هدایت شده از دوتا کافی نیست
#پیام_مخاطبین
✅ برکات فرزندآوری...
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
کانال "دوتا کافی نیست"
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۵۷۴
#ازدواج_آسان
#ساده_زیستی
#بارداری_خداخواسته
#جنسیت_فرزند
#سقط_جنین
۳۳سالمه. سال ۹۲ ازدواج کردیم. چهارتا بچه دارم.
یه جشن ساده و مختصر گرفتیم. خونه نداشتیم توی یکی از اتاق های خونه ی پدرشوهرم زندگی میکردیم. یک ماه بعد از ازدواجمون، فهمیدم باردارم. یه روز رفتم یه سبد از روی کمد بردارم چهارپایه گذاشته بودم زیر پاهام که از پشت محکم خوردم زمین و کمردرد شدیدی گرفتم، بعدش رفتم سونو گفت بچه ت سقط شده، خیلی دلم شکست و گریه کردم.
یه دو ماهی گذشت، دوباره باردار شدم و خدا به من یه دختر ناز هدیه داد. دخترم ۷ ماهش بود که دیدم از جهت مالی هیچ پیشرفتی نمیکنیم، تصمیم گرفتم از اون خونه بریم و مستقل بشیم، رفتیم یه خونه اجاره کردیم یه ۸ ماهی گذشت، طلاهامو فروختم، روش یه وام گرفتیم و مجبور شدیم پول رهن خونه رو هم بذاریم روش تا بتونیم زمین بخریم.
از اون خونه رفتیم، مجبور شدیم داخل پارکینگ یه خونه زندگی کنیم. خیلی حس بدی بود اما خدارو شکر میکردم که همسرم خوب بود و یه گل دختر دارم.
دخترم یک سال و سه ماهش بود، فهمیدم باردارم. روزی که برای سونو رفتم و گفت دختره، از مطب دکتر تا خونه گریه کردم، شوهرم میخندید، میگفت من که خوشحالم که بچه مون سالمه.
خلاصه که بچه به دنیا اومد، قدمش برامون خیلی پر خیر و برکت بود. با اینکه هیچ پس اندازی نداشتیم به جز یه زمین، خدا کمک کرد و شروع کردیم به ساخت و ساز خونه، یه سال و نیم بعد خونه مون تکمیل شد.
با دوتا دختر اومدیم خونه ی خودمون و خدا رو شکر میکردم. تا اینکه یه روز حالت تهوع منو مشکوک به بارداری کرد. در کمال ناباوری تستم مثبت شد و یه مهمون خدا خواسته داشتیم.
دوران بارداریم تقریبا به راحتی گذشت. تا اینکه دختر سومم فاطمه کوچولو بدنیا اومد. زندگیمون خیلی شیرین تر شد. مخصوصا اینکه اسمش رو فاطمه گذاشته بودم خیلی خدارو شکر میکردم که نام یکی از معصومین رو توی خونه مون صدا میزدیم، واقعا دیگه بچه نمیخواستم.
دختر سومم سه سال و خورده ای بود که دوباره خدا خواسته باردار شدم. این دفعه دیگه همسرم بچه نمیخواست، مادر شوهرم هم گفت باید بچه ت رو سقط کنی، پسرم نمیتونه خرج ۴تا بچه رو بده. اینم دوباره دختره. وای پسرم پول جاهازشون رو از کجا بیاره. اما من بچه م رو دوست داشتم و به هیچ قیمتی حاضر به سقطش نبودم.
به مادر شوهرم گفتم، خواهش میکنم در این مورد دخالتی نداشته باشید، هرچند از دستم ناراحت شد. خیلی التماس همسرم کردم. خیلی باهاش صحبت کردم که گناه داره تا ماه سوم بارداری هنوز همسرم بچه رو نمیخواست. تا اینکه رفتم سونو و جنسیت بچه رو مشخص شد، بچه پسر بود و خوشبختانه سالم بود و مشکلی نداشت.
همسرم دیگه چیزی نگفت و سکوت کرد، مادر شوهرم هم خوشحال بود. الان بچه م ۴ماهشه. مادر شوهرم هر روز تماس میگیره که صداش رو بشنوه. دخترام خیلی دوسش دارن. خیلی ازش مراقبت میکنن. و من همچنان منتظر هدیه ی پنجم خدا هستم.😁
خدارو شکر میکنم که خدا من رو لایق دونست و این هدیه ها رو به من سپرده. اینارو گفتم که بگم خدا خیلی مهربونه اون بالایی یه چیزایی میدونه که ما از اون بی خبریم. کارو بسپارید دست خودش همه چی حله....
کانال "دوتا کافی نیست"
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از M.E
افسردهای؟ 😞
😩بیحالی؟
بیحوصلهای😣
وسایل خونه به نظرت تکراری و خسته کننده شدن؟ 😖
اصلا درکت نمیکنم🤣😬
چون من ازاین کانال کلی روحیه میگیرم😍
اینجا کلی صنایع دستی خریدم زیر قیمت بازار😃❤️
اینجا همیشه تخفیف داره🙃
اینجا همه باهم رفیقن و ادمین هم هوای مشتریهای خوبشو داره😉
جانمونی رفیق🥰
https://eitaa.com/joinchat/2130575491C538c7e21ac
این خمره تپلیا که از درمیاد تو
انرژی منفی ازپنجره فرار میکنه😉👌
بیا حالتو خوب کن
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۵۷۵
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
#سختیها
#قسمت_اول
من یکبار در سن ۲۴ سالگی عقد کردم و بعد از ۶ ماه توافقی جدا شدیم، البته ایشون راضی نبودن ولی چاره ایی نبود و بخاطر مشکلات روحی غیرقابل حل شون نمیشد باهاشون زندگی کنم اما همیشه براشون دعای خیر میکنم و بخاطر اینکه خودشون و خانواده شون نگفتن که این آقا مشکل داره ازشون دیگه ناراحت نیستم و بخشیدمشون.
بعد از جدایی، تا مدتها کارم اشک ریختن بود و همش میگفتم خدایا این همه خواستگار، چرا باید این مرد رو من قبول کنم و همچین مسئله ای برام پیش بیاد.
چندین ماه طول کشید تا بتونم به اعصابم مسلط بشم با معرفی یکی از دوستان، جایی مشغول به کار شدم و بعد از یکسال با همسرم که پسر عموی همکارم بودن، آشنا شدم و از همون ابتدا به ایشون اطلاع دادم که قبلا با کسی عقد بودم چون برای بعضی خانواده ها سخته و فکر میکنن که اگر باز گو بشه ممکنه ازدواج دوم بچشون بهم بخوره و این فکر کاملا اشتباهه با توکل بخدا و صداقت همه چی درست میشه.
من با همسرم آشنا شدم و بواسطه ی دخترعموشون که همکارم بودن به خانواده معرفی شدم و به خواستگاری من اومدن
ایشون اون زمان فقط یک پیکان داشتن، نه کار دولتی، نه بیمه، هیچی اما آقایی که من ازشون جدا شدم بسیار وضعیت مالی شون، عالی بود، اما این خواستگار، هیچی از خودشون نداشتن و صادقانه بمن گفتن و من بعد از مشورت با خانوادم قبول کردم و بعد از دو ماه نامزدی، با یک عقد و یک روز فاصله بعدش ازدواج کردیم
پدر همسرم برای مراسم ما خیلی کمکمون کردن اما چون شرایط کاری همسرم جوری بود که گاهی درآمد نداشتن، بواسطه ی خرابی ماشین. در یک اتاق با خانواده ی همسرم زندگی کردم و به شهرستان رفتم.
بعد از سه ماه خدا خواسته باردار شدم و بعد از سقط، فهمیدم توی همون ماه بواسطه ی قدم همون فرشته که ما ندیدیمش، طرح بیمه برای مشاغل آزاد آمد و ما تونستیم بیمه بشیم اما شرایط مالی و آزادی نداشتن و همیشه مجبور بودن به داشتن حجاب، با وجود برادر شوهرم برای من خیلی سخت بود و به شهر خودمون و دوباره به کار قبلیم تونستم برگردم منزلی رو کرایه کردیم.
ولی خدا میخواست همچنان منو امتحان کنه و با دردی که توی سینم شروع شده بود با عوض کردن چندین دکتر، بلاخره مشخص شد من یک تومور توی سینم دارم و با دارو خوب نشد و یکی دیگه بهش اضافه شد، درد و تنگی نفس شروع شده بود و مجبور به عمل شدیم به سختی ازطرف محل کارم تونستم وام بگیرم و عمل کنم، دوماه سخت گذشت و من خوب شدم اما عوارض و استرس برگشت تومورها هنوز با من بود، به شدت وزن کم کرده بودم اما با این وجود کار میکردم همپای همسرم تا بدهی و هزینه های عمل رو بدیم
تازه همه چیز رو تسویه کرده بودیم که صاحبخونه خونه شو خواست و ما نمیتونستیم پول پیش جور کنیم به ناچار مجبور شدیم بازم بریم با یکی از اقوام توی یک خونه مشترک زندگی کنیم و بازم توی یک اتاق و اونا سه تا بچه بزرگ داشتن و کلی رفت و آمد و من برای هر چیزی باید توی نوبت میموندم، برای پخت غذا، شستن لباس و...
خیلی سخت میگذشت، خونه خیلی قدیمی بود، بعد از دو سال که از ازدواج ما میگذشت پیشرفتی که نداشتیم همه چیزو هم از دست دادیم و من دوباره کار میکردم و توی شرایط سخت تر از اول زندگیم بودم، خیلی روحیه مو باخته بودم، اشک می ریختم اما با حرفایی که از زن عموی خودم شنیدم و مادربزرگ خدا بیامرز همسرم که میگفتن اگه میخوای نون بخوری، وضعت بهتر بشه، بچه دار شو بفکر فرو رفتم و حرفش که با همسرم زدم فقط سکوت کردن و مادرشوهرم گفتن وای اینکارو نکنی، توی یه خونه قدیمی که جای خودتونم خوب نیست، درای چوبی قدیمی، آشپزخونه گوشه حیاط، مشترک زندگی میکنی، چجور میخوای اینجا بچه بزرگ کنی؟!
ولی من امیدوار بودم و دکتر رفتیم تا چکاپ کنیم که دنیا روی سرم خراب شد دکتر به همسرم گفت از این خانم منتظر بچه نباش بواسطه ی دارو هایی که بعد از عمل خورده تا خوب بشه، تخمدانش خشک شده و بچه دار نمیشه...
من بعد از کلی گریه به همسرم گفتم تو بپای من نسوز من راضیم وضعیت مالی مون که خوب شد ازدواج کنی، من از زندگیت میرم. همسرم خندید و گفت مگه من بخاطر بچه دارشدن با تو ازدواج کردم؟ من حرفم اینه، اگه خدا بخواد به ما هم بچه میده...
کم کم زمزمه ها شروع شد نکنه مشکلی داری، برین دکتر و من فقط میگفتم خودمم خیلی دوست دارم ولی حالا زوده...
اما زمانی که بخاطر نازایی خودم، مشغول کارای طلاقم بودم البته بدون رضایت همسرم، من اصرار به جدایی داشتم، مشاوره ی دادگاه گفتن باید تست بدی که حتما باردار نیستی. گفتم من بخاطر نازایی دارم جدا میشم گفتن نه باید آزمایش بدی و برای ما مدارکت بیاری آزمایش دادم و در کمال ناباوری بهم گفتن ۲۲ روزه که مادر شدم و من نمیدونستم.
👈ادامه دارد.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
❤️هر جا از زندگی خسته شدی و فکر کردی به ته خط رسیدی، حتما فقط ۱۵ دقیقه پستهای این کانال رو بخون ...
#قطعا_پشیمون_نمیشی👇👇
کانالی که زندگی هزاران نفرو نجات داده👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2100035738C3405090fa4
چندین دکتر روانشناس این کانال را تأیید کرده اند.👆🏻💠
#پیشنهاد_فوق_العاده_ویـــــــــــــژه
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🎁 جهت ثبت نام هدیه 1.000.000 تومانی ولادت حضرت زینب (س) توسط موسسه سفینة النجاة روی نام مبارک حضرت کلیک کنید😍👇👇
🌺
🌺
🌺 🌺 🌺 🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺
🌺
🌺 🌺🌺 🌺
زودتر ثبت نام کنید😍👆😍👆
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۵۷۵
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#سختیها
#قسمت_دوم
فقط نگاه شون میکردم و گریه میکردم، فکر کردن من چندتا بچه دارم و اینو نمیخوام اما وقتی فهمیدن مشکلمو، اونا هم کلی خوشحال شدن.
نمیدونم چجوری امدم خونه، تا رسیدم به همسرم گفتم، فقط نگاهم میکرد تا چند دقیقه بعد، گفت برگ درختی هم بدون اذن خدا از درخت نمیفته.
و من اینو ایمان دارم که قلب پاک همسرم و لطف خدای مهربونم شامل حالم شد. خدا به همسرم نگاه کرد که توی همچین شرایطی کنارم بود و یه دسته گل خوشگل و تپلی توی یک شب بارونی اردیبهشت ماه ۹۰ به ما داد. فاطمه خانم اومد و اتاق کوچیک ما رو روشن کرد و من بخاطر فشار بالا و دیابت بارداری سزارین اورژانسی شدم.
بعد از چهل روز بعد ار زایمانم پای من، به خاطر فرو رفتن ناخن در گوشت پام، جراحی شد و با وجود جراحی سینه، هرچند کمتر از بقیه ی مادرا اما تونستم چندماهی به دخترم شیر بدم و من با تمام وجودم برکت و رزق رو در زندگیم دیدم.
قبل از بدنیا آمدن فاطمه خانم پدرش توی یک شرکت بسیار خوب و دولتی مشغول بکار شد، خانواده ایی که با ما مشترک زندگی میکردن، خونه خریدن و رفتن و ما مستقل شدیم بعد از ۳ سال زندگی مشترک.
اما فاطمه خانم ما بسیار ناآرام و پرگریه بود من به شدت ضعیف شده بودم و شب تا صبح دخترم توی بغلم بود تا آروم بشه و لحظه ای بخوابه، انقدر بمن سخت گذشته بود که خدا منو ببخشه، گفتم دیگه بچه نمیخوام. ولی تقدیر چیز دیگه ای بود و من در ۴ سالگی دخترم خداخواسته باردار شدم و اشک میریختم که نکنه اینم مثل اولی بشه ولی همسرم گفت یادته چقدر آرزوی بچه داشتیم خدا کریمه، اینم میگذره و پسرم بدنیا آمد و شد علی آقای خواهرش...
چقدر دخترم ذوق میکرد از دیدن داداشش اسمش رو هم خودش انتخاب کرد تا ۸ ماهگی بما گفته بودن دختره و قرار بود زهرا خانم بشه اما دخترم میگفت داداش علی منه میدونم و همون شد و پسری بود آرام و تپلی و خنده رو شبها میخوابید به راحتی و صبح زود بیدار میشد و من تمام خستگی بچگی فاطمه ام رو فراموش کردم و از قدمش بگم که درکمال ناباوری ارثی که اصلا قرار نبود بما بدن، مقداریش به دستمون رسید و با فروش طلاهای خودم و دخترم که از زمان تولدش بهش هدیه داده بودن، تونستیم با کمی قرض خونه بخریم و یه ماشین قدیمی هم بگیریم.
اما اینا بعد از ورشکستگی همسرم بود که نخواستم تلخیاش بهتون بگم، فقط خدا بهمون نشون داد بعد از هر سختی شدیدی واقعا آسانی و رفاه میاد و من هر روز خدا رو شکر میکنم.
وقتی با کانالتون آشنا شدم فاطمه خانم و علی آقا رو داشتم و تونستم دانشگاه برم به لطف خدا و کمک های مادر خدا بیامرزم که بسیار کمک حالم بودن.
اما بعد از فوت مادرم دیگه انگار تنها بودم و ته دلم خالی بود، میترسیدم که تنهایی مگه میشه دوباره بچه دارشم من؟ سه تا بچه! مگه ممکنه؟ بعد از خوندن پیام های کانالتون بسیار انرژی گرفتم و تصمیم گرفتم، اما این دفعه همسرم راضی نبود، میگفت خداروشکر دو تا با تن سالم داریم دیگه چرا بعدی رو بیاریم همینا رو به جایی برسونیم هم شکرخدا.
و من اصرار میکردم و هرکس میشنید میگفت ۳۹ سالته دیگه نمیتونی. دخترت چهارم و پسرت باید سال دیگه بره پیش دبستانی، توی کرونا خطرناکه اما من شروع کردم به خوندن زیارت عاشورا و گفتن استغفار روزانه و میگفتم خدایا این دو تا رو تو به من دادی، دخترم خوشحال کن. چون فاطمه خانم میگفت ما تنهاییم مامان یه نی نی بیار ما خسته شدیم با کی بازی کنیم.
تا اینکه درد هایی به سراغم آمد و فهمیدم کیست بزرگی توی رحمم دارم و درمان شروع کردم اما بی فایده بود و بزرگتر میشد تا اینکه دکترم گفت سونوی چهارمت مشخص میکنه که خودش با دارو خوب میشه یا باید جراحی بشی.
👈 ادامه در پست بعدی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
.
برای خودت #مانتو رایگان بدوز ، همین الان سنجاق کانال رو ببین👇
https://eitaa.com/joinchat/3047948515Cde460605e9
بزن روی لینک و با #آموزشرایگان برای خودت دوخت و دوز کن 👆
.
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۵۷۵
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#سختیها
#قسمت_سوم
سونوی آخر، دکتر گفت خانم کیستت خیلی بزرگ شده، باید جراحی کنی، فقط انگار یکی دیگه توی اون یکی تخمدانت هم هست، برو مجدد چک کن و توی سونو مشخص شد که من دوماهه باردارم و گفتن که کیستت جای دیگست و هیچ ضرری برای بچه ات نداره و با زایمان رفع میشه.
وقتی به بچه ها گفتم به قدری خوشحال شدن که نمیتونم، توصیفش کنم اما امان از اطرافیان که همش میگفتن توی این سن؟ چکار میکنی با اون دوتا، جاتون کوچیکه، کروناست، چجور بری دکتر، از دهن اینا باید بگیری بدی به سومی...
اما خدا خوب به همه شون نشون داد که رزق ما نمیدیم، خدا می رسونه. کلی وسیله تا قبل بدنیا آمدنش خریدیم، درآمد همسرم خیلی بیشتر شد و من وسط تمام تمسخر های اطرافیانم، تونستم دوباره مادر بشم اما توی ۸ ماهگی با فشار بالا، اورژانسی زایمان کردم و فروردین ١۴٠٠ دخترم بدنیا آمد و دو هفته توی دستگاه بود و با چسبندگی و زایمان سخت اما با توکل بخدا برگشتم خونه و پرقدرت تر از همیشه، به مادری کردن ادامه دادم. دخترم مرخص شد و سالم و سلامت به خونه اومد.
از زایمانم نمیشه همشو بگم فقط بدترین حرفا رو بابت زایمان سوم و سن و سالم شنیدم و کلی نیش کنایه که خانم چه خبرته اینهمه بچه. اما همشون گذشت و محیای من الان یک سال و نیمه هست و من ۴١ ساله.
من قدرت خدا رو به وضوح توی زندگیم دیدم و رزاقیتش رو و واقعا تا خدا نخواد اتفاقی نمیوفته و بعد از هر سختی آسانی هست.
محیا خانم من بسیار دختر شیرینی هست، تمام کسایی که گقتن چرا سومی؟ سقطش کن!!!!! الان عاشق دخترم هستن و قبل ازهمه میگن محیا خانم چطوره؟ 😍 و من الان با وجود سه بچه، دختر بزرگم و پسرم رو خودم مدرسه میبرم و دختر کوچولوم یا گاهی همراه هست یا گاهی که همسرم خونه است با پدرش میمونه تا من برگردم.
و بگم که همسرم بخاطر سختی کارش، چون راننده ی ماشین سنگینه اصلا این امکان رو نداره توی خونه کمکم کنه و بچه هام بسیار مسولیت پذیرن و مثل یک دختر جوان من روی فاطمه خانم ١١ سالم حساب میکنم و بهشون اعتماد دارم که مراقب خواهرشون هستن، تا من گاهی بیرون برم و به کارای واجب خونه و زندگیم برسم و بیشتر وقتا منو بچه هام تنهاییم، اما خدا با ماست.
عذرخواهی می کنم خیلی حرف زدم و خیلیا رو نگفتم که خاطر نازنین تون مکدر نشه، اما خوبیه سختی اینه که به اندازه ی سخت بودنش، زودم میگذره و ما الان مشتاقیم به لطف مجدد خدا که اگر صلاح بدونه یک دسته گل دیگه بما بده و ای کاش من زودتر ازدواج کرده بودم و توی سن کمتر میتونستم بچه های بیشتری داشته باشم و به رهبرم کمک کنم تا دلشون گرم بشه و امیدوار باشن به وجود شیریچه های شیعه مون.
برای همتون آرزوی سلامتی و برکت میکنم، برام دعا کنین خدا دوباره بهم لطف کنه و بتونم یه دسته گل دیگه رو بدنیا بیارم.
باتشکر از کانال خوبتون در پناه خدا
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا به عقل جن هم نمیرسه با دو تا #موادخونگی بشه گند و کثافت ده سال رو بی دردسر #تمیز کرد😝
منم بلد نبودم که اتفاقی معرفی این کانالو دیدم سریع پریدم توش 🤭
🌺یعنی دست ادمینش درد نکنه واسه #تمیزکاری سوراخ سُمبه های #خونه هم مطلب گذاشته👇👇
https://eitaa.com/joinchat/139198864Cc255f799e7
------------------------------------------------
🔥تبلیغات مجموعه کانالهای کوثر😍
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
قرمه سبزیام همیشه به تلخی میزد !😩
از دردِ اینکه بهش عطر و مزه بدم کلی #لیموخشک #پَرَک میکردم میریختم توش با #شنبلیله_خشک آخرشم عطر که نداشت هیچ! بدتر به #تلخی _ام میزد😒
اینجا یاد گرفتم فوتِ آخر کوزه گریشو😉😋👇
https://eitaa.com/joinchat/139198864Cc255f799e7
---------------------------------------------
🔥تبلیغات در مجموعه کانالهای کوثر😍
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#پیام_مخاطبین
✅ تجربه ۵۷۵....
#فرزندآوری
#سبک_زندگی_اسلامی
#سختیهای_زندگی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#پیام_مخاطبین
✅ تاثیر فرهنگ و نگرش انسان ها در تعداد فرزندان
#فرزندآوری
#سبک_زندگی
#مخالفت_همسر
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۵۷۶
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#مدیریت_اقتصادی
#معرفی_پزشک
#سزارین
#دوتا_کافی_نیست
من متولد سال ۶۹ هستم و در سن ۱۷ سالگی ازدواج کردم. از سن ۱۹ سالگی خدا این توفیق رو بهم داد تا طعم شیرین مادری رو بچشم.
وقتی پسرم عباس آقا هنوز دو سالش نشده بود خدا خواست و عطیه خانوم مهمون خونه ی ما شد. عطیه برعکس عباس که آروم بود خیلی ناآرومی میکرد و این جیغ زدنا و اذیت هاش تا ۵ سالگیش ادامه داشت تا وقتی خدا لطف کرد و فاطمه زهرا خانوم را بهمون داد.
فاطمه زهرا خیلی دوست داشتنی بود و وجودش خیلی کمک کرد که عطیه آروم بشه. چون من برای سرگرمی عطیه کارهای خواهرش را بهش می سپردم. اونم روزها به جای عروسک با فاطمه زهرا سرش گرم بود. و خیلی از غر زدن هاش و اذیت کردن هاش کم شد.
چهارمین فرزند رو هم خدا دقیقا سه سال بعد، روز تولد فاطمه زهرا بهمون هدیه داد. آقا علیرضا، یه پسر شیطون و خواستنی.
به لطف و مهربونی خدا پنجمین فرزند هم زهرا خانوم بهمن هزار و چهارصد به دنیا اومد و زندگی ما را شیرین تر کرد.
خیلی از دوستام و اطرافیان میپرسن سخت نیست پنج تا بچه؟! میگم چرا سخت نباشه. خیلی سخته. چون باید همزمان برای جسم و روح شش تا بچه، بعلاوه ی پدرشون😊 وقت بگذارم. اما به لطف خدا سختی این روزها برام شیرینه.
وقتی فکر میکنم خدا توفیق بهم داده که به ۵ تا از بنده های خودش خدمت کنم و اسم ربوبیت خودش را به مرحله ظهور برسونم، دلم گرم میشه. از اینکه خدا حواسش بهم هست و داشتن این فرزند ها رو لطف و مهربونی خدا میدونم.
من مثل خیلی از مخاطبین کانالتون تحصیلات دانشگاهی ندارم. دیپلم که گرفتم دیگه متاسفانه شرایط دانشگاه رفتن را نداشتم ولی بازم متوقف نشدم.
یه مغازه ی کوچیک لباس بچه گانه دارم که به علت کمی وقت خودم، فروشنده گرفتم ولی خیلی دوست دارم این کار رو.
برای لباس های کوچیک انقدر ذوق میکنم. یه کتابخونه هم توی خونه دارم که هم کتاب امانت میدم، هم میفروشم.
پسرم بزرگم حافظ ۳ جز قرآن هست به لطف خدا و دختر بزرگم در اوقات فراغتش، کلاس مینا کاری رفته و کلا عاشق کارهای هنری هست.
از طرف اطرافیان خیلی بهم فشار وارد میشه که دیگه بسه و همین ۵ تا را بزرگ کن. ولی من دلم نمیخواد، متوقف بشم.
دکترم خانم خوشه مهر خیلی خیلی با رفتار خوب و دلگرمی، بعد از تولد پنجمی بهم گفتن دو سال استراحت کن و اگه خواستی بازم میتونی بچه بیاری، با اینکه من هر ۵ فرزندم را سزارین شدم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آزمون استخدام معلمی ۱۴۰۳
✅ جذب ۲۰ هــزار معلم جــدید
✅ آموزگاری ، دبیری و پرورشی
✅ زمان آزمـون دی ماه امسال
جزئیات آزمون ؛ منابع قبولی و شرایط
رو فقط در لینک زیر میتونید ببینید👇
https://eitaa.com/joinchat/585826589Cd0a274a826
اگر میخوایید معلم بشید روی لینک بالا
بزنیدو بعدگزینه پیوستن رو بزنید☝️🔗
.۲
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🔴آقای کاظمی وزیر آموزش و پرورش:
آزمون جــدید برای جذب معلم#بهمن و
#دی_ماه امســـال برگـــزار میگـــردد ✅
جزئیــات تکــمیلی خـبر و شــرایط آزمــون
رو در لینک زیر ببینید👇
https://eitaa.com/joinchat/585826589Cd0a274a826
برنامه جدید مطالعاتی در حال آماده
سازی هست ، جا نمونید 👆⚠️❌ ۲
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۵۷۷
#فرزندآوری
#آسیبهای_تک_فرزندی
#فاصله_سنی_بین_فرزندان
#دوتا_کافی_نیست
در زمینه مخالفت همسر، میخواستم به دوست عزیزمون که همسرشون مخالف بودن بگم، همسر من هم همین عقیده رو داشتن😬😬😬 یادمه زمانیکه دخترم دو سالش بود و تازه از شیر گرفته بودمش، به همسرم گفتم دوباره بچه دار بشیم. ولی ایشون نظرشون این بود که الان زوده😞 بچه کوچیکه😒 ازش غافل میشیم😳 لطمه میخوره ک😢 و از این دست صحبتها....
اون موقع ما هم خونه داشتیم و هم ماشین منم مدتها اصرار کردم و فایده ای نداشت رفتم سرکار و مشغول شدم.
از طرفی دخترم وقتی سه سالش شد به شدت بی قرار و بدخلق شد، خیلی اضطراب داشت، وقتی من پیشش نبودم، همش گریه میکرد، چند جا دکتر رفتیم پیش روانشناس رفتم تا بالاخره خدا خیرش بده یه آقای دکتری به ما گفت دوباره بچه دار بشید، فهمیدیم تنهایی این بلا رو سر دخترم آورده واقعا هم همین بود، وقتی برادرش رو بادار شدم به قدری دخترم اخلاقش عوض شد که برای خود من تعجب آور بود.🙄
وقتی پسرم به دنیا اومد، بخاطر مسئولیت ها و شرایط جدیدی که تو زندگی دخترم ایجاد شد، اعتماد بنفس خوبی پیدا کرد، از داداشش مراقبت میکرد، از اون حالت مضطرب و بدخلق، به یه مامان کوچولوی پرنشاط تبدیل شد.
بعد از تولد فرزند دومم چون میدونستم شوهرم راحت راضی نمیشه از همون بیمارستان زمزمه بچه سوم هم میخوام رو شروع کردم😂😜
حالا دیگه فهمیده بودم چکار کنم، جوری که هر بهونه ای شوهرم میآورد، همون موقع گارد نمیگرفتم، میرفتم دنبال جوابش و همه جوابهایی که برای بهونه اش پیدا میکردم و وقتایی که حال هردو مون خوب بود، در قالب گفتاری یا نوشتاری براش میگفتم یا میفرستادم💪
اینجا باید این نکته رو هم اضافه کنم که مطالب کانال "دوتا کافی نیست" هم خیلی کمکم کرد و حتی همسرم خودشون منو با این کانال آشنا کردن😉😉😉 این شد که همسرم برای بچه سوم مقاومتش خیلی کمتر شد، طوریکه یک ماه بعد از دوسالگی پسرم، فرزند سوم رو باردار شدم😄
الان خود همسرم اعتراف میکنه فاصله کمتر بین دومی و سومی خیلی بهتره، خیلی وقتا غصه میخوره برای دخترم که چقدر اذیت شد
الان خداروشکر سه تا دسته گل دارم و هر لحظه خدا رو به خاطرشون شکر میکنم،
شما دوست عزیز تلاش کن همسرت رو راضی کنی، هر آدمی نیاز به همدم داره، بچه ها وقتی با همسن و سال خودشون بزرگ بشن، رشد اجتماعی و هوشی بهتری دارن و در آخر اینکه بعد از ۱۰۰ سال باید به زمانی فکر کنیم که بعنوان پدر و مادر بالا سر بچه هامون نیستیم، اون موقع وجود خواهر و برادر خیلی می تونه واسه بچه ها دلگرم کننده باشه👌
از همگی التماس دعا دارم برای من هم دعا کنین تا توفیق داشته باشم و خدا لطفش رو بازهم شامل حالم کنه 😍
ان شاءالله خدا قسمت کنه تمام زنان ایران زمین نسل صالح و پربرکتی داشته باشن🌺🌺🌺🌺
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ قلاده های طلای ۲
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم سال😎
بهترین فیلم از نگاه تماشاگران😍
👈 فرزندان ایران توانستند با همت خود اعتصاب خانه سینما را بی اثر کرده و تحریم ها را دور بزنند.😜😁😂
#ارسالی_مخاطبین
من چهارتا دسته گل دارم که به لطف خدا، سه تاشون پشت سر هم شدن و الان ۱۴- ۱۱- ۸ ساله هستن و اخری ۷ ماهه. انقدر از اول باهم همبازی بودن و همراه، هنوزم همینطورن، باهم نظر میدن، تحلیل میکنن، و بزرگ میشن.
تحلیل که میگم تحلیلا😅
مثلا اتفاقای تو جامعه رو بازی میکنن و نظر میدن، تازگی دختر بزرگم کارگردانی می کنه و کوچیکا بازی... این هم آخرین بازی شون که در مورد قضایای اخیر تو ایران هست.
البته تو این فیلم، چون یکم هیجانش زیاده و برا دختر ۷ ماهه ام خطر داره، تو فیلم نیست، وگرنه اونم جز بازیگرای حرفه ایه😂😂
حالا فهمیدین چرا "دوتا کافی نیست"؟!😉
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات گسترده حنانه
❣❣ مژده ب خانمای سخت پسند❣❣❣
😍😍هرچی برای جهیزیه بخوای از اینجا نصف قیمت بگیر با کیفیت عالی و تضمین💯😍😍
📣#حراج_قابلمه
📣#حراج_لوازم_برقی
📣#حراج_ظروف_چینی
📣 #حراج_کریستال
https://eitaa.com/joinchat/1684275352C316100bd8a
✅ارسال ب تمام نقاط ایران 🚚🚚🚚
#تهران _پرداخت_درب_منزل😍✅
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
✨بازار شوش تهران دریک کانال✨
✨شیکترین ولوکس ترین ظروف✨
🤗🤗#بدون واسطه و به #قیمت تولیدی
😍مخصوص خاص پسندها😍
💰قیمتاعالیی ارزانتر ازهمه جا💯
✅تهران پرداخت درب منزل داریم😍
بدوبیا عالیییه👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1684275352C316100bd8a
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#پیام_مخاطبین
✅ قلاده های طلا ۲ ...
#کوچولوهای_آینده_ساز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075