🎞 #کلیپ_تصویری ⛔️ #بدون_توقف ‼️ غریبه شدن با مفهوم #برکت در زندگی خیلی خطرناکه! 📛 خطر پیری جمعیت جدی است.... 🎙حجت الاسلام استاد #محسن_عباسی_ولدی 🔶🔸 موضوع: فرزندآوری و موانع آن 📺 شبکه سه سیما @abbasivaladi کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1

سلام ستایش بانو عزیزم در مورد خانمی که گفتن پلاکت خونش اومده پایین.منم دوماه پیش زایمان کردم در صورتی که پلاکتم تا۴۰هزار پایین اومد اصلا نگران نباش هیچ اتفاقی نمی افته انشالله.من تحت نظر دکتر خون وآنگولوژی بودم وفقط کورتون برام تجویز کردن.انشالله بسلامتی زایملن کنی عزیزم. سلام ستایش خانوم وقتتون بخیر درمورد آزمایش قبل ازدواج،آیا آزمایش ژنتیک فقط برای اوناییه که نسبت فامیلی دارن؟یا برای همه میتونه صدق کنه؟ خانم ستایش مطلب زیر نویس دیروز واقعا درسته☺️خواهر من ۴ تا بچه داره هر بچه ش دنیا می اومد قشنگ قبلی ادم میشد😂😂 ادم ها😍در حدی که الگو میشد برای بعدی😂 راز زیاد بچه اوردن قدیمیا همینه😁 هی میاوردن بچه قبلی ،نوزادو تربیت میکرده باز دوباره هوس یه بچه دیگه میکردن😉 #پاسخ #سوال اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano

💢جوانی که به دستور امیرالمومنین(ع) از مرگ نجات پیدا کرد #تجربه_مرگ_موقت ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak

سلام ستایش جان خداقوت🌸 من فک کنم دیروز سقط کردم ( دو هفته م بود) نمیدونم الان چکار کنم چی بخورم خوبه ؟ یا چکار کنم کمرم سفت بشه قبلا هم سابقه سقط با دو تا زایمان زودرس شش ماهه داشتم خودتون خانوما قضاوت کنید خونه ۴ نفره سوژه های شادی بیشتره یا خونه ۸ تا ۱۰ نفره؟😂 انصافا خونه های شلوغ سوژه های خنده و شوخی و سرگرمیش بیشتره خب😍 انرژی و شادی هم در خانواده های بزرگتر بیشتره😁 #سوال اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano

سلام وقت بخیر در مورد کرسی که پرسیده بودید میتونید. دو تا پتوی دونفره رو بهم بدوزید ملافه کنید یه میز بذارید پتو رو بندازید روی میز میتونید منقل برقی بگیرید یا میتونید یک پاترم به زیر میز وصل کنید لامپ صد روشن کنید یه روش دیگه یه میز به ابعاد 80در80به نجاری سفارش بدید بگید برای کرسی میخواهید که میز محکم درست کنند. یک لحاف کرسی ضخیم از لحاف دوزی تهیه کنید اکثر لحاف دوزی ها لحاف کرسی آماده دارن. اگر بخواین همه افراد خانواده از کرسی استفاده کنند باید چهارتا تشک یک نفره هم اطراف کرسی بذارید گل نرگس خودتون خانوما قضاوت کنید خونه ۴ نفره سوژه های شادی بیشتره یا خونه ۸ تا ۱۰ نفره؟😂 انصافا خونه های شلوغ سوژه های خنده و شوخی و سرگرمیش بیشتره خب😍 انرژی و شادی هم در خانواده های بزرگتر بیشتره😁 #پاسخ اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano

سلام ستایش خانم لطف میکنید پیام منو تو گروه بذارید. من پنج هفته هست که باردارم دیروز رفتم سونوگرافی شکمی گفت که هیچی دیده نمیشه خیلی ترسیدم اخه تست بتا دادم مثبت شد حالا خیلیا بهم میگن بارداری خارج رحمی داری خیلی استرس گرفتم چون بارداری اولم هست خواهش میکنم هرکس تجربه داره راهنماییم کنه حالم اصلا خوب نیست 😔😔😔 خودتون خانوما قضاوت کنید خونه ۴ نفره سوژه های شادی بیشتره یا خونه ۸ تا ۱۰ نفره؟😂 انصافا خونه های شلوغ سوژه های خنده و شوخی و سرگرمیش بیشتره خب😍 انرژی و شادی هم در خانواده های بزرگتر بیشتره😁 #سوال اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano

میشه بگین چه راهکاری هست برای کسی که دوست داره فرزندآوری زیاد داشته باشه ولی آسیبی به دندون هاش نرسه. آخه تو هر دوره ی بارداری یه زن چند تا دندون سالمش پوسیده میشه😔 خودتون خانوما قضاوت کنید خونه ۴ نفره سوژه های شادی بیشتره یا خونه ۸ تا ۱۰ نفره؟😂 انصافا خونه های شلوغ سوژه های خنده و شوخی و سرگرمیش بیشتره خب😍 انرژی و شادی هم در خانواده های بزرگتر بیشتره😁 #سوال اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano

سلام ستایش خانم ممنون ازکانال خوبتون من بچه دوقلودارم ۲سال و۲ماهه یکیشون ازاول انگشت شست دست چپشومیخوردمنم ازاول اهمیت ندادم ولی آلان یه ساله شدیدادنبالشم که ترکش بدم متاسفانه نمیشه هرتلخک یاداروگیاهی صبرزردهمه کارکردم الان سه ماهه بافلفل دارم امتحان میکنم خوب بودتوخواب که قشنگ ترک کرده بودمتاسفانه بازشروع کرده خیلی ناامیدشدم توروخدااگه کسی راهی بلده بهم بگه اینم بگم که خودش میفهمه من سرزنشش میکنم قایمکی میخوره یافلفل میزنم شدیدگریه میکنه ومنومیزنه اماچنددیقه بعدبازهمون دست فلفلی میخوره روزبه روزوابستگیش بیشترمیشه خودتون خانوما قضاوت کنید خونه ۴ نفره سوژه های شادی بیشتره یا خونه ۸ تا ۱۰ نفره؟😂 انصافا خونه های شلوغ سوژه های خنده و شوخی و سرگرمیش بیشتره خب😍 انرژی و شادی هم در خانواده های بزرگتر بیشتره😁 #سوال اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano

سلام وخسته نباشید ب همه مامانا من پارسال ی زایمان زودرس داشتم تو هفته بیست وهشت ک متاسفانه دخترم بعد دوروز ازدنیا رفت الان دوباره حامله شدم وتو ماه هفت هستم خیلی استرس دارم سرکلاژ انجام دادم وامپول وشیاف پروژسترون هم استفاده میکنم همینطور از شکم بند هم استفاده میکنم ولی بعضی وقتا پایین شکمم درد های بدی منو میگیره واحساس فشار دارم توناحیه لگن وکمر درد بعضی شبا ... من تمام راه های درمان شیمیایی رواستفاده کردم ودکترم گفت از این ب بعدش با خداست واستراحت کن ولی تو گروه چندتا خانم رو دیدم ک با استفاده از داروهای گیاهی جلوگیری از زایمان زودرس کردن من دکتر طب سنتی هم رفتم ولی متاسفانه دکتر خوبی نبود وراه حل یا دارویی نداد ازکسانی ک شرایطی مثل من رو داشتن خواهش میکنم راهنماییم کنن ک این دوماه باقی مونده رو چیکار کنم چون این دردا امونم رو بریده و استرسمو هی بیشتر میکنه ... خودتون خانوما قضاوت کنید خونه ۴ نفره سوژه های شادی بیشتره یا خونه ۸ تا ۱۰ نفره؟😂 انصافا خونه های شلوغ سوژه های خنده و شوخی و سرگرمیش بیشتره خب😍 انرژی و شادی هم در خانواده های بزرگتر بیشتره😁 #سوال اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano

من هفته چهارم بارداریم ، پهلو راستم درد میکنه و همچنین کمر درد هم دارم ، میخاستم ببینم دلیلش چیه ؟ بارداری دومم هست سلام خانومی که در مورد داروگیاهی آبادان سوال پرسیدن منشیشون خانم دستباز .. خدمتتون عرض کنم من آندومتریوز داشتم استفاده کردم بی نتیجه بود دوستم تنبلی تخمدان داشت استفاده کرد اونم بی نتیجه بود یه نفر دیگه هم از آشناهامون استفاده کرد مشکلش دقیق نمی‌دونم چیه اونم نتیجه ای نگرفت برای همه (هرکسی هر مشکلی داشته باشه)یک نوع دارو میدن ما با سه تا مشکل متفاوت دقیقا دارومون یکی بود خودتون خانوما قضاوت کنید خونه ۴ نفره سوژه های شادی بیشتره یا خونه ۸ تا ۱۰ نفره؟😂 انصافا خونه های شلوغ سوژه های خنده و شوخی و سرگرمیش بیشتره خب😍 انرژی و شادی هم در خانواده های بزرگتر بیشتره😁 #سوال #پاسخ اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano

#تجربه_من ۴۸۵ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #عرف_غلط #قسمت_اول سال ۸۱ با همسرم نامزد کردیم ایشون تازه سربازی شون رو تموم کرده بودن و توی یک مغازه شاگردی میکردن و کل درامدشون ماهیانه ۴۰ هزار تومن بود بعد از سه ماه عقد کردیم و دوران خوش نامزدی رو رسما شروع کردیم اما از همون ابتدا مشکلات مالی روی هردومون فشار میاورد. در این بین مشکلات خونوادگی من هم قوز بالا قوز شده بود، جوری که بعضی اوقات مشکلات خودمون رو فراموش میکردیم، خلاصه یک سالی از دوران سخت عقد گذشته بود که من احساس کردم حالت های بارداری بهم دست میده و بعد از اینکه به دکتر مراجعه کردم متوجه شدم باردار هستم، خیلی خیلی ناراحت شدم اوضاع بد مالی خودمون و خانواده ها ی طرف قضیه بود ترس از رفتن آبرو پیش خانواده و فامیل روی دیگه ماجرا بود😢 متاسفانه از روی نادانی و ترس یک ماه تمام من و همسر دنبال راهی بودیم که این مهمان ناخوانده را از بین ببریم 😢 اما خوشبختانه هیچ راهی پیدا نکردیم چون نه پولش رو داشتیم که داروی سقط جنین بخریم و نه راه بلدی که ما رو به سمت این بی راهه ی خطر ناک بکشونه ☺ تا اینکه دیدیم چاره ای نداریم جز اینکه به پدر مادر هامون بگیم تا هرچه سریع تر کمک کنن تا ما زندگی مشترک مون رو آغاز کنیم. زحمت دادن این خبر رو همسر مهربونم به عهده گرفتن و به مادرم با خجالت فراوان گفتن و سریع رفتن منزل خودشون و تا چند روز روشون نمیشد بیان منزل ما.... بماند که خانواده ی من چچچچقدرررر به من و همسرم کنایه زدن که شما موقعیت شناس نیستین و به فکر آبروی ما نبودین به فکر جیب خالی ما نبودین و هزار جور حرفه دیگه .... اما بالاخره خانوادها راضی شدن به ما کمک کنن روزهای خیلی سختی بود .هنوز تاریخ عروسی مشخص نشده بود و مادر من در حال تدارک جهیزیه بود و من هم تازه ویار های بارداری خود نمایی میکرد. نه تلفنی بود که با همسرم صحبت کنم و نه اون روش میشد بیاد منزل ما کسی هم به غیر از پدر و مادر من و پدر مادر همسرم و خواهر هاش از موضوع خبر نداشتند. تا اینکه پدرم گفتن اتفاقی که نباید افتاده دیگه این قایم باشک بازی تون چیه دیگه به همسرت بگو مثل سابق بیاد اینجا😊 همه چیز به ظاهر عادی بود و خانواده ها هم هرچند خیلی ناراحت بودند اما با تمام توان به فکر مراسم بودن تا هرچه زوتر ما بریم سر خونه زندگی خودمون تا اینکه یک روز دل درد عجیبی به سراغ من اومد که تا حالا تجربه نکرده بودم، به مادرم گفتم و ایشون هم گفتن شاید به خاطر سردی این طوری شدی کمی چای نبات به من دادن اما متاسفانه افاقه نکرد و پشت سر هم دل درد هام بیشتر میشد تا اینکه بعد از یکی دو ساعت بچه دوماهه من در منزل سقط شد 😭😭😭 درسته مهمان ناخوانده بود اما پاره ای از تن من و همسرم بود دیگه از رفتنش خو شحال نشدم تو بغل همسرم گریه میکردم اما به وضوح خوشحالی مادرم رو میدیم و این برام سخت تر بود، من چوب دو سر سیاه شده بودم از طرفی جلوی خانواده ها آبرومون رفته بود و از طرف دیگه بچه مون رو از دست داده بودیم و تازه بار تهمت از طرف خانواده ی همسرم سمت من بود که میگفتن خودشون بچه رو سقط کردن 😰😰 من همش به این فکر میکردم که چقدر خدا کمکمون کرد که دست مون به خون یه طفل بی گناه آلوده نشه هر چند روزهای خییییلی سختی رو تحمل کردیم اما پیش خدا رو سفید شدیم. شش ماه بعد از این جریان همه چیز دست به دست هم داد و من و همسر زندگی مشترکمون رو شروع کردیم. همچنان همسرم شاگرد مغازه بود و درامد زیادی نداشت اما توکل مون به خدا زیاد بود و دوست نداشتیم از کسی کمک بخواهیم با کم و کثر زندگی می ساختیم و عاشق همدیگه بودیم. هفت ماهی از زندگیمون گذشته بود که تصمیم گرفتیم طعم واقعی فرزند دار شدن رو بدون استرس بچشیم و خدا هم خیلی زود جوابمون رو داد 🤲🏻 بله من برای بار دوم باردار شدم اما آن بارداری کجا و این بارداری کجا من و همسرم خیلی خوشحال بودیم و خیلی زود به خانوادها اطلاع دادیم و این بار خانواده هامون هم خیلی خوشحال بودن و همش مراقب من بودن و توصیه میکردن چی بخور چی نخور😄 واقعا رفتار هاشون برای ما که اون روی سکه شون رو دیده بودیم عجیب بود. همش با خودم می گفتم مگر دفعه اول که من باردار شده بودم خلاف شرع کرده بودم مگر اون نوه شون نبود چرا انقدر تبعیض... چرا باید خانواده ها انقدر رو اینجور مسائل حساس باشن چند تا بچه ی بی گناه دیگه باید به خاطر این رسم و رسومات و فرهنگ های غلط سقط بشن حتی خیلی از این مادر های جوان به خاطر سقط های غیر اصولی متاسفانه برای یک عمر در حسرت مادر شدن می مونند ... خلاصه روزهای بارداری من با ویار سخت و استراحت های بیشتر به خاطر سقط قبلی و همچنان بی پولی شدید در حال سپری بود هر چند گاهی پول سونو و دکتر رو هم نداشتیم اما هم خودم و هم همسرم لحظه ای پشیمان نشدیم😍 👈 ادامه دارد.... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1