سلام بر دوستان و همراهان عزیز که مهمون نوشتههام هستید.🤝
چند عزیز، از امکان انتشار نوشتههای کانال سؤال داشتند،
عرض کنم خدمتشون که اینجا، هیچ محتوایی غیر از نوشتههای خودم بارگذاری نمیشه. پس نشر مطالب، مجاز و خوب است، اما با حفظ اسم نویسنده. البته اگر به هر دلیلی اسم بنده رو برداشتین و کلا بدون اسم بازنشر دادید، فردای قیامت جلوتونو نمیگیرم😉 مهم اینه که مغز افراد بیشتری از مغزی جات پر شود.🥰
و اگر کانال رو به بقیه معرفی کردید یا لینک کانال رو براشون فرستادید، ثواب کردید.🙏
در آخر،
عذرخواهی کنم از اینکه آیدیم این مدت در بیوی کانال به اشتباه قید شده بود. با تذکر یکی از همراهان، اصلاح شد و من پذیرای نقدها و نقطه نظرات شریفتان هستم.
@aemadii
👥 از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن
چه کتابی، حالتون رو خوب کرد؟
دکتور استیون هیز، روانشناس بالینی کتاب قشنگ و زندگی سازی داره به نام «از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن». دکتر علی صاحبی کتاب رو ترجمه کرده.
جایگاه علمی مؤلف و مترجم و رفرنسهای فراوان به منابع و تحقیقات علمی میگه این کتاب بر خلاف اسمش که به کتابای زرد میخوره، کتاب علمی و معتبریه.
بیش از یک سال قبل از طریق دکتر مجتبی شکوری با این کتاب آشنا شدم و ریز ریز خوندم. حقا و انصافا تحولی در زندگی و حالم ایجاد کرد.
ایده این کتاب از اسمش مشخصه: از ذهنت بیا بیرون و زندگی کن. این ایده، برای کسانی که زیاد فکر میکنند و آمال و آرزوهاشون اونا رو از پا درآورده و از زندگی عقب انداخته، کارگشاست. برای کسانی که زیاد فکر میکنند، این تله و احتمال وجود داره که فکراشون، فلجشون کنه و از واقعیت فاصله بگیرند.
استیون هیز میگه: «فکر کردن به همان میزان که درست است، غلط نیز میتواند باشد.» فکر کردن خوبه، اما زیاد فکر کردن نه. فکر کردن و آرزو داشتن خوبه، اما عمل نکردن نه. فکر کردن و آرزو داشتن خوبه، اما توفکر و خیال غوطهور شدن و از واقعیت فاصله گرفتن نه. واقعیت، در ذهن ما نیست. باید از ذهن بیرون بیاییم و پا در عرصه زندگی بگذاریم. انسان قدرت این رو داره که در ذهن خودش، زندگی دلخواه خودشو بسازه اونطور که دوست داره، ولی این کار عاقلانهای نیست. در واقع باید گفت اصلا روش زندگی این نیست.
ملاصدرا و خیلی از حکمای اسلامی بحث قشنگی دارن در فضیلتهای عقل به اسم «جودةالذهن» یا «جودةالرأی»؛ یعنی خوشفکر بودن، یعنی نیک رأیی. این فضیلت در حالت اعتدال بدست میاد.
من سالها اسیر اوهام و تخیلات و رؤیاهای ذهنم بودم و حالا یاد گرفته م واقعی زندگی کنم و واقعی زندگی رو دوست داشته باشم. بخشی از رؤیاهای من با عمل و اراده ام، واقعیت رو تشکیل میدهند و واقعیت همیشه جدا از حقیقت نیست. واقعیت، سیالترین چیزی است که با من مطابقت داره. سیالی یعنی عدم قطعیت.
استیون هیز، خیلی جالب این مطلب رو باز میکنه که رنج، چیزی بیش از درد است. درد، قرین زندگیست اما رنج، زاییده ذهن است. از ذهنت بیا بیرون و زندگی کن.
#میز_کتاب
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۸/۱
@abdollahemadi
کم صبری و عصبیت، آنقدر ما رو بیجنبه کرده که به محض اینکه صحبتهای دو نفر، یک بار رفت و برگشت کرد، دفعه بعدی تن صداها بالا میره و بحث میشه. فوقش برسه به یک بار دیگه، ولی اصلا ظرفیت ادامه دادن اون رو ندارند. به همین خاطر خیلی از ما اجتناب میکنیم از گفتگو کردن در محیط خانه، اداره، اجتماع، که مبادا بحث بالا بگیره و تنش به وجود بیاد. ولی این روال باعث میشه از هم فاصله بگیریم یا در برخی موارد، مشکلات لاینحل بمونه.
پس بهتره فرق بین مجادله و مباحثه رو بدونیم:
۱- مجادله یعنی بحث کردن برای اثبات خود، یعنی خودت رو حق مطلق و طرف رو باطل محض دونستن، اما مباحثه یعنی گفتگو کردن برای اثبات حق، یعنی احتمال خطا دیدن برای خود. (مجادله یعنی غرور، مباحثه یعنی تواضع)
۲- در مجادله شما گوشت رو میبندی و دهنت رو باز میکنی، اما در مباحثه، هم گوشت بازه هم دهنت. به همین خاطر حرفتوحرف نمیشه. (مجادله یعنی شنونده نبودن، مباحثه یعنی شنونده بودن)
۳- در مباحثه ادب و احترام طرف رو حفظ میکنی حتی اگر مدل حرف زدنت جوشی باشه، ولی مجادله پره از بیادبی و توهین و تحقیر. به خاطر همین امام حسن عسکری (ع) فرمود: مجادله کنی، احترامت از بین میره (مجادله یعنی بیادبی، مباحثه یعنی ادب)
تولد معلم زندگی، آقا امام حسن عسکری مبارک 🌺🍀
@abdollahemadi
🦋من معصومه ام
من معصومه ام ؛
و ثابت کردم
با یتیمی هم میشه
با داشتن بدخواه و دشمن هم میشه
تو مجردی هم میشه
توی وقت کم و عمر کوتاه هم میشه
حتی اگه کسی درکت نکنه هم میشه
حتی اگه دلتنگ و تنها باشی هم میشه
درست زندگی کرد.
🖊️ معین- ۸/۴/
@abdollahemadi
در ستایش زرنگی
زرنگ کیست؟
زرنگ، به کسی میگویند که کارها را فرز و خوب پیش میبرد.
آیا شما یک بچه زرنگ هستید؟
ما انیمیشن «بچه زرنگ» را به اتفاق دخترجان دیدیم و فهمیدیم بچه زرنگ نیستیم! 😊
این فیلم، یک برداشت آزاد و خوشساخت از داستان ضامن آهو بود که در مجموع موفق ساخته شده. مفاهیم کمک، زرنگی، شهامت، مهربانی و حفظ محیط زیست و حقوق حیوانات از مفاهیم پایه فیلم است. داستان در تم کلی مبارزه خیر با شر پیش میرود و ایده «نجات» را ایده اصلی آن می توان دانست.
داستان را فاش نمیکنم اما حول محور تلاش و تقلاهای یک پسربچه که قهرمانبازی در میآورد، میچرخد. از آنجا که سازندگان فیلم درصدد شخصیت سازی بودهاند، در کارکتر بچه زرنگ- که برای نمایش در جامعه تنبل بجاست-، میتوان انسان تلاشگری را دید که در کشاکش قوت و ضعف، از قدرت غیبی خداوند و ائمه مدد میگیرد. در واقع فیلم میخواهد نشان دهد نجات نیروهای خیر از دست اشرار، از مسیر سعی انسانی متکی بر امداد الهی محقق میشود.
🍁«سعی بدون توسل و توسل بدون سعی، نه. سعی و توسل با هم»☘️
این پیام، به صورت غیرمستقیم در فیلم جریان دارد. اما سایر عناصر آن از عنوان و نامگذاری و تیتراژ و آهنگهای بین فیلم و پایانبندی گرفته تا اصل داستان ضامن آهو که مش غلامرضا برای بچه زرنگ تعریف میکند، مستقیمگوییهای زیادی در آن هست. (البته مستقیمگویی در کارهای تربیتی اگر جذاب و روشن باشد، اشکالی ندارد اما طرفداران کمتری به خود جذب میکند.)
در طول فیلم، بیننده به روشنی درک میکند که بچه زرنگ، واقعا زرنگ و قوی نیست بلکه بازیگوش و کلهشق است. در واقع بیشتر از آنکه قهرمان باشد، دلش میخواهد که قهرمان باشد و البته تلاش خودش را میکند. اگر چه از سویی این را میتوان نقد و نقص حساب کرد اما به نظر من مزیتِ آن است که یک بچه معمولی، اقدام میکند و گاهی کار را خراب میکند ولی نهایتا به نتیجه میرساند. یعنی این به توصیف یک «زرنگ» و ترسیم طبیعی از قهرمانی و پیروزی انسان نزدیکتر است.
اما مهمترین نقدی که در راستای شخصیتسازی قابل ذکر است اینکه: زرنگیهای بچه زرنگ از ذهن و دانش و رشد فردی او نمیآید بلکه از تخیل و نمادهای او میآید و نمادهای او- به عنوان ابرقهرمان- بومی نیست مانند ماسک و شنل و شمشیر و شاخ و هیأت خاصی که مدل قهرمانهای کارتونی غربی را تداعی میکند. علاوه بر آن، به لحاظ محتوایی، نتوانسته منش زرنگی را درست جا بیندازد و جا دارد که باز هم کارهایی در ستایش «زرنگی» بهعنوان یک فضیلت ساخته شوند.
#فیلم_اخلاق
✍️ عبدالله عمادی (معین)
@abdollahemadi
سلام دوستان، اوقات به نیکی و برکت 🤝
امروز روز کتابه و آغاز هفته کتاب، تا 30 آبان📆
می خوام این فرصت رو قدر بدونم تا مطلبی رو با شما در میان بگذارم:
➖📕📕➖
شما وقتی که به این دنیا آمدید چیزی نمیدانستید و جاهل بودید. لاتعلمون شیئا (نحل، ۷۸)
حال، در چه زمینهای و موضوعی دوست دارید آگاه شوید؟ راجع به چه چیزی کنجکاوید که بدانید؟
اگر بگویید همه چیز، جوابتان غلط نیست اما تحققش محال است. پس ناچارید به انتخاب.
من خودم مثل پسرکی هستم که جایی غیر از شهر خود را ندیده و پایش را از شهر خودش فراتر میگذارد که ببیند بیرون چه خبر است. البته به هر جایی سرک نمیکشد و فقط جایی میرود که کنجکاو است؛
من کنجکاوم بدانم که زیست انسان روی این کره خاکی چگونه است و چگونه باید باشد. من به شناخت زندگی انسان علاقه دارم.
در این فضا، موضوع «زندگی خوب» برایم چراغ میزند که راجع به آن بدانم.
پی چراغ را میگیرم و میپرسم «زندگی خوب چیست؟»
کتابها، ظاهرا دم دست ترین چیزی اند که شاید مرا به پاسخ این سؤال برسانند.
اما «زندگی خوب را با چه کتابهایی میتوان شناخت؟»
چه کتابهایی را باید انتخاب کنم؟
▪️موضوع، موضوع سادهای به نظر میرسد اما در انبوه قفسههای کتاب باید قدم زد و ورق زد تا کتابی پاسخگوی این سؤال باشد. البته منظورم این نیست که کتابهایش کم باشد اما گویا «خوب بودن»- به معنای دقیق کلمه- چیزی است که چندان نیاز نیست از پیش پا برداشت و راجع به آن دانست! برای همین، علاقمندان زیادی ندارد.
▪️من فهرستی از کتابهایی که توانستهاند آگاهیام درباره «زندگی» و «زندگی خوب» را تأمین کنند، دارم.
شما چطور؟
✍️ عبدالله عمادی (معین)
@abdollahemadi