#ارسالى_مخاطبين
#خاطرات_و_تجربيات ۱۳
✅ با سلام و عرض ادب
خداوند تا به الان که ۱۲ سال از زندگی مشترک ما میگذرد سه فرزند #سالم و #صالح به ما عطا کرده است☺️
یک فرزند دختر و دو فرزند پسر❤️
ماشاءالله قدم هر سهی آنها بسیار پر خیر و برکت برای زندگیمان بوده و هست ...
#شغل بسیار خوب برای همسرم ، خرید #خانه🏠 و #ماشین🚙 ، از #برکات قدم خوش فرزندانم هست .
👌این سه مورد بخشی از برکات وجود فرزندانم هست.
#خاطرات_و_تجربيات ۱۴
✅ به نام خدا. سال ۱۳۹۹بود. خانهای که اجاره کرده بودیم، طبقه زیرزمین بود.
حمام و دستشویی به هم وصل بود. خیلی هم سرد بود😐
زمانی که #فرزند_دوم را باردار شدم، خیلی نگران بودم که وقتی فرزندم دنیا می آید، حمام 🛁 سرد است، با سرما چه کنم و... 😢
رفتیم بخاری برقی خریدیم که وقتی فرزندمان دنیا می آید حمام گرم باشد. اواسط #بارداری بودم که به طور #معجزه آسایی #خانه🏠 خریدیم. و یک ماه قبل از زایمان در خانه خودمان بودیم🤩
فکر می کردم در خواب هستم😴
این #نعمت را تنها #لطف_خداوند و #برکت_فرزندم می دانم.
این وعده خداوند را به یقین دیدم😌 بخاری برقی هم خریدیم ولی استفاده نکردیم..😄
🌼#نسل_ظهور🌼 🚼🚹🚼🚹🚼
🌼#فرزندبیشتر🌼 🚼🚹🚼🚹🚼
@farzandebishtar
#ارسالى_مخاطبين
#خاطرات_و_تجربيات ۶۶
✅ یکروز داشتم ویژه برنامه قبل اذان رو نگاه میکردم که مهمون برنامه گفتن برای رضای خدا بچه بیارین.
من با خودم فکر کردم برای رضای خدا بچه آوردن حتما خوبه...دوماه بعد باردار شدم وقتی رفتم سونو گفتن دوقلو هست اول گریه کردم گفتم دوتابچه داشتم کم بود که فکر سومی رو کردم؟
بعداز یک روز فکر کردن سعی کردم فقط خدا رو شکر کنم. الانم هر بار به دوقلوها نگاه میکنم شکر خدا رو میکنم🤲
با آمدن دوقلوها من که اخلاقم بهترشده😊
#خاطرات_و_تجربيات ۶۷
✅ سالها بود که ازدواج کرده بودم و به علت وضعیت نامناسب معيشتى بچه دار نشده بودم تا اینکه با اصرار همسرم و اطرافیان تصمیم به فرزنددار شدن گرفتیم. و اینکه من به عنوان پدر بچه #شغل ثابت و پر درآمد نداشتم.
خلاصه ماهها گذشت تا روزهای آخر بارداری همسرم یک روز از یک اداره دولتی با بنده تماس گرفته شد و دعوت به مصاحبه شدم و در آخر به لطف خدا و به #برکت قدم مبارک فرزندم در آن اداره دولتی مشغول به کار شدم و گره از زندگیم باز شد.
🌼#نسل_ظهور🌼 🚼🚹🚼🚹🚼
🌼#فرزندبیشتر🌼 🚼🚹🚼🚹🚼
@farzandebishtar