eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
23.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
112 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. ملک قنداقه اش را با شکوه محشر آورده و گل از خاک پای شاهزاده سر در آورده برای شاخه ی سدره خدا برگ و بر آورده گمانم نسل زهرا باز هم پیغمبر آورده و بعد از لولو و مرجان خدا یک گوهر آورده همان که مات خود کرده است ماه آسمانی را به لبخندش دو چندان کرده شوق زندگانی را محبت را سیادت را رسول مهربانی را علم کرده است در تاریخ مفهوم جوانی را که حرفی از تمام حرف ها زیباتر آورده زمین از ابر رحمت موج زد مانند دریا شد دم عیسی بن مریم باد زلف این مسیحا شد نبی بعد نبی در احترام مقدمش پا شد حواس عرش محو دست های ام لیلا شد همان دستی که ماهی چون علی اکبر آورده علی روح جوانی شد که غم از پیر میگیرد که خورشید از نگاهش نور عالم گیر میگیرد وقار از راه رفتن های او تاثیر میگیرد اذان روزی سه نوبت از لبش تکبیر میگیرد که اسلام از لبان او اذانی دیگر آورده پس از خورشید تشنه میشود مهتاب هم تشنه برای دیدن لبهای تو شد آب هم تشنه زبان میگفت گشته مثل تو ارباب هم تشنه از آن داغی که شد گهواره ی بی تاب هم تشنه ببخش این شعر ها را که فقط چشم تر آورده شاعر: ✍ ......................./ @ewwmajmamolodi.
ملک قنداقه اش را با شکوه محشر آورده و گل از خاک پای شاهزاده سر در آورده برای شاخه ی سدره خدا برگ و بر آورده گمانم نسل زهرا باز هم پیغمبر آورده و بعد از لولو و مرجان خدا یک گوهر آورده همان که مات خود کرده است ماه آسمانی را به لبخندش دو چندان کرده شوق زندگانی را محبت را سیادت را رسول مهربانی را علم کرده است در تاریخ مفهوم جوانی را که حرفی از تمام حرف ها زیباتر آورده زمین از ابر رحمت موج زد مانند دریا شد دم عیسی بن مریم باد زلف این مسیحا شد نبی بعد نبی در احترام مقدمش پا شد حواس عرش محو دست های ام لیلا شد همان دستی که ماهی چون علی اکبر آورده علی روح جوانی شد که غم از پیر میگیرد که خورشید از نگاهش نور عالم گیر میگیرد وقار از راه رفتن های او تاثیر میگیرد اذان روزی سه نوبت از لبش تکبیر میگیرد که اسلام از لبان او اذانی دیگر. آورده پس از خورشید تشنه میشود مهتاب هم تشنه برای دیدن لبهای تو شد  آب هم تشنه زبان میگفت گشته مثل تو ارباب هم تشنه از آن داغی که شد گهواره ی بی تاب هم تشنه ببخش این شعر ها را که فقط چشم تر آورده