eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
347 دنبال‌کننده
362 عکس
35 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
👆چه همّت والایی، پشت یک جلسه باید باشد تا به پنجاه سالگی برسد! دیشب (دوشنبه‌ ۱۶ مهر ۱۴۰۳)، جشن پنجاهمین سال انجمن ادبی نغمه‌سرایان مذهبی بود. انجمنی که با نام محمّدعلی مردانی گره خورده است. ذاکران و شاعران در آن حضور پیدا می‌کردند و بعضا" نقد شعر هم انجام می‌گرفت. چه شاعرانی که در این سال‌ها آمدند و رفتند و برخی‌شان هنوز صاحب مجموعه‌ای نیستند. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
👆روح استاد شاد! او را صرّاف‌الشّعرا لقب داده بودند. با ایشان در همین انجمن آشنا شدم. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
👆عکس دیگری از حضور شاعران در جلسه‌ی دیشب http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
👆دیگر عکسی از حضور شاعران در جلسه‌ی دیشب http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
📚✒📚✒📚✒ پنجاه و هشتمین محفل ادبی_مهدوی #التجا چهارشنبه‌ ۱۱ مهر ۱۴۰۳ شمسی ساعت ۱۷ تا ۱۹ دفتر انتشار
💜عددِ ابجدِ "مهدی" (عجّل‌الله‌فرجه) که لقب مشهور و مبارک صاحب و مولای ماست، ۵۹ است و جلسه‌ی ادبی_مهدوی التجا امروز به ایستگاه "پنجاه و نهم" رسیده است. محفل ادبی_مهدوی چهارشنبه‌ ۱۸ مهر ۱۴۰۳ شمسی ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰ دفتر انتشارات محمل 💠به ساعت جلسه، دقّت بفرمایید💠 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
🍀 دوستان التجا در قاب محمل👆 #التجا #انجمن_ادبی #جواد_هاشمی_تربت http://www.instagram.com/javadha
. از انتظار، دو چشم سپید دارم من اگر چه رفته، می‌آید، امید دارم من از ابیاتی که دیشب در جلسه‌ی ادبی_مهدوی التجا  خوانده شد. 👆 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
عکس پشت جلد یکی از کتاب‌هایش👆 این کتاب، همین هفته به دفتر محمل رسید. گلزار بی خزان و بهارِ من است شعر من یارِ شعرِ نغزم و یارِ من است شعر.... آیا شاعر معاصری متخلّص به «تنها» می‌شناسید؟ عضو فعال «انجمن ادبی ایران» از شاگردان محمّدعلی ناصح http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
۲۰مهر= روز حافظ 💎امروز زنده‌ام به ولای تو یا علی!💎 📜مصراع فوق از غزلی نسبتا" مشهور است که به منسوب است؛ از این رو در اغلب دیوان‌های چاپی حافظ نیست. تصحیح فصلی را به غزلیّات منسوب به خواجه اختصاص داده. پیشنهاد دارم دیوان حافظ به این تصحیح را پیدا کنید و بخرید. 📝نکته‌ی قابل توجّه این است که ابیاتی از همین غزل منسوب بر سنگ مزار او در منقوش است که این خود لطیفه‌ای است. ✏️سال‌ها قبل، پس از مشاهده‌ی مقبره‌ی او و مقایسه‌ی سنگ قبر با دیوان، آن ابیات را با مداد و ذکر شماره در کتاب علامت زده‌ام که در عکس معلوم است. 📚شعرای زیادی را دیده‌ام که غزل فوق را کرده‌اند و نامشان را گوشه‌ای یادداشت کرده‌ام به امید که این مجموعه روزی به صورت مستقل چاپ شود. [به نیابتش برای فرج صلوات] http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
#فروش 📘#دو_آفتاب_و_دو_ماه📘 «سامرا در آیینه‌ی شعر فارسی» ❇️قطع: وزیری ⚛تعداد صفحات: ۷۰۰ ص ✴️سال نشر
انگار نسیم "رمضان" آمده باز عطر سحر نیمه‌ی آن آمده باز هرچند ربیع است ولی می‌بینم بر دست علی، حسن عیان آمده باز خدایا! به حقّ این پدر! فرج پسر عزیزش را معجّل بفرما... http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
