eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
433 دنبال‌کننده
567 عکس
74 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
👌یادداشت_ادبی ۲۰مهر= روز حافظ 💎امروز زنده‌ام به ولای تو یا علی!💎 📜غزل نسبتا" مشهور فوق، منسوب به است؛ از این رو در اغلب دیوان‌های چاپی حافظ نیست. تصحیح فصلی را به غزلیّات منسوب به خواجه اختصاص داده. پیشنهاد دارم دیوان حافظ به این تصحیح را پیدا کنید و بخرید. 📝نکته‌ی قابل توجّه این است که ابیاتی از همین غزل منسوب بر سنگ مزار او در منقوش است که این خود لطیفه‌ای است. ✏️سال‌ها قبل، پس از مشاهده‌ی مقبره‌ی او و مقایسه‌ی سنگ قبر با دیوان، آن ابیات را با مداد و ذکر شماره در کتاب علامت زده‌ام که در عکس معلوم است. 📚شعرای زیادی را دیده‌ام که غزل فوق را کرده‌اند و نامشان را گوشه‌ای یادداشت کرده‌ام به امید که این مجموعه روزی به صورت مستقل چاپ شود. به نیابت حافظ برای امر فرج صلوات🖤 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
#یادداشت_ادبی1️⃣ #پژوهش #حضرت_علی‌اصغر_علیه‌السلام گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجا
در آسمان کرببلا، کم ستاره نیست امّا به دل‌رباییِ این ماه‌پاره نیست گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجات بُوَد، گاهواره نیست "در یک شکوفه نیز شکوه بهار هست" نامش علی است، شیر بخوان، شیرخواره نیست قنداقه را به معرکه‌ی عشق می‌برند "در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست" با یک نظر گرفت گلوی سه‌شعبه را نازم به تیغ طفل که جز یک نظاره نیست! با گریه‌اش ز مادر و با خنده از پدر اشکی گرفته است که آن را شماره نیست بر غربت حسین، گلوی علی گواست با هیچ کس چنین سند پاره پاره نیست دیشب صدای گریه‌‌اش از عرش هم گذشت امشب علی کجاست که در گاهواره نیست؟ باید کنار گریه، صبوری کند رباب جز اشک، غیر صبر، دگر راه چاره نیست با نی بگو که زخمیِ تیر سه شعبه است این حلق را که طاقت زخم دوباره نیست در آسمان که سرخ شود موقع غروب آیا به یاد حنجر او یادواره نیست؟ 😭 ✔یازده بیت غزل عاشورایی از هشت شاعر، به ترتیب آقایان: + + ✔انگیزش سرودن، قرار دادن، چینش ابیات و احیانا" ویرایش، با افتخار به عهده‌ی بنده و البتّه با هماهنگی با شاعرش بوده است. ✔امیدوارم به ذوق سلیم اهالی شعر شیعی خوش بنشیند. اهل روضه بخوانند و بگریند و بگریانند. ✔از همه‌ی دوستانم صمیمانه کمال تشکّر را دارم و شرمنده از بزرگوارانی که نشد ابیاتشان در غزل راه یابد. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
در آسمان کرببلا، کم ستاره نیست امّا به دل‌رباییِ این ماه‌پاره نیست گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجات بُوَد، گاهواره نیست "در یک شکوفه نیز شکوه بهار هست" نامش علی است، شیر بخوان، شیرخواره نیست قنداقه را به معرکه‌ی عشق می‌برند "در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست" با یک نظر گرفت گلوی سه‌شعبه را نازم به تیغ طفل که جز یک نظاره نیست! با گریه‌اش ز مادر و با خنده از پدر اشکی گرفته است که آن را شماره نیست بر غربت حسین، گلوی علی گواست با هیچ کس چنین سند پاره پاره نیست دیشب صدای گریه‌‌اش از عرش هم گذشت امشب علی کجاست که در گاهواره نیست؟ باید کنار گریه، صبوری کند رباب جز اشک، غیر صبر، دگر راه چاره نیست با نی بگو که زخمیِ تیر سه شعبه است این حلق را که طاقت زخم دوباره نیست در آسمان که سرخ شود موقع غروب آیا به یاد حنجر او یادواره نیست؟ "تربت"! بس است شرح غم بی کرانه‌اش بحری است بس عمیق که آن را کناره نیست 😭🖤 ✔غزلی عاشورایی در ۱۲ بیت از ۹ شاعر، به ترتیب آقایان: + + خدا را شاکریم که در جمعی از دوستان شاعر، از شهرهای مختلف، با سنین متفاوت که بعضا" یک‌دیگر را هم نمی‌شناختند، توانستیم هم‌دل و هم‌نوا یک غزل عاشورایی رقم بزنیم. به گمانم انسجام کلمات و فضای حاکم بر مدح و مرثیه و نیز خطّ عمودی شعر، تقریبا" یک‌دست شده و شاید قابل تشخیص نباشد که نتیجه‌ی قریحه‌ی چند شاعر است. توجّه کنید که در پیش‌نویس‌های دوستان، بیش از ۱۰ بیت دیگر هم بوده که به غزل راه نیافته است. ان‌شاءالله مرضیّ منتقم عاشورا باشد و گامی در تعجیل فرج حضرت. (ابیات ۵، ۹، ۱۱ از ) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
آن‌قَدَر، ای دل! ز هجر روي جانان غم مخور هم‌چو يعقوب از فراق و سوز حرمان غم مخور اين بشارت از بشير آمد، به دوران غم مخور     «يوسف گم‌گشته باز آيد به كنعان، غم مخور     كلبه‌ي احزان شود روزي گلستان، غم مخور» كاروان عشق مي‌باش و به خود ره، سد مكن ره به پايان است و وعده‌ي انبيا را رد مكن استقامت آر و ردّ گفته‌ي احمد مكن     «اين دل غم‌ديده حالش بِه شود، دل بد مكن     وين سر شوريده باز آيد به سامان، غم مخور» بر وصالش وعده داده كردگار ذوالمنن در كتب بر انبيا خاصه رسول مؤتمن بايد آيد، خواهد آمد سرور اهل زمن    «گر بهار عمر باشد باز بر طرف چمن    چتر گل بر سر كشي، اي مرغ خوش‏‌خوان! غم مخور» جسم عالم را بُوَد جان، نيست در آن شك و ريب پيكر بي‏روح فاسد باشد و داراي عيب پس به زودي قلب امكان سر برون آرد ز جيب   «هان! مشو نوميد، چون واقف نه‌اي ز اسرار غيب   باشد اندر پرده، بازي‌هاي پنهان، غم مخور» اي خوش! آن دل‌خسته‌اي كاو غير حق، ياري نداشت از خدا ياري طلب كرد و به كس كاري نداشت در بيابان طلب جز چشم خون‌باري نداشت   «هر كه سرگشته به عالم گشت و غم‌خواري نداشت   آخر الامر او به غم‌خواري رسد، هان! غم مخور» از خدا گاه فرج را مسألت كن دم‌به‌دم تا گشايش يابد از الطاف حق اين قفل غم ظاهر از كعبه شود آن خسرو مُلك قِدم     «در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم     سرزنش‌ها گر كند خار مغيلان، غم مخور» غم ندارد آن كه دارد غم‌گساري چون حبيب دردمندان فرج را لطف حق باشد طبيب ديدن روي ولي از حق شود ما را نصيب     «حال ما در فُرقَت جانان و ابرام رقيب     جمله مي‌داند خداي حال‌گردان، غم مخور» تا به كي نالي چو ني، افسرده چون مرغ چمن؟ سر بر آر از زير پر، بيرون شو از بيت حزن هجر را بايد شكيبايي، بيا بشنو سخن   «اي دل! از سيل فنا بنياد هستي برمكَن   چون تو را نوح است كشتيبان ز توفان، غم مخور» عاقبت درمان پذيرد درد هجر و انتظار وصل رو مي‌آورد، هستيم ما امّيدوار «آذرا»! صبح وصال آيد، شود ليلت نهار     ««حافظا»! در كنج فقر و خلوت شب‌هاي تار     تا بُوَد وردت دعا و درس قرآن، غم مخور» {۲۱} http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
۲۰مهر= روز حافظ 💎امروز زنده‌ام به ولای تو یا علی!💎 📜مصراع فوق از غزلی نسبتا" مشهور است که به منسوب است؛ از این رو در اغلب دیوان‌های چاپی حافظ نیست. تصحیح فصلی را به غزلیّات منسوب به خواجه اختصاص داده. پیشنهاد دارم دیوان حافظ به این تصحیح را پیدا کنید و بخرید. 📝نکته‌ی قابل توجّه این است که ابیاتی از همین غزل منسوب بر سنگ مزار او در منقوش است که این خود لطیفه‌ای است. ✏️سال‌ها قبل، پس از مشاهده‌ی مقبره‌ی او و مقایسه‌ی سنگ قبر با دیوان، آن ابیات را با مداد و ذکر شماره در کتاب علامت زده‌ام که در عکس معلوم است. 📚شعرای زیادی را دیده‌ام که غزل فوق را کرده‌اند و نامشان را گوشه‌ای یادداشت کرده‌ام به امید که این مجموعه روزی به صورت مستقل چاپ شود. [به نیابتش برای فرج صلوات] http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
[حافظ و تربت] ✍قریب ۲۵ سال قبل، وقتی در همان غزلی که گفته: از صدای سخن عشق ندیدم خوش‌‌تر یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد، به این بیت رسیدم: بر جمال تو چنان صورت چین، حیران شد که حدیثش همه‌جا در در و دیوار بِمانْد، دیدم که چقدر مصراع دومش مناسب است. همان سال‌ها، من هم مثل شما، عبارت "بر در و دیوار" را به "در در و دیوار" ترجیح دادم. فقط کافی بود یک پیش‌مصراع متناسب افزوده شود، تا بیتی مرثیه‌ای پدید آید و چنین روزی شد: بین دیوار و در خانه چه رخ داده مگر؟ "که حدیثش همه جا بر در و دیوار بماند" http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat