eitaa logo
فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
1.5هزار دنبال‌کننده
306 عکس
22 ویدیو
2 فایل
فضیلت «خوش خیالی» : «تاب بنفشه می‌دهد، طُرّۀ مُشک سای تو. پردۀ غنچه می‌درد، خنده دلگشای تو. شاه‌نشین چشم من، تکیه گه خیال توست، جای دعاست، شاه من! بی تو مباد جای تو!»(حافظ) ☘️ @fallahshirvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️دور از نگاه تباه امروزی در کلیپی که به یاد شهید سلیمانی ساخته شده بود، نشان می داد که به مردم عادی در چند کشور منطقه عکس حاج قاسم را نشان می دادند و می گفتند؛ این فرد را می شناسید؟ هر کسی پاسخی می داد که نشان از ارادت به ایشان و گاهی تحلیلی از کار بزرگشان بود. در این میان پیرمردی تا عکس را دید منقلب شد و جملۀ بزرگی گفت. گفت : «ایشان در حق ما پدری کرد. خدا به ایشان رحمت پدری داده بود». این دریافت خیلی عمیق بود. احتمالاً آن شخص از نوعی پختگی دینی و اجتماعی برخوردار بود که چنین دریافت فاخری را به میان آورد. شاید یکی از اموری که حاج قاسم را در مکتب شهید سلیمانی سرآمد می کرد برجستگی ایشان در همین خصلت رحمانی بود. شواهدی هست که ایشان جنگ را هم از همین زاویه می دید و آموزش مقاومت را نیز به همین منظور انجام می داد. این نکتۀ عمیق و عزیز انسانی آنقدر کشش دارد و در فرهنگ شیعی آنقدر پشتیبانی می شود که ممکن است اصرار ایشان بر حفظ نظام اسلامی و مراعات رهبری را نیز در پناه آن قرار داد و با آن به اصرارهای پرالتهابی نسبت به آنها رسید. حضرت آقا خاطرۀ سر زدن ایشان به بیمارستان و منتظر انجام عمل جراحی روی نوۀ یکی از پاسداران شهید شدن را نقل می فرمودند و ضمن این که بغض کرده بودند می گفتند هر چه به ایشان می گفتند شما وقتهایتان مهم است، نمانید و بروید، ایشان ماند تا عمل انجام شد و از خوب بودن عمل اطمینان کرد و رفت. حضرت آقا از چه چیز متأثّر شده بود؟ بی گمان همین مشاهدۀ رحمت زیبای پدری در ایشان بود. می توان گفت «رحمت پدری» بزرگترین و اصلی ترین هدیه یک ژنرال جمهوری اسلامی به جهان اسلام بود. ┄┅••؛••┅┄ ما مصرف کنندۀ رحمت هستیم. همۀ انسانها چنین اند، ولی گاهی تولید کنندۀ آن خیر. در دعای مکارم الاخلاق خدا را می خوانیم که «و أجر للنّاس علی یدیّ الخیر!»؛ «به دستان من برای مردم خیر جاری کن!». و چه خیری بالاتر از مهربانی؟! به بیان زیبا و هوشمندانۀ حاج آقای پناهیان حفظه الله تعالی، امروز شیطان روی تفرقۀ بین مؤمنین متمرکز شده است؛ زیرا فقط به همین عنصر امید دارد و از مابقی عناصر در واقع مأیوس شده است. حضرت آقا نیز ضمن این که سالهای سال است تأکیدات فراوان بر «حفظ انسجام ملی» و به تعبیر حضرت امام «وحدت کلمه» فرموده اند، اخیراً هشدار می دهند که دشمن روی تفرقۀ بین ملت ایران تمرکز کرده است. افزایش «رحمت پدری» می تواند به این همدلی و انسجام و لذت بردن از همدیگر مدد برساند. رحمت پدری می طلبد که اگر در اطرافیان بچه گی هایی مشاهده شد به سهولت از آن بگذریم، حتی در شکلهای فاخر آن که اخلاق ابرار است، متوجه آن هم نشویم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت زهرا سلام الله علیها که با رحمت مادرانۀ خود تراز امید را در جهان بشری و جهان الهی جا به جا کرده است. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • 1 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ چند تأمل دربارۀ شعار سال چند بحث قابل ذکر هست : ـ این برنامه از کی شروع شده و چه مقصودی را دنبال می کرده است؟ ـ آیا سودمند بوده و هست؟ ـ در قبال آن چه چیزی برعهدۀ ما است؟ ـ شعار امسال چه چیزی را دنبال می کند و در مقایسه با «طرح راهبردی رهبری» از چه جایگاهی برخوردار است؟ ▫️سنت نامگذاری سال پس از ضایعۀ رحلت جانگداز حضرت امام در بهار ۱۳۶۸ و قبول سکانداری نهضت امام از طرف آیت الله خامنه ای، قریب به ۳۴ بهار است که سال نو را با نوای گرم «پیامهای نوروزی» ایشان شروع می کنیم. ایشان از همان آغاز در ابتدای هر سال موضوعی را انتخاب می فرمودند و روی آن تأکید ویژه می فرمودند. این روال قریب به نه سال ادامه پیدا کرد؛ یعنی از ١٣۶٩ تا ١٣٧٨(عمدتاً دهه هفتاد خورشیدی). نکاتی که طی این سالها روی آنها تأکید شده بود موارد زیر بودند : ۱۳۶۹: تأکید بر «تحول درونی و اصلاح امور» ۱۳۷۰: تأکید بر «صبح روشنی» ۱۳۷۱: تأکید بر «تحکیم معنویت» ۱۳۷۲: تأکید بر «عدالت اجتماعی» ۱۳۷۳: تأکید بر «صرفه‌جویی» ۱۳۷۴: تأکید بر «وجدان کاری، انضباط اجتماعی، انضباط اقتصادی» ۱۳۷۵: تأکید بر «ضرورت پرهیز از اسراف و حفظ ثروت و منابع عمومی کشور» ۱۳۷۶: تأکید بر «توجه به معنویات و فضایل اخلاقی» ۱۳۷۷: تأکید بر «صرفه‌جویی و پرهیز از اسراف، قناعت و پایداری بر مواضع اسلامی و انقلابی» این روال ادامه داشت تا به سال ۱۳۷۸ رسیدیم که همزمان شد با یکصدمین سال تولد امام خمینی ره. حضرت آقا که عصر را به نام خمینی زده بودند به طور طبیعی گرایش به این یافتند که این سال را به نام ایشان ثبت کنند، لذا سال ۱۳۷۸ سال امام خمینی نامیده شد. پس از آن بود که ایدۀ «نامگذاری سالها» متولد شد و در ضمن ظرفیتی دیده شد که توسط آن امکان سودهی مختصری به فضای ذهنی جامعه وجود داشت. این روند سال بعد نیز ادامه پیدا کرد. ۱۳۷۹: سال امام علی بود. دلیل آن نیز وجود دو عید غدیر در همان سال بود. همان طور که معلوم است این دو نامگذاری حالت نمادین داشته و ضمن اهمیّت بالا و کلیدی ای که هر یک از آنها داشته شاید از منظر مدیریت حوادث روز در واقع یک هدف تمدنی مربوط به اقتضائات پیشبرد عینی نهضت را دنبال نمی کرد. ┄┅••؛••┅┄ 🔻در دهه هشتاد نیز این روند ترک نشد : ۱۳۸۰: سال اقتدارملی و اشتغال‌آفرینی نامیده شد. این نامگذاری در حالی بود که رئیس جمهور وقت جناب آقای سید محمد خاتمی پیشنهاد داده بود اولین سال در قرن بیست و یکم به نام سال «گفتگوی تمدن‌ها» باشد و استقبال مختصری نیز از آن صورت گرفته بود. همان طور که مشهود است این نامگذاری به یک ضرورت اشعار دارد و سمت و سویی متفاوت با دست فرمان دولت وقت که یا روی توسعۀ سیاسی متمرکز بود یا روی نمایشهای دیپلماتیک بین المللی، گرفته است. ۱۳۸۱: به عنوان سال عزت و افتخار حسینی نامگذاری شد. دلیل این نامگذاری نیز تقارن ماه محرم قمری در فروردین و اسفند ماه همان سال بود؛ یعنی دهه محرم دو بار در یک سال قرار گرفته بود. این سال هم هرچند بهانۀ محرم را داشت ولی خالی از اشعار سیاسی نبود. نامگذاری سالهای بعد عملاً چیزی را که دنبال می کرد نوعی سودهی زمزمۀ اجتماعی به سمت مطالبه گری از دولت اصلاحات بود. البته طبعاً چنین نیازی نیز در میان مردم شکل گرفته بود. ۱۳۸۲: سال خدمت‌گزاری. ۱۳۸۳: سال پاسخگویی. بیشتر سازمان‌های دولتی سعی کردند تا با تهیه بولتن و جزواتی دربارهٔ عملکرد وزارتخانه یا سازمان مربوطه، خود را پاسخگو نشان دهند برخی سازمان‌ها جلسات مردمی برپا می‌کردند و به سوالات مردم پاسخ می‌گفتند. ۱۳۸۴: سال همبستگی ملی و مشارکت عمومی شاید تهدیدات ایالات متحده و کشمکش اروپا و جمهوری اسلامی بر سر فعالیت‌های هسته‌ای ایران موجب گردید تا رهبر انقلاب تمامی مطبوعات، احزاب و سیاست‌مداران داخلی را به نوعی همبستگی و دوری از مناقشات داخلی دعوت کند. ۱۳۸۵: سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نامیده شد. اساس این نامگذاری از آن جهت بود که در آن سال دو بار تاریخ وفات محمد بن عبدالله، به تاریخ قمری، در تقویم بود. یکبار در ابتدای سال و یکی در پایان سال. ولی در عین حال خالی از عامل اقتضایی نبود زیرا کاریکاتورهای موهنی دربارۀ پیامبر اسلام در نشریه دانمارکی در سال قبل از آن چاپ شد که عکس العملهای متعددی را باعث شد و شاید این نامگذاری به نیّت تشدید این اقدامات صورت گرفت. ادامه دارد ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید آوینی که حقیقتاً مفسّر ارجمندی بر ارزش انسان و پاسدار روشن‌بینی و ژرفکاوی در حیات اسلامی بود. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • 2 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🔻شعارهای دهۀ 80 ۱۳۸۶: سال اتحاد ملی، انسجام اسلامی. رهبر انقلاب در پیام نوروزی فرمود : «آرزو و امید همه ایرانیان «استقلال ملی، عزت ملی و رفاه عمومی ملت» است و همه این اهداف به برکت «ایمان اسلامی، اتحاد کلمه» خواهد شد» و «ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان» و «به وجود آوردن مشکلات اقتصادی برای متوقف کردن پیشرفت کشور» دو روش عمده دشمنان برای مقابله با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است. از این سال عطف توجه به توطئه های اقتصادی در توصیه های رهبری مشاهده می شود. ۱۳۸۷: نوآوری و شکوفایی. رهبر انقلاب در تشریح علت نامگذاری سال ۱۳۸۷به این عنوان، آن سال را که سی‌امین سالگرد انقلاب ۱۳۵۷ را در دل خود داشت سال یادآوری «نوآوری بزرگ و تاریخی ملت ایران در پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷)» دانست. در عین حال مطالبۀ شکوفایی نیز با شتاب دولت نهم همخوانی داشت و توقع به جایی بود. ۱۳۸۸: سال حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف. ۱۳۸۹: سال همت مضاعف، کار مضاعف. در آن سال پیام نوروزی رهبران جنبش سبز نیز منتشر شد که در آن سال جدید را سال «صبر و استقامت» نامگذاری کردند. 🔻دهه نود نیز نامگذاریهای سالها ادامه یافت. ۱۳۹۰: سال جهاد اقتصادی. به دلیل سال ابتدایی طرح هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران و افزایش تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران در سال ۱۳۸۹، از نظر رهبری فعالیت‌های اقتصادی کافی نبود و ضمن نامگذاری سال ۱۳۹۰ به عنوان (جهاد اقتصادی) خواستار مجاهدت کلیه قشرها و نهادها در زمینه اقتصاد شد. ۱۳۹۱: سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی. از نظر رهبر انقلاب باطل السحر مشکلات اقتصادی کشور حمایت از کالای ایرانی و به همین واسطه حمایت از تولید است. ۱۳۹۲: سال حماسۀ سیاسی و حماسۀ اقتصادی توجه به تولید ملی به عنوان «حماسه اقتصادی» و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ در ایران به عنوان «حماسه سیاسی»، دلیل نامگذاری این سال بود. سال 92 دولت یازدهم (تدبیر و امید) بر سر کار آمده بود. در این سالها دولت یازدهم راهبردی را برای پیشرفت و رفع مشکلات کشور انتخاب کرده بود که مورد قبول رهبر انقلاب نبود و عملاً یک تضارب گفتمانی بین ایشان و دولت پرادعای یازدهم شروع شده بود. به همین جهت نامگذاری سالها حساسیّت بسیار بالایی پیدا کرده بود. ۱۳۹۳: سال اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی مدیریت جهادی «در شمار» مهمترین اموری بود که در سبد دارائیهای دولت یازدهم یافت نمی شد. همچنین دولتی که تمام نگاهش به خوشآیند و بدآیند کدخدا و گشایش دلهای سفاکان جامعه بشری بود توجهی به عزم ملی نداشت و تنها در حد مراقبت مختصری از افکار عمومی به جامعه توجه داشت. لذا این شعار دلالت نیرومندی به سوگیری درست مورد نیاز این دولت ـ و نیز ملت ـ داشت. ۱۳۹۴: سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی به خاطر بالاگرفتن انتقادها از رویکرد ذلیلانه دولت در قبال کشورهای مستکبر و اتخاذ سیاستهای غلط در امر مذاکره و حل مسائل جامعه طرح این شعار هدیۀ بزرگی به دولت محسوب می گشت. در عین حال در سخنرانی اول فروردین همین سال در حرم رضوی فرمودند : «من خواهش می‌کنم به‌خصوص صاحب‌نظران و همچنین جوانان و عامّه‌ی مردم عزیزمان به این نکته توجّه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد. نگاه اوّل یک نگاه می‌گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّت‌های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیّت‌های بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّت‌ها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّت‌ها استفاده کنیم؛ اقتصاد درون‌زا؛ اقتصادی که مایه‌ی خود و مادّه‌ی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از توانایی‌های مردم خودمان به دست می‌آورد. این یک نگاه است که می‌گویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعدادها را و ظرفیّت‌ها را بشناسیم، آن‌ها را به‌درستی به کار بگیریم، [آن وقت] اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ این یک نگاه. نگاه دوّم نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ می‌گوید سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرت‌های مستکبر را در بخش‌های گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی‌فایده است.» معلوم شد همدلی و هم زبانی معنای توجه به داخل را نیز دارد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید آوینی که حقیقتاً مفسّر ارجمندی بر ارزش انسان و پاسدار روشن‌بینی و ژرفکاوی در حیات اسلامی بود. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • 3 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🔻شعارهای دهۀ 90 ۱۳۹۵: اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل حضرت آقا معتقد بودند مشکلات کشور راه حل دارد و راه حل نیز «اقتصاد مقاومتی» است و این را از سال 89 مطرح کرده بودند و توضیح داده بودند : «امروز کار برامان مهم است، کارآفرینی مهم است. ... ما امروز در مقابل یک فشار جهانی قرار داریم. دشمنی وجود دارد در دنیا که میخواهد با فشار اقتصادی و با تحریم و با این کارهائی که شماها میدانید، سلطه‌ی اهریمنی خودش را برگرداند به این کشور. ... ما باید یک اقتصاد مقاومتیِ واقعی در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینی معنایش این است.»(1389/ 06 /16) و در سال 91 نیز می فرمایند : «اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند؛ هم آسیب‌‌پذیری‌اش کاهش پیدا کند؛ یعنی وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکلهای مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند.»(۱۳۹۱/ ۰۶ /۰۲) این راه حل به تعبیر ایشان مورد تأیید «تمام» کارشناسان اقتصاد بود و می فرمودند حتی یک نفر را هم نشنیده ام که مخالف آن باشد. در انتهای سال 95 نیز گلایه کردند : «اگر اقتصاد مقاومتی اجرا می‌شد، وضع زندگی مردم این‌گونه نبود!» (15/ 12/ 1395) در عین حال دولت مسیر ساده لوحانه، عقیم و بی فایدۀ خویش را رها نمی کرد. ۱۳۹۶: اقتصاد مقاومتی، تولید - اشتغال این اولین سالی نیست که رهبری به تولید عطف توجهی نشان می‌دهند. ایشان پس از تأکید بر اصل اقتصاد مقاومتی سریعاً سراغ تولید می‌آیند. در سال ۱۳۹۱ نیز با اعلام «سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» این توجه را نشان دادند و این توجه را در سالهای بعد نیز ادامه می‌دهند. ۱۳۹۷: حمایت از کالای ایرانی باز هم در این سال حمایت از کالای ایرانی را که یک بار در سال 91 مطرح کرده بودند به عنوان شعار سال انتخاب کردند. طبعاً این کار گذشته از بعد فرهنگی نیرومندی که دارد از نظر بسیاری از کارشناسان، بزرگترین درگاه رونق تولید است. ١٣٩٨: رونق تولید دوباره تأکید بر تولید به عنوان نقطه ای کلیدی در اقتصاد مقاومتی. ۱۳۹۹: جهش تولید به عنوان «عاقلانه ترین اقدام اقتصادی» هر کشوری از جمله کشور انقلابی ایران. 1400: تولید، پشتیبانی‌ها و مانع زدایی‌ها باز هم شعار سال ناظر به اقتصاد و ناظر به تأکید بر به جریان افتادن تولید در اندازه‌هایی که لایق این کشور است. لذا بر پشتیبانی و مانع زدایی تأکید می‌فرمایند. ┄┅••؛••┅┄ 🔻دهه اول قرن پانزدهم نیز نامگذاریهای سالها ادامه یافت. 1401: سال تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرینی باز هم انتخاب تولید و کشیدن آن به سمت یک آبشخور جوان و چشمۀ جوشان و آینده‌دار «دانش بنیانی» و طبعاً عطف توجه به اشتغال‌آفرینی. 1402: سال مهار تورم، رشد تولید امسال نیز تأکید بر تولید است. یکی از بحثهایی که لازم است بین جبهۀ انقلاب به سکۀ رایج تبدیل شود و همگی از آن با خبر باشند و نگاه وسیع و عینی و واقعی نسبت به آن وجود داشته باشد و روی همّتهای ملی ما تأثیر بگذارد، همین است که ما تولیدمان چه میزان است، چه میزان می‌تواند باشد، چه میزان باید باشد، چه مشکلاتی دارد، چه راهکارهایی دارد، چرا موانع برطرف نمی‌شود و ... اگر این نگرش وسیع و پررنگ و عاقلانه پدید بیاید و رونق تولید به یک گفتمان و مطالبۀ عمومی بدل شود بدون هیچ تردیدی این موضوع به صورت دلخواهی به جریان می‌افتد و از عنوان شعارهای سال حذف می‌شود. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید آوینی که حقیقتاً مفسّر ارجمندی بر ارزش انسان و پاسدار روشن‌بینی و ژرفکاوی در حیات اسلامی بود. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • 4 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ سودمندی شعار سال (1) جبهۀ انقلاب و پیشتازان انقلاب اسلامی به تدریج، و به زورِ زندگی نوین شیعی دارند اندیشه‌ای ملی پیدا می‌کنند و در سطح ادارۀ کشور می‌اندیشند. به همین جهت گاهی ایده‌ها و طرح‌های ملی را از زاویۀ راهبردی مورد بررسی قرار می‌دهند. ایدۀ «شعار سال» را نیز. قریب به 25 سال است که رهبر معظم انقلاب به این کار می‌پردازند. با توجه به این که هزینه‌های زیادی برای تبلیغ آن صورت می‌گیرد جای این پرسش هست که آیا واقعاً اقدامی سودمند است؟ اصل این سؤال پسندیده و حتی لازم است، هرچند ایدۀ «تعیین شعار سال» را انتخاب یک حکیم می‌دانیم و دربارۀ این نکته نیز تردید نداریم که اگر حضرت آقا برداشتشان سودمند بودن این اقدام نبود آن را ادامه نمی‌دادند؛ یعنی ذائقه یک رهبر باتجربه و فرهیخته که از نیازهای کشور و بخصوص نیاز به کارهای غیرفرمایشی خبر دارد، این است که تعریف شعارهای سال با همۀ نقائصی که در پیگیریهای اطرافیان و دوستان و دولتیان و ... هست، اقدامی اثرگذار است. لذا غرض اولیه ما از طرح این سؤال آن است که نگاهی به تحلیل ایشان انداخته باشیم و علاقه‌مندیم بپرسیم چرا احساس می‌کنند شعار سال لازم است؟ این موضوع برای ما جذاب است؛ زیرا باعث کاوش در باب «مقولۀ رهبری» خواهد شد. مقوله‌ای که بیشترین سهم را در شکل‌گیری وضع فعلی حیات جامعۀ ایرانی داشته است و با تمام این احوال هنوز به خوبی شناخته شده نیست و ابعاد واجب المعرفۀ ناشناخته‌ای دارد. بخصوص اگر به جای رهبری واژۀ نیرومند، پرمضمون، غنی و انباشته از سرمایۀ معرفتی شیعی؛ یعنی «ولایت» فقیه را بگذاریم. وظیفۀ ایشان به عنوان «ولیّ فقیه» هدایت جامعه به سمت آرمان و اهداف درست آن است؛ آرمان و اهدافی که ایشان موظف است با توجه به شایستگیهایی که در او شناخته‌ایم و اعتمادی که به او کرده ایم، با استفاده از شعور نخبگان جامعه و تجربیات همۀ جامعۀ اسلامی آن را نزد خود نهایی کند و برای جامعه تبیین کند و از همۀ فرصت‌های اثرگذاری برای سودهی به ظرفیت‌های جامعه به سمت آن آرمانها و اهداف استفاده نماید. ایشان به مدد تعریف «شعار سال» برای ایران اسلامی دارد چه می‌کند؟ اگر مکتب امام را ملاک و معیار بگیریم که حضرت آقا چنین کرده است، اکنون انقلاب اسلامی گرفتار جریان رو به رشد لیبرال‌مسلک است و آنچه این جریان در پیش گرفته نادرست است، نااسلام است؛ زیرا به راهگشایی اسلام بی‌اعتنا است؛ زیرا با دشمنان اسلام نرم و گرم است و این را مظهر عقلانیّت می‌شمارد؛ زیرا با مخلصان با اسلام سرد و بی‌مهر است و آنها را سفیه می‌خواند؛ زیرا نتیجۀ کارش دنیاطلبی است، حتی دنیاطلبی نامشروع؛ زیرا در این مرام صداقت مطرود است و در عوض نفاق و دورویی و دروغگویی یک انتخاب است؛ زیرا در این مرام محرومان زیر پا له می‌شوند و اموال عمومی دست به دست ثروتمندان بی‌رحم و زالوصفت می‌گردد؛ زیرا در این رویه یاد خدا و آخرت دغدغه نیست و ظاهرگرایی و ظاهرپروری اسلامی بیداد می‌کند؛ زیرا و زیرا ... به یاد می‌آوریم که بعد از رحلت امام ره این جریان منحرف و شل‌باور و دنیاگرا و غیرانقلابی با «ادبیات ناب دینی» و ادبیاتی معنوی نقد می‌شد؛ یعنی دست‌پرورده‌های مکتب امام خمینی با نور ایمان متوجه کج‌رویهای این جریان می‌شدند، ولی اکنون اگر هم نقد می‌شود با ادبیاتی به اصطلاح عاقلانه است. این خود نشانۀ نوعی پس‌رفت و انحطاط حتی در جبهۀ انقلاب است که باعث و عامل پرافتخارش همین طائفۀ شوم و پرافاده‌اند. ادامه دارد... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید آوینی که حقیقتاً مفسّر ارجمندی بر ارزش انسان و پاسدار روشن‌بینی و ژرفکاوی در حیات اسلامی بود. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • 5 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ سودمندی شعار سال (2) پس از رحلت امام یک طائفۀ شل‌مذهب و دنیاگرا و لیبرال‌مسلک با انسجام و اصرار و قاطعیّت تمام به جان تعلیمات و ارزشها و دست‌آوردهای مکتب امام افتادند. «یک واقعیّت این است که در این کشور از بعد از رحلت امام، سعی یک مجموعۀ مصمّمی بر این شد که آرمان‌های انقلاب را به‌کلّ بشویند بگذارند کنار. بعضی‌شان اشتباه کردند و همان اوّل، همین را اعلان هم کردند. در روزنامه مقاله نوشتند، حرف زدند. این‌جا یک خطای راهبردی کردند یا خطای تاکتیکی کردند و مشت خودشان را باز کردند که می‌خواهند آرمان‌ها را به‌کل، کنار بگذارند. البتّه حالا پخته‌تر شده‌اند، حالا نمی‌گویند، می‌خواهند بعضی‌ها آرمان‌ها را کنار بگذارند امّا صریح نمی‌گویند، به جای این‌که بگویند عمل می‌کنند. آن‌وقت، بی‌عقل‌ها قبل از این‌که عمل بکنند بنا کردند گفتن. خب کسانی را هم که حدس نمی‌زدند که چنین چیزی وجود داشته باشد، بیدار کردند. از آن روز شروع شده. بی‌وقفه هم کار کردند. فقط هم در داخل کار نکردند؛ هم در داخل کار کردند، هم در خارج کار کردند، هم از عنصر فکری استفاده کردند، هم از عنصر علمی استفاده کردند، هم از عنصر هنری استفاده کردند، هم از عنصر سیاسی استفاده کردند، برای این‌که آرمان‌ها را در کشور از بین ببرند، یعنی نسل جدید آرمان‌ها را به‌کلّ فراموش کند»(20/4/94) در چنین شرایط سخت ونامردانه‌ای حضرت ایشان دنبال برساختن فرصت‌هایی بوده و هست تا «ندای مظلوم مکتب امام» را به گوش جامعه برساند و گفتمان اسلام انقلابی را به هر شکلی که شده زنده نگهدارد. حضرت ایشان این کار را تا توانسته حرفه‌ای و سخت‌کوش و با نگاههای نافذ و هوشمندانه انجام داده است. در عملیات‌های پیروز خود نه پیام را نابود کرده نه فرصت را. در ادامۀ همان صحبت می‌فرماید : «حالا شما نگاه كنيد، ببينيد كه نشاط و حيات آرمانها در كشور علی‌‏رغم آنها در چه حد است. ... بيشتر پيشرفتهاى علمى برجستۀ ما به ‏وسيلۀ جوانان ارزشى به وجود آمده؛ بيشترين جلسات مذهبى و معنوى و دينى از جوانها تشكيل می‌شود؛ بيشترين عناصر شركت ‏كنندۀ در مظاهر مربوط به جمهورى اسلامى و انقلاب، جوانهايند؛ اين جوانهايى كه نه جنگ را ديدند، نه امام را ديدند، نه انقلاب را ديدند، نه درست برايشان تشريح شده. ... شماها از خيلى از حوادث، خبر هم نداريد، با همۀ اين حرفهايى كه حالا گفته می‌شود. ... آن‏وقت جوانى كه از اين واقعيّات بسيار درخشان و جذّاب و پُركشش و هيجان انگيز اطّلاع درستى هم ندارد، اين‏جور گرايش به آرمانها دارد. يعنى علی‌‏رغمِ و به كورى چشم كسانى كه می‌خواستند آرمانها در كشور نابود بشود و از بين برود، آرمانها از بعد از رحلت امام تا امروز اوج گرفته. اين يكى از واقعيّتهاى كشور است.»(20/4/94) جالب است که پیشرفت‌های علمی را در شمار دست‌آورد اندیشه‌های امام می‌آورد. پس یکی از مقاصد بلند «تعریف شعار سال» تلاش جهت خلق تریبون برای یک گفتمان مظلوم و البته متعادل و انقلابی است. طرح این شعار و توضیحات پیرامون آن که به صورت خوبی در جامعه دیده و شنیده می‌شود باعث زنده ماندن یک زمزمۀ حیات‌بخش می‌شود. این چین اول است. بسیار هم هوشمندانه است. اینجا توضیحی را اضافه کنیم. در دوران تلخ و شیرین سازندگی پس از جنگ و رحلت امام نکتۀ مثبتی که اتفاق افتاد شور سازندگی در کشور بود. این را مدیون شعور و شور و تلاش مرحوم رفسنجانی بودیم. نکتۀ بدی که اتفاق افتاد انتخاب الگوهای لیبرالی برای ادارۀ کشور در همۀ زمینه‌ها یا تحکیم و توسعۀ آنها بود، کمی شبیه قبل آن که گرایش به الگوهای ناسیونالیستی در بسیاری از این کسان زیاد بود و هدایتهای امام را نمی‌توانستند دریافت کنند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید آوینی که حقیقتاً مفسّر ارجمندی بر ارزش انسان و پاسدار روشن‌بینی و ژرفکاوی در حیات اسلامی بود. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • 6 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ سودمندی شعار سال (3) یک جریان شل‌مذهب و سطحی پس از رحلت امام، انقلاب اسلامی را به اندیشه‌های لیبرالی بستند کما این که پیش از آن به اندیشه‌های ناسیونالیستی گرایش داشتند. «در محيط انقلاب فهميدم كه با همۀ نياز شديد و مبرم و عطش‏ گونه‏ اى كه انقلاب نسبت به يك حركت هنرى دارد ـ كه اعتقاد و باور قلبى من اين است كه بدون اين، تفكر انقلاب نمي‌تواند به آن‏جايى كه ممكن است برود ـ فضا، گرفته است. در يك برهه از زمان، در آن اوايل پيروزى انقلاب، همه چيز در اين كشور در جهت حزب توده بود؛ يعنى در داخل جمهورى اسلامى، زير حكومت جمهورى اسلامى، زير قدرت ظاهرى پاسدار و كميته و سپاه و جبهۀ جنگ و رزمندگان و هياهوى سياسى و ديپلماسى و از اين حرفها ـ كه همۀ ظواهر متعلق به اسلام بود ـ زير جوى آب را كه نگاه مي‌كرديم، مي‌ديديم حركت و جريانى، علي‌‏رغم جريان ظاهر، به يك سمت‏ ديگر مي‌رود! ـ اروندرود ما همين‏طور است؛ اروندرود در بسيارى از اوقات يك جريان ظاهرى دارد و جريانى هم در آن زير دارد، گاهى قطر اين جريان ظاهرى شش، هفت متر است، لكن آن جريان واقعى، يك چيز ديگر است؛ يعنى از يك طرف به يك طرف ديگر مى‏رود! آن از طرف دريا مي‌‏آيد، اين به طرف دريا مي‌رود! ـ چنين حالتى را در آن زمان حس كردم، و هركس، در اوايل انقلاب چنين چيزى را حس مي‌‏كرد. توده‏ ای‏ها و جريان چپ‏، بر همۀ كارها، تقريباً مسلط بودند و حركت انقلاب را به سمت مورد نظر خودشان مي‌بردند»(04/ 11/ 1371) به همین جهت حضرت آقا می‌گوید پس از راست‌گرا شدن برخی از کسانی که تحت تأثیر جریان چپ بودند به آنها می‌گفتم خیلی موضعتان را تغییر داده‌اید(!؟) : «عده‏ اى در اول انقلاب خيلى تند و داغ و پُرشور بودند، اما متأسفانه فكر دينى آن‏ها عمق نداشت؛ با اولين باد سردى كه از طرف تبليغات دشمنان آمد، برگ و بار انقلابيشان ريخت و جوشش انقلابيشان تمام شد! بعضي‌ها صد و هشتاد درجه اين طرف غلتيدند. من يك‏وقت به يكى از اين آقايان گفتم كه شماها اوايل انقلاب در زمينۀ مسائل اقتصادى چپِ چپ بوديد و ما از تندروی‏هاى چپ‏گرايى شما را منع مي‌كرديم؛ اما الآن شما رفته‏ ايد منتهااليه‏ جهت مقابل، و شده ‏ايد راستِ راست! ما همان جايى كه قبلًا بوديم، ايستاده‏ ايم و باز شما را از تندرویهاى راست‏گرايانه منع مي‌كنيم! اين به ‏خاطرِ نداشتن عمق است؛ به اين دليل است كه ريشۀ اعتقادى و فكرى وجود ندارد»(05/ 03/ 1384) وقتی تفکر و تصمیم لیبرالی با انتخاب مردم ـ انتخابی که بیشتر انتخاب فرد بود نه گفتمان، به گمان پیروخط امام بودن آن افراد ـ و در شرایط سخت پس از امام و با آرایشی مثل آرایش کارگزاران که عمدتاً در زمان امام هم جریان مسلطی بودند، بر کشور حاکم شد، کار حضرت آقا برای حفظ «گفتمان مکتب امام» بسیار سخت شد. باید جداگانه دربارۀ این دوران تلخ توضیح داده شود که چه فضای تیره و تاری برای مکتب امام ایجاد شده بود و تلقی بسیاری این بود که گفتمان مکتب امام به طور کلی فراموش خواهد شد! چیزی که جای مطالعه دارد این است که مقام معظم رهبری حفظه‌الله‌تعالی در این مسلخ فرهنگی و تمدنی، با کدام طرح و اقدامات راهبردی «گفتمان انقلاب» را زنده نگهداشتند. اگر علاقه داریم از واقعیّات دوران انقلاب باخبر شویم، به «هیچ وجه» و به «هیچ وجه» نباید این معرکه را ساده بپنداریم که واقعیت‌ها برایمان وارونه جلوه خواهد کرد و آینده در معرض مخاطرات ناشناخته‌ای قرار خواهد گرفت. این شاه‌کار بزرگ و تاریخی و شدیداً فرهیختگانی را عمدتاً به «فهم عمیق» و متعادل و مشی پیچیده و صادقانه و هوشمندانه و پیگیر و امیدوار و از سر آگاهی و درک صحنه و درک حمله و شناخت همۀ عناصر اصلی دخیل در مخاطره و ظرفیت‌شناسی و فرایندشناسی و شناخت قواعد تغییر و روح توکل و اعتماد به خدا و شجاعت و نترسیدن از صحنه‌های سخت و نترسیدن از تنها ماندن و روحیۀ انصاف و حق‌بینی و بنای بر تواضع و مثبت‌نگری(حتی) و مداراپیشه‌گی و دلسوزی و دلسوزی و دلسوزی و برادری و پدری و انواع و اصنافی از کمالات محیّرالعقول بشری از طرف ایشان باید دانست. با حکومت این جریان یأجوج و مأجوج، قطعاً و بتّاً مکتب امام رفته بود که رفته بود. این موضوع را ساده نگیریم که اگر چنین کنیم دیگر هیچ حقیقتی را در دل این جامعه درست نخواهیم فهمید. و این چیزی نیست که چند عنصر هیجانی با برزبان جاری کردن شعارهای مثلاً اسلامی و انقلابی توان درک آن را داشته باشند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید آوینی که حقیقتاً مفسّر ارجمندی بر ارزش انسان و پاسدار روشن‌بینی و ژرفکاوی در حیات اسلامی بود. ☘️@faslefarhang
• تحلیل • 7 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ سودمندی شعار سال (4) واقعاً صمیمانه و خاضعانه درخواست باید کرد که این حراست و هدایت و رهبری داهیانۀ حضرت آقا را مورد مطالعه قرار بدهیم که یکی از اتفاقات طلایی پس از انقلاب است. اتفاقی که جلوی تحریف انقلاب توسط آن گرفته شد و نقش افسانه‌ای و بی‌بدیل «ولایت فقیه» و درستی و سودمندی «نظریۀ ولایت فقیه» در حفظ حقیقت انقلاب و نجات تاریخ و حرکت رو به پیش یک ملّت مظلوم در آن به نمایش در آمده است. در این شرایط «یک گوشه» از طرح هوشمندانۀ رهبری این بود که مرتب بلندگوهایی پیدا کند یا درست کند و سخن درست را در آنها بچرخاند و در مقابل زمزمه‌های شوم و منحرف موجود این صدا را نیز زنده نگهدارد. او معتقد بود : «هرجا كه اسلام واقعى آشكار شد، اگرچه قدرتهاى خبيث و پليد در مقابل آن صف ‏آرايى كردند، اما انسانهاى پاك و دلهاى مطهر و روحهاى صاف و فطرتهاى‏ پاك‏ و ناآلوده، با همۀ توان و وجود از آن حمايت كردند. »(21/ 4/ 1368) راه آن را تبیین می‌دانست : «بلاغ، رساندن، بیان، آشکار کردن و تبیین کردن، اساس برنامۀ راهبردیِ اسلام است. آن مواقعِ ضرورت است که انسان می‌بیند غیر از مسألۀ بیان و تبیین، روش‌های دیگری هم وارد می‌شود، ولی اساس بر بیان است.»(26/ 6/ 1380) و سهم خود را نیز جدی می‌دید : «خود امام در سنین بالاى عمر ـ با حال پیرمردى ـ از هر فرصتى استفاده كرد براى اینكه حقایق را براى مردم بیان كند. در دستگاه‏هاى تبلیغاتى جهانى، نقش تحریف و گمراه سازى، نقش فوق ‏العاده خطرناكى است كه امام به آن توجّه داشت. وسایل ارتباطىِ فكرىِ نامطمئن و وابستۀ به دشمنان كشور و ملت، امام را وادار می‌‏كرد كه هم خود او به طور دائم در موضع تبیین و ارشاد و هدایت مردم قرار گیرد و هم به دیگران دائماً توصیه كند كه حقایق را به مردم بگویند و افكار آن‏ها را نسبت به حقایقى كه دشمن سعى می‌‏كند آن‏ها را مكتوم نگه دارد، آشنا كنند. اینكه ما دائماً به صاحبان بیان و قلم و تریبون‏هاى مختلف توصیه می‌‏كنیم كه هدف و همّت خود را بر تبیین صحیحِ حقایق قرار دهند، براى این است.» (14/ 3/ 80) البته به همه نیز توصیه می‌کرد : «امروز همۀ افراد ـ چه كسانى كه بياناتشان در حوزه ‏هاى وسيع كاربُرد دارد، چه كسانى كه در حوزه ‏هاى كوچك‏تر سخنانشان مؤثّر واقع می‌‏شود؛ مثل مدرسه و كلاس و دانشگاه و محيطهاى كارگرى و غيره ـ مسؤولند و اگر ديدند حقايق و محكمات اسلام و انقلاب مورد تحريف قرار می‌‏گيرد، وظيفه دارند تبيين كنند؛ نبايد سكوت كنند. امام به اين نكته بسيار توجه می‌‏كرد. و اين يكى از چيزهايى است كه راز استحكام و ماندگارى و پايدارى نظام در آن مندرج است.»(14/ 3/ 1380) ما به خاطر داریم که این کار ایشان واقعاً سودمند بود و اثر خود را داشت و اثر خود را به‌خوبی گذاشت و کسانی را زنده و بیدار نگهداشت تا جامعه را از دست عده‌ای بی خیال یا نادان یا رهزن دین و اعتقاد و فردا و عزت و رفاه و ... در بیاورند و هزاران امید در ایران و بیرون ایران خلق کنند. «شعار سال» در کنار آثار سودمند مختلفی که دارد یکی از آثارش همین زنده نگهداشت یک زمزمۀ درست است. به همین خاطر همۀ آنها که پس از شنیدن شعار سال حتی به ظاهر پولهای بی خودی خرج می کنند و آثار بی‌خودی نیز تولید می‌کنند تا این صدا فقط شنیده شود در این ثواب شریکند. اگر نگوییم نجوای «مکتب امام» مظلوم است، اگر نگوییم سمت و سوی اکثر تبلیغات حتی تلاشهای انتقادی جبهۀ انقلاب هم برجسته کردن نگاه زلال مکتب امامی نیست، دست‌کم آنقدر ولنگاری فرهنگی زیاد است که اگر دلمان برای چیزی می‌سوزد باید آن را پرچم کنیم. فراموش نکنیم که اقدام رهبری، «اقدام رهبری» است و بنا بوده یک اقدام آغازگر باشد. وقتی ما همه در خلسۀ تحسین یا نقد رهبری هستیم معلوم نمی‌شود که این اقدام رهبرانه چه می‌توانسته به بار بیاورد. حضرت آقا در اندیشۀ اجتماعی اسلامی خود یک نظریّۀ پایه دارد و آن «ارادۀ ملی جانمایۀ پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است»(بیانیه گام دوم). کسی که چنین می‌اندیشد معلوم است که از هر فرصتی برای خلق ارادۀ فراگیر ملی استفاده می‌کند. در این اوضاع بلبشو و تصمیم‌های ضعیف یا غلط باید یک نکتۀ درست را هر میزان که می‌تواند در چشم «مردم ایران» بزرگ کند تا روی اقشار مختلف اثر بگذارد و زمینه‌های ایجاد یک گرایش عمومی را فراهم کند و از این طریق روی تصمیم‌های کارگزاران حتی بخشی از بدنۀ دولت تأثیر بگذارد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید آوینی که حقیقتاً مفسّر ارجمندی بر ارزش انسان و پاسدار روشن‌بینی و ژرفکاوی در حیات اسلامی بود. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ دربارۀ حجاب به خوبی باید اندیشید و گفت و تدبیر کرد و عمل کرد. جامعۀ انقلابی تحرک خوبی دارد از خود نشان می دهد. همۀ سطوح فکری و عملی باید گامهایی برای این موضوع بردارند. دارد به فضل الهی چنین می شود. یکی از بهترین مطالبی که در این روزها در فضای رسانه به اشتراک گذاشته شد پیامی از حجت الاسلام و المسلمین آقاتهرانی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس بود. این خیز و این ورود یکی از ورودهای جامع و جمع کننده و سمت و سو بخش است. حضرت ایشان ماهها است که دلسوزانه و معتقدانه و با هشیاری بالا پیگیر این امر بوده اند و ذهنهای بسیاری را ارتقا بخشیده اند. امید که کارهای دیگر هم به همین سطح برسند. ▫️ پیام حجة الاسلام مرتضی آقا تهرانی به نام او 🔸دیدم که رسانه‌ای نوشته چهار ماه از وعده و وعید آقاتهرانی گذشته و خبری نیست؛ بله، حق با شماست ولی: ۱. تا قبل از عید، روزی بر ما در مجلس نگذشت مگر اینکه با نمایندگان مجلس در امر حجاب بحث و گفتگو داشته‌ایم. ۲. هیچگاه از صراحت و بیان شفاف ضرر نکرده‌ایم، در دولت قرار گاه امر به معرف و عفاف و حجاب فعال شده است. ۳. با سران سه قوا، بزرگان خبرگان، دبیر محترم شورای انقلاب فرهنگی و... در این باره نشست جدی و گفتمانی داشته‌ام تا که همه به مواضع مشترک و روشنی دست یافته و به شکل همگانی ورود کنیم که این امر الهی نه تنها متوقف نشود، که فعال‌تر از همیشه بروز و ظهور داشته باشد. ۴. کمیسیون فرهنگی با پیگیری به عنوان ناظر ورود کرد و از ۳۲ دستگاه مسئول در این امر درخواست گزارش کرد. ۵. در نتیجه، یک هفته به عید مانده بود که گزارش کمیسیون فرهنگی در صحن علنی مجلس، در ۱۵ دقیقه قرائت شد. ۶. به صراحت در تریبون مجلس گزارش قرائت شد و دیدگاه مجلس شفاف بیان شد. ۷. شش نفر از نمایندگان، بنده و آقایان حاج دلیگانی، نوباوه، خانم لاجوردی و... در این باره داغ صحبت کردند. ۸. ناگفته نماند که طبق قانون کمیسیون میتوانست پس از گزارش طرحی داشته باشد که آن را نیز به دنباله این گزارش ارائه دهد، ولی چه کنم، که رئیس مجلس با طرح آن در صحن علنی موافقت نکرد. ۹. به نظر بنده آن طرح کامل و جامع و عملیاتی و به روزی است که حدود ۴۰۰ نفر ساعت وقت برده اگر بیشتر نه، کمتر نه. ۱۰. ولی رئیس مجلس به بنده قول داده‌اند که اگر دولت و یا قوه قضاییه لایحه‌ای بدهد، هفتاد ساعته کارش را تمام میکنند، تا ببینیم و ببینید، انشاءالله. ۱۱. از برکت پیگیری‌ها، دولت و قوه قضائیه نظرات روشن خود را بیان کرده‌اند. ۱۲. تا اینکه وزارت کشور که همیشه از همه دولتی‌ها پاکارتر بوده و بنده به‌ ویژه از دلسوزی، شهامت و شجاعت سردار وحیدی تشکر میکنم، پریروز بیانیه صریح و روشنی از مواضع دولت رسما اعلان کرد. ۱۳. دیروز هم امام جمعه‌های عزیز و محترم ما در سراسر کشور به صحنه آمده و هر کدام درباره حجاب بحثی ارائه دادند. 🔸اما پیشنهادات این کوچک‌ترین: ۱. بی‌جهت نق نزنیم و همدیگر را تضعیف نکنیم. ۲. دیگر زمان سکوت‌ نیست. ای برادر و ای خواهر! نقش ارزنده‌ات را در فضای حقیقی و مجازی ایفا کن! ۳. پس از تشکر از مواضع حقیقت‌مدارانه حضرت آیت‌الله اراکی دامت‌برکاته، آیت‌الله شب‌زنده‌دار، کعبی، اعرافی و... ۴. از مراجع محترم تقلید حفظهم‌الله درخواست دارم چون همیشه برای تقویت روحیه پاسداران دین و روشنگری مردم، در عرصه تبیین ورود کنند، تا که اهل دین و دیانت به صراحت حکم خدا را دانسته و به موقع به وظیفه عمل کنند. روشن است که سکوت در این باب در این زمان جایز نیست. ۵. حوزه‌های علمیه به ویژه طلاب جوان، عزیزان دانشجو و دانشگاهی خود وسط میدان آمده و میدان‌داری کنند، تا که از نظر علمی بر کسی ابهامی نماند. ۶. بنده در تعطیلات عید با مطالبه‌گران، سیاسیون و عزیزان دانشگاهی جلسات عدیده‌ای در امر به معروف، عفاف و حجاب داشته‌ام. این جلسات گرچه لازم است ولی کافی نیست. نشست‌های علمی بیشتر از همه از فرهیختگان توقع است. ۷. اقایان علما، وعاظ اهل سخن، مداحان و مرثیه‌خوانان عزیز در مساجد، حسینیه‌ها، و هر جای ممکن از نظر علمی در این جهت با مردم عزیز صحبت کنند. ۸. توقع است که هیچ کس در احیای این امر الهی کوتاهی نکند و مطالبه‌گری از خود و مسئولین را در این امر بر خود واجب ببینیم. ۹. قانون‌مداری اصل دیگری است که همه باید مقررات کشور اسلامی را پاس داشته و با خطاکار و مجرم، طبق ضوابط قاطعانه برخورد شود. بی‌بندوباری و پلشت‌گرایی زیبنده این مردم وفادار به انقلاب و این کشور اسلامی ولائی و این مرز و بوم و قوانین ارزشمندش نبوده و نیست. ۱۰. رسانه‌های خبری، و به ویژه صدا و سیما نیز ایفای نقش کنند. و الحمد لله اولا و آخرا مرتضی آقاتهرانی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت خدیجه سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️پرچین شکسته این عجیب نیست که کسی از یک سوراخ دو بار گزیده شود، یا حتی این عجیب نیست که یک ملتی از یک سوراخ دو بار گزیده شوند، ولی هیچ کدام درست نیست. یعنی باید جلوی آن را گرفت. وقتی از یک نقطه ضربه خوردیم باید مراقب باشیم که تکرار نشود. اگر دشمن هوشمندی رو به روی ما باشد حتماً از شکست ما الهامهای زیادی خواهد گرفت. ما طی این چهل سال در یکی از جنگهایی که با دشمنان خود داشتیم به طور قطعی شکست خوردیم و یک تراز راهبردی را به طور کامل از دست دادیم و آن «جنگ جمعیّت» بود. نرخ باروری یا (TFR) یعنی میانگین تعداد فرزندانی که یک زن به دنیا می‌آورد در کشور ما در حدود سه دهه گذشته به صورت حیرت انگیزی روند کاهشی داشته است؛ از ۶.۵ فرزند سال ۱۳۶۵ به ازای هر زن به 1.7 فرزند در سال ۱۳۹۸ رسیده است، که پایین‌ترین نرخ باروری در طول تاریخ ایران است. ما در حال حاضر پایین‌ترین نرخ باروری کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا را داریم.(مروتی، عبرتهای پروژه تحدید نسل ایرانیان) این کار برنامه ریزی شده بوده است. حداقل 150 سال روی خصوص ایران انواع نقشه ها ریخته شده و عملیاتهای موفق و ناموفق فراوانی انجام شده است و نهایتاً به دست ما به توفیق کامل رسیده است. ما در هماوردیهای فراوانی با نظام سلطه پیروزیهای درخشان داشتیم، مثل روز روشن است. اما هزیمت در موضوع فوق استراتژیک جمعیّت را هیچ جوری نمی شود توجیه کرد. بپذیریم که صحنه را از دستمان خارج کردند و الآن واقعاً در معرض خطریم! اما آیا عملیات دشمن ساده بوده است؟ خیر از روی آگاهی و مطالعۀ کامل و شناخت دقیق و حرفه ای مطلوبیتهای خود و در دل طرحی کاملاً پیچیده و چند بعدی بوده است. از قسمتهای شکستۀ پرچین بر ما یورش آوردند و دیر فهمیدیم. نکتۀ مهم اینجا است که ما هیچ بررسی درستی انجام نداده ایم که «چطوری شد که شکست خوردیم» و منظورمان از این بررسی این باشد که جلوی شکست خوردنهای این طوری را بگیریم. ما در جنگهای این طوری که می توان نام آن را جنگهای تمدنی گذاشت، شکست خواهیم خورد. ما از خود نقطه ضعف نشان دادیم و این نقطه ضعفها را برطرف نکرده ایم؛ یکی از آنها «ساده انگاری طولانی مدت» است. باید با خوف ویژه ای بهوش باشیم! جنگ تمدنی ترازی از جنگیدن است که به دید نگاههای معمولی و سطحی و ذهنهای جمع و جور نمی آید، ولو از تحصیلکردگان دانشگاهها باشند. در این تراز از جنگیدن ممکن است از لشگر مقابل بتوان سربازهای فرهیخته ای گرفت، در حالی که او متوجه این ماجرا نیست و حتی ممکن است جنگ را انکار کند. جنگ تمدنی عمیق است(یا یک تصمیم عمیق دینی یا راهبردی است و قابل صرف نظر کردن نیست)، گسترده و چند بعدی است، واقعاً «پرمؤلفه» است، دارای انسجام است، در لایه های متنوعی روی آن طراحی می شود، دراز مدت و باحوصله است، یک داستان و سناریوی کامل و سر و ته دار دارد، در بسیاری از رگه ها برای عموم یا بخش خوبی از جامعه بسیار موجه و خواستنی است، تکیۀ جدی به جنگ نرم دارد، ... ما «سرمایۀ راهبردی جمعیّت» را به همین واسطه از دست دادیم و یک افق حضور اجتماعی انقلاب اسلامی را به طور قطع از دست دادیم و اکنون نگران موجودیّت کشور انقلابی خود هستیم. جنگ جمعیّت یک جنگ فرهنگی نبود، یک جنگ حقوقی محض نبود، یک جنگ بهداشتی نبود، یک جنگ سیاسی و امنیتی نبود، یک جنگ اجتماعی، یک جنگ اقتصادی و رفاهی نبود، یک جنگ تعلیمی و تربیتی نبود، ... بلکه همۀ اینها بود. طراحی «جنگ جمعیّت» کامل بود و کسانی که این جنگ را طراحی کرده بودند حضوری تفننی در این میدان نداشتند، دشمن تر از آنی بودند که ساده لوحان می پنداشتند. ما حتی وزن راهبردی جمعیّت را بخصوص برای یک کشور انقلابی درک نمی کردیم و دربارۀ آن سهل انگار بودیم و سالها زمینهای خالی و بی حفاظ را در اختیار آنها قرار دادیم. ما تراز تمدنی نداشتیم و هنوز هم نداریم و به همین واسطه واقعاً در معرض خطریم. ما دشمن را امیدوار کردیم و هنوز هم متوجه این تراز از جنگیدن نشده ایم. دشمن در مقولۀ «حجاب» با ما در حال جنگیدن است و طرح کاملی هم دارد. اگر انکار کنیم از یک تراز راهبردی واجب خواهیم افتاد. «جنگ حجاب» را باید آنچنان که هست رؤیت و روایت کرد. اگر آن را صرفاً فرهنگی دیدیم خود و دیگران را در معرض خطر قرار می دهیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند ام المؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ چرا جنگ؟ مراد از جنگ حجاب جنگیدن با بدحجاب نیست، این بدترین و تحریفگرانه‌ترین روایت از هشدارباش شدیداً راهبردی «جنگ حجاب» است. جنگ حجاب؛ یعنی با دشمن طرفیم، صحبت فرزندان سرکش یا ناآگاه خودمان نیست. صحنه‌گردان او است؛ نقصها را بررسی کرده، نقطۀ رخنه ای یافته و روی آن تمرکز کرده است و برای آن نقشه کشیده و برای اجرای نقشه ایادی پیوسته ای تأمین کرده و حالا صحنه را فعال کرده است. اينجا است که کار سخت می‌شود؛ چطور با دشمن واقعی بجنگیم و از صفوف نیروهای تبعی و فریب خوردگان و متأثران و ... عبور کنیم(؟). ولی اینجا دو نکته مطرح است؛ یک، بدانیم که جنگ است، دو، با دشمن بجنگیم نه صفوف پیش رو. با فرزندان خودمان با رأفت کامل برخورد کنیم و نقائصی که دربارۀ ایشان داشته ایم جبران نماییم و همین عصیان را مایۀ رشد ایشان قرار دهیم، ولی با دشمنی که آن را می شناسیم و از ریشه ها و عمق دشمنی اش خبر داریم و روزی نیست که زخمی از او بر تن ما نخورده باشد، هیچ مماشاتی نکنیم و سفیهانه به مروّت او یا تنبّه او امید واهی نبندیم یا دربارۀ نقش او سهل انگاری کنیم. اغتشاشات هم همین طور بود؛ یعنی آتش را دشمن به پا کرده بود، آن هم چه آتشی؛ چه فکورانه، چه کامل، چه هماهنگ، چه پراستعداد، چه پراصرار، چه به موقع(!). برخلاف تلقی برخی، این آشوب شدیداً برنامه دار هم بدون کارهای مقدماتی نبود، ولی همین هم نیاز به توضیح و تبیین دارد. البته اغتشاشات ضعفهای فراوانی را به ما نشان می‌داد، ولی اغتشاشات را نباید با گلایه‌ها و اعتراضات و دگراندیشی‌های بخشی از جوانان جامعه خلط می کردیم؛ در این عملیات ترکیبی دشمنانه، حتی نقش دشمن پنهان هم نبود. طُرفه بحثهای بی‌خیال تعدادی اندیشمند بود که بدون دیدن اصل ماجرا حسابی به تحلیل‌های عالمانه یا مغرضانه می‌پرداختند و این «اعتراض مدنی» را واکاوی می‌کردند و نکته‌های بامزه‌ای استخراج می‌نمودند! اگر دشمن از کدورت میان دو برادر استفاده کند و جنگی میان آن دو به راه بیاندازد، انسانهای هشیار هرچند متوجه ضعفها می شوند، ولی به اندازه یک ثانیه هم فراموش نمی کنند که اصل ماجرا چیست و عنصر اصلی در این خصومت کدام است؛ یعنی توجه خواهند داشت که در واقع این دو برادر را دشمن به جان هم انداخته است و الا دو برادر با آن کدورت‌ها حلقوم هم را نمیدرند. لذا خداوند متعال تذکر می دهد که وقتی به خصومت می اندیشید خود را به هیچ وجه تنها ندانید و بدانید که دشمنی به نام شیطان دارید. او را به عنوان دشمن اخذ کنید و از کنار این واقعیّت نگذرید «إِنَّ اَلشَّيْطٰانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»﴿فاطر، 6﴾ اینجا است که باید ضرورت اصلی، فرعی کردن مسائل را متذکر شویم تا در ملابسات غوطه نخوریم و از رهگذر این سرگردانی با دشمن مخرج مشترک پیدا نکنیم! حضرت آقا تذکر می دهند که دأب بنده جنگیدن با دشمن فرعی نیست و در مسائل بسیاری این اخلاق قرآنی را مراعات می کردند و گاهی به کسانی که به وضوح دشمنی می کردند نهایتاً عنوان «برادران شرور» می دادند و تذکر می دادند که هیچگاه به چشم دشمن به برادر خود نگاه نکنیم. «برادران عزيز، خواهران عزيز، عموم ملت ايران توجه داشته باشند كه گاهى يكى با شما دشمنى مى ‏كند، اما اگر دقت كنيد دشمنى او دشمنى اصلى نيست، تابعى است از يك عامل ديگر، از يك كس ديگر؛ دشمن اصلى را پيدا كنيد؛ والا [اگر] انسان با دشمن فرعى‏ سينه ‏به ‏سينه بشود، هم قواى او تحليل مى‏ رود، هم نتيجۀ كارْ نتيجۀ مطلوبى نخواهد شد»(14/ 03/ 1393) ┄┅••؛••┅┄ آیا دشمن اینجا بساط جنگی برپا کرده است؟ آری، واقعاً مخفی نیست. آیا حساب درشتی روی آن باز کرده؟ آری، این هم مخفی نیست، هرچند باید روی آن بحث کنیم و نظرگاه کاملی در این باره فراهم نماییم(جایگاه راهبردی حجاب). دشمن انواع و اقسام کارها را برای بی حجاب و بی حیا کردن فرزندان این مرز و بوم در پیش گرفته و بی وقفه روی آن کار کرده و می کند. طبیعی است نام اینها را نمی توان علاقه مندی ایشان به موضوع حجاب دانست، نام آن جنگ است، جنگی که ذاتاً فرهنگی است و بخش خوبی از این جنگ فرهنگی هم فرهنگی است، ولی ابعاد تعلیمی ــ تربیتی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و ... نیز دارد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند امام مهربان و مظلوم حضرت حسن ابن علی علیه السلام ☘️@faslefarhang