#راه_و_روایت
دیلمی مینویسد:
اگر کسی بدون ادب با پادشاهان ارتباط برقرار کند، خودش را در معرض خطر قرار داده. پس چگونه است حال کسی که بدون ادب با شاه شاهان و بزرگ بزرگان ارتباط برقرار کند؟ (ص۱۰۶)
پیشوایمان آقا جوادالائمه در ارشادالقلوب فرموده: هر وقت دو نفر در يك جا اجتماع كنند، آن كس كه ادبش بيشتر است، نزد خدا برتر است. گفتند تا به حال فکر میکردیم نزد مردم برتر است! برتری وی نزد خدا به چیست؟ فرمود: به اینکه او قرآن را همانطور که نازل شده میخواند و حدیث ما را همانگونه که ما گفتهایم نقل میکند و از خداوند در حالتی درخواست میکند که خود را به او بدهكار میداند.
@ethicscafe
در این کانال، انواع کانال های ایتا در همه زمینه ها قرار داده شده تا مخاطبین محترم در هر زمینه ای برای پیدا کردن محتوا به راحتی پیدا کنند.
حتما عضو شوید تا کانال های مورد نظرتون رو به طور منظم پیدا کنید
https://eitaa.com/joinchat/3046048797C146f2b2fe1
🍵 کافه پدر
#داستانک
از کودکی رابطهام با پدرم پیچیده بود. او مردی سختگیر و جدی بود و همیشه از من انتظار داشت که بهترین باشم. در این مسیر، ضربههای زیادی از او خوردم، پاهایم تاول برداشت. با این حال، همیشه احترامش را نگه میداشتم. مثل دانههای باران روی شیشه کثیف ماشین!
یک روز، در خیابان قدم میزدم که ناگهان چشمم به تابلوی «کافه پدر» افتاد. اسم عجیب و سنگینش برایم یادآور خاطرات شیرین و تلخی بود که با پدرم داشتم.
با کنجکاوی وارد کافه شدم. بوی قهوه تازه و کیک داغ به مشامم رسید. فضای ساده و دلنشینی داشت، دیوارهای کافه، چند تصویر از باریستاهای میانسال و پیر نصب شده بود، و عکسهایی از پدرهایی که بچههایشان را روی شانههایشان نشانده بودند و پدرهایی که در حال خندیدن با بچههایشان بودند. انگار همه عکسها روضه بازی بود برای منی که هیچوقت آنها را نداشتم.
منو را باز کردم. چشمم به نامهای عجیب و معنادارش افتاد: «دسر ویژه مهر پدرانه» ، «نوشیدنی گرم آغوش پدر» ، «اسموتی قدرت پدر». لبخندی تلخ روی لبهایم نشست. مهر؟ آغوش؟ قدرت؟ چه الفاظ غریبی!
حداقل خوب بود دسر شکلات تلخ پدر، نوشیدنی سرد فاصله پدر یا اسموتی سایه هم داشت؛ سایه سنگین پدر بود که تمام وجودت را پر کند.
معمولا آدمها دوست دارند چیزی را سفارش دهند که در خانه نمیتوانند داشته باشند تا ببینند خوردنیهای جدید چه طعمی دارد. سفارش دادم: «نوشیدنی گرم آغوش پدر با دسر ویژه مهر پدرانه». وقتی فنجان را مقابلم گذاشتند، بخاری که از آن بلند میشد، عجیب گرم و آرامشبخش بود. جرعهای نوشیدم. طعمش ملایم و کمی تند بود. برای اولین بار، چیزی از «پدر» حس خفگی به من نداد. به یاد زمانهایی افتادم که پدرم با دلخوری و تندی، دلواپس سلامتیام میشد.
کمی از دسر که برداشتم، فکر عاشقانه روشنی به قلبم نشست؛ با خودم گفتم پدرم هرگز نمیخواست به من آسیب بزند، بلکه میخواست مرا قویتر کند. میخواست سطح مرا بالا و بالاتر ببرد.
کافه پدر، جایی بود که به من نشان داد حتی اگر مهر، آغوش، یا قدرت پدرانهای در زندگیات نبوده، هنوز میتوانی طعمشان را تصور کنی. هنوز میتوانی فکر کنی که این مفاهیم، جایی در جهان وجود دارند. و شاید این خودش یک شروع باشد.
#اخلاق_خانواده
🖊️ عبدالله عمادی (معین)
کافه اخلاق، نگاهی تازه به اخلاق┈•☕|👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
پدران رهبر.pdf
332.2K
نشست ۳۸: پدران رهبر
ارائه دهنده: دکتر عبدالله عمادی استادیار پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی
دبیر: سرکار خانم کبری باقری کارشناس ارشد اخلاق و مشاوره
به همت کارگروه مطالعات خانواده پژوهشکده باقرالعلوم- ۱۴۰۳
•┈┈••••✾🍃🌹🍃✾•••┈┈•
@ethicscafe
oooooo.eeeeeee.mp3
33.7M
نشست ۳۸: پدران رهبر
ارائه دهنده: دکتر عبدالله عمادی استادیار پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی
دبیر: سرکار خانم کبری باقری کارشناس ارشد اخلاق و مشاوره
به همت کارگروه مطالعات خانواده پژوهشکده باقرالعلوم- ۱۴۰۳
•┈┈••••✾🍃🌹🍃✾•••┈┈•
@ethicscafe