هرروز که از خواب بیدار میشوی ،
فکر کن تازه متولد شدهای!
فکر کن باید از نو شروع کنی؛
باید تکامل را ، زندگی را ، آرامش را وموفقیت را از اوّل به دست بیاوری.
اینطور است؛
که صبح های تو همه بخیر میشوند
و تو انسانی تازه متولد شده هستی!
🌈☀️🌱. (0:0)
#صبحتونبهخیر
#mahdinar
@ezdehameeshgh
حافظ ، طبیب روح من!!..🍁
دیوان را از قفسه کتاب برداشتم و نگاهی به جلدش که هنوز نو مانده است انداختم.
روی میزم نشستم.
قهوه ام را نوشیدم و شکلاتی دیگر در دهانم انداختم تا با تلخی قهوه جدال کند.
به حافظ فکر کردم.
به اینکه چگونه شاعر مورد علاقهی من شد..
به غزلیاتش فکر کردم که همیشه التیام بخش روحم بوده.
نگاهی دیگر به دیوان انداختم و نفس عمیقی کشیدم.
صلواتی فرستادم و فاتحه ای را تقدیم حافظ کردم و شعر را خواندم:
ای حافظ شیرازی ،
اگر تو محرم رازی ،
بزن فالی به نام من
بگو نظر چه داری
!!!
انگشتم را روی لبه های کاغذ میکشیدم و سر انجام با یاد خدا؛
لایه هایی از کاغذ را شکافتم و به شعری رسیدم.
آری ،
حافظ...التیام بخش روح من...🍁
[مهدی پورمحمدی ،
آبان ماه ۱۴۰۰..🖋]
#خاطره 🌱
#mahdinar 🙂
@ezdehameeshgh
📎🖋
تو ماهی ،
پَرتو های عاشقانه ات
از بین برگ های رگدار درخت چنار ،
سوسو میزنند...
تو به من میرسی
شب مرا به خیر میکنی...
و چه عاشقانه ،
مرا به شهر رؤیا ها میبری!!!
تو ،
مَهتاب منی🙃
[مهدی پورمحمدی
آبان ماه ۱۴۰۰...🍁]
#good_night 🌝
شبتون به خیر مهدیناری ها📎✨
#mahdinar
📎
@ezdehameeshgh 🖋🍁🍁...
(۰*۰)
🍁🍁🍁
:۱
این روزگاری که من میبینم ،
روزگار نیست ، نه!!
شبیست تاریک و سرد که معلوم نیست کِی بخیر میشود و کِی به صبح خواهد رسید.. !
🍁🍁🍁
:۲
گفته بودند.. میگذرد.
گذشت عمرمان و تباه شد و این روزگار هرگز نگذشت!!
🍁🍁🍁
:۳
اگر قرار باشد روزگار فقط روز هارا مانند برگه های تقویم یکی پس از دیگری عوض کند ،
روزگار نیست ..این کار را دستگاه پولشمار بانک همبلد است !
#بداهه. 📚🖊
#روزگار. 📎🖋
#mahdinar. 📎 🍁👨🎓
@ezdehameeshgh
احساس کردم چشمانم میسوزد.
کمی به همین حالت گذشت تا من پلک زدم .
پلک زدم و آنقدر پلک زدم که هوشیار شدم و توانستم نگاهی به اطراف بیندازم .
اولین چیزی که دیدم گل های صورتی رنگ بود و بعد از آن ، پیچک سمیای که از درخت چنار بالا رفته بود توجهم را جلب کرد.
از سر جایم بلند شدم و نگاهی به دور و اطراف انداختم .
کفش به پا نداشتم .
روی سبزه های خنک راه رفتم.
باورم نمیشد نه!!
با انگشتم سقلمه ای حوالهگونه ام کردم و فهمیدم اینجا واقعیست ، بهشت هست و برای من سرشته شده.
بهشتی که سراسر سرسبزی و رفاه است!
در همین افکار عمیق غرق بودم که پلک زدم.
باز هم پلک زدم.
اما این دفعه بیدار شده بودم.
من خواب بودم و آن بهشت ، جنتی در ذهن من بوده.
اما من در زیبائی های آنجا غوطه ور بودم.
من هنوز آن بهشت را به یاد دارم ، هنوز!!
[مهدی پورمحمدی ،
آبان ماه ۱۴۰۰..🍁]
🌱🌝 🍁
#داستانک_شب
#mahdinar 👨🎓🖋
@ezdehameeshgh 📎🖋
چه جمعه ها که یکی پس از دیگری نگذشتند...
دریای چه قلب هایی که به خاطر تو مطلاتم نشد..
رنگ چه تسبیح هایی که برای ستایش تو، سائیده نشد!!
چه چشمانی که اشک ریختن برای تو، کورشان نکرد.
چه یوسف زیبا و دلبری هستی تو ای مولای من؛ ای جوانه الهی!!
و چه روز زیبایی شود ظهور روشنت که آغازگرش، نغمه ”اَنًا بَقیَة اللّٰه“ توست...)
☀️♥️☀️
🌴الهُم عَجِل لِوَلیک اْلفرج🌴
#mahdinar 🖌👨🎓
@ezdehameeshgh 🔊🖇
یعنی؛
میاید آن روز.. که به جای این ابر های بغض آلود،
نگاه با طراوتت، بر کویر خشک دلمان ببارد مولای من؟؟
یعنی؛
میاید آن وعده؟؟
🌧😭
#mahdinar 👨🎓🖌
@ezdehameeshgh 🔊🍁
_ببین مهدی جان... الان توی ایران همه دارن میگن خدا بیامرزش ...... رو😏
_پس خودتم قبول داری انقد گناه کرده که واقعا باید آمرزیده بشه؟!🤦♂🤣
#دیالوگناقص 👤👀
#چالش 🗣 🖇🖌
#mahdinar 👨🎓
@ezdehameeshgh 🔊🌱
برگ انجیر به توت:
چی شده دوست خوبم؟! چلا نالاحتی؟!🍂
_هیچی عزیز دلم. فقط دارم به صدای شکسته شدن بعضی از آدما حسادت میکنم. آخه... بغض بعضیاشون از ما برگا خیلی شکننده تره😭🍁
#mahdinar ✒️♠️
@ezdehameesgh 🔉🖇