چیه، قضیه مبهمه، روشن نیست مثل قاضی، مثل پژوهشگر، مثل بیسواد بیخبر. اما بعد از اینکه دونستی و فهمیدی، بیطرف واستادن، خیلی اشتباهه، خیلی چندشه، پستی و ترسه، خودتو به نادانی زدنه و یه جاهایی خیانت و نامردیه چون ناخواسته طرف مظلوم و حق، تنها شده.
#اخلاق_کاربردی
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۱۸
@abdollahemadi
♦️عُقدهٔ عقیده
مگه بارها نشده که وقتی شنیدیم کسی درگیر یک چالش تو زندگیش شده و ناراحتی و غم و غصه زیادی رو تحمل میکنه، درگیر و ناراحت شدیم؟
مگه گرفتگی روحی پیدا نکردیم با شنیدن رنجها و مرارتهای کسی که سفره دلشو پیشمون باز کرده؟!
مگه بارها پیش نیومده که وقتی میبینیم کاری از دستمون برنمیاد براش، در خودمون مچاله شدیم؟!
بله جواب مثبته. آدم دلش میخواد اطرافیانش و همه انسانهای دنیا، شاد باشند، سالم باشند، آرامش خاطر و در رزق و روزی پر برکت. اما،
چی میشه که وقتی پای اختلاف ایدئولوژیک میاد وسط، وقتی حس کنیم بوی ایدئولوژی و مذهب و مکتب و عقیده میاد، انسانیتو فراموش میکنیم! واقعا چی میشه؟! انگار بنیآدم- بشرطی که متعلق به هیچ مکتب و مذهبی نباشه- اعضای یک پیکرند و در آفرینش ز یک گوهرند! عقده عقیده داریم آیا؟! چرا ایدئولوژی، دست و پای اخلاق را میبندد؟
انسانیت و مهربانی، یعنی وقتی بفهمی یکی از یک جای این دنیا مشکلاتی داره که موجب غصه و درد روحی و حتی جسمی شده براش، دردمند بشی؛ شیعهس، سنیه، مسیحیه، یهودیه، بیدینه، دهاتیه، افغانه، فلسطینیه، آمریکاییه، آفریقاییه، قطب جنوبیه... حداقل کاری که ازت برمیاد اینه که از قلبت انرژی مثبت بفرستی و براش دعا کنی که ناراحتیش تبدیل به خوشحالی بشه.
[تنها جایی که انسانِ باانسانیت، این حالتو تجربه نمیکنه و نباید کنه، نسبت به دشمن حربی در مقام مجازاته که بحثش جداست.]
دوستان! ما امروزه در مجازی و از طریق کلیپها و نوشتههامون با هم در ارتباطیم، با همه جهان. ما هر لحظه در این جهان حضور داریم، ما در هر کجای این جهان پهناور که باشیم با هر عقیده و نژادی که باشیم، درون یک سیاره مشترک زندگی میکنیم و باید با انرژی مثبت، این سیاره رو حفظ کنیم و انا الیه راجعون 🌺♥️
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۲۰
@abdollahemadi
⏱️زندگی بیس چاری
🧷این متن، مخصوص آدمهای باانرژی و باهوش است:
بعضیا در شبانهروز، چار ساعت زندگی میکنند! بعضیا هشت ساعت! بعضیا ده ساعت! بعضیا چارده ساعت! ولی بعضیا بیست و چار ساعت؛
ساعت به ساعت، لحظه به لحظه، و ثانیه به ثانیه رو زندگی میکنه؛ میخونه، میخوره، درست میکنه، مینویسه، فکر میکنه، حرف میزنه، کمک میکنه، میخوابه، میخنده، میگرده، میخره، میبینه، میشنوه، کار میکنه و کار میکنه...
اگه همه اینا برای اهدافی نباشه، اسمش زندگی نیست! خرحمالیه، سگ دُو یه! اما اگه برای اهدافی باشه، اگه برای زندگیش ایده داشته باشه، اگه رؤیاها راهشو روشن کنند، اسمش زندگیه زندهگی. یه زندگی پرتکاپو، یه زندگی با سرعت و قدرت.
برای زندگی، ایده داشتن یعنی وقتی تومسیر برات هی سؤال پیش میاد «الان باید چکار کرد؟» ، یا «اینو باید چکار کرد؟»، یا «ای بابا حالا اینو کجای دلم بذارم»، جواب داشته باشی، برنامه داشته باشی، راهکار داشته یا بگی یه راهی براش میجورم.
در زندگی بیست و چاری، همونطور که کارها در لحظست و پیش میره، غصهها در لحظه ست و پیش میره. کارا میاد و میره، غصهها میاد و میره. هر چیزی از این لحظه بمونه، در واقع جلوی یه چیزی رو گرفته در لحظه بعدش. اون چیز میتونسته یه ایده بوده باشه یا یه کار و فعالیت کوتاهمدت. زندگی بیس چاری یعنی اهداف کوتاهمدت، پشت کوتاهمدت، .... تا بلندمدت
خب دلگیری و غصه هست. نباشه که سیبزمینی هستیم! اصلا آدم بیس چاری و ایدهدار، درگیریهای بیشتری داره، مسیر رشد، سختتره از مسیر تنبلی. وقتی ایدههاتو زندگی کنی، بیشتر متوجه موانع و چالشها و کمبودها میشی و غصه میخوری. ولی عوضش، غصههات چرت و چرند نیست! از سر کمبود و نیاز نیست، بلکه مقدس و ارزشمنده، مربوط به کاره، از سر دغدغهست، اصلاحی و تغییردهنده ست.
در نتیجه ایدهها غصه ها رو میخوره.
در نتیجه فقط فقط ایدههاتو زندگی کن
در نتیجه فقط فقط ایدههاتو پیش ببر
بیست و چاری
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۲۳
@abdollahemadi
امروز فیلم شماره 10 رو دیدم؛ داستان واقعی یک اسیر ایرانی که از اردوگاه عراق به طرز دیوانهوار و شجاعانهای فرار میکنه و گرفتار سازمان خلق میشه. میگن این تنها فرار موفق اسرا بوده! بعد، دوباره از سازمان هم به طرز هوشمندانه ای فرار میکنه و برمیگرده خودشو دوباره به اردوگاه تسلیم میکنه. اینکه چرا فرار میکنه و چرا برمیگرده و عاقبتش چی میشه رو نمیگم. این معمایی است که با دیدن فیلم باید کشف کنید تا دقیقه آخر. البته اگه دل دیدن دوزخ رنج اسرا رو دارید. نقش این اسیر معمولی اما قوی رو مجید صالحی به خوبی بازی میکنه و تقریبا کل داستان روی اون پیش میره. بدون قهرمانسازی و جلوههای تأثیرگذار که در نوع فیلمهای دفاع مقدسی شاهدش هستیم.
یه جایی از فیلم رفیقش بهش میگه: من هر کاری میکنم واسه اینکه کتک نخورم. در جوابش میگه: ترس قبل از کتک خوردن نیست. ترس، کنارمونه. منم میترسم. رفیقش می پرسه: از چی میترسی؟ میگه از اینکه کم بیارم. آره کم نیاورد و واستاد. ما امروزه خیلی به فیلمها و داستانهای قدرتبخش نیاز داریم، خیلی به شخصیتهای معمولی اما قوی در توده مردم نیاز داریم، ما نیاز داریم به ضعیف کردن ضعف و قدرتمند کردن قدرت.
#فیلم_بازی
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۲۴
@abdollahemadi
🎆 طغیان و ترس
طغیان و طاغوت، دو مفهوم مهم و متمایز در اخلاق اسلامی است که روی دیگری از تصمیمات اجتماعی ما را شکل میدهد.
طغیان، یعنی فساد. فساد یعنی تخریب؛ تخریب عامدانه و گسترده اخلاق و انسانیت در جامعه. پس طاغوت، نماد فساد و افساد است که با پرویی و قلدری هر چه تمام، همه جا را به گند میکشد و گوشش به حرفی بدهکار نیست.
(کلیدواژه فساد و مفسد را در قرآن و روایات جستجو کنید و بیشتر بخوانید.)
🏷️«تضعیف طاغوت»، یکی از وظایف اخلاقی ما در این زمانه است. اما طبیعی است وقتی شما با طاغوت سرسخت، سرشاخ شوی، ممکن است شاخت شکسته شود، حتی شاید جانت را از دست بدهی، اما به سهم خود، خودی نشان دادهای، نشان دادهای که من ضعیف نیستم، من ترسو نیستم، تو نمیتوانی مرا به زانو دربیاوری و اهداف پلیدت را اجرا کنی.
ولی ارزش و درستی این کار، صرفا احساسی و فضیلتگرایانه نیست، صرفاً به خاطر تحسین یک شیردل شجاع و جسور نیست، بلکه عقلانی و غایتگرایانه ست. چون چنگ زدن به قیافه زشت طاغوت و مخدوش کردنش، نهایتا به محو آن منجر میشود. امثال غرور نگاه حججی ها و آقا نور چشم منه گفتن آرمان ها و رجزهای حماس ها، نوری هستند که شب ظلمت را میشکافد و دست آخر، جبهه حق را به صبح پیروزی میرساند. مثل دومینویی که یکی یکی ساختمان فاسد طاغوت را پایین میریزد. ولی ترس در برابر طاغوت، طغیانش را بیشتر میکند و موجودیتش حفظ میشود.
🏷️بنابراین لازم است نگاه غایت گرا (نهایت گرا) داشته باشید نه نگاه پیامدی کوتاه مدت. (قضاوت درباره رویدادهای اجتماعی، منوط به اثر آنها در حرکت تکاملی تاریخ است.) اگر نگاه پیامدی کوتاه مدت داشته باشید، جنگ امام حسین با یزید را شکست خورده میدانید و او را ملامت میکنید که چه کاری بود جان خود و عزیزانش را به باد داد و آخرش هم هیچ!. یزید و بنی امیه کماکان سر قدرت ماندند و آب از آب تکان نخورد. یا اصلا برگردیم عقبتر، شهادت فاطمه زهرا را همینطور. بعدش خلیفه سر کار ماند و هیچ اتفاقی نیفتاد. و در طول تاریخ، هزاران مظلوم لت و پار شدند و رفتند و ظلم ظالم ادامه پیدا کرد.
ولی نگاه غایتگرایانه به همه اینها چشم ما را باز میکند به دیدن دوگانهای که یک سمتش، نیروهای مقاوم و شجاعی هستند که بیخیال نشدند، نترسیدند، خود را زیر چنبره طاغوت مچاله نکردند و از گردونه وجود خارج نشدند. چشم ما را باز میکند به دیدن و خواندن آخر قصه که ببینیم فاطمه و حسین و مظلومان قوی تاریخ هر کدام نسبت به سهم خود اثر گذاشته و طاغوت را فشل کردند، چشم ما را باز میکند به دیدن انتهای مسیر که به شهادت آیه ۵۶ سوره مبارکه مائده، حزب حق غالب خواهد شد.
#فلسطین
#اخلاق_اسلامی
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۲۶
@abdollahemadi
سلام بر دوستان و همراهان عزیز که مهمون نوشتههام هستید.🤝
چند عزیز، از امکان انتشار نوشتههای کانال سؤال داشتند،
عرض کنم خدمتشون که اینجا، هیچ محتوایی غیر از نوشتههای خودم بارگذاری نمیشه. پس نشر مطالب، مجاز و خوب است، اما با حفظ اسم نویسنده. البته اگر به هر دلیلی اسم بنده رو برداشتین و کلا بدون اسم بازنشر دادید، فردای قیامت جلوتونو نمیگیرم😉 مهم اینه که مغز افراد بیشتری از مغزی جات پر شود.🥰
و اگر کانال رو به بقیه معرفی کردید یا لینک کانال رو براشون فرستادید، ثواب کردید.🙏
در آخر،
عذرخواهی کنم از اینکه آیدیم این مدت در بیوی کانال به اشتباه قید شده بود. با تذکر یکی از همراهان، اصلاح شد و من پذیرای نقدها و نقطه نظرات شریفتان هستم.
@aemadii
👥 از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن
چه کتابی، حالتون رو خوب کرد؟
دکتور استیون هیز، روانشناس بالینی کتاب قشنگ و زندگی سازی داره به نام «از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن». دکتر علی صاحبی کتاب رو ترجمه کرده.
جایگاه علمی مؤلف و مترجم و رفرنسهای فراوان به منابع و تحقیقات علمی میگه این کتاب بر خلاف اسمش که به کتابای زرد میخوره، کتاب علمی و معتبریه.
بیش از یک سال قبل از طریق دکتر مجتبی شکوری با این کتاب آشنا شدم و ریز ریز خوندم. حقا و انصافا تحولی در زندگی و حالم ایجاد کرد.
ایده این کتاب از اسمش مشخصه: از ذهنت بیا بیرون و زندگی کن. این ایده، برای کسانی که زیاد فکر میکنند و آمال و آرزوهاشون اونا رو از پا درآورده و از زندگی عقب انداخته، کارگشاست. برای کسانی که زیاد فکر میکنند، این تله و احتمال وجود داره که فکراشون، فلجشون کنه و از واقعیت فاصله بگیرند.
استیون هیز میگه: «فکر کردن به همان میزان که درست است، غلط نیز میتواند باشد.» فکر کردن خوبه، اما زیاد فکر کردن نه. فکر کردن و آرزو داشتن خوبه، اما عمل نکردن نه. فکر کردن و آرزو داشتن خوبه، اما توفکر و خیال غوطهور شدن و از واقعیت فاصله گرفتن نه. واقعیت، در ذهن ما نیست. باید از ذهن بیرون بیاییم و پا در عرصه زندگی بگذاریم. انسان قدرت این رو داره که در ذهن خودش، زندگی دلخواه خودشو بسازه اونطور که دوست داره، ولی این کار عاقلانهای نیست. در واقع باید گفت اصلا روش زندگی این نیست.
ملاصدرا و خیلی از حکمای اسلامی بحث قشنگی دارن در فضیلتهای عقل به اسم «جودةالذهن» یا «جودةالرأی»؛ یعنی خوشفکر بودن، یعنی نیک رأیی. این فضیلت در حالت اعتدال بدست میاد.
من سالها اسیر اوهام و تخیلات و رؤیاهای ذهنم بودم و حالا یاد گرفته م واقعی زندگی کنم و واقعی زندگی رو دوست داشته باشم. بخشی از رؤیاهای من با عمل و اراده ام، واقعیت رو تشکیل میدهند و واقعیت همیشه جدا از حقیقت نیست. واقعیت، سیالترین چیزی است که با من مطابقت داره. سیالی یعنی عدم قطعیت.
استیون هیز، خیلی جالب این مطلب رو باز میکنه که رنج، چیزی بیش از درد است. درد، قرین زندگیست اما رنج، زاییده ذهن است. از ذهنت بیا بیرون و زندگی کن.
#میز_کتاب
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۸/۱
@abdollahemadi
کم صبری و عصبیت، آنقدر ما رو بیجنبه کرده که به محض اینکه صحبتهای دو نفر، یک بار رفت و برگشت کرد، دفعه بعدی تن صداها بالا میره و بحث میشه. فوقش برسه به یک بار دیگه، ولی اصلا ظرفیت ادامه دادن اون رو ندارند. به همین خاطر خیلی از ما اجتناب میکنیم از گفتگو کردن در محیط خانه، اداره، اجتماع، که مبادا بحث بالا بگیره و تنش به وجود بیاد. ولی این روال باعث میشه از هم فاصله بگیریم یا در برخی موارد، مشکلات لاینحل بمونه.
پس بهتره فرق بین مجادله و مباحثه رو بدونیم:
۱- مجادله یعنی بحث کردن برای اثبات خود، یعنی خودت رو حق مطلق و طرف رو باطل محض دونستن، اما مباحثه یعنی گفتگو کردن برای اثبات حق، یعنی احتمال خطا دیدن برای خود. (مجادله یعنی غرور، مباحثه یعنی تواضع)
۲- در مجادله شما گوشت رو میبندی و دهنت رو باز میکنی، اما در مباحثه، هم گوشت بازه هم دهنت. به همین خاطر حرفتوحرف نمیشه. (مجادله یعنی شنونده نبودن، مباحثه یعنی شنونده بودن)
۳- در مباحثه ادب و احترام طرف رو حفظ میکنی حتی اگر مدل حرف زدنت جوشی باشه، ولی مجادله پره از بیادبی و توهین و تحقیر. به خاطر همین امام حسن عسکری (ع) فرمود: مجادله کنی، احترامت از بین میره (مجادله یعنی بیادبی، مباحثه یعنی ادب)
تولد معلم زندگی، آقا امام حسن عسکری مبارک 🌺🍀
@abdollahemadi