شصتمین جلسه محفل ادبی_مهدوی چهارشنبه‌ ۲۵ مهر ۱۴۰۳ شمسی ساعت ۱۸ تا ۲۰ دفتر انتشارات محمل 💠به ساعت جلسه، دقّت کنید💠 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
. از انتظار، دو چشم سپید دارم من اگر چه رفته، می‌آید، امید دارم من #محمدحسین_دل‌روز از ابیاتی که
جلسه‌ی ۵۹ از سلسله جلسات دوست شاعرم بیتی را خواند که ادامه نداده بود. با اجازه‌اش برای دوستان جلسه‌ی ادبی_مهدوی در قم به گذاشتیم. اکنون سه بیت شده است و آن را عمومی اطّلاع‌رسانی می‌کنیم. بسم الله از انتظار، دو چشم سپید دارم من اگر چه رفته، می‌آید، امید دارم من هنوز بر سر ایمان خویش می‌لرزم چقدر بی‌تو شباهت به بید دارم من بیا که منتظرانت یکی یکی رفتند به سینه داغ هزاران شهید دارم من . . (وامی از حافظ: چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم که دل به دست کمان ابرویی است کافِرکیش) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
👆عکسی از شصتمین محفل ادبی_مهدوی (چهارشنبه‌ ۲۵ مهر ۱۴۰۳) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
امشب داشتم پیاده‌رو را به سمت حرم کریمه‌ی اهل بیت علیهم‌السّلام می‌رفتم؛ پنجاه شصت متر مانده به هتل خورشید، متوجّه مغازه‌ای شدم که پشت ویترین، یکی از کتاب‌هایش مجموعه شعر بود. داخل مغازه رفتم. جویای کُتب شعری شدم. در گفت‌گو فهمیدم که صاحب مغازه، ناشر است (دارالنّشر) و نیز یافتم که پدرش شاعر بوده است. شاعری معاصر که روحانی و اصالتا" اهل لاهیجان است و حدود ۳۰ سال پیش از دنیا رفته و در قبرستان ابوحسین در دفن است. تخلّص او است و چندین مجموعه شعر دارد که چنان چه در عکس می‌بینید مجلّدات ۳ و ۴ و ۷ با دو مجموعه‌ی عربی از او خریدم. خلاصه که تا امشب نمی‌شناختم. پنج‌شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
#مطروحه جلسه‌ی ۵۹ از سلسله جلسات #التجا دوست شاعرم #محمدحسین_دل‌روز بیتی را خواند که ادامه نداده بو
پنج نفر با یک قافیه طبع‌آزمایی کرده‌اند. شما با ذوق خود کدام را می‌پسندید؟ 1️⃣ ای آفتابِ پسِ ابرهای پاییزی! بدون تو نه بهار و نه عید دارم من 2️⃣ به من تمامی ایّام، مثل عاشوراست بیا که بی تو نه عیش و نه عید دارم من 3️⃣ غدیر و فطر به قربان جمعه‌ی موعود! فدای مقدم تو هر چه عید دارم من! 4️⃣ در آرزوی تو طی شد مدام روز و شبم برای آمدنت جمعه عید دارم من 5️⃣ بیا که با تو غم و غصّه رخت می‌بندند تمام روز و مه و سال عید دارم من
⛔ناشناس = جواد هاشمی تربت امشب از کتاب‌فروشی حرم، کتابی به نام کتیبه‌های فاطمی خریدم که شامل روضه‌ها و گریزهای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است. این اثر، تألیف که چه بسا همان ذاکر محترم قم باشند. در این کتاب، نام شاعرها در پاورقی آمده. در صفحه‌ی ۲۰۸ ابیاتی از یک قصیده‌ی فاطمی، سروده‌ی خود را یافتم که در پاورقی ناشناس آمده است. عکس بالا شامل طرح جلد کتاب و صفحه‌ی مذکور است. (جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
۲۹ مهر ماه ۱۴۰۳شمسی، صد و سی و چهارمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی در شهر نقد.شعر---------------------- پل آهنچی، کوچه‌ی حرم‌نما، شماره ۱۵ ۲۰:۳۰ تا ۲۲:۳۰ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
دو جلسه‌ی پیاپی در یک‌روز [دوشنبه ۳۰ مهر] 1️⃣🍀جلسه‌ی فرات (۲۴۹) با حضور استاد و اجرای ساعت ۱۸ الی ۲۰ / نرسیده به چهارراه وحدت اسلامی. کوچه‌ی خندان. حسینیه‌ی سادات 2️⃣🍀روضه‌ی هفتگی (بحر المصائب) منبر: حجّه الاسلام روضه: حاج‌آقا شعرخوانی: ساعت ۱۹ / میدان قیام، بلوار قیام، بین مهاجری و منفرد، شماره‌ی ۳ ✔✔✔✔✔✔✔✔✔ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
شصت و یکمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی چهارشنبه‌ ۲ آبان ۱۴۰۳ شمسی ساعت ۱۸ تا ۲۰ دفتر انتشارات محمل 💠از مغرب، پذیرای شاعران و ذاکران هستیم💠 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
بر سر مزار دکتر در آستانه اشرفیه (ظهر جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳) شاید اغلب ندانند که صاحب اثر شش جلدی "فرهنگ معین" شاعر هم بوده است. "ستاره‌ی ناهید" اسم مجموعه شعر اوست. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
زندگی‌نامه‌ی دکتر ، متضمّن نام آثارش که بر سنگی خاکستری رنگ و عمودی با خطّی خوش و زیبا حک شده است. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
👆مزار شاعری که امروز یافتم. شاعر گیلانی که در سال ۱۴۰۰ شمسی بدرود حیات گفت و در آستانه‌ی ورودی آرامگاه معین به خاک سپرده شد. بر سنگ قبرش قبل از نام، جمله‌‌ی "این مزار بسمل است" و بعد نام، لقب "فخر الشّعرا" به چشم می‌آید. او شاعر، نویسنده، معلّم، بازیگر و کارگردان هم بوده است. در شعر آیینی هم صاحب اثر است ولی هنوز از او در زمینه نخوانده و ندیده‌ام. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
👆مزار شاعری که امروز یافتم. #سید_امیر_فخر_موسوی شاعر گیلانی که در سال ۱۴۰۰ شمسی بدرود حیات گفت و در
✒ غزلی منقوش و منقور بر سنگ مزار ، شاعر معاصر گیلانی که در آستانه‌ی آرامگاه معین دفن است. در فیلم دو دقیقه‌ای غزل را با صدای خودم خوانده‌ام ولی در دانلود نمی‌شود. می‌توانید در ببینید و ببشنوید. (غزل در فضای گوگل نبود) کویر، من؛ عطش و التهاب یعنی من فریب خورده‌ی ابر سراب یعنی من ز موج موج خطر، وارهیده یارانند و خانه کرده به روی حباب یعنی من سراب عافیتم می‌بَرَد چه خوش! امّا اگر که می‌شنوی آب آب یعنی من و کوچ قافله‌ها را نظاره‌گر بودم کسی که پا نشدش در رکاب یعنی من رها ز چنبر تردید، سینه‌سرخانند اسیر دایره‌ی انتخاب یعنی من به سایه‌سار تغافل نشسته در تشویش کسی که می‌کُشدش اضطراب یعنی من سپیده بود و ره و کوچ و بانگ یا الله و می‌زد آن که خودش را به خواب یعنی من مدام می‌رسد این نغمه‌ام ز خاک شهید غزل غزل همه‌ی شعر ناب یعنی من http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
هر بار به زیارت امام‌زاده (آستانه اشرفیه) می‌آیم به یاد می‌افتم؛ چرا که اوّّلین بار در حدود ۱۰_۱۲ سال قبل که مشرّف شدم، دریافتم که تمام اشعار روی ضریح و چهار در ورودی به روضه، اعم از مردانه و زنانه، اشعار ریاضی یزدی است. شاید هیچ حرم دیگری نباشد که اشعار درها و ضریحش از یک شاعر باشد. به دو بیت آن‌ها که دارای مادّه تاریخ ساخت درهاست، بنگرید: تو را برادر، سلطان توس و شمس شموس تو را به خطّه‌ی قم، فاطمه بهین خواهر هزار و سی‌صد و پنجاه و سه ز گردش شمس بر آستانه‌ی در،《هان! بنه ریاضی! سر》 ۱۳۵۳ شمسی = ۱۳۹۴ قمری http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat