eitaa logo
فهام
1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
177 ویدیو
28 فایل
💠فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب💠 ✅محتوای فاخر و عمیق ✅زبان ساده و قابل فهم ❌شعار ❌حرف بی‌سند ⏱شبی 5 دقیقه رضا بیات: استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی. @DR_Reza_Bayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 جزء هفدهم 🕋 1 از 2 🟢 فَسْئَلواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُون‏ (انبیاء: 7) اگر نمی‌دانید از اهل ذکر بپرسید. 🟡 توضیح: «اهل الذکر» از مواردی است که بطن‌های مختلف قرآن کریم را به راحتی نشان می دهد. 🟠 معنای لغوی آن یعنی «کسانی که یاد می‌کنند/ به یاد می‌آورند» لذا برخی مترجمان چنین ترجمه کرده‌اند: «از آگاهان بپرسید». 🟠 سیاق آیه چنین است که در امت‌های پیشین نیز پیامبر فرستادیم؛ از اهل ادیان پیشین بپرسید؛ بنابراین برخی از مترجمان «اهل ذکر» را به اهل کتاب (مسیحی و یهودی) یا علمای اهل کتاب ترجمه کرده‌اند. 🟠 امام باقر(ع) در تأویل آیه (معنای باطنی) دو قول متفاوت دارد که نشان می‌دهد تأویل نیز بطون و سطوح مختلف دارد: 🟢 الذكر القرآن، و آل الرسول صلى الله عليه و آله أهل الذكر و هم المسئولون. (تفسیر نور الثقلین، ج3، ص55) ذکر قرآن است. اهل ذکر نیز اهل بیت(ع) هستند؛ آنهایند که باید از ایشان سؤال شود. 🟢 قال رسول الله (ص): الذكر أنا، و الائمة أهل الذكر (همان آدرس) پیامبر(ص) فرمود: ذکر من هستم و اهل ذکر امامان هستند. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
2 از 2 هر دو حدیث تأویلی از امام باقر(ع) نقل شده؛ اولی پذیرفتنی‌تر است؛ راحت نقل می‌شود. دومی کمی عجیب است؛ بنابراین امام باقر(ع) کلام را از قول رسول‌الله(ص) نقل می‌کند. توضیح آن‌که در دورۀ امام باقر(ع) اهل سنت و حتی برخی از شیعیانی که به ایشان رجوع می‌کردند، ایشان را به عنوان راوی مطمئن حدیث پیامبر(ص) می‌شناختند نه امامی که می‌تواند مستقلا حکم بدهد و تفسیر کند. حتی گاهی از امام سند حدیث می‌خواستند! در همین شرایط، امام صادق(ع) برای هر دو معنای تأویلی «ذکر» شاهد قرآنی می‌آورد. 🟢 «أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْر»: ما ذکر را به تو نازل کردیم > ذکر قرآن است. 📌سورۀ نحل: 44/ تفسیر نورالثقلین، ج3، ص57 🟢 «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا» قال: «الذكر: اسم من أسماء محمد (ص)، و نحن أهل الذكر: از این آیه سؤال شد: «... خداوند به سوی شما ذکری را نازل کرد؛ رسولی که ...»، امام صادق(ع) فرمود: «ذکر» یکی از نام‌های پیامبر(ص) است و «اهل ذکر» ما هستیم. 📌سورۀ طلاق: 10-11/ تفسیر البرهان، ج3، ص425 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
راستی، «از آگاهان بپرسید» نام یکی از کتابهای ارزشمند دکتر تیجانی است که در دفاع از مذهب تشیع نوشته است. فایل رایگان این کتاب را می توانید در این آدرس بیابید: https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=15759&lang=fa
سلام در این تعطیلات مشغول تالیف تاریخ ادبیات شیعی (پیش از صفوی) هستم. دیوانها را که بررسی می کنم با مواردی مواجه می شوم که حقیقتا به وجد می آیم. گفتم شما را هم در این لذت شریک کنم. قطعه ای که می گذارم از شاعر قرن 9 است. شاعری که کاملا گمنام مانده و بعید می دانم کسی از شماها حتی اسمش را شنیده باشد. من که هیچ نمی شناختمش. در سایت گنجور می توانید پیدایش کنید. این قطعه را به نقل از گنجور، بدون هیچ توضیحی می آورم. عالی است:
آن ماحی جلالت و حامی دین حق آن والی ولایت جان شاه اولیا داماد مصطفای معلا علی که هست خاک درش ز روی شرف کعبه علا روح الامین امانت از او کرده اقتباس روح القدس گرفته از او زینت و بها آدم خلافتست و براهیم خلت است چون نوح متقی است هم از قول مصطفی موسی است در مهابت و عیسی است در ورع جمشید در جلالت و احمد در اصطفا بگذار احولی و دو بین کیست جز علی مجموعه جمیع کمالات انبیا گر زانکه نص نفسک نفسی شنیده دانی که اصطفا است همان عین ارتضا بشناس سر آیت دعوت بابتهال آنجا که گفت انفسنا حضرت خدا تا همچو آفتاب شود بر تو منکشف کین مرتضا است نفس محمد در ارتضا او را ولایتی است بتخصیص از خدا کآنرا بیان همی کند ایزد با نما ای آستین دولت تو منشاء مراد وی آستان حرمت تو قبله دعا بر تارک جلال تو تاج لعمرک است بر قد کبریای تو دیباج لافتی گرچه یگانه ای و ترا نیست ثانی ای ثانی تست حضرت عزت به هل اتی نی نی چه حاجت است بتخصیص هر چه حق گفت از برای احمد مرسل که در ثنا آن جمله ثنا بحقیقت ثنای توست جان تو جان اوست بدن گرچه شد دوتا ای اولیا ز خرمن جود تو خوشه چین وی اصفیا ز گنج عطای تو با نوا هم عقل را معلم لطفت شده ادیب هم خلق را مفرح خلقت شده شفا با رأی روشنت چه زند ماه آسمان در پیش آفتاب چه پرتو دهد سها یادی نکرد هیچکس از خواجه خلیل چون فضل تو گشاد سر سفره سخا با این همه نعیم و چنین بخشش عظیم آخر روا بود من بیچاره ناشتا عمری است تا حسین جگر خسته مانده است در دست اهل نفس گرفتار صد بلا در کرب و در بلا صفت ابتلای من شاها همان حدیث حسین است و کربلا امروز دست گیر که از پا فتاده ام آخر نه دست من تو گرفتی در ابتدا روی نیاز بر در فضلت نهاده ام ای خاک آستان تو بهتر ز کیمیا چون در بر آستان توام بر امید باز باری بگو که حلقه بگوش منی درا کوه ارادتم متزلزل نمی شود لو بثت الجبال و لو دکت السما فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء هجدهم 🕋 مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور (نور/40) هر که خدا برایش نوری قرار نداده باشد، هیچ نوری نخواهد داشت. امام صادق(ع) دربارۀ این آیه فرمود: هر که در این دنیا امامی از نسل فاطمه(س) نداشته باشد، در قیامت امامی نخواهد داشت که بتواند با نور او (راهش را بیابد و) حرکت کند. 📌تفسیر قمی، ج2، ص106 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
هدایت شده از فهام
Sequence 03.mp3
15.41M
نسخه صوتی مثنوی زمزم ذات
شعر بسیار ارزشمند و معنوی دکتر ولیئی مناسب امشب
هدایت شده از محمد حسین فرهادی
خداوند بنی‌اسرائیل را برگزیده بود. امّا افسوس! آنان بنی‌اسرائیل بودند. خداوند مائده فرو فرستاد. گفتند: «غذای پروردگارت را نمی‌خواهیم. سیر می‌خواهیم و پیاز و از این قبیل.» تشنه شدند. خداوند دوازده چشمه برایشان جاری کرد و چنان غرق نعمتشان کرد که غبطۀ جهانیان شدند. هرکدام از آنان آبشخور خویش را می‌شناخت. چیزی که صورتْ بستنش در این دنیا محال می‌نمود. بنی‌اسرائیل باز ظلم پیشه کردند. خداوند باز راه توبه را به آنان نمود. گفت: «در این قریه آرام گیرید. هرچه