فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر بکن به دلی کز
فراق خسته شدهست...
4_5893399436029070053.mp3
2.53M
بعد از این صوت،
دلم خواست مثلِ بچهای که مامانشو وسط بازار گُم کرده بعد یهو پیداش میکنه و میپره تو بغلش؛ همین جوری بپرم تو بغلِ خدا :)
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2823🔜
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَديلَ الْخَيْرِ...
🌿سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده.
سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
#اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از طبیبِ جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جدیدترین سروده ابوذر روحی با مضمونی از حضور دهه نودیها در زیارت اربعین
#اربعین
◣@Javaher_Alhayat ◢
࿐❁▪️❒◌🏴◌❒▪️❁࿐
mix madahi abozar 5_5792059141514071257.mp3
8.8M
🎶 نسخه صوتی
#هیئت_دهه_نودی_ها
(ملت امام حسین علیهالسلام)
🎙 حاج ابوذر روحی
#اربعین #امام_زمان
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2824🔜
#قسمت_اول_خاطرات_اولین_اربعین
شش سال پیش بود...
تب و تابش زیاد شده بود خیلی ها حرف از رفتن میزدن ...
خیلی ها چون عراق هنوز نا امن بود و داعش فعالیت داشت نه تنها نمی خواستن برن که به بقیه هم می گفتن خطرناکه امسال نرید!
فرصت زیاده!
ولی امان از وقتی که عقل عاشق می شود...
اولش همسرم موافقت نمی کرد ما را همراه خودش ببره البته حق داشت...
می گفت: خطرناکه بچه ها گفتن منطقه برای زن و بچه امن نیست ...
ولی از من اصرار...
آخرش دید بی خیال نمی شم گفت: من حرفی ندارم کربلا می خوای از آقا بگیر من چکاره ام....
این حرف اینقد برام سنگین بود که یعنی وقتی پای خودم میومد وسط درست از رفتن نا امید میشدم ...
منم نامردی نکردم و گفتم اگه آقا امسال من رو قبول کنه بواسطه ی تو ...
که هرسال داری میری...
وگرنه من کجا حرم یار...
بنده خدا مستأصل شده بود از یه طرف اصرارهای من !
از یه طرف نا امن بودن منطقه!
آخر کار با چند تا از رفقاش مشورت کرد اون ها هم اهل دل و پایه گفتن یه یاعلی بگو و باهم میریم چند تا خانواده که باشیم خیالمون راحت تره!
وای نمی دونید چقدر خوشحال بودم از اینکه قرار شد بریم اربعین پای پیاده...
یه حس وصف ناپذیری...
حس پرواز تو آسمون ...
حسی که گفتنی نیست فقط حس کردنیه...
حالا مونده بودیم چطوری خانواده ها را راضی کنیم...
مامانم اینا ! مادر شوهرم اینا!
این بندگان خدا هم حرفی نداشتن تمام نگرانیشون دختر کوچیکم بود با ناامن بودن منطقه....
چون ما یه شهر دیگه بودیم مسیر دیداریمون دور! بعد از کلی تلفنی صحبت کردن و اینکه متوجه شدن عزممون جزمه و قرار چند خانواده با هم بریم بعد از توصیه های ایمنی گفتن رفتین برای ما هم دعا کنین...
و این یعنی رضایت رو گرفتیم...
اما چی فکر می کردیم چی شد...
همه کارهامون رو کرده بودیم!
از همه حلالیت طلبیده بودیم!
همه چی جور بود قرار بود یکشنبه با ماشین های شخصی راه بیفتیم سمت مرز...
اینجوری طبق برنامه ریزی شش، هفت روز قبل از اربعین می رسیدیم نجف که با بچه توی مسیر اذیت نشیم و مسیر پیاده روی رو آروم و بدون عجله طی کنیم...
چهار تا خانواده بودیم...
عصر روز قبل که شنبه می شد با هم هماهنگ کردیم اما...
اما من نمی دونستم اتفاق تلخی قرار بیفته که ما از همسفر هامون جا بمونیم...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2825🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه حس خوبی ✨👌
حتما امتحانش کنید 😍
#امام_زمان «عج»
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2826🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شاءالله این #اربعین
نائب الزیاره رهبرمم ❤️
ابوذر روحی
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2827🔜
#سلام_امام_زمانم🖤
سلام بر تو ای ستون ایمان
سلامتی؛ ارمغانِ سلام است!
و تـــو؛ جلوهی تمام و کمالِ سلام!
سَلامِ بر سلام؛ نورٌ علیٰ نور است
برای آنان که به تلالؤ
پسِ پردهات نیز، دلگرمند...
سلام بر تـــو حضرت صاحب دلم؛
❲السلامعلیڪیاصاحبالزمان،ای منتقم خون حسین❳
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#خاطرات_اولین_اربعین
#قسمت_دوم
ساکمون رو بسته بودیم چون صبح زود قرار بود راه بیفتیم شب گفتم یه غذای حاضری درس کنم
هوا سرد بود فک می کنم ماه آبان بود...
برای شام عدسی پر ملاط درس کردم که توی اون سرما حسابی می چسبید...
دخترم هم وسط خونه مشغول چرخیدن و بازی کردن...
سفره را پهن کردم اومدم بریزم داخل بشقاب ها ببرم سر سفره همسرم گفت ظرف غذا را بیار اینجوری اذیت میشی مدام بری بیای...
منم سمعا و طاعتا ظرف غذا را گذاشتم سر سفره ...
همسرم نمی دونم چی شد که مشغول کاری شد من هم همون طور که داخل آشپز خونه رفته بودم بشقابها را بیارم و همزمان داشتم میگفتم دختری بشین سر سفره مامان یه وقت می افتی روی ظرف! نچرخ مامان خطرناکه!
و همین طور مشغول نصایح مادرانه به بچه ی دوسال و هفت، هشت ماه!
که یکدفعه صدای جیغ دخترم رفت هوا ...
مثل برق گرفته ها پریدم بیرون
وای خدایا چی شد!
دخترم مدام جیغ میزد
سوختم مامان سوختم...
تمام قابلمه داغ ریخته بود روی پاش ...
فرض کنید یه قابلمه عدسی داغ داغ در حین چرخش افتاده بود روش و تمام پاش داشت می سوخت...
اینقدر هول کرده بودم که اصلا نمی دونستم باید چکار کنم!
همسرم هم بنده خدا هول کرده بود ولی زودتر از من جنبید و عارفه را بغل کرد..
همه چی توی چند دقیقه اتفاق افتاد!
خیلی وحشتناک بود عارفه مدام اشک می ریخت و جیغ میزد سوختم مامان دارم میسوزم...
سریع لباسهاش روپوشوندیم سوارماشین شدیم راه افتادیم سمت بیمارستان ...
تمام مسیر بچه جیغ زد فقط می گفت: مامان می سوزم...
حالا منِ مادر! داشتم سکته میکردم از یه طرف جلوی خودمو گرفته بودم پیش بچه گریه نکنم که نترسه !
از یه طرف قلبم داشت می ایستاد و جگرم کباب می شد وقتی می گفت مامان دارم می سوزم...
رسیدیم بیمارستان شنبه شب بود بیمارستان خلوت ...
با شتاب رفتیم قسمت اورژانس گفتن ببرید جراحی سر پایی...
همسرم با عارفه رفتن داخل اتاق گفتن شما نمی خواد بیای داخل!
من تنها پشت در!
راهرو هم سوت و کور!
فقط اشک بود که می اومد..
بی صدا و در سکوت...
وقتی صدای عارفه از داخل اتاق قطع شد گفتم حتما بچه از حال رفته دیگه!
به هق هق افتاده بودم...
قشنگ یادمه خانم میانسالی از کنارم رد میشد حالم رو دید ایستاد گفت: خانم چی شده کمکی می تونم بکنم؟
با همون حال توضیح دادم چه اتفاقی افتاده...
گفت: حتما بچه ی اولتون که تجربه نداشتید با بچه باید حواس بیشتر جمع باشه!
با اشاره سر گفتم: آره
گفت: مامان اینا کسی نیست بیاد پیشت!
ومن سری تکون دادم و گفتم: نه متاسفانه من به خاطر شغل همسرم از خانواده هامون دوریم...
فک کنم دلش برام خیلی سوخت ...
یه کم دلداریم داد و برام آرزوی صبر کرد و رفت...
و دوباره من موندم پشت در با سکوت سنگین و نفس گیر!
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2828🔜
چند تا تجربه😎😎😎‼️
از این ماجرا هرچند تلخ بود چند تا تجربه موندگار برام موند بد نیست به شما هم بگم😊
اول اینکه بچه ی زیر سه و چهار سال را نصیحت نکنید چون اصلا نمی تونه متوجه عمق نصیحت شما بشه و ممکنه اتفاقی بیفته که نشه جبرانش کرد🧐😐
دوما هیچ وقت ظرف غذا را داغ داغ سر سفره نبرید نه تنها بچه ها حتی ممکنه بزرگترها هم حواسشون نباشه و بسوزند😱💀
سوما اینکه اگر کسی در حقتون خوبی کرد ولی از قضا اتفاق بدی افتاد اتفاق بد را تقصیر خوبی کننده نندازیم و حواسمون باشه جواب خوبی را با بدی ندیم! یعنی نگیم تقصیر تو بود گفتی ظرف را بیار سر سفره😉😌
چهارما در هر حالتی به جز نافرمانی خدا تابع حرف همسر باشیم اینجوری عواقبش ختم به خیر میشه🙃☺️
آخراً اینکه گاهی یه اتفاقی به نظر ما خیلی وحشتناک میاد ولی اون اتفاق یا از یه اتفاق وحشتناکتر جلوگیری کرده یا قراره شروع یه اتفاق خوب باشه زود خدا را قضاوت نکنیم😊👌
هدایت شده از رسانه جواهر🪐
30.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام خانم خانما دیر اومدم میدونم
گریه نکن عزیزم دیگه پیشت میمونم
شهادت جانسوز حضرت رقیه خاتون، بنت الحسین علیهم السلام تسلیت 🖤🏴
«تصاویر مربوط به ماه صفر امسال»
@javaher_media
••┈•●•◎🖤◎•●•┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
بهجـزگـریهبرایتـوندارمکـاری
کربـلایمببـرییانبـریخـوددانـی..!💔
#اربعین
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2829🔜