eitaa logo
جبهه فرهنگی، چهارمحال و بختیاری
4.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
407 ویدیو
345 فایل
🌷ستاد مردمی جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی استان چهارمحال و بختیاری 🌹«محتوای #عملیات_فرهنگی و #اطلاع_رسانی» ⭕️ارتباط با ادمین @Admin_chb
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهانه ۲۰ بهمن . اول 🔻حرکت تاریخی بختیاری‌ها نشانگر فهم تمدنی از انقلاب اسلامی فهم مردم،امتداد اندیشه 🔰بررسی جامعه شناسی حکومت های گذشته نشان می دهد، آنهایی که توانسته اند از ظرفیت جماعت های قومی و اندیشه ای در جغرافیایی خود بهره ببرند،در بُعد تولید اقتدار و پیشبرد  کلان پروژه های حاکمیتی،کارنامه موفق تری از سایر حکومت ها داشته اند.که البته این ظرفیت قابل استفاده برای حکومت ها به صورت موجی سینوسی،فراز و فرودهایی داشته است و بخش عمده آن متاثر از تصمیمات و فضای حاکم بر جامعه زمان خودش بوده است.یکی از اقوامی که هم به عنوان یک ظرفیت قومی در بُعد سلحشوری و هم به عنوان یک ظرفیت اندیشه ای در طول قرن های گذشته نقش کم نظیری در تاریخ تمدن ایران از پیشا اسلام تا سپیده دَمان ظهور اسلام در این مُلک داشته است،بی شک قوم بختیاری است.این نوشته به بررسی سویه ای از مواجهه اقوام با حکومت می پردازد،که تا امروز انگاره های اندیشه شناسانه آن گاه مورد غفلت واقع گردیده است و می تواند ارزشهای یک مفاهمه تاریخی را بین حکومت و مردم روشن کند.این که مردم بدانند چه نمی خواهند را در طول تاریخ به سبب ظلم و جور و بی کفایتی حکومت ها می توان فهمید و شاید نیاز چندانی به طول و تفسیر این بُعد از ماجرا نباشد و بیشتر رویکردی تاریخی به موضوع است.لیکن وقتی به بررسی این قِسم از ماجرا می پردازیم که *چه_می_خواهند*،نیازمند تفکر در اندیشه ها،دانایی ها و محتوای حاکم بر جامعه آن قوم است.این مطلب با توجه به این نکته که هیچ عقل سلیمی با مخالفت و مبارزه با یک حکومت که اصطلاحاً خود را می خواهد از چاله ای به رهاند،دنبال رفتن در چاه بزرگ تری از سر نادانی نیست و عاقلانه این است که دنبال یک افق و چشم اندازه روشنی است که بدیلی باشد برای حیات بهتر و رشد و حرکت کمال گرای انسانی تا در پرتو آن بتواند سعادتی یابد،می تواند مورد تایید هر اندیشه منطقی باشد.کمی به شکل مشخص تر وارد نوع مواجهه حکومت طاغوت با بختیاری ها و سرکوب های آنان و نیز زندانی و تبعید کردن بزرگان بختیاری شویم در می یابیم که عمق شکاف حکومت پهلوی با این قوم و حتی سایر اقوام دیگر می تواند دلایل لازم برای مخالفت و مبارزه با حکومت طاغوت را در اختیارشان قرار داده باشد.اما اینکه جمعیتی از این قوم به نمایندگی از ایل بزرگ بختیاری در اولین روزهای انقلاب اسلامی با تمام آنچه نشانگر هویت و تاریخشان است برای دیدار امام خمینی رهسپار تهران می شوند و از امام اعلام حمایت می کنند و خود را بیزار از تمام نمادها و آدمهایی نشان می دهند که شاید به نام بختیاری هم باشند،اما در جهت منافع بیگانه و استبداد عمل می کنند،یعنی یک عقلانیتی فراتر از همه آن دشمنی های حکومت قبل و گاه عصبیت های نهفته در دل هر قوم در ایشان هست که بدانند آنچه امام خمینی برایشان عرضه کرده است مطابق همه آن زیست بافت الهی و انسان سازی که در پهنه تاریخی حیات خود کسب کرده اند،هست. و می تواند آن حق حیات آزادانه زیستن را برایشان به ارمغان آورد. شاید به چشم نیایید ولی این فهم و این مفاهمه ای که از گذر تمدنی در ایران و بخصوص در بختیاری های شکل گرفته است بزرگترین میراث حیات اجتماعی و کنش گری در زیست بوم ایران فرهنگی است که با بررسی سوژه بختیاری ها می توان به روشنی بر آن صحه گذاشت و این مفاهمه را به عنوان یک میراث فرهنگی ماندگار که در ۱۹بهمن ۵۷ به وقوع پیوست،ثبت تاریخی کرد. قربانتان علی نفر شلمزاری نوزدهم بهمن ماه چهارصد و دو نوزدهم بهمن ماه چهارصد و دو || | | 💠 اجتماع فعالان فرهنگی و اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری https://eitaa.com/joinchat/2280652821C4c59dbdcc0
به بهانه ۲۰ بهمن . دوم روزی که به نام مردم چهارمحال در تقویم ثبت شد 🔻دانشسرا را تعطیل کردیم با ، معلم مبارز و انقلابی بروجنی که در این روز و این بیعت تاریخی نقش مؤثری داشته است، هم‌کلام شدیم تا ما را به روزی ببرد که بختیاری‌ها در بحبوحه روزهای انقلاب حماسه‌ای ماندگار رقم زدند. او از روزهایی که آتش انقلاب در او روشن شده بود، این‌طور می‌گوید: سال دوم دانشسرای مقدماتی بروجن بودم که آتش انقلاب در درون ما را، یکی از معلمان روشن کرد، او از امام (ره) و انقلاب برای ما تعریف می‌کرد و این آتش هر روز شعله‌ورتر می‌شد، این شور انقلابی باعث شد برای نخستین‌بار به بهانه خواندن قرآن در حیاط دانشسرا تحصن کنیم، بعد از این تحصن از طرف ساواک با والدین ما تماس گرفته شد و تهدید کردند که اگر این تحصن ادامه پیدا کنند راهی زندان خواهیم شد. اسکندری با بیان اینکه اما دست بردار نبودیم و با جمعی از هم‌کلاسی‌ها تصمیم گرفتیم، دانشسرا را تعطیل کنیم، ادامه می‌دهد: شایعه‌ای ایجاد کردیم که ساواک و نیروهای ژاندارمری می‌خواهند به دانشسرا حمله کنند همین شایعه باعث شد، دانشسرا تعطیل و راهپیمایی اعتراضی مقابل آن ایجاد شود. 🔻خیال باطل بختیار از حمایت مردم چهارمحال‌وبختیاری او بیعت مردم چهارمحال و بختیاری با امام (ره) را این‌گونه روایت می‌کند: پس از رسیدن بختیار به نخست‌وزیری و فرار شاه از کشور و از آنجایی که بختیار اهل استان چهارمحال و بختیاری و روستای کنارک بخش گندمان بود، موجب ایجاد یک ذهنیت بین بچه‌های انقلابی و متدین شده بود که نکند بختیار خیال باطلی کند که مردم این استان از او حمایت می‌کنند. با ورود امام (ره) اعتراضات شکل جدی‌تری به خود گرفت، افراد انقلابی تصمیم گرفتند به دیدار امام (ره) روند که‌هم با ایشان بیعتی داشته باشند و هم اعلام انزجاری از بختیار کنند. آقای بنایی در مسجد شهر بروجن مسئول نام‌نویسی از افرادی شد که قصد دیدار با امام (ره) را داشتند، حدود هشت اتوبوس برای دیدار و بیعت با ایشان راهی تهران شد، تصمیم بر این بود که در بهشت زهرا توقفی داشته باشیم و بعضی مسائل را هماهنگ کنیم. 🔻ما بختیاری گویم مرگ بر بختیار اسکندری با بیان اینکه قرار گذاشته بودیم با ورود به مدرسه علوی شعارهای بر ضد بختیار و در حمایت از امام (ره) سر بدهیم، می‌گوید: «ما بختیاری گویم مرگ بر بختیار» یکی از این شعارها بود. وارد حیاط که شدیم، شور انقلابی مردم به این فضا حس‌وحال عجیبی داده بود و حضور امام (ره) این حس‌وحال را دوچندان کرده بود، به طوری که یکی از هم‌استانی‌های همراه ما از شدت شوق بیهوش شد. پس از این دیدار به ما اعلام شد که مهندس بازرگان به تازگی مسئولیت دولت موقت را بر عهده گرفته است و تا ساعاتی دیگر در دانشگاه تهران سخرانی دارند، تصمیم بر این شد که به محل سخنرانی حرکت کنیم و بار دیگر اعلام انزجار مردم استان از بختیار را اعلام کنیم، در ورودی دانشگاه یک نفر علامت پیروزی نشان می‌داد ومی‌گفت: «مردم چهارمحال و بختیاری خوش آمدید، بختیاری‌ها خوش آمدید.» 🔻جمع‌آوری چوب برای مقابله با نیروهای بختیار این مبارز انقلابی ادامه می‌دهد: بعد از سخنرانی بازرگان در بین هم‌استانی‌ها، زمزمه‌ای مبنی بر اینکه بختیار اعلام کرده است که قصد دارد چهارمحالی‌هایی که امروز به دیدار امام (ره) آمده بودند را از بین ببرد، همین شایعه باعث شد که تعداد زیادی چوب برای مقابله با افراد بختیار از درختان دانشگاه ببریم و به داخل اتوبوس ببریم با حرکت اتوبوس به سمت قم و دور شدن از تهران این شایعه رنگ باخت و همه آن چوب‌ها را به بیرون انداختیم. از آنجا به بعد کاروان به دو قسمت تقسیم شد، عده‌ای به سمت قم برای زیارت رفتند و عده‌ای هم به سمت استان رهسپار شدند. به نقل از خبرگزاری || | | 💠 اجتماع فعالان فرهنگی و اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری https://eitaa.com/joinchat/2280652821C4c59dbdcc0
به بهانه ۲۰ بهمن . سوم روز بیعت ایمانی بختیاری ها با امام،انقلاب و ایران زمین بیستم بهمن 1357 ، به طور قطع ، نقطه عطفی سترگ در میثاق و پیمان همیشگی قوم بختیاری و بیعت عشایر و خرده فرهنگها از انقلاب اسلامی و تعمیق اتحاد و همگرائی ایرانیان با انقلاب بود. حضور بختیاری ها در تهران در پاسخ به دوگانه سازی اعلام شده توسط آخرین نخست وزیر پهلوی صورت گرفت که با ابزار قوم گرائی درصدد استفاده از قوم بختیاری در راستای منافع خود و شورش بر علیه انقلاب نوپا بود؛ غافل از اینکه حکومت پهلوی اول و دوم با سران بختیاری به سبعیت تمام، رفتار نمودند و بسیاری از بزرگان و فاتحان مشروطه را حبس و به قتل رسانیده بودند. البته قبل از بیعت با امام و انقلاب در بیستم بهمن 1357، بختیاری ها یکبار دیگر در فتح تهران و مبارزه با سلطه و استبداد ، شریک وحدت ایران زمین بودند. فتح تهران توسط بختیاریها برای استقرار مشروطه، برقراری عدالت، وحدت و همگرائی و برای مبارزه با سلطه بیگانه بود. از سوئی بیعت 20 بهمن بختیاری ها با امام و انقلاب، یک بیعت ایمانی و اسلامی/ایرانی بود چرا که بسیاری از بیعت کنندگان با امام در این بیعت حماسی، بعدا جزو شهدای دفاع مقدس شدند. نکته مهم در این بیعت و آثار مترتب بر آن؛ نضج، اشاعه و تسریع در بیعت اقوام ایران زمین با انقلاب نوظهور اسلامی بود که ازهمان ابتدای انقلاب دشمنان داخلی و خارجی با تاکید بر تفرق و تجزیه قومی و هویتی، درصدد گسست بین اقوام و انقلاب بودند و در این راستا در نواحی قومی در ایران نیز با تحرکات بسیار، حرکات ایذائی بسیاری را انجام دادند. بیعت قوم بختیاری با انقلاب نه تنها، حریت این ایل سرافراز را بار دیگر ثابت نمود، بلکه با تعمیق و رجحان وحدت ملی، مانع هرگونه پراکندگی و تجزیه هویتی در سایر نقاط ایران زمین گشت، وحدتی که نمود آن در حیات انقلاب و دفاع مقدس، مشخص گردید. || | | 💠 اجتماع فعالان فرهنگی و اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری https://eitaa.com/joinchat/2280652821C4c59dbdcc0
به بهانه ۲۰ بهمن . چهارم خواص به جای نخبگان و عوام به جای توده‌ها به قلم فاروق حفیظی پانزدهم دی ماه ۱۳۵۷ و در کوران انقلاب اسلامی بود که شاپوربختیار به نخست وزیری انتخاب می‌شوند. بختیار در اولین روزهای نخست وزیری منتقدین و مخالفین خود را تهدید به سرکوب از جانب ایل بختیاری ها می‌کند؛ او از این طریق اولا درصدد القای در اقلیت بودن انقلابیون، دوما پشتوانه مردمی داشتن حکومت و سوما خنثی سازی حرکت انقلابی مردم بود. با این حال در نوزدهم بهمن ماه ۵۷ بود که در حرکتی خودجوش بختیاری های استان چهار محال و بختیاری با یازده اتوبوس به سمت تهران حرکت کردند. اما اینبار نه برای قتح تهران؛ بلکه برای بیعت با حضرت امام و خنثی سازی توطئه ضربه زدن به انقلاب اسلامی و بختیار. این حرکت خودجوش مردمی که منشا خیر و سرعت بخش به جریان انقلاب اسلامی بود، هرچند در افکار عمومی جسته و گریخته اشاره‌هایی به آن شده ولی آنچنان که باید و شاید به آن پرداخته نشده و مورد غفلت واقع شده. یکی از ابعاد پرداختن به این موضوع که با اوضاع و احوال این روزهای کشور ارتباط دارد، پرداختن به نقش نخبگان یا خواص در شکل گیری این حرکت بوده است. نظریه نخبگان (Elite theory) که از مباحث مطرح در در علوم سیاسی و جامعه‌شناسی است، به نظریه‌ای اشاره دارد که به دنبال توصیف و تبیین روابط قدرت در جامعه معاصر است. در این زمینه اندیشمندان مختلفی در غرب بدان پرداخته‌اند که شاید بتوان گفت از میان آنها پارتو و میلز بیشتر از بقیه مشهورند. پارتو و موسکا از اندیشمندان بنیانگذار «مکتب نخبه‌گرایی ایتالیا» هستند که در غرب منشا تاثیر بوده‌اند. چشم‌انداز مکتب نخبه‌گرایی ایتالیا بر دو ایده استوار است: اول؛ قدرت در جایگاه اقتدار در نهادهای کلیدی اقتصادی و سیاسی نهفته‌است. دوم؛ تفاوت روانی که نخبگان را متمایز می‌سازد آنست که آنها دارای منابع و منافع شخصی هستند، به عبارت دیگر نخبگان مدبر هستند و برای کارکرد دولت تلاش می‌کنند زیرا در واقعیت، نخبگان در یک وضعیت شکست خورده، بیشترین ضرر را خواهند داشت. از منظر پارتو ویژگی هر جامعه تحت تاثیر نخبگان و به ویژه نخبگان حکومتی است برای مثال دلیل توزیع نامتناسب ثروت در جامعه به جهت حکومت تعداد کمی به کمک دو وسیله زور و مکر است. درحالیکه حکومت قانونمند باید مبتنی بر اقناع سازی افکار مردم باشد. پارتو كوشیده است با بهره گیری از مفاهیم سه حوزه روانشناسی، سیاست و اقتصاد، نظریه گردش نخبگان را در پیوند با پدیده های قدرت، دگرگونی و انقلاب تبیین كند. از دیدگاه او، نخبگی را نباید در نیروهای ناشناختنی و ماورای طبیعت یا در فرآورده‌های طبیعی پیشرفت فنی دید، بلكه آن را باید در جنبه‌های «زیستی- روانی» و نابرابری‌های ذاتی افراد جستجو كرد. به بیانی دیگر خاستگاه گروه نخبگان از توده مردم، نابرابری‌های زیستی و روانی در میان شهروندان است. پارتو در نظریه معروف گردش نخبگان خود به نقش نخبگان در ساختار سیاسی جوامع می‌پردازد و بر برتری روانی و فکری نخبگان تأکید می‌کرد و معتقد بود آنها بالاترین دستاوردها در هر زمینه‌ای هستند. او مردم جامعه را به دو دسته توده و نخبگان تقسیم بندی می‌کرد و البته وجود دو نوع نخبه را مورد بحث قرار داد: نخبگان حاکم - نخبگان غیرحکومتی. موسکا نیز بر ویژگی‌های جامعه‌شناختی و فردی نخبگان تأکید داشت. او می‌گفت نخبگان اقلیتی سازمان‌یافته ولی توده‌ها اکثریتی سازمان‌نیافته هستند. طبقه حاکم از نخبگان حاکم و نخبگان فرعی تشکیل شده‌است. او جهان را به دو دسته طبقه سیاسی و غیرسیاسی تقسیم بندی می‌کند. موسکا تأکید داشت نخبگان برتری فکری، اخلاقی و مادی دارند که بسیار مهم و تأثیرگذار است. سی رایت میلز از جامعه شناسان آمریکایی و اخلاقی و جز نظریه پردازان نومارکسیست محسوب می‌شود. میلز در تحلیل عمیقی از ساختار قدرت در ایالات متحده آمریکا که مرحله متاخری از سرمایه‌داری پیشرفته است ارائه می‌کند؛ نخبه را اینچنین تعریف می‌کند: حلقه‌های سیاسی، اقتصادی، و نظامی که مجموعه پیچیده‌ای از گروه‌های منطبق برهم و کوچک اما غالب و مسلط هستند، در تصمیم‌گیری‌هایی شریکند که تاثیرشان دست‌کم در سطح ملی است. 👇👇 || | | 💠 اجتماع فعالان فرهنگی و اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری https://eitaa.com/joinchat/2280652821C4c59dbdcc0
خواص به جای نخبگان و عوام به جای توده‌ها تبیین نقش بختیاری‌های بیعت کننده با امام انقلاب در چهل و پنجمین سالگرد این بیعت تاریخی به قلم فاروق حفیظی میلز گروه سه‌گانه‌ای از صاحبان قدرت - سیاسی، اقتصادی و نظامی - را در نظام‌های قدرت در ایالات متحده شناسایی کرد که با بدنه متمایز و پراکنده، صاحبان قدرت در ایالات متحده را تشکیل می‌دهند. میلز پیشنهاد کرد این گروه از طریق فرایند عقلانی‌سازی در همه جوامع صنعتی پیشرفته ایجاد شده‌است که به موجب آن مکانیسم‌های قدرت متمرکز شده و کنترل کلی را به دست یک گروه محدود و تا حدی فاسد هدایت می‌کند. با مرور مختصر اندیشه چند اندیشمند غربی مذکور می‌توان به این نتیجه رسید که از نگاه آنها معمولا نخبگان طبقه‌‌ای تافته جدا بافته از توده مردم هستند و این تمایز در زمینه‌های اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... قابل مشاهده است. در ضمن نوع نگاه غیراخلاقی و منفی به این طبقه نیز بعضا در اندیشه نامبردگان مشاهده می‌شود؛ برای مثال آنجا که میلز به این نتیجه می‌رسد طبقه نخبه سازمان یافته و فاسدند، و یا آنجا که پارتو از دو وسیله زور و مکر برای حکومت بر توده‌ها رونمایی کرده. با این حال ضمن اینکه باید توجه داشت پارتو با پیش زمینه فرانسوی ایتالیایی و میلز با پیش فرضیات جامعه آمریکایی به نظریه پردازی پرداخته‌اند، ولی باز به صورت کامل نمی‌توان دست رد بر نظرات آنها در جامعه اسلامی ایرانی زد و این اساسا خاصیت نظریات موجود در جامعه شناسی سیاسی است. با این وجود شاید بتوان مدلی ارائه کرد که به دیدگاه اسلامی نزدیک تر باشد و آن مدل قاعدتا ادبیات و الفاظ خاص خود را دارد و هنر اینجاست که از الفاظ عبور کرد و معنا را سنجید. در این دیدگاه می‌توان «خواص» را به نوعی معادل «نخبگان» و «عوام» را معادل «توده» دانست با این تفاوت که رابطه میان این دو دسته نیز متفاوت از آنچیزی است که ذکر شد. در این مدل خواص نقش روشنگری و جهتدهی عوام را بر عهده دارند تا خواص در کنار عوام به شناخت واحدی برسند و با هم دست به انتخاب و اقدام بزنند. در اینجا نه تنها نگاه دست دومی به توده‌های مردم شکل نمی‌گیرد بلکه توده مردم ولی نعمت سردمداران و زمامداران حکومت در نظر گرفته می‌شوند. با این حال از نقش تعیین کننده‌ی وظیفه شناسی خواص نیز نباید غفلت کرد. وظیفه خواص در این مدل، شناخت واقعیات و تبیین آنها برای عوام جامعه و در نهایت حرکت عمومی جامعه (شامل حرکت خواص و عوام جامعه تومان) است. در اینجا خواص کسانی هستند که شرایط را بهتر فهم می‌کنند و خود را ملزم به روشنگری برای مخاطبان خود می‌دانند. حال این خواص می‌تواند مسئول باشد، می‌تواند رییس جمهور باشد، مسئول فلان اداره یا امام جماعت فلان محله و مسجد و یا صاحب مغازه‌ای که در کنار کسب خود به روشنگری می‌پردازد. در این مدل دایره وسیعتری شامل خواص می‌شود هرچند که هر کدام جامعه مخاطبشان از کم و کیف متفاوتی برخوردار باشند. زمان‌شناسی خواص شاید از وظیفه شناسی‌شان نقش تعیین کننده‌تری داشته باشد؛ برای مثال وقتی بختیاری های استان چهارمحال و بختیاری در زمانی که حکومت طاغوت اراده سواستفاده از نام آنها را در سر می‌پروراند، با جان‌شان برای بیعت با امام خود به استقبال خطر می‌روند، مسئله زمان شناسی حداقل به همان اندازه وظیفه شناسی نقش دارد و این است که حرکت داوطلبانه و مردمی بختیاری‌ها برای بیعت با امام خود را برگه عبوری از نظریات مطرح دانست و آن را در افق الگوی جدید مطرح شده معرفی کرد. در این مدل خواص وظیفه خود را در حول امام خود تشخیص می‌دهند و اقدام می‌کنند. || | | 💠 اجتماع فعالان فرهنگی و اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری https://eitaa.com/joinchat/2280652821C4c59dbdcc0