می خواهید، بخورید.» آنان آسوده شدند. تنها ستمکارِگی‌شان بود که آزارشان می‌داد. خداوند آن را نیز چاره کرد. فرمود: «به خشوع از این در درآیید و بگویید: گناهان ما را فرو ریز.» آنان نیامدند. یا آمدند و نگفتند. یا گفتند، ولی به طنز و سخره، واژگانش را دیگرگون کردند. خداوند بر آنان رحمت آورده بود. آنان غضب می‌خریدند. ⚫️⚫️⚫️ خداوند ما را برگزید. امّا افسوس؛ برگزیدگان ما بودیم! مایی که قرار بود بنی اسرائیل نباشیم. خداوند هدایتش را فرو فرستاد. گفتیم: اکتفا به همین راه جمود است و تعصّب. سخن دیگران را نیز باید چشید. دهانمان به عطر کلام خاندان وحی خوشبو بود؛ گفتیم: سیر می‌خواهیم و پیاز! رفتیم. تشنه کام بازگشتیم. خداوند دوازده چشمۀ همیشه جوشنده را بر ما عرضه کرد. آن گونه که راه را باز شناختیم. سیراب شدیم. رفتیم! گناهکار و آشفته حال در تَف بیابان‌های گمراهی ذوب می‌شدیم. خداوند ما را بر بهشتِ آرامش فروآورد. لقمه لقمه خوراکمان داد و جرعه ‌جرعه آبمان نوشاند. گفت: به این سو آیید. کرنش کنید و درآیید تا شما را ببخشایم. گفت: بیایید که عزم آمرزش دارم. گفت: «این علی علیه‌‌السلام است. نزد او آیید.» گفت: «فضایلش را بگویید، زبانتان را پاک می‌کنم. بشنوید، گوشهایتان را می‌شویم. بخوانید، چشمانتان را تطهیر می‌کنم.» و ما نکردیم. یا کردیم و باور نکردیم. یا کردیم ولی ... ⚫️⚫️⚫️ شبهای قدر به هر دری می‌زنیم تا خدا ما را ببخشاید و خلوت‌ترینِ درها در این شبها درِ خداست؛ باب الله! به هر جا سر می‌کشیم جز آنجا که باید! ⚫️⚫️⚫️ شنیدیم که خواندن و نوشتن، شنیدن و گفتن فضایل علی علیه‌السلام عبادت است. شنیدیم که گناهان را فرو می‌ریزد. باور کردیم. نوشتیم. تو چه می‌کنی؟ با ما همسفر خواهی شد؟ خواهی خواند؟ باز خواهی گفت؟ ... فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء نوزدهم 🕋 🟢 قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُك‏ (نمل/ 40) آن كه دانشى از كتاب با خويش داشت گفت: من پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن تخت را برايت مى‌‏آورم‏. 🟢 وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ (رعد/ 43) و كافران مى‏گويند: تو فرستادۀ نيستى؛ بگو: ميان من و شما خداوند و كسى كه دانش كتاب نزد اوست، گواه بس. 🟡 امام صادق(ع) دربارۀ این آیه فرمود: آن که «علم کتاب» نزد اوست، علی بن‌ ابی‌طالب است. «کتاب» همان است که «هیچ خشک و تری نیست مگر آن‌که در کتاب مبین است». 📌 تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 723 (ترجمۀ مضمون حدیث) 🟡 «علم کتاب» توانایی خاصی است که وزیر سلیمان نبی بهره‌ای از آن داشت و توانست تخت ملکۀ سبأ را به چشم‌برهم‌زدنی، از یمن تا بیت‌المقدس ببرد. طبق آیۀ 43 سورۀ رعد، امیرالمؤمنین(ع) دارندۀ کل «علم کتاب» است؛ لذا تمام معجزات و کرامات ایشان و دیگر امامان معصوم(ع) مستند قرآنی دارد. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا تَخْفَى عَلَيْنَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ يَطُوفُونَ بِنَا فِيهَا. پرسیدند که شما می‌دانید شب قدر کدام شب است؟ امام باقر(ع) فرمود: شب قدر بر ما پوشیده نیست؛ در آن شب فرشتگان به دور ما طواف می‌کنند. تفسیر قمی، ج2، ص290 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب