خیلیهاتون نبودین!
میخواستم چندتا گزارهای که هیچ جا نمیبینید از سوریه و دمشق و زینبیه و فضای اینجا بگم.
ان شاء الله بمونه بعدا💚
اینروزها بخاطر یکسری اطلاعات جدید
مغزم نیم سوز شده😅
ان شاء الله فردا گزارههارو میذارم.
روایت رو هم ادامه میدم بعدش💚
اگر اینجا زندگی نکنید؛ با یک جامعهشناس واقعی نشست و برخاست نکنید، شهر رو نگردید، تا یک نفر از دل سوریه با نگاه بدون تعصب بهتون نگه هیچوقت این گزارههارو کشف نمیکنید!
هشتگ درباب اهمیت این گزارهها☺️
#سفرنامه
بقول دوستم:
یادش بخیر، روزی نوجوان آرمانخواهی بودم که بزرگترین رویایم جهانوطنی بود. اینکه بتوانم علیرغم وطندوستی بیحدواندازه، جهان را از نگاه یک مسلمانِ شیعهیِ ایرانِ انقلابی ببینم و با آن ارتباط بگیرم.
یک روز این جمله را شنیدم به نقل از کوثر البشراوی، خبرنگار جبهه مقاومت که گفته بود:
"مردم اگر داستان مقاومت را بدانند از روزمرگی خود شرم خواهندکرد."
حالا ما اینجاییم. در سرزمین شام. در یکی از اصلیترین پایگاههای مقاومت منطقه خصوصا در این سالهای اخیر. و من شرمندهترین انسان روی زمینم از این همه سال زندگی روزمره و بیدغدغه زیستنم...
حالا دیگر نمیتوانم و نمیخواهم به قبل از این تجربه برگردم. حالا چیزی در من تغییر کرده و چیزهایی در حال تغییر است. خوب حسشان میکنم.
یک جایی وسط قلبم یک حفره عمیق ذره ذره پر میشود و میدانم که این برنامه دقیق را خودش برایم ریخته...
و ممنون اینهمه لطفِ بیدریغش هستم که میدانم لیاقتش را ندارم...
حالا این تجربهها برایم تنها مقدمهای است برای رسیدن به اهدافی والاتر که شاید روزمرگی از یادمان برده بودشان.
و بعد از لمس تمام این احساسات هر لحظه باری بر دوشم دارم تا گوش و چشم و قلب همهتان باشم در این سفر...
که چیزی را از قلم نیندازم که دید محدودم را در همین روزهای اندک به وسعتی برسانم که به اندازه تمامتان ببینم و بشنوم و لمس کنم.
برای برکت قلمم دعاکنید...
#سِحر_سوریه #سفرنامه #روایت
30.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌 صحن کوچیک بانوی سهساله
#سِحر_سوریه #سفرنامه