امروز قصد داریم شما رو با شهیدی آشنا کنیم که با فداکاری خودش مقابل سفارت ایران در لبنان جان ایرانیان داخل سفارت رو نجات داد.👌
با ما همراه باشید...🙏☘
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
🎥 #کلیپ منزل یکی از شهدای لبنانی بودیم که منو یاد شهید حمیدرضا الداغی، یکی از شهدای غیرت انداخت...💔
#روایت_چهلوچهارم
#شهید_طارق_یوسف
💠 قسمت اول روایت
▫️نحوه آشنایی با این خانواده جالب بود. یک روز که برای تهیه ملزومات فرهنگی به فروشگاهی رفته بودیم، با این خانم که همسر شهید طارق یوسف ابوظاهر بود آشنا شدیم.
🔺 نکته جالبتر این بود که این خانم در این سالها به کسی نگفته بود که همسر شهید هست و خیلی اتفاقی در یک گفتگویی به زبانش افتاد و به ما گفت. و گفت که همسرش در حمله انتحاری مقابل سفارت ایران به شهادت رسیده ما هم مشتاق شدیم تا با این خانواده درمورد شهید گفتگو کنیم.
برای ما جالب بود که خیلی اتفاقی با خانواده شهیدی آشنا بشیم که خودش رو فدای ایران و سفارت ایران کرد!🥀😢
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_طارق_یوسف🌷
#شهید_غیرت🥀
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_چهلوچهارم #شهید_طارق_یوسف 💠 قسمت اول روایت ▫️نحوه آشنایی با این خانواده جالب بود. یک روز
#روایت_چهلوپنجم
#شهید_طارق_یوسف
💠 قسمت دوم روایت
🔹 همسر شهید درمورد شهید بهمون گفت که ایشان قلبا متدین بود، شاید از نظر ظاهری وقتی کسی ایشون رو میدید متوجه تدین ایشان نمیشد ولی خیلی اهل مراعات بود. دنبال حل مشکلات مردم بود و نسبت به ظلم، سکوت نمیکرد. نسبت به روابط محرم و نامحرمی حساس بود.
🔺 اگر میدید دو نفر به هم علاقه دارن ولی بر روابطشون مراقبت ندارن، تذکر جدی میداد. یبار هم وقتی یکی از اقوام رو دید که با پسری در ارتباط بود، به پسر تذکر جدی میده، طوری که آقا پسر به خواستگاری اومد و با اون دختر ازدواج کرد😊. اهل مزاح و شوخی بود اما مراقب بود که آبروی کسی ریخته نشه.
📿 ذکر دائمیش یا الله و یا کریم بود. وقتی ترسی براش عارض میشد این آیه رو میخوند: اَلا اِنَّ اَولياءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَ لا هُم يَحزَنون* اَلذينَ آمنوا وَ كانوا يَتَّقونَ* لَهُمُ الْبُشرىٰ في الْحَياةِ الدُّنيا لا تَبديلَ لِكلماتِ اللهِ ذلك هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمِ.
❤️🩹 علی رفیق صمیمی طارق بود. سال ۲۰۱۳ طارق راننده و علی محافظ شخصی امنیتی بودند. یک روز که جلوی سفارت تو ماشین نشسته بودند، به فردی مشکوک میشن که قصد ورود به سفارت و خرابکاری داشته. میرن جلو و باهاش درگیر میشن. چون اگر وارد سفارت میشدن، خیلی آسیب به افراد وارد میشد.
🔻 علی با اصابت ترکش، سرش از تنش جدا شد. و کل بدن طارق بجز بخشی از گردی صورت [چشمان و لب و بینی] و دست راستش که روش جمله «لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار» تتو شده بود، میسوزه.
▪️ همسر شهید میگه با پسر بزرگم رفتم کنار پیکر شهید دیدم لبخند روی لبشه، پسرم صداش زد دیدم که از چشمش اشک اومد!🥺
🔻 طارق در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسید و زمان شهادت طارق، کرار ۹ ساله و برادر کوچکترش ۳ ساله بودن و دخترم هم سه ماهش بود. بعد از شهادت شهید، من درسم رو در رشته ادبیات و رسانه تکمیل کردم.
🔸 فرزندان شهید هم راه شهید رو در حل مشکلات مردم ادامه داده و یک گروه جهادی به نام قاسمیون راه اندازی کرده و از مردم پول جمع آوری میکنند و به فقراء کمک میکنند، مقلد رهبری هستند و کتب رهبری رو مطالعه میکنند!
▫️ هادی پسر شهید میگه یقین دارم اگر پدرم زنده بشه و خبر داشته باشه که بره جلوی سفارت و حرکت قبلی رو تکرار کنه شهید میشه بازم همین حرکت رو انجام میده.
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_طارق_یوسف🌷
#شهید_غیرت🥀
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_چهلوپنجم #شهید_طارق_یوسف 💠 قسمت دوم روایت 🔹 همسر شهید درمورد شهید بهمون گفت که ایشان قلبا
📸 تصویر دست شهید بعد از شهادت که سالم مونده...😔🥀
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_طارق_یوسف🌷
#شهید_غیرت🥀
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
🎥 #کلیپ از مادر شهید امیر برجی سوال کردیم که برای شهادت پسرت دعا میکردی🤔⁉️ ایشون گفتند: نه! چون من
#روایت_چهلوششم
#شهید_امیر_برجی
💠 قسمت اول روایت
🌷 مادر شهید، از منزلش به دارالشهداء تعبیر کرد چون ۹ تا شهید تقدیم مقاومت کرده. ایشون گفت همسرم سال ۲۰۰۸ در جنگ دفاع از سلاح مقاومت در منطقه جبل به شهادت رسید. ایشان یکی از مؤسسین حزب الله بود.
🍃 مادر شهید خیلی مقاوم و استوار بود گفتم امیر این روحیه رو از شما درس گرفته، گفت نه از باباش به ارث برده منم از باباش یاد گرفتم، پسرم امیر هم مثل پدرش شجاع بود. بر نماز خیلی مراقبت میکرد. التزام به خوندن نماز شب داشت. بین من و همه فرزندانم صداقت موج میزنه. امیر کوچکترین فرزندم بود. خیلی خوش مشرب و دوست داشتنی بود.
▪️ اربعین موکب میزد و در مراسم اهل بیت علیهم السلام همیشه فعال بود. ۲۵ سالش شده بود ولی میگفت من ازدواج نمیکنم تا از مادرم مراقبت کنم. ۱۵ ساله بود که برای جنگ سوریه اعزام شد. در یارون که منطقه مسیحی نشین هست، پسرم به شهادت رسید.
▫️ روز شهادت سید حسن نصرالله در اون منطقه بود و برای رسیدن به پیکر مطهر سید کمک میکرده. در ۲۵ سالگی به شهادت رسید. در آخرین سفری که اربعین رفته بود، فیلم گرفته بود و در فیلم میگه بعد از شهادت هم من رو یاد کنید یا وقتی میخواست به جنوب بره، میگفت برگشتی در کار نیست.
از مادر شهید پرسیدم که آیا برای شهادت فرزندت دعا میکردی⁉️ گفت من بچه م رو برای شهادت تربیت کرده بودم، چه نیازی به دعا برای شهادت بود‼️
خواهر شهید گفت بعد از شهادت برادرم به اتاقش رفتم و دیدم عکس شهید حججی و بقیه عکس های شهدا رو دیدم که پایینش طلب شهادت ازشون کرده بود.🥺💔
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_امیربرجی🌹
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_چهلوششم #شهید_امیر_برجی 💠 قسمت اول روایت 🌷 مادر شهید، از منزلش به دارالشهداء تعبیر کرد چو
#روایت_چهلوششم
#شهید_امیر_برجی
💠 قسمت دوم روایت
🔺 برادر شهید گفت امیر از قوات رضوان بودن (نیروهای رضوان همان یگان حاج عماد هستند که جهت انجام عملیات های خاص و با نیروهای ویژه که از جهات مختلف از دیگر نیروها متمایز هستند، تشکیل شده).
▫️ سه روز در یارون و مارون الرأس درگیری شدید بود که موجب شد نیروهای رضوان را وارد خط کنند. لذا از امیر هم خواستند که ملحق بشه.
▪️از شروع جنگ هیچ ارتباطی بین ما و امیر نبود. وقتی به منطقه برای خبر گرفتن رفتم، فهمیدم به نیروها با هواپیما به سمتشون شلیک شده و فقط یک نفر فقط از رضوان در یارون زنده مونده.
وقتی فردی که زنده مونده بود رو پیدا کردم، متوجه شدم گردنبندی از شهدا همراهش هست که برای برادرم بود. بعد که آدرس و نشانی رو ازش پرسیدیم برای پیدا کردن پیکرهای مطهر رفتیم و با این اتفاق الهی فقط پیکر امیر پیدا شد.🥺
☑️ تصریح اشان به منطقه مسیحی نشین به این خاطر هست که ما از مسیحیت هم دفاع میکنیم و صرفا از شیعیان دفاع نمیکنیم.
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_امیربرجی🌹
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
#روایت_چهلوهفتم
#جانباز_خردسال
💠 قسمت دوم روایت
▫️ به دیدن فاطمه دختر سه چهار ساله؛ جانباز حادثه پبجر رفته بودیم و با پدرش درمورد چگونگی اتفاق صحبت کردیم. ایشان برامون گفت که به خاطر فاطمه پیجر رو بالای کمد گذاشته بودم که بهش دست نزنه.
