eitaa logo
❤️جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی ❤️
336 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
5.7هزار ویدیو
49 فایل
📜این کانال جهت باز نشر خاطرات و وصیت نامه شهدای شهرستان بهبهان تشکیل شده حمایت شما باعث دلگرمی ما است🌹 جهت تبادل و ارتباط با خادم کانال @Zsh313 #سردار_سرلشکر_شهید_مجید_بقایی #رفیق_شهیدم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل گویه های فیض اله ، به دخترش لیلا یک هفته قبل از شهادت 🌷دخترم لیلا ! عزیزم سلام. لیلا جان! حالت خوبه؟ مادرت را که اذیت نمی کنی؟! حتماً می گویی که نه، من دختر خوبی هستم و حالا که بابایم نیست من مادرم را اذیت نمی کنم. آفرین به تو دختر خوبم همیشه همین طور باش حتماً سوال می کنی بابا کِی به خانه می آیی. دخترم! بابا دیگر به خانه نمی آید. بابا رفت پیش خدا، پیامبر و ائمه اطهار(س) آن جا برای تو و مامانت خانه گرفته و منتظر شما است. زیادناراحت نباش بابایت را می بینی. ولی دخترم! درسته که تو بابایت را ندیدی ولی بابا که تو را دید حتماً می گویی چه وقت؟! آری دخترم! آن وقت که تو هنوز پنج ماهت تمام نشده بود، بابا تو را بغل می کرد، ناز می داد، با تو بازی می کرد و تو گریه می کردی دخترم! افتخار کن که در کودکی پدرت را در راه خدا دادی و این سعادت نصیب هر کسی نمی شود.دخترم! باید سعی کنی که دختر نمونه ای باشی و پیام خون پدرت و سایر شهدا را برسانی دخترم! نمی توانم به دلیل کمبود وقت، مفصل برایت بنویسم. از همین جا از تو خدا حافظی می کنم و تو را از راه دور می بوسم دوستت دارم لیلای من! دخترم! بابایت از این که تو را در این دنیا رها کرد و رفت ناراحت و غمگین است و اشک از چشمش در آخرین لحظات حیات جاری می باشد به امید دیدار در قیامت حق 🔸فیض الله بابایی 🌹شهید فیض اله بابایی بالادزایی از شهدای لشکر ویژه 25 کربلا؛ در عملیات والفجر8، پس از 24 ساعت نبرد دلاورانه در غروب 21 بهمن ماه سال 1364 در حالی که وضو می ساخت با تیر فرقش شکافته شد .https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
یاران مردانه رفتند ... خوزستان ۱۳۶۵ رود کارون ، کفیشه بازدید فرمانده لشکر۱۴ امام‌حسین(ع) قهرمان شهید حاج حسین خرازی از گردان یونس قبل از عملیات کربلای چهار عکاس : یحیی قاسمی ‎🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇 ┄┅┅❅❁❅┅ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استوری آقا دلم تنگه برات سایه تو از من کم نکن با دست خالی اومدم با دل پر ردم نکن...
10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عکس شهدا رو ازتومدرسه برمیدارن شهید به خوابش میاد میگه چرا عکسای مارو برداشتید؟؟!
🔷 خاطرات 💠💠💠💠❤️💠💠💠💠 💢 جنگ تن به تانك در روزهای آغازین جنگ تحمیلی ، خطر سقوط به مردم گوشزد شد تا هر كس به قدر همّت خویش كاری بكند و چاره ای بجوید. و تفنگ بر دوش به آن دیار شتافتند و خودشان را به شهید فرمانده سپاه وقت معرفی كردند. اسماعیل در برگشت از آن سامان سرخ ، حكایت ها داشت و می گفت: « خرمشهر جنگ تن به تن نیست ؛ جنگ تن به تانك است ، در آن جا سخن از جنگ گوشت و استخوان از سویی و آهن و ... از سویی دیگر است.» اسماعیل ، صحنه به صحنه شهادت بچه ها را در كوچه پس كوچه های آن شهر خونین ، چه با احساس شرح می گفت. آنانی كه با ابتدایی ترین وسایل ، با دشمن در ستیز بودند. از شهادت بچه های منطقه آغاجاری و خرمشهر و دلاوری های كسان دیگر روایت می كرد. از مظلومتیشان كه چه سان فریاد یا حسین سر می دادند. او و آقا مجید بعد از حضور فعال در صحنه درگیری ، به اهواز آمدند. وقتی آنها برگشتند ، احساس كردم كه از دنیای دیگری برگشته اند: تو رفتی و به دنبالت غمی رویید در جانم پس از تو می كشم با خود ، دلی خسته ، سری سنگین برای آن كه برگردی به سمت سبز نخلستان تمام آسمان آن شب دعا می خواند و من آمین 📎راوی: ____♡________ ‎🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇 ┄┅┅❅❁❅┅ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید صادق گنجی نام پدر:كرم تاریخ تولد:1342/02/06 محل تولد :بوشهر - دشتستان تاریخ شهادت :1369/09/28 محل شهادت :لاهورپاكستان مسئولیت :مسئول خانه فرهنگ نوع عضویت :ساير(ترور) شغل :رئيس خانه فرهنگ تحصیلات :لیسانس آرامگاه : گلزار شهدا_ دشتستان. 📚کتاب مربوط به شهید :سفیر شهيد صادق گنجي اصلی ترین معیارهای خويش را اسلام، انسانیت، اخلاص و دوستی مي دانست. 🌷 شهادت، لباس تک سایز یادم هست یک روزی شهید آوینی، شهید گنجی و بنده در جایی نشسته بودیم. شهید گنجی جمله ای را ابراز کرد که شهید آوینی در جواب جمله جالبی گفت. من بین این دو شهید بودم. شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت: «حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد». آوینی در جواب گفت: «نه برادر، شهادت لباس تک‌سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز می‌کنی، مطمئن باش»! من که میان این دو بودم گفتم: «حاج مرتضی، پس من چی؟ من کی پرواز  می‌کنم؟». شهید آوینی در جواب گفت: «تو در کوله‌ات چیزهایی داری» و نام چند منطقه جنگی که در آنها مستند ساخته بودم را آورد و بعد ادامه داد: «در کوله‌ات چیزهای دیگری هم هست که نمی‌دانم چیست، هر وقت کوله‌‌ات سبک شد، پرواز خواهی کرد». مدتی پس از این گفت‌وگو مرتضی آوینی به شهادت رسید و به فاصله یک سال دیگر نیز گنجی شهید شد 🌼شادی روح همه شهدا و .🌼 ‎🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇 ┄┅┅ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d