یاعلی
حاج ولی الله کلامی
چو شیرم داد مادر یاعلی گفت
زبان و دل مکدّر یاعلی گفت
سفر با نام او پرواز عشق است
به معراجش پیمبر یاعلی گفت
به جنگ نهروان و بدر و خندق
خودِ فتّاح خیبر یاعلی گفت
بگو تا در به رویت باز گردد
که زهرا پشت آن در یاعلی گفت
علی نامی است ز اسما ٕ الهی
هر آن کس کرد باور یاعلی گفت
چو زهر کینه بر جانش اثر کرد
حسن با حال مضطر یاعلی گفت
حسین آن طایر عرش آشیانه
به زیر تیر و خنجر یاعلی گفت
سر بابا چو در نی دید سجّاد
پس از الله و اکبر یاعلی گفت
امام با قرآن تندیس حکمت
نمود این ذکر از بر یاعلی گفت
گذر کردم ز دانشگاه صادق
شنیدم هر سخنور یاعلی گفت
پس از هر سجده در زندان هارون
ز جان موسی بن جعفر یاعلی گفت
رضا شاه خراسان جان که می داد
نگاهش ماند بر در یاعلی گفت
جوان رفت از جهان وقت شهادت
جواد نیک منظر یاعلی گفت
دمادم بشنو از هادی که یک عمر
به عشق روی دلبر یاعلی گفت
امام عسکری سردار تنها
میان فوج لشکر یاعلی گفت
چو مرغ جان ز مهدی حال پرسید
کشید آهیّ و پی در یاعلی گفت
تمام سیزده معصوم مظلوم
ز اوّل تا به آخر یاعلی گفت
نماز بی ولا انکار حجّ است
که اندر مروه هاجر یاعلی گفت
به ایران انقلابی رخ نمی داد
اگر رخ داد، رهبر یاعلی گفت
بسیجی در دفاع هشت ساله
گذشت از جان به سنگر یاعلی گفت
شب حمله به قلب جبهه دیدم
برادر با برادر یاعلی گفت
به شمشیر ستم خون گشت پیروز
ز حیرت هفت کشور یاعلی گفت
به نطق آتشین تسخیر دل کرد
خطیبی که به منبر یاعلی گفت
ز ایران رفت علّامه امینی
به دانشگاه ازهر یاعلی گفت
نشد محتاج درمان طبیبان
مریضی که به بستر یاعلی گفت
ز پای نوکرش بوسم که عمری
به او دل داد و قنبر یاعلی گفت
شنیدم ابن ملجم نیز چون زد
علی را ضربه بر سر یاعلی گفت
غلوّ است این عبارت، کی توان گفت
علی را کشت و کافر یاعلی
استاد کلامی زنجانی
﷽🍁
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
مدح حضرت امیرالمومنین،مولی الموحدین علی ابن ابیطالب (ع)
مرحوم حاج رسول امینی خوئی
همیشه سرسخنیم نام رب الاعلادی
محمد عربی مرتضی و زهرادی
اواسملر همهء اسملر دن اولادی
حسین لن حسینین افتخارلی آدلاری
گوزللدور سوزی هم لحظه لحظه اشعاری
حدیث قدس و کسا ور مش اطلاعاتین
عموم خلقه بو بش اسم پاکین اثباتین
توسل ایله دی هرکمسه آلدی حاجاتین
بو بش وجود خموش ایتدی موج دریانی
قوتاردی مهلکه دن نوحی پوزدی طوفانی
وجود خمسه اگر یتمییدی اکماله
نه آی اولاردی نه گون کهکشان نه بیر هاله
قالاردی خلقین اودم حالی آیری احواله
او نوریلن بیری نین اتصالی اولمازدی
که وارلیقین بشره احتمالی اولمازدی
خدا مسبب ایدوب خلقه اسم عظمانی
او نور لر دی سالوب نظمه کون و امکانی
امیر ایدوبدی هامی ملکه شاه مردانی
علی ولایتینین هرکیم اولدی سربازی
او یاخشی درک ایله دی شاهباز ممتازی
علی علی نه علی اهل دینه سلطان دی
علی علی نه علی رکن عشق و عرفاندی
علی علی نه علی قدرت اوندا عنواندی
علی علی نه علی فتح باب خیبرده
او قهرمان لقبی ازبر اولدی دللره
علی علی نه علی احسنتدی سیماسی
علی علی نه علی جداً علم دریاسی
علی علی نه علی گوردی چشم بیناسی
عمیق و عمقده بیر عالی گنج پنهاندی
مسیحیلر اونا بش قروندور نگهباندی
مسیحی دن سوروشوب کای سعید خوش کردار
سنیله واردی منیم محرمانه بیر اسرار
علامتین دیورم سنده ایتمسون انکار
الیمده واردی نچه مدرک و دلیل سنه
بهشتدن گتورم آب سلسبیل سنه
بو گفتگو ده علی صاحب اختیار اولدی
خدای عز ّو جل مرتضایه یار اولدی
اشاره سیله داشی چکدی چشمه جار اولدی
او معجزاتی گورن شکرینه سجود ایتدی
که یعنی قدرت یکتا نبودی بودا یتدی
عزیز من گذرون دوشسه شهر بغداده
توقف ایله گیلن مسجد براساده
که معجزات علی گلمش اوردا ایجاده
بهشتدن گورونن سنگ سخت و زیبادی
نمونهء هنرستان شیر یکتا دی
((امینیا))قلمین نوکی دفتر اوستونده
مثال شمع ور ور نوری مجمر اوستونده
قالار مدام آقانین فکری نوکر اوستونده
ایشینده هر او کسین اولسا الله رضاسی
قبول درگه اولار خواهش و تمناسی
مدح حضرت علی (ع)
اهل عالم من غلام آستان حیدرم
عبد بی نام و نشان پهلوان خیبرم
درد بی درمانه دوشسم حیدر آدین سسلرم
بیر زماندور فقر و فحشا دهریده گسترده دی
شاکلید رفع ذلت ذکر یا حیدر ده دی
شاهکار خلقت الله و اکبر دور علی
تاج فرق ساکنان عرش داور دور علی
اولین عشق رسول الله آخر دور علی
گوز آچان گوندن اولوب عاشقلرون سر دسته سی
آسمان بی ستونه پایه دور گلدسته سی
من ولای حیدری هفت آسمانه ویرمرم
گرد و خاک تربتون قصر جنانه ویر مرم
نوکرم بو منصبی تخت شهانه ویرمرم
حیدرون شانینده تنها بسدی بو زیبا شعار
لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
کیمدی حیدر شانینی گویده ملک لردن سوروش
اعتبار و عزتون چرخ و فلک لردن سوروش
حدّ و مرز بخششون خالی اتک لردن سوروش
یاعلی مستضعفان عالمون فریادیدی
چلچراغ روضه جنت علینون آدیدی
آند اولا ختم رسولان ،رحمت اقیانوسینه
آند اولا محبوبه ی حق ،حیدرون ناموسینه
آند اولا صاحب زمانه جنتون طاووسیونه
شهریار شهره ی شهر شرافت دور علی
صبح محشر پای میزاندا کفایتدور علی
چوخلاری بعد از پیمبر حیدری تک قویدولار
حقی ناحق ایلیوب بیر تازه مسلک قویدولار
سینه ی زهراده مسماریله مدرک قویدولار
ارزشون حفظ ایله دوران دوره ی بد عهدیدی
یا علی مفهوم بیعت با امام مهدیدی
#مدح
#ترکی
@ewwmajmamolodi
یاجواد الائمه(علیه السلام)
مهر شما در دل عاشق فتاد
خیر دو دنیا به من این فیض داد
باب کرم هستی و باب المراد
اسئَلُکَ بحودک یا جواد
تا که توسل به تو آغاز شد
هر گرهی داشت گدا باز شد
ای نمک سفرۀ سلطان طوس
محضر تو خیل ملک خاک بوس
آینۀ صورت شمس الشموس
دلخوشیِ عمر انیس النفوس
ای علی اکبر ملیح رضا
حلقۀ موی تو ضریح رضا
جود تو شد مظهر کُلِّ صفات
نام تو فتاح همه مشکلات
نازترین تک پسر کائنات
حق بده بابات بمیرد برات
بوسه زلبهای تو کار رضا
ای همۀ دار و ندارِ رضا
گوشۀ حجره شده جایت چرا ؟
مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟
بسته شده راه صدایت چرا ؟
آب نیاورده برایت چرا ؟
شعله به جان و دل زهرا مکش
جان رضا روی زمین پا مکش
ضربه به حیثیت افلاک خورد
رنگ کبودی به رخی پاک خورد
موی به هم ریخته ات خاک خورد
داد زدی دورِ لبت چاک خورد
با جگر سوخته پرپر زدی
بر دَرِ حجره چقدر سر زدی
خون ز لب خشک تو پاشید وای
لحظۀ پرپر زدنت دید وای
چشم به چشمان تو خندید وای
تشت زنان دورِ تو رقصید وای
شعله به جان تو چنین ریخته
آب به پیش تو زمین ریخته
آب نخوردی ... بدنت پا نخورد
یک نخی از پیر و هنت پا نخورد
در ته گودال تنت پا نخورد
مثل حسین بر دهنت پا نخورد
یاد حسین دیدۀ تر داشتی
هر چه سرت آمده ، سر داشتی
چنگ به موی سرش انداختند
روی تن بی سر او تاختند
خیل زنان رنگ ز رخ باختند
پیکر غارت شده نشناختند
عمۀ سادات زمین گیر شد
بر سر بوسیدن رگ پیر شد
طول کشید از نَفَس افتادنش
حنجر پاشیده روی دامنش
عده ای اعراب دَمِ رفتنش
با کتک از کرب و بلا بُردنش
عمه از آن لحظه گرفتار شد
ناقه نشین راهی بازار شد
#قاسم_نعمتی
هدایت شده از کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
السلام علیکم یااهل ببت النبوه
هردوتا باب الحوائج هردوتا مشگل گشا
این غریب کاظمین و آن ذبیح کربلا
#قاسم_نعمتی
جانی و جانان تویی.mp3
14.21M
مدح(اگر دست و بالت کمی خالی است)
شب #میلاد_امام_جواد و
#میلاد_حضرت_علی_اصغر
مهدیه کرج
بامداحى #حاج_محمود_کریمی
#رجب
🕊💕مدح و توسل ویژۀ میلادِ مشکل گشایِ عالم امیرالمومنین علی علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور💕
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
میلِ پروازی نباشد ، پر نمی آید به کار
التماسِ چشم هایِ تر نمی آید به کار
باید از صدق و صفا همواره دل را صاف کرد
شوقِ جانبازی نباشد سر نمی آید به کار
فقر ذاتی مان سبب شد سائلِ این در شویم
در سلوکِ ما که سیم و زر نمی آید به کار
رعیت خود را محبت کرده آقا میکنند
محضر این خاندان نوکر نمی آید به کار
درد بی درمانِ ما را هیچ گونه مرهمی
جز غبارِ مقدم قنبر نمی آید به کار
باید امشب جام مستی مان دوباره پر شود
تا نباشد باده ای ، ساغر نمی آید به کار
ما به شوق رویِ مولا سویِ جنت میرویم
جنت بی ساقی کوثر نمی آید به کار
چه در این دنیا چه در عقبا به جز سرمایۀ
دوستی با آل پیغمبر نمی آید به کار
«حُبُّه ُایمان» به این معناست که بی مهر او
تا نماز و روزه هم دیگر نمی اید به کار
"آمدم دنیا برای دیدن روی علی"
سرنوشت من گره خورده به گیسوی علی
دور تا دور حرم بزمی فراهم میشود
میرسد آقای ما آقای عالم میشود
خیر و برکت را به دنبال خودش می آورد
مولدی که مظهر فیض دمادم میشود
با دم داوودی اش "قدافلح…" سر میدهد
زادۀ بنت اسد عیسی بن مریم میشود
حب مولا انبیا را ارج و قربی میدهد
با ولایش نوح ، نوحُ و آدم آدم میشود
پور عمران یاعلی گویان به دریا میزند
با علی در بارگاه قرب محرم میشود
مرتضی دستِ خدا چشم خدا روحِ خداست
در وجود او خدا بهتر مجسم میشود
روزی عالم گره خورده به تار گیسویش
هر که از چشمش می اُفتد روزی اش کم میشود
هرچه دارم را فدایِ خاک پایش میکنم
آن قدر خوب است که «بابا» صدایش میکنم
بوالحسن ، خیرُ البشر ، ابنُ الصفا یعنی علی
حیدر و صفدر ، غضنفر ، مرتضی یعنی علی
والد السبطین ، امیرالمومنین نفس الرسول
زوج الزهرا ، وصیُ المصطفی یعنی علی
وارثِ علمُ النبیین و ولی المتقین
بوتراب و حضرتِ بابُ الهدی یعنی علی
هم امام المسلمین و هم حیات العارفین
بی گمان حصن حصین ، کهف الوری یعنی علی
رمز باء تحت بسم الله الرحمن الرحیم
رکن الایمان بعد رکن الاولیا یعنی علی
اول من يدخل الجنة , صراط المستقیم
سیدالابرار، مصباحُ الدجی یعنی علی
أقوم الناس بعهد الله , دیان العرب
افضل الناس و وصی الاوصیا یعنی علی
أول من آمن بالله ، یعسوب قریش
قاتل الکفار , شاه لافتی یعنی علی
کعبه و رکن و مقام و زمزم و حجر و حطیم
مستجار و مشعر و مروه صفا یعنی علی
حجرعین ، قنسوم ، شمساطیل ، حزبیل و امین
اصب و منسوم و معین و ایلیا یعنی علی
حمد و توحید و نبأ ، یاسین و اسرا و صحف
شمس و ناس و ملک و شرح و والضحی یعنی علی
«اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد»
خلق جنت بی گمان تنها برایِ شیعه بود
واژه واژه واژه ام را شعر نابش میکنم
با علی حل میکنم جام شرابش میکنم
خانۀ مولای من دروازۀ خوشبختی است
با علی کوه گناهم را ثوابش میکنم
میزنم بر سینه ام سنگ علی را روز و شب
سینه را اینگونه خوش رنگ و لعابش میکنم
بی گمان بویی نبرد از آدمیت منکرش
هرکه شد کلب علی آدم حسابش میکنم
تا بیندازد خودش قلاده ای بر گردنم
من به هر نحوی شده آخر مجابش میکنم
از شما پنهان نباشد از خدایم هم که نیست
در میان سجده گاهی رب خطابش میکنم
میبرد شبهای دلتنگی مرا سوی نجف
عکس ایوان طلایی را که قابش میکنم
از علی بن ابیطالب مدد میگیرم و
نقشه های شوم را نقش بر آبش میکنم
ذوالفقار امروز در دست محبان علی ست
دشمن اسلام را خانه خرابش میکنم
از منادی های وحدت هستم اما ناگزیر
هرکسی که دشمنی ورزد جوابش میکنم
هرکسی که پاسدار شیعه شد رأیِ من است
هرکه سرباز ولی شد انتخابش میکنم
راه من از راه تزویر زبیری ها جداست
آرزویم دولتی "صالح طلب" ، "تقواگراست"
شاعر : علیرضا خاکساری.
#حاج_حسین_سازور
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام