🌲 جهاد اخلاقی
رهبر معظم، دیروز با طرح مسأله «حقگزاری پیامبر و جبران حقّ عظیم ایشان، که به بشریت حیات معنوی بخشید» گفتند:
راهش جهاد کامل است در همه میدانها.
و بعد، مثال زدند به میدان اخلاق و فرمودند:
[مثلا] در میدان اخلاق، که ما خیلی به آن احتیاج داریم. همه ما به اخلاق احتیاج داریم.
سپس تأکید داشتند که:
ما میتوانیم جهاد کنیم و باید در راه اسلام جهاد کنیم.
سؤالی که پیش میآورد این است که جهاد در میدان اخلاق، چیست؟
ابتدا باید ببینیم میدان اخلاق کجاست؟
میدان اخلاق، گسترهای از قلب انسان تا قلب اجتماع است؛
مرحوم آقامجتبی تهرانی در کتاب اخلاق ربانی مینویسد: «انسان همیشه در باطن درگیری دارد، انسان جنگ داخلی دارد؛ چون قوای اصلیه او عقل، غضب، شهوت و وهم است. انسان تا دم مرگ دست به گریبان یک جنگ داخلی است.»
این همان «جهاد با نفس» است که به قول رهبر، همه به آن احتیاج داریم.
از طرفی دیگر، در صحنه بیرونی، انسان و جامعه همواره در معرض خطرات و آسیبهایی است که ارزشهای اخلاقی اش را تهدید میکند و رویه خوبش را مختل میسازد. بهخصوص هماکنون در جنگ نرمی که به سر میبریم.
در این میدان خارجی، چهطور باید جهاد کرد؟
مثل هر جهادی، با «دفاع» و «حمله» خوب؛
باید اولاً توان و ابزار جنگی لازم (حکمت و هنر) را بدست آوریم و ثانیاً ببینیم کجا میتوانیم بزنیم و از کجا میخوریم؛ تهاجمات ضداخلاقی را دفع کنیم و خودمان به فسادهای وارده هجوم ببریم.
حرف آخر:
جنگ از طرف دوست دلآزار نباشد
یاری که تحمل نکند، یار نباشد
تا رنج تحمل نکنی، گنج نبینی
تا شب نرود، صبح پدیدار نباشد
✍️ عبدالله عمادی (معین)
@abdollahemadi
👩❤️👨 باتفاوتی (۱)
بیتفاوتی، جهان را به قفسهایی انفرادی از تک انسانهای مشکلدار تبدیل میکند؛ هر کسی برای خودش در قفس خودش، دغدغهها و نگرانیها و ترسها و حسرتها و چالشهایی دارد و کاری به قفس دیگری ندارد. اما احساس داشتن و باتفاوتی، جهان را به آسمان رهایی تبدیل میکند که انسانها را با هم پرواز میدهد.
باتفاوتی، حالتی است که بود و نبود کسی یا حال کسی، برای ما تفاوت میکند، یعنی به او، خواستهاش، انتظارش، آرزویش، اهدافش، کارهایش و مشکلاتش بیتفاوت نیستیم.
ولی شوربختانه همگی در توافقی نانوشته دست به دست هم دادهایم تا به هم بیتفاوت باشیم برای آنکه مبادا چیزی آسایش و سلامت روانیمان را بخراشد!
میدانید چرا؟
بیتفاوتی در انسان امروز، یک مکانیزم برای دفاع از خودش است. حالا چرا دفاع؟
بماند در قسمت بعد...
✍️ عبدالله عمادی (معین)
@abdollahemadi
👩❤️👨 باتفاوتی (۲)
بیتفاوتی اگر چه اکثرا به عنوان نقد و آسیب بیان شده، اما همیشه بد نیست. بدیاش در زیادهروی است؛ انسان امروز، زیادهروی کرده در بیتفاوتی. چرا؟ برای اینکه خودش دفاع کند. چرا دفاع؟
۱- چون شهر و کشور و جهان ما از مسائل ناراحتکننده پر است. پس اگر باتفاوت باشد، اگر حال انسانها را در نظر بگیرد و غم و شادی آنها برایش فرق کند، به هم میریزد. مثل کاسبِ بااحساسی که وضع بد اقتصادی مشتریانی که مغموم و ناکام از مغازهاش میروند، روی حالش اثر میگذارد و ناخوش میشود. بنابراین اگر از آن ور بام بیفتد و احساساتش را کنار بگذارد و بشود صندوقدار خشکی که با حال و روز مشتریانش درگیر نمیشود، در واقع از یک مکانیزم دفاعی استفاده کرده است.
۲- انسان از عدم دریافت احساس و توجه مناسب از سوی دیگران، سرخورده شده یا آسیب دیده. برای جبران این ناکامی و آسیب، مکانیزم بیتفاوتی را برای خودش دست و پا میکند و میگوید: مگر دیگران نسبت به من باتفاوتند که من بخواهم باشم؟
✍️ عبدالله عمادی (معین)
@abdollahemadi
▪️▫️رنگ دنیا
دنیا سیاه و سفیده.
نه سیاه سیاهه، نه سفیده سفید.
رنگ دنیا قشنگه، بخاطر سیاه و سفید بودن.
اما سیاه و سفیدی که همو کامل میکنند، با هم تضاد نیستند و نمیجنگند؛ مثل برف لای موها، مثل کلاویههای پیانو، مثل سیاه و سفید چشمها، مثل ترکیب شال سفید با موهای مشکی، مثل شب تار و ماه
📝 عبدالله عمادی (معین)
---___---____---__
پینوشت: آهنگ سیاه و سفید از حامیم 🎵
پینوشت ۲: نک به فلسفه دوئیت و جهانبینی ثنویت و توحید
@abdollahemadi
😑 بیطرفی یا بیشرفی
نه این وری نه اون وری، کدوم وری
بذار بگم کدوم وری، برابری
برابری، نه سیخ میسوزه نه کباب
نمیمونی پیش سؤالِ بی جواب
راحتِ راحت میشی از قضاوتا
گیر افتادن تو دسته حماقتا
کاری نداری به بساط کسی
فقط به کارای خودت میرسی
بیطرفی، نهایتِ شعوره
آدم بیطرف خیلی صبوره
بیخودی آدما به هم می پرند
اعصابشون پریده، خیلی خرند
جنگ و تنش هر جا باشه درست نیست
کنار بمونی اول راحتیست
خب دیگه بسه شعر و وِر خوندی. پاشو جمعش کن آخه این چه طرز فکریه؟! بیطرفی کدومه؟ برابری چیه؟..هی هیچی نمیگم!
میخوای بدونی چیه راه و چاهت،
بیا بگم از فکرای تباهت
حوصله کن قربون شکل ماهت
بیطرفی، بستگی داره کجا
یه جایی ترسویی، یه جایی شُجا
بیطرفی، یه جایی خیلی خوبه
ولی یه جاهایی مث رسوبه
رسوب، می مونه ته روحت عمو
صلحطلبی کار میده دستت عمو
حتی اگه نخوای بشی داوری
رفتی توی لشکر خاکستری
از اینجا رونده و از اونجا مونده
هم آخرت، هم دنیاتو سوزونده
بیطرفی نگو، بگو بیشرفی
صلحطلبی نگو، بگو بیهدفی
فلسفه زندگی، روشناییه
رنگای خنثی، رنگ بیوفاییه
🌵توضیحات:
بیطرفی به معنای سکوت یا رأی ممتنع داشتن و موضع موافق یا مخالف نگرفتن در قبال رویدادها، فقط در صورتی درسته که نمیدونی چی به چیه، قضیه مبهمه، روشن نیست مثل قاضی، مثل پژوهشگر، مثل بیسواد بیخبر. اما بعد از اینکه دونستی و فهمیدی، بیطرف واستادن، خیلی اشتباهه، خیلی چندشه، پستی و ترسه، خودتو به نادانی زدنه و یه جاهایی خیانت و نامردیه چون ناخواسته طرف مظلوم و حق، تنها شده.
#اخلاق_کاربردی
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۱۸
@abdollahemadi
♦️عُقدهٔ عقیده
مگه بارها نشده که وقتی شنیدیم کسی درگیر یک چالش تو زندگیش شده و ناراحتی و غم و غصه زیادی رو تحمل میکنه، درگیر و ناراحت شدیم؟
مگه گرفتگی روحی پیدا نکردیم با شنیدن رنجها و مرارتهای کسی که سفره دلشو پیشمون باز کرده؟!
مگه بارها پیش نیومده که وقتی میبینیم کاری از دستمون برنمیاد براش، در خودمون مچاله شدیم؟!
بله جواب مثبته. آدم دلش میخواد اطرافیانش و همه انسانهای دنیا، شاد باشند، سالم باشند، آرامش خاطر و در رزق و روزی پر برکت. اما،
چی میشه که وقتی پای اختلاف ایدئولوژیک میاد وسط، وقتی حس کنیم بوی ایدئولوژی و مذهب و مکتب و عقیده میاد، انسانیتو فراموش میکنیم! واقعا چی میشه؟! انگار بنیآدم- بشرطی که متعلق به هیچ مکتب و مذهبی نباشه- اعضای یک پیکرند و در آفرینش ز یک گوهرند! عقده عقیده داریم آیا؟! چرا ایدئولوژی، دست و پای اخلاق را میبندد؟
انسانیت و مهربانی، یعنی وقتی بفهمی یکی از یک جای این دنیا مشکلاتی داره که موجب غصه و درد روحی و حتی جسمی شده براش، دردمند بشی؛ شیعهس، سنیه، مسیحیه، یهودیه، بیدینه، دهاتیه، افغانه، فلسطینیه، آمریکاییه، آفریقاییه، قطب جنوبیه... حداقل کاری که ازت برمیاد اینه که از قلبت انرژی مثبت بفرستی و براش دعا کنی که ناراحتیش تبدیل به خوشحالی بشه.