▪️ روز حادثه فاطمه کنار کمد نشسته بود و داشت با اسباب بازی هاش بازی میکرد.
وقتی پیام اومد بلند شدم برم پیجر رو چک کنم که پیجر منفجر شد😨. پا و شکم و سرش خونی شد و آتش گرفت🔥 تلاش کردم با دست آتش رو خاموش کنم.
🔹 فاطمه رو با موتور به بیمارستان بردم. وقتی همه فاطمه رو میدیدن به خاطر اتفاقی که براش افتاده بود میترسیدن.
🔺 وقتی بیمارستان رسیدیم، به خاطر خون زیادی که ازش رفته بود، سه واحد خون بهش تزریق کردن تا زنده بمونه. بعد از انفجار چشماش بسته شد. تا ۴ روز تو بیمارستان چشماش باز نشد و نمیدید.
🔘 تا اینکه روز چهارم از خواب بیدار شد و گفت حضرت زهرا سلام الله علیها رو در خواب دیدم و گفت میتونی ببینی. و از اون موقع بحمدالله بیناییش برگشت. آثار حادثه روی در و دیوار رو اصلاح کردم تا هر روز جلوی چشممون نباشه که ناراحت بشیم.
🟡 الان افتخار میکنم که داخل خونه مون جانباز خردسال داریم. پشیمون نیستیم و همه زندگی خودمون رو خرج این راه میکنیم.
ما به رهبری حضرت آیت الله خامنه ای افتخار میکنیم و خون ما فدای این خط و رهبری است.🌷
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#قرارگاه_نصرالله
#جانباز_خردسال🥀🥺
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_سیوهشتم #شهید_ابراهیم_جزی #حاج_نبیل 💠 قسمت چهارم روایت 🔺 نوه خواهری حاج نبیل هم یکی از ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
💫 جشن تکلیف دختر حاج نبیل
🟢 دختر آخر حاج نبیل به سن تکلیف رسیده، حاج نبیل شهیدی که خانواده اش اینقدر باعظمت و صبور و مقاوم بودند که بنده احساس حقارت کردم در مقابلشون، همسر حاج نبیل، فرزندانش، نوهها و همه ممتاز و متفاوت بودند.
▫️حاج نبیل با بچه ها خیلی رفیق بود و یکی از رموز موفقیت حاجی در تربیت فرزندان همین نکته بوده!
🔸 جشن تکلیف دختر عزیزم رو تبریک میگم و ان شاءالله مثل بقیه خانواده حاج نبیل عزیز موفق و در پناه خدا باشه!
تکلیفت مبارک مریم خانم🌹
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_ابراهیم_جزی🌹
#حاج_نبیل🌷
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
#روایت_چهلوهشتم
#شهیدان_حمزه_حمود
💠 قسمت اول روایت
🌷 شهید علی حمزه حمود و حسن حمزه حمود برادران دوقلوی ۳۷ ساله به همراه برادرزاده ۱۹ ساله شون شهید حمزه احمد حمود
🔘 مادر دو برادر شهید در مورد فرزندانشون و نوه شون گفتن که اهل مجالس اهلبیت عصمت علیهمالسلام بودن. خیلی نسبت به من مهربان بودن. وقتی سه خونه که خراب شد با هم به شهادت رسیدن.
🔺 افتخار میکنم که این شهادت نصیب فرزندان من شده و امیدوارم که حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها ما رو شفاعت کنند.
🔸 همسر حسن در مورد ویژگی های حسن گفت که حسن مواظبت خاصی بر نماز شب و نماز صبح داشت.
🔻 اهل خدمت به فقرا بود و فقرا رو دوست داشت و اگر کسی که اعلام نیاز میکرد کمک میکرد. در خانه کم نمیگذاشت. همسرم خیلی دوست داشتنی بود و خانواده دوست بود.
🔹 خیلی خلاق بود. خیلی دوستش داشتم. وقتی ایران برای زیارت میومدم، ازم میخواست که برای شهادتش دعا کنم ولی من دلم نمیومد و دعا نمیکردم.
▪️ دختر حسن در مورد پدرش اینطور گفت که پدر همیشه توصیه میکرد که در مکتب حضرت زهرا سلام الله بزرگ بشید، نماز رو سر وقت بخونید و حجاب رو رعایت کنید.
☑️ میگفت از الان اینها رو یاد بگیرید، خیلی به درس و مطالعه تاکید میکرد. به ما یاد میداد که آداب دینی رو رعایت کنید.
▫️وصیت کرد که حتما باید کشافه بری. همیشه احساس میکنم با ماست حتی در خواب هایم هم با من هست.
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#قرارگاه_نصرالله
#شهیدان_حمزة_حمود🌹
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
فانوس قرن
#روایت_چهلوهشتم
#شهیدان_حمزه_حمود
💠 قسمت دوم روایت
🟡 همسر علی همسر شهیدش رو با این ویژگی ها توصیف کرد: خیلی خانواده دوست بود و من رو دوست داشت. در خانه خیلی شاد و مسرور بود. خواهرانش رو خیلی دوست داشت و با برادرانش هماهنگ بود.
🟢 علی خیلی طاهر و مؤمن و مهذب بود. آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام به دلش موند ( با اشک میگه) حتی قصد داشتیم امسال اربعین کربلا مشرف بشیم ولی حزب الله به خاطر جنگ، سفر رو ممنوع کرده بود و باز هم نشد🥺.
🔘 خیلی در نمازهای یومیه و نوافل دعای شهادت میکرد که خداروشکر قسمتش شد و با شیخ حسن غریب که فرمانده و مداح بود شهید شدن.🥺🥀
🌷 به زهرا ۱۰ ساله دختر علی گفتیم از بابا بگو که گریه اش گرفت و نتونیت صحبت کنه. اطرافیان آرومش کردن تا اینکه تونست چند جمله ای از پدر بگه: خیلی ما رو دوست داشت، توصیه میکرد که حجاب و نماز رو رعایت کنیم.
🌹 به مادر احترام بگذاریم و در هر کاری از ایشون اجازه بگیریم. دختر دوم شهید علی هم گفت که خواب بابا رو دیدم. بابا بهم گفت که من تو رو ترک نکردم و همیشه باهات هستم.
🌱 خواهر شهید درمورد ایشون گفت خیلی آرام و مهربان و مردم دوست بود. به من مطالب دینی و حدیث یاد میداد. مؤمن و طاهر بود. هر دو برادرام من رو حمایت میکردن. خداروشکر که عاقبتشون ختم به شهادت شد.🥀💔
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#قرارگاه_نصرالله
#شهیدان_حمزة_حمود🌷
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
22.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ
زیارت شهید غیرت، شهید حمیدرضا الداغی در شهر سبزوار به نیابت از شهید غیرت لبنانی، شهید طارق یوسف...🥺🌷
📍لوکیشن مزار شهید الداغی:
🌐 https://nshn.ir/sb17v2edLERP
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_طارق_یوسف🌷
#شهید_حمیدرضا_الداغی🌹
#شهید_غیرت🥀
#قرارگاه_نصرالله
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89
#روایت_چهلونهم
#شهید_نمر_یاسین
💠 قسمت اول روایت
🔺 شهید مهندس نمر یاسین اهل جنوب لبنان از روستای مجدالسلم
▫️ همسر شهید درمورد نمر یاسین اینطوری گفت که هرکسی او را میشناخت به خاطر اخلاق خوبش خیلی دوستش داشت، خیلی با نشاط بود و همیشه بر لبش لبخند بود.
🔸 خیلی با محبت بود و به من تو کارهای خونه کمک میکرد. البته به مادرش هم خیلی کمک میکرد. جمع های خانوادگی رو دوست داشت و روزهایی رو برای دورهمی اختصاص می داد.
🟢 همیشه حواسش به تولد ائمه علیهم السلام بود و روز ولادت رو جشن میگرفت. نمر یاسین علاوه بر همسر مهربان، پدر خیلی مهربونی هم بود. فرزندش خیلی بهش وابسته بود.
🔹 او هم سعی میکرد پسرش رو با خودش به مجالس و مساجد ببره و مناسک دینی رو بهش یاد بده. اهل روزه مستحبی خصوصا روزه ماه های رجب و شعبان بود و میگفت: این روزه ها باعث آمرزش گناهان میشه.
🔘 در روستای ما سالهاست توسط یک تیم دویست نفره در ایام عاشوراء تعزیه اجرا میشه. نمریاسین هر سال در ایام عاشورا در این تعزیه به عزاداران خدمت میکرد و مکان رو آماده میکرد و در تعزیه شرکت میکرد.
🔻 با اشتیاق و بدون خستگی سینه زنی میکرد و میگفت این روز از محدود روزهایی است که گناهان ما بخشیده می شود و شفاعت امام حسین (علیه السلام) را به دست میاریم.
امسال به دلیل شرایط منطقه، این تعزیه اجرا نشد. نمر یاسین خیلی افسوس میخورد. یک روز مخفیانه به محل تعزیه رفت و اشک ریخت و....🥺
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#قرارگاه_نصرالله
#شهید_نمر_یاسین🌹
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89