eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
248 دنبال‌کننده
195 عکس
27 ویدیو
11 فایل
🌟 به کافه اخلاق خوش آمدید! 🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ارتباط با ادمین: @aemadii برنامه‌های کافه اخلاق: #داستان_اخلاق #فیلم_اخلاق #کافه_گفتگو #میز_کتاب #صدای_فکر #راه_و_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
فیلم «بی‌بدن» به من نشان داد که بی‌بدن بودن همان‌قدر سخت است که بی روح بودن. فیلم، در جانبداری از مادری که حق قصاص دارد، عملکرد موفقیت‌آمیزی ندارد ولی میتواند یک نمونه متوسط برای دفاع از حق قصاص، در مقابل فشار اجتماعیِ عفوطلبی و نه به اعدام تلقی شود. همچنین یک نمونه خوب و امروزین از فرزندپروری و یک بازنمایی ضعیف از پدرانگی!؛ فرهنگ ایرانی تکیه‌اش بر مادر به حدی است که می‌پندارد اگر فحش مادر را از دهن مردم بیندازد، نصف پرونده‌های قضایی حل میشود! (دیالوگ بازپرس شکوهی) و با چشمانی بسته و احساساتی اغراق‌آمیز به پسرش می‌سپارد اگر رفتی خدایی بود، قیامتی بود، سؤال پیچت کردند، هیچی نگیا! فقط بگو مادرم ازم راضی بوده.. بگو جونش به جونم بسته بوده (دیالوگ مادر سروش) 🖊️ عبدالله عمادی (معین)| ۳۰/ ۴/ ۱۴۰۳ @abdollahemadi
🔸اوائل که با کسی آشنا میشی، یجورایی مثل سرگرمیه و چندان تووادی عشق واقعی نیستی 🔸سنت که بالاتر بره، متوجه میشی علاقه بینتون خیلی مهمه و مهمترین چیزه 🔸ولی سنت که بالاترتر بره متوجه میشی طرز برخوردش، از علاقش بهت مهمتره 🔸و سنت که بالاترترتر بره دوباره متوجه میشی علاقه‌ش بهت مهمترین چیزه و یه جاهایی حتی از طرز برخوردشم مهمتره ♥️ این علاقه، هیجان نیست، هورمون نیست، یه جور اعتقاده. ✍️ عبدالله عمادی (معین)| ۴ /۵/ ۴۰۳ @abdollahemadi
کافهـ اخـــلاق ◾
🔸اوائل که با کسی آشنا میشی، یجورایی مثل سرگرمیه و چندان تووادی عشق واقعی نیستی 🔸سنت که بالاتر بره،
همسو با این که عرض کردم، تقسیم‌بندی زمانی برخی از روانشناسان از زندگی مشترک است که آنرا تقسیم کرده‌اند به سه دوره: ۱- دوره‌ای که طرفین برای هم تازگی و هیجان دارند و کاستی‌ها را یا نمی‌بینند یا نمیخواهند ببینند. ۲- دوره‌ای که کاستی‌ها و مشکلات خود را نشان می‌دهد و طرفین به تعارض یا مشاجره کشیده می‌شوند. ۳- دوره‌ای که طرفین قلق هم را پیدا کرده و تعارضات را حل کرده‌ یا به تجربه و پختگی رسیده‌اند. ➖نکته جالب اینکه محبت زوجین در دوره سوم، از سایر دوره‌ها عمیق‌تر و واقعی تر ارزیابی شده است. کسی لایق این محبت واقعی و عمیق است که در دوره دوم، صبر کرده باشد. این است راز «پایداری خانواده»👌🏼👨‍👩‍👧‍👧 ✍️ عبدالله عمادی (معین)| ۴ /۵/ ۴۰۳ @abdollahemadi
دم علی زرنگار گرم، که زر نگاشته و گل کاشته در فیلمنامه «مغز استخوان». اگر به رفتارشناسی آدمها در تعارضات اخلاقی سخت علاقمندید، توصیه میکنم به تماشایش بنشینید و ببینید اگر جای بهار بودید که برای نجات جان فرزندتان، یک راه عجیب و پرمخاطره در پیش دارید، چه می‌کردید؟ اگر جای حسین بودید که همسرتان درخواست نامتعارف از شما داشت که آدم به دشمنش نمی‌گوید چه می‌کردید؟ اگر جای امیر بودید که برادرتان بطور خودخواسته می‌خواهد در زندان بماند، در قبال آزادی‌اش چه میکردید؟ اگر جای نصرآبادی بودید، آیا پرونده موکلتان را قبول میکردید؟ اگر جای مجید بودید، با درخواست همسر سابق خود برای نزدیکی چه می‌کردید؟ ... پاسخ این سؤالات برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد. در نتیجه سخت است که بشود فقط یک پاسخ درست به آنها داد. بنظر من _همسو با عمل‌گراها_ سؤالات اخلاقی، سؤالات چندگزینه‌ای هستند نه تک گزینه‌ای. چقدر فهمیدن آدمها سخت است تا چه رسد به حکم کردن برای آنها. به همین خاطر است که نویسنده ترجیح میدهد فیلم با پایان باز تمام شود. سوژه خاص فیلم با بازی زیبا و حرفه‌ای پریناز ایزدیار و بابک حمیدیان و میزانسن طبیعی، ترکیب دلچسبی را رقم زده و انسان را به تفکر وامی‌دارد. ✍️ عبدالله عمادی (معین)| ۵/۵/ ۴۰۳ @abdollahemadi
چقدر زیبا و راهگشا گفت پدر به پسر: به شخصیت خود احترام بگذار قدر و مقام خود را پایین نیاور و آن را از هر چیز پست و بی‌ارزش حفظ کن حتی اگر کشش و جاذبه اش تو را به سمت آن بکشاند. چون هیچ چیزی، جای آنچه از گوهر روحت کاسته می‌شود را نخواهد گرفت. برده هیچ‌کس نباش که دست و بالت را ببندد؛ خداوند تو را آزاد و آزاده آفریده است. 🔹قسمتی از نامه امام علی به امام مجتبی علیهماالسلام🔹 🔰این جملات می‌تواند به من کمک کند تا در مواجهه با چالش‌ها و دخالت های دشوار، به اصول و ارزش‌های خود پایبند بمانم و استقلال و آزادی خود را حفظ کنم. این جملات می‌تواند به من انگیزه بدهد تا در مدار بالا پرواز کنم و در مسیر رشد و پیشرفت شخصی خود، از وسوسه‌های جذاب که ممکن است شخصیتم را پایین بیاورد، دوری کنم. پس باید به خطاط سفارش بدهم آن را با آب طلا بنویسد و پیش چشمانم قرار دهد. ✍️ عبدالله عمادی (معین)| ۱۸ مرداد ۴۰۳ @abdollahemadi
دختری در ماه در شب‌های تاریک خرابه، نوری از چهره معصوم رقیه تابید که گویی ماهی در میان ابرهای سیاه بود. او با دستان کوچک و قلبی بزرگ، سر پدر را در آغوش گرفت و اشک‌ها و فریادهایش، داستان عشق و استقامت را نوشت. و نشان داد که حتی در سخت‌ترین شرایط، می‌توان با ارزشمندی و امید زندگی کرد و تا بیکران نور پر کشید. رقیه فقط یک دختربچه ناآگاه ستمدیده که از غصه دق کرده باشد نیست، او را میتوان نمادی از «استقامت مظلومانه در راه حقیقت و رهایی» دانست. ای فرشته‌ کوچک ای حقیقت بزرگ ای ستاره روشن به مظلومان معصوم غزه، استقامت و رهایی ببخش. ✍️ عبدالله عمادی (معین)| ۲۰ / ۵ / @abdollahemadi
سریال قطب شمال رو دیدم جالب بود، سالم بود، باکیفیت بود نسبتا و حرفی برای گفتن داشت، بلکه حرف‌هایی. موضوع اصلی، انتقامه و از سوژه تبدیل هویت شروع میشه؛ تبدیل هویت نقش اول داستان (فرزاد فرزین) از «من پیشین» به «من جدید». او در این تغییر جعلی و صوری، ظاهر و نام تازه‌ای به خود می‌گیرد. سؤال👈 آیا شما با همین اسم و قیافه فعلی که دارید دوست دارید به زندگی ادامه بدید؟ همین آدمی که هستید، موفق میشه؟ زندگیش خوب پیش میره؟ اگه هویت خودتون رو تغییر بدید و کلا بشید یه آدم دیگه، دوست دارید اون آدم جدید چطور باشه؟ تغییر هویت همایون منصوری در فیلم، جعلی و صوریه. به طوری که هیچ‌ وقت با قالب جدیدش یگانه نشد و احساس خوبی نداشت و ناچار بود به هویت قبلی خودش رجوع کنه؛ شبیه جعل هویتی که متهمان فراری انجام میدن اما فی الواقع، تغییر هویت، یه سفره؛ سفر به سوی کشف دوباره خود؛ جایی که فرد با لایه‌های عمیق‌تر وجودش و خود تازه شکوفا شدش آشنا میشه. مثل پروانه‌ای که از پیله‌اش بیرون میاد؛ اولش با تردید و ترس، ولی با گذشت زمان، بال‌هاشو باز می‌کنه و پرواز می‌کنه. همچین تغییری، نشونه رشد و تکامله، فرصتی برای بازتعریف خود و یافتن معنای جدیدی در زندگی. بنابراین، ارزشمنده. پی‌نوشت: در آینده نزدیک، درباره تحلیل اخلاقی انتقام‌جویی در فیلم خواهم نوشت انشالله ✍️ عبدالله عمادی (معین)| ۲۲ / ۵ /۴۰۳ @abdollahemadi
🕳️ تحلیل اخلاقی انتقامجویی زندگی یک مسیر رفت و برگشت است. زد و خورد دارد. بارها در این مسیر، شاهد انتقامجویی دیگران بوده و شاید هم خودمان انتقامجویی کرده‌ایم. ➖آیا انتقام، کار ناپسند و غیراخلاقی است یا حق شخص است و می‌تواند راهی برای مقابله با ظلم و برپایی عدالت باشد؟ فیلسوفانی مانند کانت معتقدند که انتقام نمی‌تواند به عنوان یک اصل اخلاقی پذیرفته شود، زیرا بر اساس احساسات و هیجانات منفی استوار است و نه بر اصول عقلانی. در مقابل، برخی نظریه‌پردازان مانند نیچه، انتقام را به عنوان بخشی از حق انسانی و واکنشی طبیعی به ظلم و ستم می‌دانند. در نگاه روانشناسان نیز انتقام به عنوان عملی مخرب و آسیب‌رسان تلقی می‌شود و تلاش می‌شود خشم و استرس ایجاد شده در اثر ظلم، به افزایش پرخاشگری و خشونت و بروز مشکلات روانی و اجتماعی نکشد و فرد ضمن بخشش و رهایی از خشم، مقاومت و تاب‌آوری داشته باشد. ➖به نظر می‌رسد همه چیز به روش انتقام برمی‌گردد؛ انتقام به چهار شرط، اخلاقی است: 1️⃣انتقام از ظلم نه انتقام از ظالم: انتقام‌جوی خوب، هدفش را ریشه‌کن کردن ظلم می‌داند نه روی ظالم را کم کردن و به خاک سیاه نشاندن. حتی ممکن است به تغییر و توبه ظالم نیز فکر کند. مثلا رویکرد عدالت ترمیمی را در انتقام پیش گیرد؛ این رویکرد، به جای تمرکز بر تنبیه و مجازات، بر گفتگو و مصالحه بین طرفین درگیر، جبران خسارتها و بازسازی روابط تأکید دارد. 2️⃣ زیر پا نگذاشتن اصول و خط قرمزها: به نتیجه رساندن نقشه های تلافی‌جویانه به هر قیمت ممکن، یک هدف غیراخلاقی است. در واقع انتقام‌جوی خوب، انتقام را وظیفه کار خود می‌داند نه نتیجه کار خود. 3️⃣ کنترل هیجانات: انتقام‌جوی خوب، اگر چه به لحاظ عاطفی خشم و غم دارد اما تصمیمات خود را بر اساس منطق موقعیت می‌گیرد و از تصمیمات هیجانی خودداری می کند. لذا در اغلب انتقام‌های هیجانی، شاهد زنجیره‌ای شدن انتقام هستیم. 4️⃣ اولویت ضمنی بودن انتقام: انتقام‌جوی خوب، زندگی اش را می‌کند، راهش را می‌رود و ضمن آن به مقابله با ظلمی که علیه او صورت گرفته می‌پردازد. ولی انتقام‌جوی غیراخلاقی، تمام زندگی‌اش را صرف انتقام می‌کند و اصلا به چیز دیگری نمی‌اندیشد. ➖اگر این چهار شرط محقق شود، دو نکته مثبت انتقامجویی بدست می‌آید: اول: تجربه رشد و تحول شخصیتی فرد و تبدیل وی از یک قربانی ضعیف به مبارزی قوی که می‌تواند از مشکلات خود عبور کند. دوم: واکنش در برابر ظلم و تلاش برای تکرار نشدن آن و از بین بردن آن. ✍️ عبدالله عمادی (معین)| ۲۵ / ۵/ ۴۰۳ @abdollahemadi
کافهـ اخـــلاق ◾
🕳️ تحلیل اخلاقی انتقامجویی زندگی یک مسیر رفت و برگشت است. زد و خورد دارد. بارها در این مسیر، شاهد ا
🔰حال، شرایط چهارگانه فوق را در فیلم قطب شمال بررسی می‌کنم. این فیلم داستان مردی به نام همایون را روایت می‌کند که به دلیل خیانت دوستش، سال‌های زیادی را در زندان می‌گذراند و پس از بیرون آمدن، به دنبال انتقام از کسانی است که زندگی او را تباه کرده‌اند. همایون، تمام تلاشش به خاک سیاه نشاندن دوستان نامردش و رسیدن دوباره به عشق سابقش بود و به اصلاح وضعیت و ایجاد عدالت نمی اندیشید. او برای انتقام، آدم ها را به جان هم می‌اندازد، زندگی‌ها را خراب می‌کند، زمینه قتل را فراهم می‌کند و بدتر از همه هویت کاذب به خود می‌گیرد و با هویت فرد دیگر جلو می‌رود. فیلم قطب شمال، با اقتباس از داستانی و نویسنده‌ای ساخته شده بود (کنت مونت کریستو نوشته الکساندردوما) که متعلق به جنبش رمانتیسم و احساس‌گرایی است. در چنین فضایی، همایون نیز در خط احساسات زخمی خودش حرکت می‌کند نه خط عقل. هر چند بشدت هیجانات خود را فرو می‌خورد ولی منطبق بر آنها نقشه می‌ریزد و پیش می‌رود. لذا انتقام‌جویی بر روابط و احساسات او نیز تأثیر گذاشته و به اولویت او تبدیل شده بود. دوستان او نیز بارها این موضوع را به او گوشزد می‌کردند که او دیگر آن همایون سابق نیست و عوض شده است. نتیجه اینکه نقش یک انتقام غیراخلاقی را در این فیلم شاهد هستیم که خود فیلم نیز در ارائه این جنبه تلخ انتقام‌جویی همایون موفق بود و با پایان‌بندی عالی‌اش به خوبی نشان داد که انتقام‌جوی فیلم، یک شخصیت قوی و بیادماندنی نیست. @abdollahemadi
دوستان، هر چه مغزیجات میل کردید نوش جانتان! با مغزی‌جات خداحافظی کنید که به زودی از لیست ایتای شما خواهد رفت.. البته نه نه نخواهد رفت.. بلکه در قالبی جدید، خود را به شما عرضه خواهد کرد.. با ما باشید 😊🤝