[تنها جایی که انسانِ باانسانیت، این حالتو تجربه نمیکنه و نباید کنه، نسبت به دشمن حربی در مقام مجازاته که بحثش جداست.]
دوستان! ما امروزه در مجازی و از طریق کلیپها و نوشتههامون با هم در ارتباطیم، با همه جهان. ما هر لحظه در این جهان حضور داریم، ما در هر کجای این جهان پهناور که باشیم با هر عقیده و نژادی که باشیم، درون یک سیاره مشترک زندگی میکنیم و باید با انرژی مثبت، این سیاره رو حفظ کنیم و انا الیه راجعون 🌺♥️
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۲۰
@abdollahemadi
⏱️زندگی بیس چاری
🧷این متن، مخصوص آدمهای باانرژی و باهوش است:
بعضیا در شبانهروز، چار ساعت زندگی میکنند! بعضیا هشت ساعت! بعضیا ده ساعت! بعضیا چارده ساعت! ولی بعضیا بیست و چار ساعت؛
ساعت به ساعت، لحظه به لحظه، و ثانیه به ثانیه رو زندگی میکنه؛ میخونه، میخوره، درست میکنه، مینویسه، فکر میکنه، حرف میزنه، کمک میکنه، میخوابه، میخنده، میگرده، میخره، میبینه، میشنوه، کار میکنه و کار میکنه...
اگه همه اینا برای اهدافی نباشه، اسمش زندگی نیست! خرحمالیه، سگ دُو یه! اما اگه برای اهدافی باشه، اگه برای زندگیش ایده داشته باشه، اگه رؤیاها راهشو روشن کنند، اسمش زندگیه زندهگی. یه زندگی پرتکاپو، یه زندگی با سرعت و قدرت.
برای زندگی، ایده داشتن یعنی وقتی تومسیر برات هی سؤال پیش میاد «الان باید چکار کرد؟» ، یا «اینو باید چکار کرد؟»، یا «ای بابا حالا اینو کجای دلم بذارم»، جواب داشته باشی، برنامه داشته باشی، راهکار داشته یا بگی یه راهی براش میجورم.
در زندگی بیست و چاری، همونطور که کارها در لحظست و پیش میره، غصهها در لحظه ست و پیش میره. کارا میاد و میره، غصهها میاد و میره. هر چیزی از این لحظه بمونه، در واقع جلوی یه چیزی رو گرفته در لحظه بعدش. اون چیز میتونسته یه ایده بوده باشه یا یه کار و فعالیت کوتاهمدت. زندگی بیس چاری یعنی اهداف کوتاهمدت، پشت کوتاهمدت، .... تا بلندمدت
خب دلگیری و غصه هست. نباشه که سیبزمینی هستیم! اصلا آدم بیس چاری و ایدهدار، درگیریهای بیشتری داره، مسیر رشد، سختتره از مسیر تنبلی. وقتی ایدههاتو زندگی کنی، بیشتر متوجه موانع و چالشها و کمبودها میشی و غصه میخوری. ولی عوضش، غصههات چرت و چرند نیست! از سر کمبود و نیاز نیست، بلکه مقدس و ارزشمنده، مربوط به کاره، از سر دغدغهست، اصلاحی و تغییردهنده ست.
در نتیجه ایدهها غصه ها رو میخوره.
در نتیجه فقط فقط ایدههاتو زندگی کن
در نتیجه فقط فقط ایدههاتو پیش ببر
بیست و چاری
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۲۳
@abdollahemadi
امروز فیلم شماره 10 رو دیدم؛ داستان واقعی یک اسیر ایرانی که از اردوگاه عراق به طرز دیوانهوار و شجاعانهای فرار میکنه و گرفتار سازمان خلق میشه. میگن این تنها فرار موفق اسرا بوده! بعد، دوباره از سازمان هم به طرز هوشمندانه ای فرار میکنه و برمیگرده خودشو دوباره به اردوگاه تسلیم میکنه. اینکه چرا فرار میکنه و چرا برمیگرده و عاقبتش چی میشه رو نمیگم. این معمایی است که با دیدن فیلم باید کشف کنید تا دقیقه آخر. البته اگه دل دیدن دوزخ رنج اسرا رو دارید. نقش این اسیر معمولی اما قوی رو مجید صالحی به خوبی بازی میکنه و تقریبا کل داستان روی اون پیش میره. بدون قهرمانسازی و جلوههای تأثیرگذار که در نوع فیلمهای دفاع مقدسی شاهدش هستیم.
یه جایی از فیلم رفیقش بهش میگه: من هر کاری میکنم واسه اینکه کتک نخورم. در جوابش میگه: ترس قبل از کتک خوردن نیست. ترس، کنارمونه. منم میترسم. رفیقش می پرسه: از چی میترسی؟ میگه از اینکه کم بیارم. آره کم نیاورد و واستاد. ما امروزه خیلی به فیلمها و داستانهای قدرتبخش نیاز داریم، خیلی به شخصیتهای معمولی اما قوی در توده مردم نیاز داریم، ما نیاز داریم به ضعیف کردن ضعف و قدرتمند کردن قدرت.
#فیلم_بازی
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۲۴
@abdollahemadi
🎆 طغیان و ترس
طغیان و طاغوت، دو مفهوم مهم و متمایز در اخلاق اسلامی است که روی دیگری از تصمیمات اجتماعی ما را شکل میدهد.
طغیان، یعنی فساد. فساد یعنی تخریب؛ تخریب عامدانه و گسترده اخلاق و انسانیت در جامعه. پس طاغوت، نماد فساد و افساد است که با پرویی و قلدری هر چه تمام، همه جا را به گند میکشد و گوشش به حرفی بدهکار نیست.
(کلیدواژه فساد و مفسد را در قرآن و روایات جستجو کنید و بیشتر بخوانید.)
🏷️«تضعیف طاغوت»، یکی از وظایف اخلاقی ما در این زمانه است. اما طبیعی است وقتی شما با طاغوت سرسخت، سرشاخ شوی، ممکن است شاخت شکسته شود، حتی شاید جانت را از دست بدهی، اما به سهم خود، خودی نشان دادهای، نشان دادهای که من ضعیف نیستم، من ترسو نیستم، تو نمیتوانی مرا به زانو دربیاوری و اهداف پلیدت را اجرا کنی.
ولی ارزش و درستی این کار، صرفا احساسی و فضیلتگرایانه نیست، صرفاً به خاطر تحسین یک شیردل شجاع و جسور نیست، بلکه عقلانی و غایتگرایانه ست. چون چنگ زدن به قیافه زشت طاغوت و مخدوش کردنش، نهایتا به محو آن منجر میشود. امثال غرور نگاه حججی ها و آقا نور چشم منه گفتن آرمان ها و رجزهای حماس ها، نوری هستند که شب ظلمت را میشکافد و دست آخر، جبهه حق را به صبح پیروزی میرساند. مثل دومینویی که یکی یکی ساختمان فاسد طاغوت را پایین میریزد. ولی ترس در برابر طاغوت، طغیانش را بیشتر میکند و موجودیتش حفظ میشود.
🏷️بنابراین لازم است نگاه غایت گرا (نهایت گرا) داشته باشید نه نگاه پیامدی کوتاه مدت. (قضاوت درباره رویدادهای اجتماعی، منوط به اثر آنها در حرکت تکاملی تاریخ است.) اگر نگاه پیامدی کوتاه مدت داشته باشید، جنگ امام حسین با یزید را شکست خورده میدانید و او را ملامت میکنید که چه کاری بود جان خود و عزیزانش را به باد داد و آخرش هم هیچ!. یزید و بنی امیه کماکان سر قدرت ماندند و آب از آب تکان نخورد. یا اصلا برگردیم عقبتر، شهادت فاطمه زهرا را همینطور. بعدش خلیفه سر کار ماند و هیچ اتفاقی نیفتاد. و در طول تاریخ، هزاران مظلوم لت و پار شدند و رفتند و ظلم ظالم ادامه پیدا کرد.
ولی نگاه غایتگرایانه به همه اینها چشم ما را باز میکند به دیدن دوگانهای که یک سمتش، نیروهای مقاوم و شجاعی هستند که بیخیال نشدند، نترسیدند، خود را زیر چنبره طاغوت مچاله نکردند و از گردونه وجود خارج نشدند. چشم ما را باز میکند به دیدن و خواندن آخر قصه که ببینیم فاطمه و حسین و مظلومان قوی تاریخ هر کدام نسبت به سهم خود اثر گذاشته و طاغوت را فشل کردند، چشم ما را باز میکند به دیدن انتهای مسیر که به شهادت آیه ۵۶ سوره مبارکه مائده، حزب حق غالب خواهد شد.
#فلسطین
#اخلاق_اسلامی
✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۴۰۲/۷/۲۶
@abdollahemadi