• تحلیل •
#درباره_حجاب
#جنگ_تمدنی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️پرچین شکسته
این عجیب نیست که کسی از یک سوراخ دو بار گزیده شود، یا حتی این عجیب نیست که یک ملتی از یک سوراخ دو بار گزیده شوند، ولی هیچ کدام درست نیست. یعنی باید جلوی آن را گرفت.
وقتی از یک نقطه ضربه خوردیم باید مراقب باشیم که تکرار نشود.
اگر دشمن هوشمندی رو به روی ما باشد حتماً از شکست ما الهامهای زیادی خواهد گرفت.
ما طی این چهل سال در یکی از جنگهایی که با دشمنان خود داشتیم به طور قطعی شکست خوردیم و یک تراز راهبردی را به طور کامل از دست دادیم و آن «جنگ جمعیّت» بود.
نرخ باروری یا (TFR) یعنی میانگین تعداد فرزندانی که یک زن به دنیا میآورد در کشور ما در حدود سه دهه گذشته به صورت حیرت انگیزی روند کاهشی داشته است؛ از ۶.۵ فرزند سال ۱۳۶۵ به ازای هر زن به 1.7 فرزند در سال ۱۳۹۸ رسیده است، که پایینترین نرخ باروری در طول تاریخ ایران است. ما در حال حاضر پایینترین نرخ باروری کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا را داریم.(مروتی، عبرتهای پروژه تحدید نسل ایرانیان)
این کار برنامه ریزی شده بوده است. حداقل 150 سال روی خصوص ایران انواع نقشه ها ریخته شده و عملیاتهای موفق و ناموفق فراوانی انجام شده است و نهایتاً به دست ما به توفیق کامل رسیده است.
ما در هماوردیهای فراوانی با نظام سلطه پیروزیهای درخشان داشتیم، مثل روز روشن است. اما هزیمت در موضوع فوق استراتژیک جمعیّت را هیچ جوری نمی شود توجیه کرد. بپذیریم که صحنه را از دستمان خارج کردند و الآن واقعاً در معرض خطریم!
اما آیا عملیات دشمن ساده بوده است؟ خیر از روی آگاهی و مطالعۀ کامل و شناخت دقیق و حرفه ای مطلوبیتهای خود و در دل طرحی کاملاً پیچیده و چند بعدی بوده است. از قسمتهای شکستۀ پرچین بر ما یورش آوردند و دیر فهمیدیم.
نکتۀ مهم اینجا است که ما هیچ بررسی درستی انجام نداده ایم که «چطوری شد که شکست خوردیم» و منظورمان از این بررسی این باشد که جلوی شکست خوردنهای این طوری را بگیریم.
ما در جنگهای این طوری که می توان نام آن را جنگهای تمدنی گذاشت، شکست خواهیم خورد. ما از خود نقطه ضعف نشان دادیم و این نقطه ضعفها را برطرف نکرده ایم؛ یکی از آنها «ساده انگاری طولانی مدت» است.
باید با خوف ویژه ای بهوش باشیم!
جنگ تمدنی ترازی از جنگیدن است که به دید نگاههای معمولی و سطحی و ذهنهای جمع و جور نمی آید، ولو از تحصیلکردگان دانشگاهها باشند.
در این تراز از جنگیدن ممکن است از لشگر مقابل بتوان سربازهای فرهیخته ای گرفت، در حالی که او متوجه این ماجرا نیست و حتی ممکن است جنگ را انکار کند.
جنگ تمدنی عمیق است(یا یک تصمیم عمیق دینی یا راهبردی است و قابل صرف نظر کردن نیست)، گسترده و چند بعدی است، واقعاً «پرمؤلفه» است، دارای انسجام است، در لایه های متنوعی روی آن طراحی می شود، دراز مدت و باحوصله است، یک داستان و سناریوی کامل و سر و ته دار دارد، در بسیاری از رگه ها برای عموم یا بخش خوبی از جامعه بسیار موجه و خواستنی است، تکیۀ جدی به جنگ نرم دارد، ...
ما «سرمایۀ راهبردی جمعیّت» را به همین واسطه از دست دادیم و یک افق حضور اجتماعی انقلاب اسلامی را به طور قطع از دست دادیم و اکنون نگران موجودیّت کشور انقلابی خود هستیم.
جنگ جمعیّت یک جنگ فرهنگی نبود، یک جنگ حقوقی محض نبود، یک جنگ بهداشتی نبود، یک جنگ سیاسی و امنیتی نبود، یک جنگ اجتماعی، یک جنگ اقتصادی و رفاهی نبود، یک جنگ تعلیمی و تربیتی نبود، ... بلکه همۀ اینها بود.
طراحی «جنگ جمعیّت» کامل بود و کسانی که این جنگ را طراحی کرده بودند حضوری تفننی در این میدان نداشتند، دشمن تر از آنی بودند که ساده لوحان می پنداشتند.
ما حتی وزن راهبردی جمعیّت را بخصوص برای یک کشور انقلابی درک نمی کردیم و دربارۀ آن سهل انگار بودیم و سالها زمینهای خالی و بی حفاظ را در اختیار آنها قرار دادیم.
ما تراز تمدنی نداشتیم و هنوز هم نداریم و به همین واسطه واقعاً در معرض خطریم. ما دشمن را امیدوار کردیم و هنوز هم متوجه این تراز از جنگیدن نشده ایم.
دشمن در مقولۀ «حجاب» با ما در حال جنگیدن است و طرح کاملی هم دارد.
اگر انکار کنیم از یک تراز راهبردی واجب خواهیم افتاد. «جنگ حجاب» را باید آنچنان که هست رؤیت و روایت کرد. اگر آن را صرفاً فرهنگی دیدیم خود و دیگران را در معرض خطر قرار می دهیم.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند ام المؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#درباره_حجاب
#جنگ_تمدنی
#جنگ_حجاب
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ چرا جنگ؟
مراد از جنگ حجاب جنگیدن با بدحجاب نیست، این بدترین و تحریفگرانهترین روایت از هشدارباش شدیداً راهبردی «جنگ حجاب» است.
جنگ حجاب؛ یعنی با دشمن طرفیم، صحبت فرزندان سرکش یا ناآگاه خودمان نیست. صحنهگردان او است؛ نقصها را بررسی کرده، نقطۀ رخنه ای یافته و روی آن تمرکز کرده است و برای آن نقشه کشیده و برای اجرای نقشه ایادی پیوسته ای تأمین کرده و حالا صحنه را فعال کرده است.
اينجا است که کار سخت میشود؛ چطور با دشمن واقعی بجنگیم و از صفوف نیروهای تبعی و فریب خوردگان و متأثران و ... عبور کنیم(؟).
ولی اینجا دو نکته مطرح است؛ یک، بدانیم که جنگ است، دو، با دشمن بجنگیم نه صفوف پیش رو.
با فرزندان خودمان با رأفت کامل برخورد کنیم و نقائصی که دربارۀ ایشان داشته ایم جبران نماییم و همین عصیان را مایۀ رشد ایشان قرار دهیم،
ولی با دشمنی که آن را می شناسیم و از ریشه ها و عمق دشمنی اش خبر داریم و روزی نیست که زخمی از او بر تن ما نخورده باشد، هیچ مماشاتی نکنیم و سفیهانه به مروّت او یا تنبّه او امید واهی نبندیم یا دربارۀ نقش او سهل انگاری کنیم.
اغتشاشات هم همین طور بود؛
یعنی آتش را دشمن به پا کرده بود، آن هم چه آتشی؛ چه فکورانه، چه کامل، چه هماهنگ، چه پراستعداد، چه پراصرار، چه به موقع(!). برخلاف تلقی برخی، این آشوب شدیداً برنامه دار هم بدون کارهای مقدماتی نبود، ولی همین هم نیاز به توضیح و تبیین دارد.
البته اغتشاشات ضعفهای فراوانی را به ما نشان میداد، ولی اغتشاشات را نباید با گلایهها و اعتراضات و دگراندیشیهای بخشی از جوانان جامعه خلط می کردیم؛ در این عملیات ترکیبی دشمنانه، حتی نقش دشمن پنهان هم نبود.
طُرفه بحثهای بیخیال تعدادی اندیشمند بود که بدون دیدن اصل ماجرا حسابی به تحلیلهای عالمانه یا مغرضانه میپرداختند و این «اعتراض مدنی» را واکاوی میکردند و نکتههای بامزهای استخراج مینمودند!
اگر دشمن از کدورت میان دو برادر استفاده کند و جنگی میان آن دو به راه بیاندازد، انسانهای هشیار هرچند متوجه ضعفها می شوند، ولی به اندازه یک ثانیه هم فراموش نمی کنند که اصل ماجرا چیست و عنصر اصلی در این خصومت کدام است؛ یعنی توجه خواهند داشت که در واقع این دو برادر را دشمن به جان هم انداخته است و الا دو برادر با آن کدورتها حلقوم هم را نمیدرند.
لذا خداوند متعال تذکر می دهد که وقتی به خصومت می اندیشید خود را به هیچ وجه تنها ندانید و بدانید که دشمنی به نام شیطان دارید. او را به عنوان دشمن اخذ کنید و از کنار این واقعیّت نگذرید «إِنَّ اَلشَّيْطٰانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»﴿فاطر، 6﴾
اینجا است که باید ضرورت اصلی، فرعی کردن مسائل را متذکر شویم تا در ملابسات غوطه نخوریم و از رهگذر این سرگردانی با دشمن مخرج مشترک پیدا نکنیم!
حضرت آقا تذکر می دهند که دأب بنده جنگیدن با دشمن فرعی نیست و در مسائل بسیاری این اخلاق قرآنی را مراعات می کردند و گاهی به کسانی که به وضوح دشمنی می کردند نهایتاً عنوان «برادران شرور» می دادند و تذکر می دادند که هیچگاه به چشم دشمن به برادر خود نگاه نکنیم.
«برادران عزيز، خواهران عزيز، عموم ملت ايران توجه داشته باشند كه گاهى يكى با شما دشمنى مى كند، اما اگر دقت كنيد دشمنى او دشمنى اصلى نيست، تابعى است از يك عامل ديگر، از يك كس ديگر؛ دشمن اصلى را پيدا كنيد؛ والا [اگر] انسان با دشمن فرعى سينه به سينه بشود، هم قواى او تحليل مى رود، هم نتيجۀ كارْ نتيجۀ مطلوبى نخواهد شد»(14/ 03/ 1393)
┄┅••؛••┅┄
آیا دشمن اینجا بساط جنگی برپا کرده است؟
آری،
واقعاً مخفی نیست.
آیا حساب درشتی روی آن باز کرده؟
آری،
این هم مخفی نیست، هرچند باید روی آن بحث کنیم و نظرگاه کاملی در این باره فراهم نماییم(جایگاه راهبردی حجاب).
دشمن انواع و اقسام کارها را برای بی حجاب و بی حیا کردن فرزندان این مرز و بوم در پیش گرفته و بی وقفه روی آن کار کرده و می کند.
طبیعی است نام اینها را نمی توان علاقه مندی ایشان به موضوع حجاب دانست، نام آن جنگ است، جنگی که ذاتاً فرهنگی است و بخش خوبی از این جنگ فرهنگی هم فرهنگی است، ولی ابعاد تعلیمی ــ تربیتی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و ... نیز دارد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند امام مهربان و مظلوم حضرت حسن ابن علی علیه السلام
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#درباره_حجاب
#اولویت_کشور
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
҉
▫️اولویت دولتی یا مردمی؟
اقتصاد، مهار تورم و رشد تولید اولویت اول مسائل کشور است و باید همه ظرفیتها برای پیشبرد آن بسیج شود.
وقتی که سال گذشته جنبش فواحش و جنگ احزاب بینالمللی اغتشاشات در ایران شکل گرفت، باز هم اقتصاد اولویت اول را داشت و اساسا تحلیل رهبری این بود که به خاطر خوب و موفق پیش رفتن دولت، دشمن این اغتشاشات را آتشفشان کرده است، لذا قائل بود که نباید حواس دولت از کار اصلی خود غافل شود و باید هر آنچه برای رونق اقتصاد کشور لازم میدید را دنبال کند.
یکی از جملات کلیدی در سال قبل جمله هوشمندانه و آرامشبخش دکتر رئیسی بود که خطاب به دشمن فرمود هر کاری هم بکنید ما این کشور را میسازیم و از وظیفه اصلی غفلت نمیکنیم.
در عین همین حال، ما همگی مشغول خاموش کردن آتش اغتشاشات بودیم، دولت هم.
فتنه حجاب نیز اکنون چنین است. دشمن کشور را به آتش کشیده و ما هم با آن درگیریم و موظفیم که طرحهای جامعی برای آن بریزیم و کاملاً عاقلانه به آن بپردازیم و انشاءالله این معضل حل خواهد شد، ولی نه دولت و نه مردم از اولویت اول که رونق تولید است نباید غفلت کنند. هیچ کار اساسی در این باب نباید رها شود.
این نکته نیز نباید طرح شود که کدام یک اولویت مردم و کدام یک اولویت دولت است؛ زیرا هر دو باید به این ضرورتها با همین آرایش توجه کنند.
┄┅••؛••┅┄
اما اگر بنا باشد که «مهار تورم» و «رشد تولید» را دولت محترم اولویت امسال خود بداند، راه آن خیلی سخت نیست. دولت عاقل و خادم سیزدهم هم از درک این اولویت و صرف اهتمام نسبت به آن دور نیست.
ولی اگر بنا باشد که مردم هم در این جهاد وارد شوند، باید «سواد اقتصادی» مردم زیادتر شود یا حداقل بدانند که برای مهار تورم باید چه کنند؛ یعنی باید دستورهای عمومی ای تولید شود و به خوبی ترویج شود تا همه بدانند که چگونه می توانند وارد این کار مهم و ضروری این مقطع مهم و تاریخی بشوند.
حضرت آقا ضمن این که می فرمایند : «هر جا مردم وارد شدهاند ما پیشرفت کردهایم»(1/ 1/ 1402)
گلایه مندانه می گویند :
«یکی از اشکالات مهمّی که ما داریم، این است که روی راههای مشارکت مردم فکر نکردهایم.
من همین جا به مسئولین محترم، به صاحبنظران اقتصادی، به کسانی که علاقهمند به سرنوشت کشورند توصیه میکنم بنشینند راههای مشارکت عموم مردم در مسائل اقتصادی را پیدا کنند» (1/ 1/ 1402)
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به گل روی امام حسن مجتبی، سبط ریحان شمیم محمدی، علیه السلام
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#شیّاد
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ کیست؟
.. آن که به وضوح کاری که دشمنان مسلّم اسلام، انقلاب و ایران می خواهند و آنها را خوشحال می کند انجام می دهد، ولی خود را دلسوز دین و ملت معرفی می کند؛
.. آن که همۀ سخنان گذشتۀ خود را زیر پا گذاشته است و هیچ حیایی نمی کند؛
.. آن که با همۀ کسانی که مقابل انقلاب ایستاده بودند، یا هر موقع در این کشور کاره ای شده اند کاری برای مردم نکرده اند، هم نوا می شود و همه باهم در طرحهای مشکوکی علیه جریان انقلابی هم داستان می شوند، ولی هیچ نصیحت دلسوزانه ای او را بیدار نمی کند؛
.. آن که بی منطق و بی عقل سخن می گوید بلکه توهین می کند، ولی شرم نمی کند؛
این جالب نیست که به طور کامل در طرح دشمنان بین المللی قرار بگیری، و با بی شرمی ادعاهای مردمی بکنی؟
به هیچ وجه نمی توان از کنار این نکته گذشت.
انسانی که واقعاً دلسوز اسلام است ممکن نیست که با دشمنان اسلام هم داستان شود. حضرت امیر ع هم که قطعاً با انسانهایی خطاکار مواجه بود و حق مسلّم ایشان غصب شده بود، کاری نکرد که دشمنان اسلام را شاد کند و جامعۀ اسلامی را تضعیف نماید.
موضع داعش خیلی جالب بود؛ مدعی بودند که ضد صهیونیزم هستند و مدعی بودند که منتظر امام زمان عج هستند ولی دشمن اصلی را ایران می شناختند و در این داستان با صهیونیزم هم صدا شده بودند(!)، حتی آن هنگام که مجروحان آنها را به اسرائیل برای مداوا می بردند، باز هم از خواب بیدار نشدند!
رفتارشان هیچ شباهتی به اسلام نداشت و بالاترین بهانه ها را برای بدبین کردن جهانیان به اسلام فراهم می نمود، ولی ادعای اسلام ناب داشتند و همه را متهم و تکفیر می نمودند.
در دورانی که دهها سخن مسلّم رهبر معظم انقلاب اثبات شده است و هر جا انقلابی عمل کرده ایم کارهای همین مردم پیش رفته است اینچنین بی شرمانه حرف از پوچ بودن سخنان راندن، نشان از مشکلاتی خارج از حوزۀ فکری دارد.
این بی شرمیها بدون مکافات نمی ماند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند عمار یاسر رحمة الله و رضوانه علیه
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#خبری_نیست
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ هیچ خبری نیست.
آری واقعا هیچ خبری نیست، تنها دستهای شیاد میخواهند ما را سرگرم کنند و راههای حل مسائل کشور را با آشوبهای رنگارنگ ببندند.
کاملا معلوم بود که بانیان وضع موجود که به والله و تالله و بالله قسم خورده بودند که نمیگذارند دیگر دولت دست نیروهای انقلاب بیافتد، بیشرمانه نخواهند گذاشت دولت انقلابی کار مثبتی انجام دهد.
همهپرسی یک فریب است، مثل مرگ مشکوک مهسا امینی و عملیات بینظیر و هماهنگ و همهجانبه کل دشمنان ایران علیه نظام اسلامی پس از آن. خدا نخواست که این پلیدیها به نتیجه برسند و این کشتی زخم خورده به راه خود ادامه داد.
همهپرسی این جریان فاسد یک سرگرمی شیادانه پنج، شش ماهه کل کشور است.
مساله اصلی این است که خط خدمت ادامه پیدا نکند. دولت فرصت سازندگی نداشته باشد و دائما با حواشی هیجانی و پوچ سرگرم بشود.
این که شیاد وقیحی مثل نصیری این وسط چه غلطی میکند را باید کسانی که از وضع و احوال ایشان باخبرند برملا کنند.
دولت روحانی که عصاره یک جریان فاسد امنیتی بود طرح دقیقی را برای متوقف کردن ایران عزیز و پرشور ریخته بود و اجرا کرد. برجام کلا سرکاری بود و در همیشه انقلاب غفلت از نیروی درونزای ملت و در پیشگاه دشمنان بشریت زوزه کشیدن، خیانت به ملت ایران و تاریخ پررنج ایشان بوده است.
به لطف الهی با ظرافتهای مدیریت نورانی رهبری کشتی پلشتیهایشان به گل نشست و با تعجب شاهد گذر کاروان انقلاب از روی جنازه متعفنشان شدند.
┄┅••؛••┅┄
ما داریم به فضل الهی و در سختترین شرایط، ایران را میسازیم. خطا هست ولی برای جریان انقلاب بنبستی نیست. و بزرگترین درد این قوم یاجوج و ماجوج هم همین است.
بامداد ٣١ فروردین١۴٠٢
مرز مهران همراه کاروان زیارتی عتبات عالیات
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿ شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح عزیز و غیور شهید نواب صفوی اعلی الله مقامه الشریف
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#داستان_خرمشهر
#هشیاری_فرهنگی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️نادانی انکار
(انکار جنگ یا انکار مقاومت)
«حسن باقری» گلایه داشت که بابا هشت ماه است که بهوضوح معلوم است عراق حمله خواهد کرد، چرا انکار میکردید، چرا متوجه نشدید، چرا اینگونه در برابر آن ایستادید؟!
شهر از دست رفته محسوب میشد.
عده کمی به مقاومت میاندیشیدند.
ما بالاخره حتی شکست خوردیم، ولی عدهای رادمرد و رادزن داشتیم که شکست را غیورانه نپذیرفتند.
حق با کسانی بود که به بازپسگیری شهر میاندیشیدند.
این خواست و این جنگاوری بالاخره نتیجه داد و به صورت معجزهآسایی در نبرد پیروز شدیم و فتح بزرگ خرمشهر رقم خورد.
▫️خرمشهر فرهنگی
این که رهبری میفرمایند «خرمشهرها در پیش داریم»، معلوم است که فقط جنگ سرزمینی منظورشان نیست.
ما در جنگ وسیعی هستیم.
همه موجودیتمان، از جمله باورها و هویتمان در معرض تهدید است.
باور کنیم.
سالهاست رهبر معظم انقلاب تلاش دارند این را به جبهه انقلاب بباورانند. «تهاجم فرهنگی»، «قتل و غارت فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «تاراج فرهنگی»، «جنگ فرهنگی» و اصطلاحات بسیار اینچنینی همگی توصیفات رهبری از این صحنه خونبار نبرد بوده است.
ما هشیار نبودهایم.
افسوس که سالهای طولانی به انکار نظری یا حداقل عملی آن و بیخیالی و خفتگی نسبت به آن گذشت.
اما پس از ملموس شدن جنگ و هزیمتهای آن، نوبت انکار مقاومت رسید. همان طائفه ناهشیار حالا مقاومت را بیثمر معرفی میکردند. تنها دست و پایی آشفته، ناامید و مذبوحانه میزدند و فرصتها را هدر میدادند.
ما در جنگیم.
هیچ نقطهای را نباید به دشمن واگذار کرد. در این میدان باید با دشمنی و نفاق و جهالت و یأس و کوتهفکری و سطحینگری و آشفتهکاری و ... همهٔ این بُزدلیها جنگید.
به امید حق تعالی پیروزی از آن ما خواهد بود.
به فضل الهی ما مرد این میدان خواهیم بود. هرچند که مقاتله واقعا نابرابر است، فقط و فقط یکی دو مورد از استعدادهای جنگی دشمن در این نبرد، هیولای «هالیوود» و «فضای سایبری» است، ولی ما کفایت این مبارزه عمیق و بیرحم را در خود احساس میکنیم. ما به دلایل متعدد دهها برابر توان دشمن در خود اقتدار این هماوردی را احساس میکنیم.
┄┅••؛••┅┄
ما بعون الله و مَدده بیمهابا میجنگیم و هزیمت سختی که آغاز صدها هزیمت دشمن خواهد بود بر آنها وارد خواهیم نمود.
هرچند خرمشهر «جمعیت» را از دست دادیم، ولی مظلومانه و مقتدر حصر آبادان «حجاب» را خواهیم شکست و انشاءالله «جمعیت» را هم پس خواهیم گرفت.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید بصیر و والا مقام سیدحسین علمالهدی اعلی الله مقامه
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#ولنگاری_عجیب_فرهنگی
#انفعال_رهبردی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ این طور نمیشود
درست است که ما یکی از غنیترین فرهنگها را برای برساختن یک زندگی نوین داریم، ولی با کم عملی و باری به هر جهتی و سهل انگاری و بی تعهدی بلایی به سر خودمان آورده ایم که اکنون عرصۀ فرهنگی به بزرگترین تهدید حیات نوین ما تبدیل شده است.
این که کارهایی که به فرهنگ مربوطند حساب و کتاب نداشته باشد؛ هرکی به هرکی باشد، تا سطحی ممکن است به خاطر برخی حوادث وقوعش طبیعی باشد، ولی گاهی عمیق میشود در حالی که میتوانسته خیلی بهتر باشد حتی پیشتر وضع بهتری داشته است. این دیگر قابل تحمل نیست.
نمیشود فقط به معلولها پرداخت.
ولنگاری و واگرایی در فضای فرهنگی خیلی وسیع و عمیق شده است. آنقدر که بازسازی جدی این عرصه را ضروری میکند. بازسازی جدی، نه نمایشها و همایشهای همیشگی.
ما باید ترسیم موثری از ولنگاری فرهنگی داشته باشیم، سپس بپرسیم برای ریشههای این ولنگاری چه باید کرد. خود این ترسیم یک «کار» است، یک کار مهم و اثرگذار.
١. وقتی سکوهای سایبری دشمن آزادتر از هر کشوری در کشورمان فعال است، نمیشود هیچ مطلوب فرهنگیای را در کشور به جایی رساند.
این تحذیر بیست سال پیش تحلیل بود، الآن تجربهای به بزرگی کوه دماوند پیش روی ما است و هنوز نادانی چون بختک جان ما را اسیر کرده است و سفهایی در جبهۀ انقلاب حرف از بقای این سکوها می زنند.
واقعاً خندهدار است که با این حال و با این خنجر بزرگ در «قلبمان» مشغول درمان زخمهای فرهنگی باشیم!
٢. بحث سر پوشش و حجاب بانوان است. وقتی وضع پوشاک سالهای طولانی است که هیچ سامان فرهنگی و مدیریت عاقلانه ای ندارد و «به وضوح» در دست دشمن است، و وضعیّت به گونه ای است که حتی مجال را بر افراد عفیف و اهل مراعات بسته است، نمیشود وضع حجاب را خیلی بهتر از این کرد.
٣. وقتی سینمای خانگی شیوع عجیبی یافته و هیچ امر مثبتی را ترویج نمیکند و دائما مشغول تخریب ذهن و روان جامعه است، و حتی سریالهای تلویزیونی هم به قول حضرت آقا دائماً مردم را در حال مشاجره به نمایش می گذارد، نمیشود تعادل روحی برای جامعه به ارمغان آورد و آنها را به حفظ ارزشها دعوت کرد.
۴. وقتی باشگاهها، نمایشگاههای مد و لباس، آتلیهها، کلوپهای آموزش بازیگری، مراکز آموزش موسیقی، رقص و آواز و ... واقعا رها است و در این مراکز به راحتی فرهنگ کشور و جوانهای بیچاره و بیپناه ما سلاخی میشود، نمیشود با کارهای نمایشی چیزی را به پیش برد.
۵. وقتی هیجانات تورم اعصاب مردم را به هم میریزد و القای ضعف حاکمیت میکند و کسی حواسش به ذهن و روان مردم نیست و گفتگو با مردم و جلب عنایت و همراهی و اهتمام مردم فراموش شده است، نمی شود از آنها غیرت ورزی دربارۀ اصلی ترین شاخصهای هویّت دینی جامعه را طلب کرد.
۶. وقتی گسلهای فراوان مثل عبدالحمید زهی، به خاطر نادانیها و خباثت برخی کارگزاران در مناطق حساس زاهدان، و گسلهای دیگر در نقاط مختلف فعال میشود، و به همۀ جامعه القای ضعف و ناامنی می کند، نمی توان التزام به قانون را امید بست و احترام به قانون را طلب کرد.
٧. وقتی دانه درشت ها و معروفها در صف اول خطاکاری هستند، ولی متعرض آنها نمیشویم و بدین وسیله هم پیام ضعف و گیجی میفرستیم و هم اعلام نمایشی بودن کارها را میکنیم، نمی شود به اثرگذار بودن برخوردهای حاکمیتی در میان تودۀ مردم امیدوار بود.
٨. وقتی که همه ادارههای مسؤولی که دل در گرو انقلاب دارند، باری به هر جهت شدهاند و شدیدا اهل تواکل و از زیر کار در رفتن و بعضا سیاسیکاری و ...، به همین واسطه اصلا به موجودیت صفر، بلکه «مانع شکلگیری حرکتهای مردمی» تبدیل شدهاند، نمی شود به اقدامهای بزرگ و ماندگار و هوشمندانه و پر از هماهنگی و ... دل بست.
┄┅••؛••┅┄
وضع ما خیلی شبیه آن است که در زمستان سرد و استخوان سوز(قتل و غارت فرهنگی) در و پنجره باز باشد و ما بخواهیم با یکی دو بخاری خانه را گرم کنیم. کلاً صحنه عاقلانه نیست.
سودمندترین کارهایی که در حال انجام است، یکی تلاشهای تودۀ مردم است که دارد وضع غرورآفرینی پیدا می کند و دیگری ورودهای جدی نیروی انتظامی است که هرچند محدود است، ولی بسیار پرمعنا و پرمغز است(امیدواریم که کارهای ستادی هم به جایی برسد و به این فهرست اضافه شود).
این درست است، ولی صحنه صحنۀ نادرستی است و به این دو خیز ارزشمند نمی شود بسنده کرد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حاج عبدالله والی رحمة الله علیه که «کار واقعی» می کرد و جان انقلاب در مغزش و روحش و رفتارش در جریان بود و با همۀ تنهائیها اثرگذاشت و هر چه زمان بگذرد آفتاب وجودش و کارنامۀ درخشانش نمایان تر خواهد شد.
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#یُسر_همراه_عُسر
#فرصت_شناسی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️اگر عرضه داشتیم
همین چند روز چند روحانی مورد سوء قصد قرار گرفتند و ظاهر امر این طور است که افرادی معمولی از کف جامعه به این کار مبادرت کرده اند. وقتی به سیاق حوادث نگاه می کنیم و استشمامی که از وضعیت جامعه و نوع این اتفاقات داریم، می فهمیم که مسأله به هیچ وجه این طور نیست. خیلی روشن است که یک طراحی پشت ماجرا است. حال در این اوضاع مسخرهترین تحلیل این است که بگوییم «مردم ناراحتند و حالا دارند آخوند میکشند»
یعنی اگر کسی این حادثهها را اتفاقی و طبیعی بداند معلوم میشود از یک ذائقه اجتماعی پختهای برخوردار نیست.
البته چند بزرگوار جامعه نشناس داریم که این کار را خواهند کرد و در خلوتهای خوشحال خود متنهای مطنطنی برای نصیحت ملوک فراهم خواهند آورد.
این که عُرضه داریم خط و ربطها را دربیاوریم یا خیر، مسوولین خودش را دارد و امیدواریم بتوانند این کار را بکنند.
ولی آیا نميتوانيم از این دشمنیهای آشکار اسبابی برای آگاهی مردم فراهم کنیم؟ این حق مردم نیست؟ این خوراک مورد نیاز امروز مردم نیست؟ آیا هزینه نمی دهیم که رشد کنیم؟ آیا اینها هزینه های «بسیار بزرگ»ی نیست؟
این بیشتر و پیشتر از همۀ دلسوزان جامعه به خود روحانیت مربوط میشود.
حضرت امام ره در گفتگویی با رایزنان فرهنگی ایران در خارج از کشور می فرمودند با همۀ بی عرضگیهایی که از خود نشان دادیم ولی بالاخره خدا خواست و این انقلاب صادر شد. یعنی از این بی عرضگی گلایه مند بودند.
آن حقیقت تلخی که مسلّم است این است که ما نمیتوانیم حقایق مسلّم را به گفتمان و باور عمومی مردم تبدیل کنیم.
گفتمان یعنی یک معرفتی به باور عمومی تبدیل شود و مطالبهای فراگیر را رقم بزند و بر سر زبان مردم بریزد و زمزمه بشود. گفتمان یک پدیدۀ اجتماعی است و بخشی از فرهنگ جامعه است. حضرت آقا معتقدند گفتمان از اقتدارات بالایی برخوردار است و از روحانیت خواستهاند که «باید تبلیغتان گفتمانساز و جریانساز باشد».
این یعنی یک تکلیف تخصصی، یعنی یک واجب لابدّ منه. ولی ما نمیتوانیم حتی حقایق مسلّم را به گفتمان و باور عمومی مردم تبدیل کنیم. چرا؟ ریشههای این ضعف در چیست؟ تا کی باید این ضعف ادامه پیدا کند؟ چقدر باید هزینه بدهیم تا به این توانایی برسیم؟
تشکیلات داریم، امکاناتمان هم بیشتر از قبل شده، ولی اثرگذار نیستیم.
مثل این که کارخانه تولید موشک زدهایم، کلی بودجه و کارمند در اختیار داریم، ولی چیزهای معمولی میسازیم. با این محصولات بههیچ وجه سرنوشت جنگ عوض نمیشود. «اداره»ی تشکیلات خیلی ما را به خود مشغول کرده است و نمی رسیم اثرگذار باشیم. این آفت «الگوهای فعلی حل مسأله» در کشور ما است.
به هر کسی انتقاد داریم جای خود. این ضعف را چه موقعی و چگونه برطرف خواهیم کرد؟
چیزی که روشن است این است که «اثرگذاری» نقطه عطف توجهات ما و دغدغه تعیینکننده ما نبوده است. اگر هم به آن توجه داشته ایم، دستان ما را به انضباط کافی نکشانده است.
┄┅••؛••┅┄
ضعفها از نقطه های معرفتی شروع می شود. ما هیچ چیز را عمیق و مُشبع تحلیل نمی کنیم(و واقع این است که پیش از تحلیل، حتی جایگاه ثبوتی آن را هم به خوبی نمی دانیم. سرگشتگی در باب جایگاه حجاب یک نماد آشکار این ضعف تئوریک است). گویا هیچ کس چنین انگیزه ای ندارد و چنین محصولی عملاً «هیچ» مشتری ای در نهادهای متولی امور فرهنگی ندارد و طبعاً چنین سفارشی و چنین «فشارها» و «اصرارها»یی هم در آن کانونهای مسؤولیّت شکل نمی گیرد. این عملاً یعنی نه این که اگر تحلیلی بود به کار می گیریم، یعنی متولیان امور فرهنگی ببینند که بدون این تحلیل کارشان «واقعاً» لنگ است و مرتب بر سر همه فریاد بزنند که چرا این سوخت را آماده نمی کنید.
ضعفها از نقطه های معرفتی شروع می شود و به ساحتهای راهبردی می رسد. گویا الگوهای تغییر فرهنگ در نظرگاه ما تا حدّی ساده و بسیط است. به همین جهت معمولاً سناریویی در کار نیست و این طور نیست که در اذهان چاره اندیش ما بیست اقدام پشت سر هم چیده شده باشد ــ چه برسد به این که یک بافت مترابط را تشکیل بدهد ــ و بنا باشد که از نقطه ای شروع کنیم و با این آرایش و این آهنگ جلو برویم و چیزی را به جایی برسانیم.
ضعفها پس از نقطه های معرفتی و ساحتهای راهبردی به میدانهای مهارتی و کارآزمودگی نیروی انسانی می رسد. پس از آن هم به مهارت سپاه داری و لشگرکشی و همآوردی جبهه ای.
فراموش نکنیم که این نقیصه بسیار شبیه آن است که یک دیدهبان هیچ مهارت مؤثری در دیدهبانی نداشته باشد، ولی سپاه را به دیدبانی خود دلخوش کرده باشد.
ما گفتمانساز نیستیم.
این نگاه نقد و سخن تلخ ابتدا متوجه همۀ ما روحانیّت است نه یکی دو مرکز خاص.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت زینب پیامرسان عاقل، باتدبیر و موفق کربلا سلام الله علیها
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#رفتار_توحیدی
#سلوک_درست
«قُلْ مٰا يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لاٰ دُعٰاؤُكُمْ»﴿الفرقان، 77﴾
بگو: «پروردگارم به شما اعتنا نمی کند، اگر «خواندن»تان نباشد!»
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️چه خبر از حجاب؟
اگر از احوال این عزیز خدا و اولیای خدا جویا باشید، با صد أسف وضع حجاب در جامعۀ اسلامی ما خوب نیست.
چه بسا همه می دانیم ...
پنهان نیست که دشمن روی حجاب تمرکز کرده است. البته سالها است که از چند زاویه روی آن کار کرده است و حالا دارد نتایجش را می بیند.
او همواره حجاب را مهم شمرده است. حتی در کشورهای خودشان هم این حساسیّت روی حجاب را با همۀ افتضاحات بین المللی که برایشان داشته است، از خود نشان داده اند.
آنها حجاب و حیا را کلیدی می دانند.
یک تاریخ دربارۀ آن اندیشه و تجربه دارند. از این طریق به پیروزیهای بزرگی علیه مؤمنان و زندگی ایمانی و الهی دست یافته اند و فراموشش نمی کنند.
آری با حجاب مشغولمان کرده اند. دشمنان دین و ایران و منافقان رنگارنگ وطنی خوشحال باشند، ولی مثل همیشه با تلاش «مؤمنانه» از این تهدید یک رشد بزرگ و پیشرفت ساز برداشت می کنیم.
اصل، خدایی است که شاهد همۀ ما است و او است که به کارها برکت می دهد یا آتش نمرود را خاموش و بی اثر می کند.
«وَ مَنْ يَتَّقِ اَللّٰهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»﴿الطلاق، 2﴾
«آن که ضوابط الهی را مراعات کند، «خدا» برای او راهی برای خروج از مضیقه قرار می دهد»
پیروزی در «جنگ حجاب» محدود به این نقطۀ کلیدی نمی ماند، بلکه با عزم و هشیاری و نشاط ملی مؤمنانه ای که می آفریند می توان سراغ ریشه های فسادهای اقتصادی رفت. با عقلهای مریض غیر اسلامی نمی توان «مهار تورم» و «رشد تولید» را فهم کرد. این را هم با شعور راهگشای مؤمنانه و انقلابی می توان فهمید. این شعور(شعور مؤمنانه) باید مجالی برای نفس کشیدن و نشاط و استواری بیابد که حجاب بهترین زمینه را برای آن فراهم نموده است. آری وظیفۀ آشکار خود را انجام بدهیم تا برکات حیرت انگیز آن را ببینیم.
«... وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاٰ يَحْتَسِبُ،
وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اَللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ،
إِنَّ اَللّٰهَ بٰالِغُ أَمْرِهِ،
قَدْجَعَلَ اَللّٰهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً» ﴿الطلاق، 3﴾
«آن که ضوابط الهی را مراعات کند خداوند متعال او را از ناحیه ای روزی (و پیشرفت) می رساند که حسابش را نمی کرد(به نظر بی ربط می رسید).
کسی که به خدا تکیه کند او واقعاً برایش کافی است.
خداوند کار خود را به انتها می رساند.
خداوند برای همه چیز قانون و قاعده گذاشته است.
▫️برای حجاب و عفت و معنویت دعا کنیم!
این را که دیگر می فهمیم،
این را که دیگر قبول داریم،
این که دیگر مقدورمان هست.
اگر مثل اصحاب رسول اکرم ص بعد رحلت نبی کار را تمام شده فرض نمی کنیم(طوری که هر چه ولیّ خدا و صدیقۀ کبری اصرار می کنند که اگر یاری کنید ورق برمی گردد، خود را عاقلتر از آن می دیدند که کار بیهوده کنند)، و اگر لجاجت نابودمان نکرده است و اگر روشنفکری فکرمان را عوض نکرده است، طبعاً اقدامهای مؤثری می کنیم،
ولی در هر صورت اینقدر معلوم هست که برای این ارزش اسلامی باید از خدا مدد بخواهیم و اصرار کنیم!؟
باید سر به سجده های طولانی بگذاریم و به خاطر کوتاهیهای ممتد و طولانی و متنوع و حیرت انگیز در حق جوانانمان و غفلت از کید و کدّ دشمنانمان از پیشگاه ربوبی طلب عفو کنیم و از او بخواهیم که ما را به اعمال زشتمان نگیرد و در حق ما و این ملت مظلوم و این تاریخ پر از تلخی و این انقلاب خونبار و امیدآفریده رحمت بیاورد و مددهای شاهانه به ما بدهد.
اگر برخی همچون امام و رهبری عزیزمان گمان می برند که حجاب «تنگه اُحُد فرهنگی» انقلاب اسلامی است، آیا بی راه می گویند؟
آیا اگر از سرنوشت لشگر موسی علیه السلام یا مسلمانان «آندلس» به دلهره می افتند و احتیاط می کنند، خطا می کنند؟
آیا اگر وضع حجاب امثال ترکیه یا حتی کشورهای اروپایی مسیحی را نگران کننده و منشأ انحرافات بزرگ و راهبردی و تعیین کننده و پشتیبان این انحرافات در کشورهایشان می بینند، زیادی حساس شده اند؟
خیر!!
بماند که ایران ترکیه نیست، به هیچ وجه.
ایران زیر بی رحمانه ترین ضربه های نظام خون ریز و مستکبر و بی دین و دین ستیز و انسانیّت ستیز غربی بوده است.
دیگر مخفی هم نمی کنند که انقلاب اسلامی و ایران انقلابی را دشمن شمارۀ یک موجودیّت کثیف و شرم آور خود می شمارند. و دنبال راه رخنه می گردند و این را یافته اند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخه گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت ام البنین سلام الله علیها که با معرفت و غیرت و اقدامهای به جا و به موقع خود از یک انسان معمولی به یک اسطورۀ شیعی تبدیل شد.
☘️@faslefarhang