شبهات عدل الهی

✍️باورم شد که رفتی، سید مقاومت 📌سیدحسن را یک بار از نزدیک دیده بودم، بیش از بیست سال قبل در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها سخنرانی می کرد، وجودش پر از امید و اعتقاد به هدف بود. 📌روزهای نزدیک به شهادتت، فرمانده پشت فرمانده بود که از حزب الله گرفته می شد؛ باید کوه می بودی که فرو نریزی سید. ولی استوار بودی، چون مانند عمه جانت زینب(س) همه را زیبا می دیدی. 📌دشمن می خواست ابتدا بازوان تو را قطع کند، می خواست عَلَم مقاومت را از تو بگیرد تا علمدار نباشد، ولی نمی دانست که علمدار اصلی سیدعلی است نه سیدحسن. اوست که باید عَلَم را به دست صاحبش یعنی امام زمان علیه السلام بدهد. ولی سید، نبودی تا ببینی شهادتت چه داغی رو دل سیدعلی گذاشت و او را چقدر عزادار کرد. 📌امروز نیز یاد امیرالمومنین علیه السلام افتادم که روی سنگی نشست و به شمشیرش تکیه زد، آنگاه یاد یاران کرد و فرمود: أَيْنَ عمار؟ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ‏ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْن‏؟ آنگاه دست به محاسن گرفت و بسیار گریست.(نهج البلاغه، خطبۀ 182) 📌شاید این روزها، حال و هوا و سخن علمدار همین باشد: أَيْنَ حاج قاسم؟ أَيْنَ سیدابراهیم؟ أَيْنَ عماد مغنیه؟ أَيْنَ اسماعیل هنیه؟ أَيْنَ سیدحسن نصرالله؟ 📌علمدار تو رو خوب می شناخت که هر روز برای سلامتی ات دعا می کرد و صدقه می داد. حاج قاسم هم تو را خوب می‌شناخت که می‌گفت قلب و کبد و ... را تقدیم دو نفر می‌کند؛ یکی تو و یکی هم آقا. 📌شهادت حق تو بود سید. ولی فکری به حال دلتنگی ما کن. شهادت تو نیز مانند شهادت تمام سرداران جبهۀ حق مایۀ جوشش هزاران سردار می شود؛ چنانکه وقتی حاج عماد مغنیه شهید شد، به صهیونیست ها اعلام کردی که «حاج عماد، دهها هزار مبارز بر جای گذاشته است». باورت دارم سید. سخنت، هدفت و راهت را. 📌 تشییع پیکرت مانند تشییع پیکر مادر پهلو شکسته ات نبود، گفتند که بدنت سالم بوده. چه بگویم؟ یا حسین. 📌راستی سید، دلمان برای حاج قاسم و سیدابراهیم تنگ شده. داغشان کهنه نمی شود. سلام ما را برسان و بگو هوای دل سیدعلی را داشته باشند. 🙏به امید دیدار سید. منتظر خبر آزادی قدس باش. ✍️محمدحسین فاریاب #دلنوشته #برای_سید_حسن_نصرالله #سید_مقاومت #انا_علی_العهد ✅کانال یادداشت‌های اعتقادی 🆔@faryab110

بازنشر همراه با کمی تغییر

📌تعالیم دوازده گانۀ بهائیت چیست؟ ✍️پاسخ 1️⃣بهائیت از آنجا که ادعای دین بودن دارد، مانند هر دین دیگری دارای اعتقادات، اخلاق و احکام خاصی است. در عین حال، دوازده آموزۀ مهم بنیادین دارد که از سوی عبدالبهاء دومین رهبر بهائیان مطرح شد. آنها عبارتند از: 2️⃣حقیقت جویی؛ گزینش زبان وخط جهانی برای برقراری ارتباط؛ ترک تمام تعصب ها؛ تساوی حقوق زن و مرد؛ صلح عمومی؛ تعدیل معیشت همگانی و رفع مشکلات اقتصادی؛ جهان بشری محتاج عنایات روح القدس است؛ تعلیم و تربیت عمومی و اجباری؛ تشکیل دادگاه بین المللی؛ وحدت عالم انسانی؛ دین باید سبب الفت و محبت باشد؛ دین باید مطابق علم و عقل باشد. 3️⃣جهت رعایت اختصار به نقد سه اصل می پردازیم: اصل تساوی حقوق مرد و زن، با این نقد روبرو است که مرد و زن به لحاظ فیزیولوژی و روحی متفاوتند، از این جهت نمی توانند حقوق برابر داشته باشند. مثلاً زن چون از لحاظ جسمانی نسبت به مرد ضعیف تر است، نمی توان از او انتظار کارهای سخت خارج از خانه را داشت؛ به همین دلیل اسلام، زن را از کار خارج از خانه معاف کرده و حق نفقه را برای او قرار داده. همچنین برای حفظ حقوق او جهت طلاق احتمالی، حق مهریه را برای او قرار داده است. 4️⃣اینکه دین باید مطابق علم باشد، نادرست است؛ چراکه آموزه های علمی گاه دستخوش تغییر و اصلاح می شوند. در این صورت اگر دین از طرف خدا باشد، لازمه اش آن است که سخن خداوند نادرست بوده و سپس درست شده و این از جهل خدا حکایت دارد!!! 5️⃣وحدت عالم انسانی یعنی اینکه انسانها همگی بندۀ یک خدا هستند و باید با یکدیگر برادر باشند. این سخنی زیباست، ولی سخنان بهاء و عبدالبهاء با همین اصل ناسازگار است. بهاء الله می نویسد: ای بهائیان بر دشمنانم همچون شعله های آتش، سوزاننده و بر دوستانم چون چشمه آب، دوام بخش باشید.(ادعیۀ حضرت محبوب، ص196) 6️⃣عبدالبهاء نیز در یکی از نامه های خود پس از جنگ جهانی دوم از اینکه از تمام قومیت ها کشته شدند ولی از بهائیان کسی کشته نشد، اظهار شادمانی می کند. (مکاتیب عبدالبهاء، ج7، ص220) ... ادامه دارد. #بهائیت #تعالیم_دوازرده_گانه_بهائیت ✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید: 🆔@faryab110

📌آیا بهائیان پیامبر خود را خدا می دانند؟ آیا میرزا حسینعلی نوری ادعای خدایی کرد؟ ✍️پاسخ 1️⃣معمولاً گفته میشود که بهاءالله افزون بر ادعای نبوت، ادعای الوهیت هم داشته است. بهترین مرجع برای پاسخ به این پرسش، اعتقاد بهائیان و کتابهای آنهاست. 2️⃣بهائیان به خدای واحد اعتقاد دارند و این نکته در برخی تعالیم دوازده گانه آنها مانند وحدت عالم انسانی، مشهود است؛ چرا که می‌گفتند همه انسان‌ها بنده یک خدایند. 3️⃣در عین حال، در سخنان بهاءالله عباراتی دو پهلو وجود دارد. آن هم در کتابی واحد. بهاءالله در کتاب اقدس که آن را در عکا نوشت، اعتقادش به خدا را چنین تصریح می کند: «انا ما اردنا فی الملک الا طهور الله و سلطانه و کفی بالله علی شهیدا انا اردنا فی الملکوت الاعلی امر الله و ثنائه و کفی بالله علی وکیلا .... »(اقدس ص45) بدین معنا که ما در عالم دنیا فقط در پی تحقق سلطنت خدا هستیم و کافیست که خداوند بر این خواستۀ ما شاهد است. همچنین در عالم ملکوت، در پی امر و ستایش خدا هستیم و برای ما کافیست که خداوند نگهبان ماست. 4️⃣از سوی دیگر در همین کتاب می نویسد: «اسمع ما يوحي من شطر البلأ علي بقعه المحنه و الابتلأ من سدره القضأ انه لا اله الا انا المسجون الفريد؛ بشنو آنچه را كه وحي مي شود از مصدر بلا بر زمين غم و اندوه از سدره قضا بر ما به اينكه نيست خدايي جز من زنداني يكتا». 5️⃣در کتاب مبین می نویسد: «تفكر في الدنيا و شأن اهلها ان الذي خلق العالم لنفسه قد حبس في اخرب الديار بما اكتسبت ايدي الظالمين؛ درباره دنيا و حالات مردم آن بينديش. زيرا آنكه جهان را براي خود خلق كرد، در خراب ترين مكان ها به دست ستمكاران زنداني است) 6️⃣آیا این سخنان به معنای خدایی حسینعلی نوری است؟ در یادداشت فرداشب به این پرسش پاسخ می دهیم. ... ادامه دارد. #بهائیت #ادعای_خدایی_توسط_پیامبر_بهائیان #آیا_بهائیان_پیامبر_خود_را_خدا_میدانند ✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید: 🆔@faryab110

🌹

📌آیا بهائیان پیامبر خود را خدا می دانند؟ آیا میرزا حسینعلی نوری خود را خدا می‌دانست؟ ✍️پاسخ 1️⃣پیشتر گفتیم که میرزا حسینعلی نوری، متهم به ادعای الوهیت است. دلیل این ادعا نیز سخنانی است که ظاهرشان، همان ادعای الوهیت و خالقیت است. در عین حال، او در برخی کتابهایش نیز به صراحت از خدای یکتا سخن گفته است. 2️⃣بهائیان هرگز این سخنان را به معنای خدایی حسینعلی نوری نمی دانند و او را پرستش نمی کنند. آنها تأکید دارند که معنای جملۀ نقل شده (اسمع ما يوحي ...انه لا اله الا انا المسجون الفريد) ـ که در یادداشت پیشین نقل کردیم ـ آن است که خداوند به حسینعلی نوری چنین وحی کرده: اینکه تو را زندانی کرده اند و در رنج و سختی گرفتار ساخته اند مانند آنست که مرا زندانی کرده اند و خداوند در این بیان صفت تنهایی و زندانی بودن فرستاده اش را به خود نسبت داده؛ چنانکه در زیارت عاشورا گفته می شود: ثار الله. 3️⃣آنها با طرح آموزه های عرفانی و فلسفی و تقسیم عوالم به حق، امر و خلق معتقدند که عالم حق مخصوص به ذات خداوند است. عالم امر، مربوط به حجت الهی است و عالم خلق نیز همان عالم مخلوقات است. خلقت عالم از مجرای حجت الهی صورت می گیرد. در این میان، بهاءالله همان واسطۀ میان خدا و عالم خلق است و انتساب صفت خالقیت به او از این باب است. 4️⃣او که پیامبران را حجتها، مظاهر و جلوه‌های خدا در نظام هستی هستند؛ در یک شعر می گوید: کل الالوه من رشح امری تألهت وکل الربوب عن طفح حکمی تربّت 5️⃣در این بیت، او از آلهه و ارباب سخن گفته که مقصود همان حجت های الهی هستند. او چون خود را برتر از همه دانسته، الوهیت آلهه و ربوبیت ارباب را نیز از خود می داند. روشن است که او قائل به خدایی پیامبران و ربوبیت آنها نیست، بلکه از آنجا که آنها را مجرای الوهیت و ربوبیت خدا دانسته، آنها را با این الفاظ خطاب کرده است. 6️⃣حاصل آنکه، به نظر می رسد ادعای الوهیت و خالقیت حسینعلی نوری را نمی توان به این معنا دانست که او ادعای خدایی و واجب الوجودی کرده باشد؛ هرچند انحرافات فکری فراوانی داشته که در شبهای آینده به آنها اشاره می کنیم. ... ادامه دارد #بهائیت #ادعای_الوهیت_میرزا_حسینعلی_نوری #آیا_میرزا_حسینعلی_نوری_خود_را_خدا_میدانست ✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید: 🆔@faryab110

📌بهائیان چه دلیلی برای اثبات پیامبری میرزا حسینعلی نوری می آورند؟ ✍️پاسخ 1️⃣بهائیان اسلام را دین الهی ولی غیر خاتم می دانند. از نظر آنها پیامبر بعد از اسلام، حسینعلی نوری است که خود می نویسد: «به خدا سوگند خواب بودم، نفحات وحی مرا بیدار کرد ... »(مجموعه الواح، ص234) اصلی ترین راه شناخت پیامبری پیامبر، معجزه است و پس از آن، اِخبار پیامبران پیشین. هیچ پیامبری از پیامبری حسینعلی نوری خبر نداده است. همچنین از مسلمات بهائیان آن است که پیامبرشان هیچ معجزه ای نداشته است. 2️⃣بهائیان برای پوشاندن این ضعف، با بیانات مختلف ضرورت و دلالت معجزه بر صدق پیامبری پیامبر را زیر سوال بردند. برای نمونه، گاه می گفتند معجزه خلاف عقل است. گاه آن را غیرضروری می دانستند. حسینعلی نوری خود می نویسد: «حق باید خلق را امتحان نماید نه خلق، حق را ... امر الله دستگاه تئاتر نیست که هر ساعت یک بازی در بیاورند و هر روز یک چیزی بطلبد. در این صورت امر الله بازیچه صبیان شود.» 3️⃣روشن است که این سخنان به دلیل نداشتن معجزه از سوی پیامبر بهائیان است؛ و گرنه آنها اسلام را یک دین آسمانی می دانند و خود نیز بر دین اسلام بودند می دانند که در قرآن کریم معجزات فراوانی برای پیامبران ذکر شده است. 4️⃣از نظر آنها، راه شناخت پیامبر استقامت او در ادعای پیامبری و شهرت او دانستند. عبدالبهاء مینویسد: «یک برهان عقلی دیگر گویم و اهل انصاف را همین برهان کفایت است که هیچ کس نمیتواند انکار کند و آن این است که این شخص جلیل در سجن اعظم(زندان بزرگ) امرش را بلند کرد و نورش باهر شد»(مفاوضات، ص28) 5️⃣در نقد این سخن نیز باید گفت استقامت و شهرت، منطقاً هیچ دلالتی بر صدق پیامبری پیامبر ندارد. استقامت یک پیامبر و مشهور شدن یک دین، معلول امور فراوانی از جمله پشتیبانی قدرتهای استعماری و استکباری است که در این میان شواهد تاریخی از همراهی فراوان انگلیس با این دین دارد. ... ادامه دارد #بهائیت #دلایل_بهائیان_برای_اثبات_پیامبری_میرزا_حسینعلی_نوری ✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید: 🆔@faryab110