eitaa logo
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
876 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
69 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ارتباط با ادمین: @labaick کانال طبیب جان @Javaher_Alhayat استفاده از مطالب کانال آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️͜͡🕊️ پرنده ای ڪه مقصدش پرواز است از ویرانی لانه اش نمی‌ هراسد ♥️¦⇠ 🪖¦⇠ لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2607🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب یهویی اسکرین شات بگیرین هر شهیدی براتون اومد براش یک حمد بخونید🙂🌸 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2608🔜
شبکه سه رو اگه فرصت کردید ببینید. اجتماع 100 هزار نفری سربازان کوچک امام زمان ارواحنا فداه هست 😊🌺🎁
انقلابی های دهه ی هشتاد و نودی😊👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّهم عجّل لولیک الفرج بظهور الحجّه🤲 بیا مهدی جان...همه منتظر تو هستیم آقا🍃 ای صاحب این قلب های عاشق امروز تو را عاشقانه میخوانیم.. لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2609🔜
35.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 اجرای سرود در ورزشگاه ۱۰۰ هزارنفری آزادی لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2611🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یاد و خاطره درگذشتگان حادثه متروپل آبادان و دعای برای سلامتی مجروحان در اجتماع در ورزشگاه آزادی لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2610🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃
سلااااام علیکم صبح آدینتون سرشار از خیرو برکت و انرژی مثبت روزتون سرشار از عشق و ارادت به اهل البیت علیهم السلام شهادت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت و تعزیت 🏴🕊🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از اونجایی که می‌دونستم سید هادی خیلی دلسوز و همین باعث میشه این چند وقت حواسش بهم بیشتر باشه، دست روی دلم گذاشتم و برای حساسیت ایجاد نکردن چند ماهی بی‌خیال منصور و بچه‌هاشون شدم... ولی توی این چند ماه اتفاقات زیادی برای من افتاد، اتفاقاتی که روند زندگی من رو تغییر داد! نمیدونم چی شد ولی جرقه‌ی این تغییر از وقتی شروع شد که یه بار سر کلاس یکی از اساتید اخلاقمون بودم حرف از دین و دینداری بود و تکامل انسان که بدون همراه این مسیر سخت هست ... ذهنم درگیر شده بود و دلم آشوب ... دل زدم به دریا و تصمیم گرفتم که ازدواج کنم اما در همون مرحله‌ی اول با مخالفت شدید خانواده روبه رو شدم که می‌گفتن تو هنوز بچه‌ای ! مگه با این شهریه‌ی ناچیز میشه زندگی کرد! و کلی از این دست حرف‌ها.... البته از نظر مالی بیراه هم نمی‌گفتن و خدایش با این شهریه‌ای که ما داشتیم ازدواج پیش کش، زنده می‌موندیم هنر بود! اما من تصمیمم رو گرفته بودم و اعتقادم این بود همین شهریه‌ی کم برکت داره و روزی دست خداست. یه بار توی جمع چند نفر از بچه‌هامون بودم که اتفاقاً ایمان هم بود گفتم: دنبال یه دختر خوبم ...یه همراه... که ایمان برگشت گفت: می دونی حکمت این‌که میگن با ازدواج دین انسان کامل میشه چیه!؟ هر کسی یه چیزی گفت... اما ایمان ادامه داد: نخیرررر جانم!!! علتش اینه که قبل از ازدواج بهشت رو می‌دونیم هست اما بعد ازدواج انسان‌ به وجود جهنم هم پی می‌بریم! این‌جوری میشه که با اعتقاد کامل به بهشت و جهنم دین انسان کامل میشه! صدای خنده.ی بچه‌ها رفت هوا... من گفتم: آقا ایمان تو که خودت لالایی بلدی، چرا خودت رو انداختی وسط جهنم حضرت آقااااااا! اصلا کم نیاورد گفت: من از اونایی هستم که وسط جهنم هم که باشم میگم انی احبک.... هیچی دیگه..... می‌دونستم در مقابل شوخی‌های ایمان من شکست خورده‌ام و ترجیح دادم تسلیم بشم.... بعد از این ماجرا اتفاقاً خود ایمان اومد پیشم و گفت: مرتضی حالا واقعاً تصمیم گرفتی به تکامل برسی؟! با شناختی که ازش داشتم گفتم: ایمان بی‌خیال! من غلط کردم گفتم زن می‌خوام! باور کن همه‌ی انسان‌ها جایز الخطا که نه، ولی ممکن الخطا هستن، دست از سر کچل ما بردار! خیلی جدی گفت: عه! واقعاً! من فکر کردم جدی گفتی می‌خواستم یه مورد خوب بهت معرفی کنم پس هیچی دیگه! حالا من نمی‌دونستم ایمان واقعاً داره جدی میگه یا دوباره می‌خواد دستم بندازه؟! ریسک نکردم و بی‌خیالش شدم! ایمان هم دید من واکنشی نشون ندادم دیگه صحبتی نکرد... خبر به گوش سید هادی رسید که دنبال یه دختر پایه و خوبم... اومد پیشم و گفت: آقا مرتضی بسلامتی پیدا کردی نیمه‌ی گمشده رو... سرم رو انداختم‌ پایین و گفتم: سید جان هیچ کسی آستین برامون بالا نمیزنه! خانوادم که کلاً مخالفن! رفقا هم که ماشاءالله هیچی نگم دیگه! لبخندی نشست روی لبش و گفت: شما سوژه رو پیدا کن، بقیه‌اش هم درست میشه ان‌شاءالله ... گفتم حاجی خوب پیدا نمیشه! به قول بچه‌ها میگن چنین سوژه‌ای تو میخوای، گشتم نبود، نگرد نیست... چشمکی زد و گفت: خب حالا به ما هم دقیق بگو ببینم ملاک‌هات چیه ما هم بگردیم بالاخره خدا بزرگه! نشستم و خیلی مفصل از کسی که مد نظرم بود براش گفتم بعد از اتمام صحبت‌هام، یه نگاه عمیق که حس کردم بیشتر نگاه عاقل اندر سفیه شبیه بود، بهم کرد و گفت: برادرم اینی که شما دنبالشی روی زمین که نیست، حقیقتا بهشت هم نرفتم ببینم اون‌جا پیدا میشه یا نه!!! شما میخوای ازدواج کنی به تکامل برسی یا که... ادامه دارد.... نویسنده: لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2611🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به زودی گریبان گیر شبهه‌ای خواهید شد، نه راهنمایی دارید و نه نشانه‌ی آشکاری! رهایی پیدا نخواهید کرد مگر «دعای غریق» را بخوانید. مولای ما امام صادق علیه‌السلام این را فرمود: ✨یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2612🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طبیبِ جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | حکايت عجیب پیرمرد منتظر 🏴 شهادت امام صادق علیه‌السلام تسلیت باد https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ❀ ⃟⃟ 🦋 ⃟ ⃟ ⃟✤══════════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر چیزی‌ که اذیتت میکنه، داره صبر کردن‌ رو بهت یاد میده؛ هر کسی‌ که ترکت میکنه داره ایستادن‌ روپای‌ِ خودت بهت یاد میده؛ چیزی‌ که عصـبـانـیـت میکنه، داره بخشِش‌ رو بهت یاد میده! هیچ اتفاقی، بدون‌ِ نتیجه نیست✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃
💖سلام امام زمانم💖 🌸آمدنت چون رستاخیز، عدل گستر است و چون سپیده صبح نوید آغازی دوباره برای همه خوبیهاست.🌸 🌸اللهمّ_عجّل_لویک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مزد خون یا که اخوی دنبال یه دختر خانم به تکامل رسیده هستی !!! این‌طوری که دیگه چنین خانمی بهش میگن حوری!!! شما یه نگاه به خودت و ویژگی‌هات بنداز بعد ملاک و معیارهات رو بچین برادرم... اولش کمی بهم برخورد ولی بعد از کلی صحبت با سید به یه جمع بندی دقیق رسیدیم که نتیجه‌اش یه اتفاق خوب بود... آقا سید که دید من منطقی برخورد کردم و حقیقتا دیدم ملاک‌هام خیلی سخت گیرانه است و از مواضعم کوتاه اومدم و نکات اصلی که مهم بود برام رو ملاک قرار دادم، یه مورد خیلی خوب بهم پیشنهاد داد... حالا فقط مونده بود راضی کردن خانواده که می‌دونستم کار خودم نیست و باید دست به دامن شیخ مهدی بشم.... زنگ زدم شیخ مهدی... بعد از سلام و حال و احوال پرسی و چه خبر از درس‌ها و اینج‌ور حرف‌ها گفتم: حاجی دستم به پر عبات... خندش گرفت گفت: بگو آقا مرتضی در خدمتیم خدا کنه کاری از دستمون بر بیاد دریغ نمی‌کنیم... گفتم: مهدی جان باید حضوری ببینمت برات توضیح بدم، حقیقتا برای امر خیره... تا گفتم امر خیر، صدای خنده‌ی مهدی از پشت گوشی بلند شد و گفت: به به بسلامتی یه شیرینی افتادیم دیگه! گفتم: والا اینکه به شیرینی برسیم دست شماست! گفت: یاااا خدا!!!!! تو میخوای داماد بشی، بعد راه رسیدنش منم اخوی!!! گفتم: حالا اگه ببینمتون براتون توضیح میدم... قرار گذاشتیم همدیگه رو ببینیم ... دیدن شیخ مهدی بعد از دوریه تقریباً سه چهار ماه، حسابی روحیه‌ام رو عوض کرد... بعد از کلی مِن مِن کردم ازش خواستم که با بابام صحبت کنه تا شاید بتونه برای بحث ازدواج راضیشون کنه... شیخ مهدی بنده خدا گفت: تا اون‌جایی که بدونن بحث ازدواج چقدر مهمه و راضی کردنشون با من، اما انتخاب فرد و این حرف‌ها دیگه دلشون رو بدست بیاری با خودته! گفتم: قبول حاجی بالاخره برای گذر از هفت خوان رستم خانوادم، شش تاش برای من اینه که میگن فعلاً زوده و راضی نمیشن.... مثل همیشه شیخ مهدی کارش رو خوب بلد بود و با دوساعت صحبت کردن با خانوادم راضی شدن به ازدواج من! و حالا پروژه‌ی جدیدم انتخاب دختری بود که از نظر خانوادم خوب بود و مورد مناسبی برای من تشخیص دادن !!!! از هر طریقی که فکر می‌کردم میشه مخ مامانم رو بزنم که بی‌خیال این دختر خانم بشه و همون مورد مدنظر خودم رو قبول کنه به در بسته می.خوردم!!! آخر کار هم با اعلام انزجار بالاخره راضی که نه! ولی همراهیم کردن تا برای خواستگاری فاطمه خانم که همون دختری بود که سیدهادی معرفی ‌کرده بود خدمتشون رسیدیم البته به سختی... اما در همون مرحله‌ی اول از نوع سوال کردن پدر فاطمه خانم انگار تازه هفت خوان رستم دیگه‌ای شروع شده بود!!! اینکه وضعیت مالی‌ام چطور ؟ وضعیت مسکن؟ و از این وضعیت‌هایی که طرف با داشتن سه تا بچه هم هنوز وضعیت این مسائلش براش مشخص نیست رو، به طور واضح می‌خواست من پاسخگو باشم!!! که البته در نقش پدر حرفش به جا هم بود، حالا منِ مفلوک کل دارایی داشته‌ام فوق فوقش چند ده تا کتاب میشد و تمام!!! از اون‌جایی که در کنار این چیزی‌های نداشتم ذره‌ای شعور و عقل پنهانم رو بکار بردم و گفتم: من تمام تلاشم رو می‌کنم که برای دختر شما کم نگذارم و این مسئولیتیه که خود خدا به ما محول کرده و ضمن اینکه ما که طلبه‌ایم و درس دین می‌خونیم و می‌دونیم دین تمام ابعاد زندگی رو در برمی‌گیره سعی می‌کنیم که چیزی که در حد توانمان هست رو دریغ نکنیم و کلی از این دست حرف‌ها.... باباشون هم از بیانات نغز و دلکش و امیدوارکننده‌ی من خوشش اومد و در این حقیر جَنَم زندگی رو دید البته با کلی تحقیق و بالاخره راضی شدن اما پروژه‌ی جدیدی شروع شد که.... ادامه دارد.... نویسنده: لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2613🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا