eitaa logo
♡قـرارگـاه فـرهـنگی فـاطـمة‌ الـزهرا♡
302 دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6هزار ویدیو
45 فایل
؛✧❁﷽❁✧ 🌴عالم فدڪ فاطمه(س)است.🌴 حمایت🌹👇 کانال استیکر شمیم یاس 👈 @shamim_yaass
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 🔷ولي فقيه که معصوم نيست، چرا ولایت معصومین به فقیه نسبت داده مي‏شود؟ وقتى میگوييم را كه رسول اكرم(صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) و ائمه(عليهم السلام) داشتند، بعد از ، فقيه عادل دارد، براى هيچ كس اين نبايد پيدا شود كه مقام همان مقام (عليهم السلام) و رسول اكرم(صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) است. 🔷 زيرا اينجا صحبت از نيست؛ بلكه صحبت از است. «ولايت» ـ حكومت و اداره كشور و اجراى قوانين شرع مقدس ـ يك وظيفه سنگين و مهم است؛ نه اينكه براى كسى شأن و مقام غير عادى به وجود بياورد و او را از حد انسان عادى بالاتر ببرد. 🔷به عبارت ديگر، «ولايت» مورد بحث، يعنى حكومت و اجرا و اداره ـ بر خلاف تصورى كه خيلى از افراد دارند ـ نيست بلكه وظيفه‏ اى خطير است... مثل اين است كه امام (عليه‏ السلام) كسى را براى حضانت، حكومت، يا منصبى از مناصب، تعيين كند. در اين موارد معقول نيست كه رسول اكرم(صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) و امام با فقيه فرق داشته باشد. 🔷مثلاً يكى از امورى كه فقيه متصدى ولايت آن است اجراى «حدود» (يعنى قانون اسلام) است. آيا در اجراى حدود بين رسول اكرم(صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) و امام و فقيه ‎امتيازى است؟ يا چون رتبه فقيه پايين‏ تر است بايد كمتر بزند؟ حد زانى كه صد تازيانه است اگر رسول اكرم(صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) جارى كند، 150 تازيانه میزند، و حضرت امير المؤمنين(عليه‏ السلام) صد تازيانه، و فقيه پنجاه تازيانه؟... آيا در اين امور ولايت رسول اكرم(صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) با حضرت امير المؤمنين(عليه‏ السلام) و فقيه فرق دارد؟ خداوند متعال رسول اكرم(صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) را «ولىّ» همه قرار داده؛ و تا وقتى آن حضرت باشند، حتى بر حضرت امير (عليه‏ السلام) ولايت دارند. پس از آن حضرت، بر همه مسلمانان، حتى بر امامِ بعد از خود، دارد؛ يعنى، اوامر حكومتى او درباره همه نافذ و جارى است و مى‏ تواند قاضى و والى نصب و عزل كند. همين كه براى رسول اكرم(صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) و امام در تشكيل حكومت و اجرا و تصدى اداره هست، براى هم هست... در اين معنا مراتب و درجات نيست كه يكى در مرتبه بالاتر و ديگرى در مرتبه پايين‏ تر باشد؛ يكى والى و ديگرى والي‏تر باشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌✅به کانال فدک بپیوندید👇 @fadak_velayat
💠 در متون اسلامى 💠ولايت مطلقه فقيه از منظر قانون اساسى و امام راحل 2⃣ بخش دوم نظریه حضرت امام (رحمه الله) درباره حوزه اختيارات ولى فقيه ـ كه مورد قبول اكثريت فقهاى شيعه مى باشد ـ اين است كه فقيه همه اختيارات لازم حكومتى امام معصوم (علیه السلام) را دارد و هر نوع كه در حوزه رهبرى جامعه براى امام معصوم ثابت شده، براى فقيه نيز ثابت است؛ به جز آنچه كه به دليل خاص از مختصات معصوم (علیه السلام) شمرده شده است (از قبيل پاره اى از اختياراتى كه پيامبر (صلی الله علیه وآله) در حوزه مسائل خصوصى افراد داشته اند). 🔶از اختيارات حكومتى ياد شده، به «ولايت مطلقه» تعبير مى شود كه  به اختصار به توضيح آن مى پردازيم: كلمه «مطلق» يا «مطلقه» در لغت به معناى آزادى، رهايى و ارسال در برابر «مشروط» (Conditional) و يا در برابر «نسبى» (Relative) است. كاربرد اين واژه در علوم اعتبارى از نظر دايره «وسعت اطلاق» بسيار متفاوت است. به عبارت ديگر هر كجا كه اين واژه به كار مى رود، بايد به دقت در نظر داشت كه مراد از آن اطلاق در برابر كدامين قيد است؛ مثلاً «مطلقه»(Absolutist) در نظام هاى سياسى غالبا به رژيم هاى فاقد قانون اساسى يا نامقيد به قانون، گفته مى شود؛ ولى در نظام «ولايت فقيه» معانى ديگرى دارد: 1. يكى از معانى «ولايت مطلقه فقيه» اين است كه حوزه اختيارات فقيه محدود و مقيد به عرصه خاصى مانند امر قضاوت و امور حسبه نيست؛ بلكه شامل همه امور اجتماعى مى شود و در واقع را در بر مى گيرد. در اين معنا «ولايت مطلقه» همان معنايى را دارد كه امروزه از «ولايت فقيه» فهميده مى شود و افزوده شدن كلمه «مطلقه» چيزى بر آن نمى افزايد؛ بلكه صرفا نقش توضيحى و تأكيدى دارد. 2. معناى ديگر، آن است كه اگر «مصالح اهم اجتماعى» مسلمانان، با يكى از احكام اوليه شرعى ـ كه از نظر اهميت در رتبه پايين ترى قرار دارد ـ در تزاحم قرار گيرد، ولى فقيه ـ كه موظف به عالى جامعه اسلامى است ـ با جهت حفظ مصالح اهمّ آن، مى تواند؛ بلكه بايد به طور موقّت آن حكم شرعى اولى را تعطيل كند و مصالح اهم جامعه را بر آن مقدم بدارد. به عنوان مثال در فقه اسلامى، تخريب مسجد حرام است؛ اكنون اگر به تخريب مسجدى جهت خيابان كشى حاجت افتاد، چه بايد كرد؟ ديدگاه مخالف ولايت مطلقه بر آن است كه صرف مصلحت اهمّ اجتماعى، مجوّز تخريب مسجد و امثال آن نيست و تا زمانى كه كار به ضرورت نرسد، نمى توان به آن دست زد؛ ليكن براساس نظريه «» لازم نيست حكومت اسلامى آن قدر صبر كند كه براى جامعه، مشكلات زيادى فراهم شود و كارد به استخوان برسد تا آن گاه از سر ناچارى و براى خروج از بن بست و انفجار اجتماعى، مسجد را تخريب كند. در غير اين صورت هميشه از قافله تمدن عقب خواهيم ماند و در مشكلات دست و پا خواهيم زد و شارع مقدس به چنين چيزى راضى نيست. براساس اين معنا روشن مى شود كه: از قواعد رافع تزاحم است؛ يعنى، مطلق بودن ولايت، گره گشا در تزاحم احكام اوليه و مصالح اهمّ اجتماعى موقت است. از طرفى ولايت مطلقه خود مقيد به است؛ نه اينكه از هر حيث مطلق باشد. قيودى كه در اعمال ولايت مطلقه وجود دارد، عبارت است از: اهم بودن و اجتماعى بودن. به عبارت ديگر ولى فقيه نمى تواند:🔻 1. و بدون رعايت مصالح جامعه اقدامى كند. 2. مصلحت مورد نظر در اينجا مصالح است؛ نه مصلحت ولى فقيه. 3. تنها مصالحى را مى تواند بر احكام نخستين مقدم بدارد كه از نظر اهميت داراى بالاترى بوده و مقدس راضى به ترك آنها نباشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌✅به کانال فدک بپیوندید👇 @fadak_velayat