eitaa logo
261 دنبال‌کننده
268 عکس
147 ویدیو
16 فایل
رخ: رویداد خانواده، حاصل تلاش گروه مستقلی از دانشجویان حوزه مطالعات جنسیت و خانواده ایدی ارتباط و پاسخگویی: @Ashnad1402
مشاهده در ایتا
دانلود
1.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«رویداد خانواده» برگزار کرد: تماشا و نقد فیلم "عامه پسند" 📌ناقد: خانم دکتر سمیه خراسانی 📌زمان برگزاری: دوشنبه ۳۰ مهرماه ساعت ۱۴ الی ۱۷ 📌مکان برگزاری: قم،بلوار امین، کوچه ۸، ساختمان جامعة المرتضی، طبقه دوم، سالن اجتماعات https://eitaa.com/familyevent
📽نقد فیلم:رگ خواب 🎞کارگردان و تهیه‌کننده: حمید نعمت الله ✅ درباره مینا نبودن رگ خواب فیلمی درباره زن بودن است؛ از کودکی تا بزرگسالی، از ناپختگی اجباری تا بلوغ تحمیلی. مینا زنی است که داستان زندگی اش در فیلم از طلاق آغاز می‌شود اما در حقیقت داستان او تکرار رویه‌ای است که بخشی از زنان مطلقه آن را تجربه خواهند کرد. زن بودن به معنای خلق قصه و داستان زندگی نیست بلکه به معنای قرار گرفتن در ژانر و روایتی از پیش تعیین شده است که گاه، آگاه بودن از آن‌ها هم نمی‌تواند زن را از تجربه آن منصرف کرده یا ایمن سازد. زن در جریان یک توهم متأخر و نوپدید فکر می‌کند می‌تواند قصه متفاوتی از دیگر هم جنسانش در شرایط مختلف زندگی بسازد غافل از آنکه زن بودن روایت‌های چندانی ندارد و از هر جای زندگی که از آن روایت خارج شود، به نوعی به همان مسیر تجربه شده دیگران باز گردانده می شود. قصه مینا از ساختمان دادگاه خانواده اغاز می شود. در حال مکالمه ذهنی با پدرش، اولین، مهمترین و موثرترین مرد زندگی هر زن، و تعریف قصه طلاق از مردی که تمام علائم حیاتی اش از یک دیوار کمتر بوده و تمام سلول‌هایش بوی اعتیاد می‌داده. دستاورد سال‌های زندگی مینا چند چک است که قرار است زندگی و آینده اش را بسازد. مینایی که نه تحصیلات کاملی دارد( ترم آخر کارشناسی درس را رها کرده) و بنابراین از دایره شغلهای رسمی و مناسب تر خارج می‌شود و مهارتی هم در این سال‌ها کسب نکرده است. قصه زنانی که بعد از ازدواج در همسری و مادری حل می‌شوند و آن را تبدیل به شغلی بی درآمد می کنند... ✍️دکتر سمیه خراسانی 🔸@familyevent
📽نقد فیلم:رگ خواب 🎞کارگردان و تهیه‌کننده: حمید نعمت الله ✅ درباره مینا نبودن؛ جالی خالی پدر کار در رستوران با ورود کامران(اسمی با مسما با معنای ضمنی کسی که کامروا شدنش در اولویت است)به زندگی مینا آغاز می‎شود. کامران تمام چیزی است که مینا در اکنون زندگی اش به آن نیاز دارد؛ احترام، دلگرمی، حمایت و دیده شدن. تمام آن چیزی که یک زن از یک مرد انتظار دارد. تمامی چیزی که اغلب زنان برای داشتن اعتماد به نفس به آن نیاز دارند. مراقبت‎های کامران اولین زنانگی‎ها را در مینا زنده می‎کند؛ بهت شیرین مینا هنگامی که کامران با آرامش و حمایتگرانه به او می‎گوید" شما! آرامش شما از همه چیز مهمتر است" نخستین جوانه‎های دلبستگی یک زن مطلقه، شکست خورده، دور از حمایت پدر، بدون پشتوانه و پناه را، به یک مرد غریبه اما حامی رشد می‎دهد. دوست داشتنی برای پر کردن خلاها و نه یافتن یک همراه. کامران نماد همه مردانی است که می‎توانند در این وضعیت یک زن مطلقه را سرپا نگاه دارند؛ رییس شرکت، صاحبخانه، قصاب محل، معلم فرزند، مدیر مدرسه، راننده تاکسی، شوهر دوست، مرد فامیل و ... . و طلاق بویژه زمانی که کنار بی پولی و آینده مبهم و بدون حامی رخ می‎دهد، زن را در آسیب پذپرترین وضعیت ممکن پذیرای چنین مردانی می‎کند. زن مطلقه که از جانب مردی رانده شده یا او را از خود رانده است نیازمند جایگزین مطمئنی است تا او را فارغ از ابژگی جنسی و وضعیت طمعه گونه اش حمایت کند. مینا پدری دارد که می‎تواند به او بازگردد اما به جهت مخالفت پدرش برای ازدواج، شرمنده یا مغرورتر از آن است که با او مواجه شود. او خانواده می‎خواهد، خانواده‎ای که با مرگ مادر در ذهن او شکل نگرفته و قصد داشته با ازدواج و بچه دار شدن آن را برای خودش خلق کند اما با تصمیم نادرست علیرغم هشدار پدر، بار دیگر بی خانواده شده است. مینا به پدر باز نمی‎گردد اما جای خالیش را با کامران، مردی غیر از پدر که او را زنی مطلقه، نه فرزندِ نیازمند حمایت می‎بیند، پر کرده و وارد رابطه‎ای آسیب زا می‎شود. فقدان رابطه سالم و کارا میان پدر و دختر، دختر را به سمت هر مردی که به او محبتی پدرانه (حمایتگر و مراقبتی) دهد می‎کشاند؛ قصه ای که بسیاری از روابط آسیب زا و خودزنی را برای دختران و زنان بدنبال داشته است. بر خلاف قصه‎های دیگر این بار کارگردان به درستی به نقش و تاثیر ادامه دار و همواره ی پدر بر زندگی دخترش می‎پردازد. ✍️دکتر سمیه خراسانی 🔸@familyevent
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽نقد فیلم:رگ خواب 🎞کارگردان و تهیه‌کننده: حمید نعمت الله ✅ مینا نبودن ؛ مینا و کامران کامران حسیب نماد آن دسته از مردان است که از رابطه با زنان تنها، مجرد یا مطلقه یا همسر از دست داده، استقبال می کند. فیلم اشاره ای به چرایی ورود کامران به زندگی مینا نمی کند شاید به این دلیل که این امر بسیار قابل انتظار است. زنی تنها، خود کم پندار، بی مهارت، مطلقه، نیازمند حمایت اما در سراسر این فیلم نشانی از حمایت بی چشمداشت از جانب کامران دیده نمی شود. این کامران است که مرزها را تعیین می کند؛ مکان زندگی را تعیین می کند؛ نحوه مراوده را تعیین می کند؛ همه آنچه را باعث اسیب احتمالی او می شود را کنترل می کند تا رابطه امنی را داشته باشد. کامران خطیب است؛ زمانی که مینا را به محل کار جدیدش می برد، از او عذرخواهی می کند بابت اینکه چون اویی را به چنین مکانی دعوت کرده است. گوشی که کلمات محبت امیز نشنیده با شنیدن چنان کلماتی شیفته خواهد شد. یک زن مطلقه تنهای بی مهارت، بدون اعتماد به نفس و خود کم پندار از جانب مردی پذیرفته می شود و نتیجه می شود:پدر عزیزم، هیچ تصوری نداری زندگی من ...ایکاش هیچ وقت از این خواب خوش بیدار نشم. چون کامران آمده است که او را خوشحال کند نه ناراحت. ✍️دکتر سمیه خراسانی @familyevent
📽نقد فیلم:رگ خواب 🎞کارگردان و تهیه‌کننده: حمید نعمت الله ✅مینا نبودن؛ مینا شدن در کامران در حالیکه مردان در فرایند جامعه‌پذیری برای رقابت و پیشرفت و برنده بودن آماده می‌شوند، زنان برای تبعیت،همراهی و به عنوان جایزه مرد برنده، جامعه پذیر می‌شوند. آنچه مردان به عنوان مهارت‌های جانبی رقابت و برنده شدن می‌آموزند، آنان را در چشم زنان جذاب می‌کند. برای مینا، کامران مردی در حال پیشرفت است. هر روز گامی به جلو. در مقایسه با مینای بازنده کامران برنده بود و این برنده بودن او را تبدیل به جذاب ترین مردی کرده بود که تا بحال دیده بود. کنار یک برنده بودن احساس برد به مینا می‌دهد. او بدون اینکه قصدی داشته باشد یا انتظارش را داشته باشد در کنار یک مرد برنده قرار گرفته بود که از قضا به او توجه داشت و حمایتش می‌کرد. بنابراین بیش از کامران، مینا برنده بود. اما برای کامران برنده شدن در مسیر پیشرفت با بردن قلب مینا تفاوتی ندارد. برای هر دو تلاش می‌کند و قصد او بردن است و نه هیچ چیز دیگر. بردن برای کامران شنیدن جمله دوستت دارم از زبان میناست؛ که به نوعی اجازه ضمنی دسترسی جسمی را به او می‌دهد. پس از این بردن ،مینا دیگر در چشم کامران اهمیت پیشین را ندارد و به جای توجهات قبلی، او را نادیده می‌گیرد. مینا که پدر، شوهر و حامی آینده اش را در کامران تجسم می‌کند، اکنون دوباره در حال بی پدر شدن، بی شوهر شدن و بی پناه شدن است. کامران اما مسیر دیگری برای برنده شدن دارد. در حالی‌که از مینا سو استفاده می‌کند با رئیس رستوران هم نرد عشق می‌بازد تا با زحمت کمتر صاحب رستوران و ثروت صاحب آن شود. برای او صاحب رستوران هم وسیله‌ای برای جهش در مسیر پیشرفت اقتصادی است و نه چیزی بیشتر. هر دو زن وسیله سرگرمی او هستند و هر دو را برای اهدافش به بازی می‌گیرد. ✍️ دکتر سمیه خراسانی 🔸@familyevent