eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
23.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
112 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                           🔹السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ ... 🔹 وقتی صدای عشق درعالم شنیده شد    وقتی نسیم عشق درعالم وزیده شد انگور و جام وباده تمامی شدند مست  ازقطره ای که از لب ساقی چکیده شد وقتی نفس کشید حقیقت ، خزان گذشت آن میو ه های کال به یکجا رسیده شد وقتی ترک به گوشه دیوار کعبه خورد بعد ازسه روز سّر خدا آفریده شد بر دست مادری که برون آمد از حرم یک قاب عکس روی خداوند دیده شد  آمد علی بت شکن وبت خراب شد از ترس شیر زهره ی هر روبه آب شد مهمانی خداست واین میهمان علیست در اصل میهمان شب و میزبان علیست درسایه سار نور علی کعبه تکیه زد وقتی که نور جلوه گر وسایبان علیست روی زمین تجلّی معراج حق شده وقتی تمام گستره ی آسمان علیست عیسی هم از نفس کشیدن او زنده می شود اقرارکرده زاده ی مریم که جان علیست قاضی خدا و محکمه محشر ولی قسم  در روز حشر معنی هرامتحان علیست با سیزده پیاله خم ما لبالب است سّرتمام قدر فقط در همین شب است درعاشقی بهانه ی کلّ بهانه ها     نام علیست که شده شور ترانه ها برهرپیمبری همه جا لطف کرده است او حاضر است در همه دوره زمانه ها با عشق و اذن او وبه یمن نگاه اوست که سر برون زخاک برآرد جوانه ها از بس که خیل دل گره خورده به زلف او بر شانه اش شکسته تمامی شانه ها صد ها هزار زلزله هم بی نتیجه است وقتی علیست هرز بلا بین خانه ها کاخی که بی علیست زویرانه بد تر است یک موی او برابر عالم برابر است تفسیرلافتی صف خیبر چه دیدنی است معنی انّما صف محشر چه دیدنی است شرح خروش تیغ دو سر بس شنیدنی ست امّا فرو ضربه ی آخر چه دیدنی است بین لحد به قصد زیارت اگر روی دیدار روی حضرت حیدر چه دیدنی است عشق علی اگر سبب کافری شود کفرش کنار مستی کافر چه دیدنی است اینها شنیدنی است فقط بین لحظه ها ساقی کنار سوره ی کوثر چه دیدنی است این یک حقیقت است خدا گفته با همه هم کفو مرتضی نشود غیر فاطمه وقتی علی رسید پیمبر قراریافت اوراشبیه ومثل خود آئینه داریافت قنداقه را به دست گرفت و نگاه کرد او را ولّی خویش درایل و تبار یافت دست خدا جمال خودش را کشیده بود او راتجلّی رخ حق این نگار یافت او آیه خواند هیچ کسی جزنبی نگفت قرآن برای وصف علی انتشار یافت خم شد پیمبر به لبش بوسه هدیه داد او اولین کسی است که این افتخار یافت بوسه به کام قاری قرآن عبادت است ضربه ولی به روی لب او خیانت است    مجتبی صمدی"شهاب" علیه السلام علیه السلام
❣️✨✨✨✨﷽ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                           🔹السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ ... 🔹 یارب مرا زمین زده ی بوتراب کن یا مرتضی بیا "منِ" من را خراب کن در ملک قلب منقلبم انقلاب کن این ذره را به لطف خودت آفتاب کن با یک نگاه خاک مرا زرّ ناب کن قنبر بگو تمام غلامان به صف شوند مشغول چنگ و داریه و ساز و کف شوند پیر و جوان تمام پیاله به کف شوند خَم تا کمر به سوی امیر نجف شوند ساقی بیا و جام مرا پر شراب کن خورشید! زیر نور علی نامشخصی مهتاب! بعد ازین برو دیگر مرخصی ای گل تو پیش نوگل ما کمتر خسی هرکار هم کنی که به گردش نمی رسی حالا هزار بار رخت را خضاب کن از روز اولی که شما را شناختم اسلام خویش را به اصول تو ساختم یک عمر در حرارت عشقت گداختم عشق تو را به هرچه فروشم که باختم مولا خودت بهای جنون را حساب کن بر لوح دل جمال شما را نگاشتم چیزی به جز نهال ولایت نکاشتم من هرچه داشتم سر عشقت گذاشتم هرچه نداشتم دل عاشق که داشتم دل را اسیر زلف پر از پیچ و تاب کن سر می تراشم از سرِ رسم قلندری محکم گره زدم به کمربند نوکری پیدا نمی کنم ز تو ارباب بهتری سوگند می خورم نروم جای دیگری سر می دهم ولی سرِ قولم حساب کن انکار مرتضی عملی احمقانه بود نور علی شبیه خدایش یگانه بود این داستان کعبه و مسجد بهانه بود اینها برای اهل نظر یک نشانه بود یعنی بگو علی و خدا را خطاب کن آتش پرست چهره ی نورانی توایم با افتخار, شیعه ی ایرانی توایم فرمانبر امیر خراسانی توایم با ذوق و شوق در صف قربانی توایم یا مرتضی بیا و مرا انتخاب کن داود رحیمی علیه السلام علیه السلام
علیه السلام علیه السلام 📌ترکیب بند ولادت امیرالمومنین علیه السلام به طوف کعبه زنی پاک و محترم آمد میان سینه ی او شعله های غم آمد دخیل بست به دامان صاحب خانه به سوی رکن یمانی دو سه قدم آمد صدا زد ای که مرا میهمان خود کردی بگیر روی مرا ، لحظه ی کرم آمد همین که دل نگران شد خدا اجابت کرد صدای اُدخُلی از داخل حرم آمد قدم نهاد به عرشی ترین مکان و سپس شکاف سینه ی بیت العتیق هم آمد میان خانه چه ها شد کسی نمی داند فقط سلام ملک بود دم به دم آمد سکوت خلق شکست و پس از گذشت سه روز زمان جلوه نمایی دلبرم آمد میان صورت او هر چه نور منجلی است همین بس است ز مدحش که نام او علی است ز داغی لب ساقی خرابمان کردند میان کوزه چهل شب شرابمان کردند محک زدند به ناز نگار این دل را برای ناز کشی انتخابمان کردند قرار شد که دم مرگ روی او بینیم به شوق وصل ، همه ی عمر عذابمان کردند دعا شدیم و سحرها میان نخلستان به سجده های علی مستجابمان کردند ابوتراب کرم کرد و بین این همه خلق مقابل قدم او ترابمان کردند چو ذره ایم در این وادی و به نام علی بلند مرتبه چون آفتابمان کردند همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند همیشه با کرم خویش آبمان کردند بداند عالم امکان که ما علی داریم چه غم ز فتنه ی ایام تا علی داریم میان بزم خراباتیان قراری نیست به باده نوش که برهان عقل کاری نیست تمام دلخوشی ما محبت علی است ز هیچ کس به جز آقا امید یاری نیست کلیمِ طور نشین شاهد کلام من است به پیشگاه علی سجده اختیاری نیست قبولی همه اعمال با ولای علیست به هر چه طاعت بی حُبش اعتباری نیست حرام باشد اگر رو به غیر او بزنیم کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست تمام نسل علی یذهبٌ مِن الـرَّجسند به شأن و عزت این خاندان تباری نیست مقابل حرمش آسمان کُند تعظیم به جز مقابل او جای خاکساری نیست علی تجلی سبحان ربی الاعلاست ثواب بردن نامش تبسم زهراست ببین که هر چه پس پرده بود افشا شد دلیل خلقت کون و مکان هویدا شد برای این که کسی شک نیاورد بعداً شکاف کعبه نیامد به هم معما شد دعا کنید که امشب خدا خریدار است دعا کنید که درهای آسمان وا شد علی ست آن که جهان تحت اختیارش بود ولی به زُهد و وَرَع بی نیاز دنیا شد علی ست آن که زمان عروج هر سحرش تمام عرض و سماوات پیش او پا شد علی ست آن که به معراج پشت پرده نشست انیس و هم نفس مصطفی در آنجا شد علی ست آن که نشان تَـعبُّد محض است فقط مقابل معبود قامتش تا شد علی ست آن که به هر رقص ذوالفقار او گره ز ابروی احمد به حمله ای وا شد نرفته از درِ این خانه نا امید کسی امور خانه ی این مرد دست زهرا شد ز راه آمده حیدر ، همه قیام کنید نهاده دست به سینه به او سلام کنید دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف که قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش ، گریه بر غم زهراست به گوش می رسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز کوفه و خون آبه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی که سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشکم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین می دهد پگاه نجف شب زیارتی شاه کربلا باشد دلم هوایی آن صحن با صفا باشد