هدایت شده از المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
🔅 فضیلت #زیارت #حضرت_معصومه سلامالله علیها 🔅
📎 علامه میرزا محمد تنکابنی (متوفای ۱۳۰۲ هق) در «رِسالَةٌ فاطِمِیَّة» روایتی را از امام رضا علیهالسلام نقل میکند که حضرت فرمودند:
📎 مَن زارَ فاطِمَةَ بِقُم فَکَأنّما زارَ الحُسَینَ بِکَربَلا
📎 اگر کسی فاطمه (معصومه) علیهاالسلام را در «قم» زیارت کند، مانند این است که امام حسین علیهالسلام را در «کربلا» زیارت کرده است.
📔 رِسالَةٌ فاطِمِیَّه (نسخهخطی)، تنکابنی، صفحه ۴
🏷 #المصیبة_الراتبة
🆔 @mosibatoratebah
May 11
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
♨️ نقد مکاتب
• ملک الشعرا در نقد منظومی خطاب به صادق سرمد، سبک هندی را چنین وصف میکند:
سبک هندی گرچه سبکی تازه بود
لیک او را ضعف بیاندازه بود
سست و بیشیرازه بود
فکرها سست و تخیّلها عجیب
شعر پرمضمون ولی نادلفریب
وز فصاحت بینصیب!
• دکتر محمدحسین محمدی در کتاب «بیگانه مثل معنا» صفحه ۲۵ ذیل شعر مینویسد:
در سبک هندی، وسواس خاص در استفاده از الفاظ ادبی_آنگونه که در سبک عراقی هست_ بهچشم نمیخورد لکن نباید محکوم به عدم فصاحت شود؛ چراکه در این صورت با ملاکهای یک سبک (مثلا سبک عراقی) سبک دیگری (مثلا هندی) را تحلیل کردهایم و این امر با ملاکهای سبکشناسانه تناسبی ندارد.
تسرّی حرف دکتر یعنی با امتیازات و خصیصههای مثلا پست مدرن نیز نمیشود برای شعر ولایی نسخه پیچید یا شاعران سایر مکاتب را محکوم به نابرخورداری از زبان کرد!
📌 #مدرس_هشت
کانال تخصصی ادبیات در ایتا
@madras8
هدایت شده از استاد محمدحسین فرجنژاد
📌اسامی پذیرفتهشدگان در قالبهای دومین همایش بینالمللی دشمنشناسی
📋کنشگری در فضای مجازی:
🖇امیرحسین مولایی، عرفان سعیدی و جواد انبارداران
📋داستان کوتاه:
🖇سودابه احمدی، شیما شهیدزاده، زهرا جعفری نعیمی، سمیه شاکریان، سهیلا سپهری، طیبه شجاعی، مریم زارعی، افشین سلطانی، محمدجواد راشدی و فاطمه دولتی
📋کلیپ و فیلم کوتاه:
🖇مهدیه رجائی، محدثه مهریزی، عبدالرضا واسعی، علیرضا زیرک، فاطمه سادات نورین، امیرحسین اردلان، محمدحسین صداقتی، یاسین کشور اختیاریان، محمدمهدی خاکدامن، ریحانه بصارتی، زینب نامخواه و هادی میرزایی
📋طراحی گرافیک:
🖇عباس گودرزی، محمدجواد پردخته، محمدهادی شعبانی، محمد خاتمی، محمد عابدینی و احسان مظفری
📋شعر:
🖇 سیدمجید موسوی، زینب چاوله، زهرا علیدوستی، علی سلیمیان، حسن خسروی وقار، ابوالفضل صبور، محمد میر، پروین جاویدنیا، پریسا یزدانی، مهدی جهاندار، زهرا عزتینیا، حسن عبدی، محمود جهاندیده، محمدمبین مولایی، محمدرضا عبدالملکی، محمد خادم، محسن کاویانی و محمدمهدی مصری
#دومین_همایش_دشمن_شناسی
#سالگرد_ارتحال_استاد_فرج_نژاد
📲کانال مؤسسه فرهنگی رسانهای استاد محمدحسین فرجنژاد:
📝 @FarajNezhad110
هدایت شده از جوادهاشمی"تربت"
#مطروحه
جلسهی ۵۹ از سلسله جلسات #التجا دوست شاعرم #محمدحسین_دلروز بیتی را خواند که ادامه نداده بود.
با اجازهاش برای دوستان جلسهی ادبی_مهدوی #الغوث در قم به #اقتراح گذاشتیم.
اکنون سه بیت شده است و آن را عمومی اطّلاعرسانی میکنیم.
بسم الله
از انتظار، دو چشم سپید دارم من
اگر چه رفته، میآید، امید دارم من
#محمدحسین_دلروز
هنوز بر سر ایمان خویش میلرزم
چقدر بیتو شباهت به بید دارم من
#مجتبی_خرسندی
بیا که منتظرانت یکی یکی رفتند
به سینه داغ هزاران شهید دارم من
#سید_جواد_محمدی
.
.
(وامی از حافظ:
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابرویی است کافِرکیش)
#التجا
#الغوث
#مطروحه_مهدوی
#انجمن_ادبی
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
﷽
کس نمیداند در این بحر عمیق
«سنگریزه» قُربدارد یا «عقیق»؟
#عطار_نیشابوری
#تکبیت
کانال #فراخوان_شعر در ایتا؛
@Farakhanesher
﷽
✔️روایت دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
از آشناییاش با دیوان #فرخی_یزدی
✍ شفیعی کدکنی اهل مصاحبه نیست و این موضوع، ارزش مصاحبههایش را بیشتر میکند. این مطلب بخشی از مصاحبهایست که بعدا به پیشنهاد استاد، جای مقدمهی کتاب گزینه اشعار وی نشسته است.میگوید؛
✍از شعر معاصرین، اولین شاعری که تمام دیوانش را خواندم و خیلی خوشم آمد و تا حدی هم روی روحیهام اثر گذاشت، فرخی یزدی بود. و آن قضیه از این قرار است که من، میدانید که، مدرسه نرفتهام. من مدرسه و دبستان و دبیرستان و اینها نرفتهم، من یک مرتبه رفتم دانشکده ادبیات. و بهاصطلاح… ولی دبستان و دبیرستان نرفتم و طبعاً این آموزش دورهی متوسطه را بعدها به فکرم افتاد که بروم و داوطلب امتحان بدهم و دیپلم گرفتم و رفتم دانشگاه. طبعاً کتابهای درسی دبستانی و دبیرستانی هم در اختیار من نبود. درس من در مدرسه طلبگی بود و بیشتر هم در مراحل اولیه در خانهمان پیش پدرم. یادم است یک همبازیای داشتم که به دبیرستان میرفت، کلاس اول دبیرستان بود، یک بار کتابش، گمان میکنم، خانهی ما جا ماند. کتاب اول فارسی. و در این کتاب اول فارسی مقداری شعر بود، از قدما شعرهایی بود خیلی لطیف و اینها، یک ترکیببندی از فرخی سیستانی را یکی دو تکهاش در وصف بهار را نوشته بودند و یادم است که «ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید.» نمیدانم چی بود در این شعر، در آن عالم بچگی و اینها، وزن این بود، ریتمش بود؟ شاید این شادی و پاکی در فضای طبیعت و… . به هر حال فرخی خیلی جوان و دلپذیر است شعرش، مرا تحت تأثیر قرار داد. دیدم که زیرش نوشته: «فرخی سیستانی» به فکر افتادم که بروم و این فرخی سیستانی را کشفش کنم و دیوانش را پیدا بکنم و بخرم. توی خانهمان مثلاً شاهنامه داشتیم، مثنوی، سعدی و حافظ و این مشاهیر، اما دیوان فرخی نبود توی این کتابهای ما. من هم خیلی شیفتهوار به این ترکیببند وصف بهارش خیلی برخورد عاشقانهای کردم، یک مختصر پولی به هرحال داشتم یا تهیه کردم، عیدیای یا به هر حال یادم نیست چی بود، به هرحال یک مختصر پولی جمع کردم و راه افتادم توی کتابفروشیهای مشهد، از این کتابفروشی به آن کتابفروشی، که «آقا شما کتاب فرخی سیستانی دارید؟» این یکی گفت نه و آن یکی گفت نه و همین جور رفتم رفتم رفتم تا خیابانی که کتابفروشی باستان توش هست. به هر حال، رفتم به «کتابفروشی باستان» و گفتم که «آقا کتاب فرخی سیستانی دارید؟» گمان میکنم سال ۳۱ بود، ۳۱، ۳۲. شاگرد کتابفروش که حالا میفهمم یک جوان مثلاً بهاصطلاح، انقلابی و چپ و رادیکال بود، دید یک بچهی مثلاً ده دوازده سالهای آمده، دیوان فرخی سیستانی را میخواهد. گفت «آقاجان! فرخی سیستانی یک شاعری بوده همهش در مدح پادشاهها و آدمهای قلدر و اینها شعر گفته، تو شعر او را میخواهی چه کار کنی؟» گفتم که میخواهم بخوانم. گفت «دیوانش هم مدح سلاطین است، هم قیمتش گران است، من یک فرخی دیگری به تو میدهم، که هم برای مردم شعر گفته و برای آزادی و برای مبارزه برای حقوق مردم و اینها گفته و هم قیمتش سه تومان است.» یادم است، سه تومن بود قیمتش، آن فرخی مثلاً بیست تومن بود، بیست و پنج تومن بود، گران بود.
و ما هم سه تومن از این پول که کلش حالا ده تومان بود، دوازه تومان بود، دادیم و یک دیوان فرخی یزدی به جای سیستانی به ما داد و من همین طور که این پول را دادم و این کتاب را با شوق باز کردم، این مقدمهی حسین مکی، که خب آن زمان مکی هم به هرحال اسمی داشت و به هر حال یک حرمتی شاید در ذهن بچگانه ما داشت، این مقدمه را شروع کردم همین طور توی راه به خواندن. خواندم و رفتم، تا خانه که رسیدم هم مقدمه را خوانده بودم و هم مقدار زیادی از شعرهاش را.
کتاب را با شوق باز کردم، این مقدمه حسین مکی، که خب آن زمان مکی هم به هرحال اسمی داشت و به هر حال یک حرمتی شاید در ذهن بچگانه ما داشت، این مقدمه را شروع کردم همین طور توی راه به خواندن. خواندم و رفتم، تا خانه که رسیدم هم مقدمه را خوانده بودم و هم مقدار زیادی از شعرهاش را.
آن مقدمه خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد، آن قضیه با آمپول هواکشتنش و بعد، نمیدانم، شعرهایی که علیه ضیغمالدولهی شیرازی گفته بود و آن شعرش برای آزادی که لبش را دوخته بودند و… یک حالت اسطورهای در ذهن بچهی آن زمان ایجاد میکرد که خیلی برای من، الان هم که خیلی گذشته، عزیز است. یک شاعر قدرتمند است در نرم خودش، در غزل سیاسی یک سرآغاز است. این کتاب را بردم و خواندم و خیلی خوشحال شدم از اینکه با این شاعر آشنا شدهام. یادم میآید آن مخمسی که برای قضیهی دکتر مصدق و اینها کمی بعد از آن ماجرا گفته بودم تحت تأثیر لحن و اسلوب و شیوهی فرخی یزدی بود و فکر میکنم آن مخمس مال سال 33 باید باشد یا اواخر 32 و اینها.
🔹منبع:
کتاب گزینه اشعار شفیعی کدکنی
انتشارات مروارید.
🔻کانال #فراخوان_شعر در ایتا؛
@Farakhanesher
هدایت شده از الی الحبیب
#هنر_و_ادبیات
🔰مباحثی درباره زبان حال (بخش اول)
🔹گونههای شعر رثایی
قرائت عاطفی و بیان مراثی اهلبیت یکی از پربسامدترین نمونههای شعری در ادب پارسی است. کمتر دیوان شاعر ولاییسرا را میتوان یافت که در آن نمونه مرثیهای ارائه نشده باشد. حتی برخی شاعران که بهسختی میتوان آنان را ولاییسرا و حتی آیینیسرا نامید، تجربیات مرثیهسراییشان درباره اهلبیت را در میان آثارشان گنجانده و به رخ مخاطبان کشیدهاند.
سه شیوه در بیان مراثی اهلبیت میان شاعران مرسوم است:
۱. روایتگری
۲. وصف حال
۳. زبان حال
در این بخش و به اقتضای سخن، بهاختصار به تبیین هر یک میپردازیم:
1️⃣ روایتگری (شرح حال)
روایتگری و شرح حال، نوعی تاریخ منظوم یا مقتل منظوم است که کاملاً با تاریخ مطابق است و شاعر در آن صرفاَ نقش «راوی» دارد و ناقل سخن دیگران است. در این شیوه، شاعر در بیان نکات، دخل و تصرفی ندارد و احساسات خود را در آن وارد نمیکند.
در این نوع شعری، نقل قول واقعی «زبان قال» به کار گرفته میشود. (ص۲۰۱)
سنایی در حدیقة الحقیقه (ق۶)، فدایی مازندرانی (ق۱۳) و بسیاری دیگر از شاعران از این شیوه بهره بردهاند. نمونهای از سرودههای استاد غلامرضا سازگار را که با این شیوه سروده شده است، مرور میکنیم:
شنیدم علی آن ولیّ خدا
-که جان جهان باد او را فدا-
نظر کرد در خانۀ خویشتن
به اشک حسین و به رنگ حسن،
دل حضرتش گشت بحر ملال
بپرسید از فاطمه شرح حال
بگفتا: سه روز است یامرتضی
که اینان نخوردند قوت و غذا
ولیّ خدا از سرا شد برون
دل عرشیاش بود دریای خون
غم دل به معبود خود عرض کرد
یکی دِرهم از دوستی قرض کرد
ببین لطف و آقایی و داد را
به ره دید افسرده مقداد را
بگفتش: چرا هستی افسردهحال؟
چرا سخت غرقی به بحر ملال؟
بگفتا: بوَد چار روز تمام
که ماندند اطفال من بیطعام
علی گفت این غصّۀ سینهسوز،
تو را چار روز است و ما را سه روز
به این دِرهم ای یار نیکوسِیَر
تو هستی در این دم سزاوارتر...
(نخل میثم، ج۴، ص۱۷۹)
2️⃣ وصف حال
نوعی بیان حسّی است با هدف ترسیم حالات شاعر یا شخص دیگر. در این نوع بیان، شاعر افکار، عواطف، برداشتها و تأثّرات روحی خود را باز میگوید. زبان حال در این نوع شعر راه ندارد، زیرا شاعر از حقایق سخن میگوید یا حالات خود را وصف میکند یا به بیان واقعیات موجود میپردازد. (ص۲۱۸)
دارد دل و دین میبرد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی
تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
با دست خودش داده اناری به یتیمی
حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی!
در خانۀ زهرا همه معراج نشینند
آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
میسوخت حریم دل مولا، چه حریمی!
آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی
حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
پرپر شود آن لالۀ زخمی به نسیمی
سیدحمیدرضا برقعی
(قبله مایل به تو، ص۳۴)
3️⃣ زبان حال
در این شیوه شعری، شاعر به نمایندگی از شخص دیگری سخن میگوید و زبان گویای او میشود. زبان حال، بیتردید نوعی بیان دروغین است که در عین غیرواقعی بودن، مخالف رضای حق و قوانین شرع نیست، چرا که در حکم دروغی شاعرانه و ادبی است. (ص۲۲۸)
به بیان دیگر، زبان حال بیانی فرضی، مجازی و غیرحقیقی، درباره امری است که زمینه بروز آن، عقلاً امکان دارد هرچندممکن است رخ نداده باشد. (ص۱۳۲)
این شکل سرایش از دو شکل پیشین به مراتب عاطفیتر، شاعرانهتر و تاثیرگذارتر است.
(ادامه دارد...)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اشاره: در نگارش این بحث، بهرههای فراوانی از نظرات استاد ارجمند آقای مرتضی سلیمانی بردهام و بسیاری از مطالب را عیناً از کتاب ایشان نقل کردهام. مطالعه کتاب ارزشمند ایشان (زبان حال و کارکرد آن در ادبیات عاشورایی) ابواب جدیدی در باره «زبان حال» در ذهن من گشود؛ مطالعه کتاب ایشان- که اتقان علمی آن اثبات شده است و در شمار معدود آثار علمی در حوزه ادب و هنر ولایی است- به مخاطبان ارجمند توصیه میشود. جهت رعایت اصل امانتداری، در جایجای این بحث با ذکر شماره صفحه، به این کتاب استناد شده است.
📗 #آینه_بیغبار (دفتر دوم)
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا یک علی داشت
که الحمدلله امام ما شد....
ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام و روز مرد بر همه ی شیعیان جهان علی الخصوص پدران مبارک
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
جانم فدای تو #یاعلی