#شعر_آئینی
#غزل
#حضرت_امام_باقرالعلوم_ع
نور است بر مدار تو یا باقرالعلوم
خورشید ریزه خوار تو یا باقرالعلوم
هستی است در تصرف دست اشاره ات
"جبر" است اختیار تو یا باقر العلوم
در جبهه ی جهاد ، علی ذوالفقار داشت
علم است ذوالفقار تو یا باقر العلوم
تا که یزید خطبه ی غرای تو شنید
شد مات اقتدار تو یا باقر العلوم
آقا شنیده ام که در اندوه و درد بود
«یا فاطمه» شعار تو یا باقر العلوم
باغ وجود در غم تو شد سیاهپوش
تا شد خزان بهار تو یا باقرالعلوم
تنها نه من که خاطر هفت آسمان شده است
آشفته ، بیقرار تو یا باقر العلوم
سر می کشد ز سینه ی من شعله های آه
دل گشته داغدار تو یا باقر العلوم
گلقطره های پرپر اشک مرا ببین
همراه جان ، نثار تو یا باقر العلوم
طوف بقیع و تربت افلاکی تو را
خواهم ز کردگار تو یا باقر العلوم
شعر "کمیل" را ز محبت قبول کن
لطف و صفاست کار تو یا باقر العلوم
کمیل کاشانی
#شعر_آئینی
#مربع_ترکیب
#معز_المومنین_ع
#امام_حسن_ع
#رمضان_المبارک
💠💠💠💠💠💠💠💠
تمام شهر را امشب خبر كن يار میآيد
شب دل را به شيدايى سحر كن يار میايد
لباس آبرومندى به بر كن يار میايد
ز هر چه غير او صرف نظر كن يار مى آيد
نمی پرسى كه يارم كيست ؟ ماه انجمن باشد
تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد
كسى از غم نمى گويد حديث شادمانى كن
مهيا خويش را از بهر جشنى آسمانى كن
تو اى پير خرد امشب جوانى كن جوانى كن
بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى كن
كه در باغ ولايت غنچه اى زيبا شكوفا شد
امير المومنين از يمن اين مولود ، بابا شد
صداى كودكى در كوچه توحيد پيچيده
به صحن و مسجد و محراب عطر عيد پيچيده
طنين شوق در گلنغمه ی اميد پيچيده
كه زنجير يقين بر گردن ترديد پيچيده
حضور مجلس انس است و خيل قدسيان مسرور
نه تنها قدسيان بلكه زمين و آسمان مسرور
مدينه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد
خوشا حال كسى كه تا سحر حال دعا دارد
اجابت مى كند حق هر كه بر او التجا دارد
به دامن كودكى چون قرص مه خيرالنسا دارد
مه مهمانى حق نيمه شد ماه تمام آمد
كريم اهل بيت مصطفى دوم امام آمد
درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده
خدا از فيض بى پايان به او يك گلپسر داده
بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده
شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده
ببين در چهره ی او جلوه ی فياض سرمد را
تماشا كن به رخسار حَسن حُسن محمّد را
حسن آمد كه حسنش از ملائك دلربا باشد
حسن آمد كه از كار همه مشكل گشا باشد
حسن آمد كه راضى از دل و جان بر قضا باشد
حسن آمد كه صلحش پرچم كرببلا باشد
دميده در تن هستى خدا روح سخا امشب
ز دست جود او گلبوسه گيرد مصطفى امشب
كرامت خاكسار درگه والامقام او
سخاوت وامدار بزم فيض خاص و عام او
حسن خويش حسن رويش خدا بگذاشت نام او
ملائك صف كشيده از پى عرض سلام او
عزيز مصر دين را يوسف گلپيرهن آمد
حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد
شكوه صبر در آئينه ی رخسار او پيدا
صداقت می شود در جوهر گفتار او معنا
كمال او جمال او مثال حيدر و زهرا
بنى آدم تماشا مى كند تفسير كرّمنا
نبى عصمت على صولت خدا را بهترين بنده
كه شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده
#کمیل_کاشانی۱۳۸۰
#حضرت_عبدالعظیم
#شعر_آئینی
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفتهست
صراط را ز همین راه مستقیم گرفتهست
تو از عشیرهٔ عشقی، تو از قبیلهٔ قبله
که عطر، مرقدت از جنّة النعیم گرفتهست
گدای کوی تو امروزه نیستم من و، دانی
سرم به خاک درت، اُنس از قدیم گرفتهست
همیشه سفرهٔ دل باز کردهام به حضورت
که فیض باز شدن غنچه از نسیم گرفتهست
همیشه عبد حقیر است در برابر معبود
به جز تو کی سِمَت عبد، با عظیم گرفتهست؟
بر این بهشت مجسّم قَسَم که زائر صحنت
به کف براتِ نجاتِ خود از جحیم گرفتهست
مَلَک غبار، ز قبر تو تا نَرُفته نرَفته
در این مقام، فلک خویش را مقیم گرفتهست
چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم؟
که هر کبوتر تو ذکر «یا کریم» گرفتهست
کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر
که رنگ و بو حرم تو، از آن حریم گرفتهست
✍#علی_انسانی