eitaa logo
منبرک فاطمی
6.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
969 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
آرامشم ده تا که طوفان تو باشم آئینه‌ام کن تا که حیران تو باشم آزاده‌ام امّا گرفتار تو هستم خارم که خواهم در گلستان تو باشم من سر به زیر و سرشکسته آمدم باز تا سربلند لطف و احسان تو باشم دیشب حواسم را که جمع خویش کردم دیدم فقط باید پریشان تو باشم ایمان چشمانت مرا بیدار کرده باید چه گویم؛ تا مسلمان تو باشم؟ بر گیسوانم گرد پیری هست امّا من آمدم طفل دبستان تو باشم دیروز کمتر از پشیزی بودم؛ امروز باارزشم؛ چون جنس دکان تو باشم دیروز تحت امر شیطان بودم؛ امروز از لطف چشمت تحت فرمان تو باشم دیروز یک گرگِ بیابانگرد و بی عار امروز می خواهم که اصلان تو باشم هر چه شما فرمایی؛ امّا دوست دارم تا در مِنای عشق، قربان تو باشم شادم نمودی که قبولم کردی آقا من آمدم تا بیت الاحزان تو باشم خواهم که خاک پایتان باشم نه اینکه چون خار در چشمان طفلان تو باشم آقا اگر راضی نگردد زینب از من دیگر چگونه بر سر خوانِ تو باشم؟
یوسف زهرا! زشما پُر شدم تا که اسیر تو شدم حُر شدم از دل دشمن به سویت پر زدم آمدم و حلقه براین در زدم آمده ام تا که قبولم کنی خاک ره آل رسولم کنی حرّ پشیمان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین یک نگه افکن همه هستم بگیر ای پسر فاطمه دستم بگیر روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو ناله ی العفو بُوَد بر لبم تا صف محشر خجل از زینبم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است مهر تو کُلّ آبروی من است هستی من خون گلوی من است چه می شود کشته ی راهت شوم؟ خاک قدم های سپاهت شوم؟ حرّ ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده با نگه خویش کمالم بده وز کرم خود پر و بالم بده بال من از تیغه ی شمشیرهاست سینه ی تنگم سپر تیرهاست مقتل خون، اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال بده، فطرس دیگر شوم طوطی گهواره ی اصغر شوم
شب پنجم: ✅موانع تحول روحی: ➕دون همتی بیانیه گام دوم( (» معنویّت و اخلاق سیر بحث: ✍️ اهداف کسانی که بی دینی میکنند و دینداری میکنند در یک سطحی با یکدیگر مشترک هست. اگر کسانی که اهالی معنویت و دینداری نیستند، دنبال لذت، قدرت و منفعت هستند. اهالی دین نیز دنبال لذت، قدرت و منفعت هستند. ✍️فرق اساسی این است که اهالی دین دنبال لذت بیشتر، منافع و قدرت بیشتر هستند. یعنی همان قرب الی الله برخلاف کسانی که اهل دینداری نیستند، آنها در مصداق به خطا رفتند. وگرنه هر عاقلی میگوید من به دنبال لذت، قدرت، منفعت بیشتر هستم. مثلا دنیا را مصداق خواسته خود گرفته اند. علامه مصباح یزدی در کتاب اخلاق در قرآن، به این موضوع اشاره میکنند. ✍️اهالی معنویت نیز دنبال منفعت بیشتر، آبادانی دنیا هستند. معنای در دیدن، یعنی لذت و منفعت و قدرت بیشتر هست. پس از بیان مقدمه و مستندات آن، به مانع دیگر از موانع تحول روحی یعنی دون همتی اشاره میگردد. ✍️امام صادق ع یکی از موانع تحول را همتی معرفی میکنند و امیرالمؤمنین قیمت هر کس را همت او بیان میدارند و کسی که همتش دنیا باشد ارزشش را مشخص میکند. البته دنیا داشتن با دنیادوستی و اهتمام به دنیا دو هست. ✍️ما ماموریم دنیا را آباد کنیم اما آیا می توانیم دلبسته دنیا نشویم علی رغم داشتن دنیا؟ اگر مدیران جامعه دون همت باشند، نمیتوانند پیشرفتی را برای جامعه به ارمغان بیاورند. بزرگی و کوچکی آدمها باهمت آنها مشخص میشود. عبدالله بن حسن، مرد بزرگ کربلا بود که همت بلندی داشت هرچند نوجوانی بیش نبود. 👈توضیح مطالب در همین کانال سنجاق شده ✔️ضمناتوضیح بیشتر و احکام و اشعار متناسب تا شب ارسال میشود https://eitaa.com/fatemi5/1350
متن سخنرانی ↩️در یک سطحی دینداران و بی دینها یکی است؛ همه دنبال و بهرۀ بیشترند! • ↩️کسانی که دینداری میکنند، به چه دلیلی سراغ دین میروند؟ به همان دلیلی که یک ای بی دینی میکنند! دلیل یا اهدافشان-در یک - مشترک است. 📌کسانی که مقابل میایستند اهدافشان مثل کسانی است که میکنند؛ اینها در هدف تفاوتی ندارند. ⏪➕کسانی که سراغ معنویات میروند و دقت میکنند که زیاد آلوده به دنیا نشوند، انگیزه و هدفشان چیزی است که اهل دنیا به خاطرش سراغ دنیا میروند، 👈در یک مقطعی یا در یک سطحی، هدفهای هر دو گروه، یکی است. • ➕علامه مصباح یزدی در کتاب اخلاق در قرآن به این موضوع اشاره میکنند. 👈 که کسانی که اهل دین نیستند، در واقع در به رفتند وگرنه هر عاقلی میگوید من لذت بیشتر، منفعت بیشتر، قدرت بیشتر میخواهم. ⬅️➕تمام نظامهای اخلاقی، در این عقیده مشترکند که باید یک نهایی دا شته با شند، ولی در تعیین مصداق آن با هم اختلاف دارند. ➕ علامه مصباح یزدی: هیچ کس را به خاطر اینکه لذّت و سعادت خویش است نمی توان کرد؛ چون اخلاق این یک حقیقت فطری و جبری است •⛩➕ کسانی که انقلابی هستند هدفشان در یک سطحی، با ضدانقلابها و استکبارجهانی، فرقی ندارد. اینکه استکبار جهانی مقابل انقلاب ما میایستد، هدفش چیست؟ ↩️میخواهد و بهرۀ بیشتری- از خیلی چیزها- ببرد. انقلاب اسلامی هدفش چیست؟ میخواهد مردم بهرۀ بیشتری ببرند؛ یعنی از دنیایشان، از وجودشان و از هستیِ خودشان، لذت بیشتری ببرند. •⬅️ آنهایی که سراغ معنویت و میروند، هدفشان چیست؟ ➕ آبادانی روح، آبادانی هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْْرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ « : جسم، آبادانی دنیا و آبادانی آخرت! 🖍 فرمود: اوست که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت زمین ماموریت ماست هود، 61 . ⭕️آبادانی را برای چه میخواهند؟ ➕ برای اینکه بیشتر ببرند؛ نه برای اینکه بیشتر شکنجه بشوند و زجر بکشند! آنهایی که سراغ دین و معنویت نمیروند، هدفشان چیست؟ آنها هم میخواهند سراغ آبادکردن دنیای خودشان بروند؛ یعنی آنها هم دنبال هستند. https://eitaa.com/fatemi5/1350
✅2️⃣ابادانی کسی که بر خلافِ راه دین، دنبال ابادکردن دنیاست، دارد عمل میکند ➕👌ما که دنبال امام زمان )ع( هستیم، در واقع دنبال دنیا هستیم. فرمود » زبور 💠 لَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذکْرِ أَنَّ الْْارْضَ یَرِثُها عِبادِيَ الصَّالحُِون؛ الانبیاء، (.»! بعد از ذکر )تورات( نوشتیم این آیه درباره هست. بندگان شایسته ام وارث زمین خواهند شد « : ➕علامه طباطبایی در ذیل این آیه در توضیح معنای وراثت می فرماید👇 مراد از وراثت زمین این است که بر منافع، از دیگران به صالحان منتقل شود و برکات زندگی در زمین مختص ایشان شود ⏪ آنهایی که دشمن امام )ع( هم هستند-البته به گمان باطل خودشان- دنبال ➕ابادکردن دنیا هستند، پس فرق این دو گروه چیست؟ ➕آنهایی که با دین، سراغ آبادکردن میروند، دارند عمل میکنند، اما آنهایی که بدون دین یا خلاف دین، دنبال ابادکردن میروند، غیرعقلانی و عمل میکنند! • ✔️کسی که سراغ معنویت میرود با است؛ میداند که معنویت، لذت و آبادانی دنیا و آخرت را افزایش میدهد. 👈 آن کسی که سراغ معنویت نمیرود، میکند؛ فکر میکند که بدون معنویت، میشود از دنیا خیلی لذت برد! ⬅️ ➕شما وقتی سر به سجده میگذارید، در واقع 👌 معنوی خودتان را شکوفا کنید و از یک تازه ای، لذت بیشتر ببرید که بی دینها نمیتوانند از این جهان و لذتهایش بشوند. https://eitaa.com/fatemi5/1350
3️⃣✅➕ما با دینداری میخواهیم به قدرت و بیشتر برسیم • 💧دشمنان ما میخواهند به برسند؛ ما هم میخواهیم به برسیم! دشمنان ما با قدرتشان میخواهند به راحتی برسند؛ ✔️ 👌ما هم میخواهیم به برسیم. دشمنان ما با نسبت به دین، میخواهند به لذت بیشتر برسند، ما هم با دینداری میخواهیم به بیشتر برسیم. 🔷 ولی آنهایی که با انقلاب اسلامی و با دین، دشمنی میکنند در درجۀ اول، دارند میکنند، چون فکر میکنند بدون دین، به لذت بیشتری خواهند رسید! 🌲➕• آن کسی که 🔧دزدی میکند با آن کسی که میدهد، در واقع هدفشان یکی است؛ مال و بهرۀ بیشتر! کسی که صدقه میدهد و انفاق میکند، در واقع برکتِ خودش را زیاد میکند و مالش بیشتر خواهد شد. چون-طبق روایات- یکی از راههای زیادکردن مال، صدقه است. ❌➕دین میگوید: با چشم پوشی از کمتر، استعداد لذت بری خودت را افزایش بده! • ➕چشم چرانی لذت زندگی رو کم‌میکنه ☑️چرا بعضیها با خدا نمیشوند؟ چون فکر میکنند با خدا، نخواهند بود؛ خُب این است! ⚡️ ➕هرکسی سراغ گناه میرود، دارد میکند. به چه هدفی داری سراغ گناه میروی؟ ➕ به همان ، باید میرفتی نماز شب میخواندی! ➕مگر آخرِ گناه چیزی جز بردن است؟! خُب دین هم میخواهد تو را به برساند و میگوید: برای اینکه بیشتر لذت ببری، استعدادهای لذت بَری خودت را شکوفا کن؛ با چشمپوشی از لذتهای کمتر! • 📌 ➕شما از کسانی که # اربعین به کربلا رفته اند و این مسیر را طی کرده اند، بپرسید که چقدر بردهاند! آیا در سفرهای تفریحی دیگر، چنین برده اند؟ ➕اصلا آیا این لذت را جای دیگری میشود پیدا کرد؟! • 💢هدف دینداران و بی دینها در یک سطحی، مشترک است )رسیدن به لذت بیشتر(؛ ➕ اینجاست که دینداران میخواهند از راه دین، به تمام دوست داشتنیهای یک برسند و این راه عقلانی و است؛ اما بی دینها میخواهند از راه غلط به همۀ دوست خود برسند که در نهایت هم نمیرسند. https://eitaa.com/fatemi5/1350
✍️و4️⃣ ❎یک روزی همۀ دنیا این را خواهند فهمید؛ آنوقت زیر سایۀ حکومت امام )ع( همه، راحت زندگی میکنند. ➕اهل دنیا و اهل دین، در یک سطحی از هدف، دارند. • ما میتوانیم با یک با مردم عالم حرف بزنیم که برطرف بشود یاکمتر بشود. در یک سطحی میتوانیم بگوییم که هدف ما با آدم بدها یکی است! 👌نگویید: ➕ هدف ما تقرب به خداست ولی هدف آنها فقط دنیاست « آخرِ آخرش را بگو که برایت چه میماند »! لذت • ➕هدفِ ما دینداران با اهل دنیا، است؛ ما میخواهیم زندگی کنیم؛ شادِ شاد و عمیقا شاد. ⏪➕پس چرا بعضی از حرام است؟ برای اینکه بتوانیم زندگی کنیم؛ چون بعضی از شادیها، حالادم را میگیرد و نمیگذارد به آن شادیِ برسیم. 🔺• این چه خدایی »! نیست که بفرماید " تاثیرات تخریبی موسیقی رو نمی بینیم بندۀ من! شاد نباش؛ من خوشم نمیآید « خدا است؟! ➕⭕️خدا اینجوری نیست؛ خدا میخواهد ما را شاد کند؛ اما چرا اسلام بعضی از شادیها را حرام کرده است؟ برای اینکه اسلام دنبال شادی عمیقتر و پایدارتر و لذتبخشتر و نشاط آفرینتر است. ↩️فرق دین دارن با کسانی که اهل نیستند • ➕ بنابراین فرق دارن با کسانی که اهل دیانت نیستند در چیست؟ اهالی دین و معنویت میگویند بیشتر، منفعت بیشتر، قدرتمند شدن، اما دیگران در عمل چه میکنند؟ ↩️دعوت به لذت کمتر، کوتاه مدت و درواقع دعوت به شدن میکنند. • ♦️این دعوت لسانی، نظام سرمایه داری هست. وقتی شما را رها کردی؟ میدانی چه اتفاقی میافتد دیگر آدمها از این شهوت هم لذت نمیبرند. شما فکر نکنید اگر شهوت شد، بیشتر لذت میبرد. رها شد، بری کاهش پیدا میکند. ➕✅آیا نظام سرمایه داری دنیای را آباد کرده است؟ • ✍️ میگویند ببین نظام سرمایه داری و دنیای مردم را آباد کرده است؟ آیا نظام سرمایه داری دنیای مردم را آباده کرده است؟! ➕تجربه بشری و آمارهای قتل و غارت و و فلاکت در کشورهایی و آمریکا چیز دیگری میگوید. قرآن هم میفرماید: بقره، 💠وَإِذا تَوَلّىٰ سَعىٰ فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ﴿۲۰۵﴾ ❌اگر طاغوت حاکمیت پیدا کند در زمین میکند و کشاورزی و نسل را میخواهد هم » حرث « . نابود کند. طبیعت ا ا وقتی بخواهند نسل را نابود کنند باید سراغ بروند الحَْرْثَ وَ النَّسْل « در اینجا-طبق برخی روایات- به معنای ذریه است، لذا هر دو عبارت به مسئلۀ خانواده برمیگردد. نظام سرمایه داری دنیای مردم را هم خراب کرده است. https://eitaa.com/fatemi5/1350
شب۴ محرم۹۹ دلویی(عجب-یاس).mp3
32.63M
🔷شب چهارم: موانع تحول روحی: 2 . غرور و یاس ☑️نقش در خواهی و تحول افرینی . و دین برنامۀ تحول افرین دارد ⬇️تحول یعنی رسیدن به بیشتر و بیشتر و بیشتر، یعنی همان به منبع قدرت و لذت و منفعت یعنی خدا و گذشتن از کمتر یعنی نفس هست. ◀️ دو دیگر برای تحول روحی که عبارت است از 1 .غرور خوبان و 2. یاس بدان. 🔻اولین مانع بیشتر برای آدمهای پدید میآید. گاهی برخی از خوبیهای انسان عامل توقف انسان هستند. کوفیان که متوقف بر خوبیهای خودشان شدند و مغرور. ♾در نظام تربیتی و آموزشی، فوری، بروز خلاقیت و نوآوری در فرزندان میشود. تشویق یعنی توقف در خوبیها. 🔺دومین مانع که برای آدمهای معمولا به ظاهر بد دیده میشود هست. اینکه من آدم نمیشوم و آب ازسرم گذشته، اینها ادبیات آدمهای مایوس از تحول هست در حالی که خدا گاهی را با کلیم یکجا جمع میکند. 👥 بینام ونشانها در نام و نشان گرفتند ناامید نباش. برای اینکه خوبان مغرور نشوند نباید روی خوبیها خودشان حساب باز کنند، خوبیهای خودشان را ندید بگیرند، بگویند اینکه چیزی نیست منبر مجازی حجت الاسلام فاطمی https://eitaa.com/fatemi5/1278
شادی بیشتر👇
✅ آنچه زمینه و احساس عزت نفس را در انسان به وجود آورد چیزی جز و اعمال و رفتار مذهبی نیست. 🔹پس باید برای کسب نشاط بیشتر و مصونیت از اضطراب و به سوی دین و روی آوریم و با یاد خدا و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بیشتر دست یابیم. 🔹چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس ، شادی، ‌ و تحرک است. 🔹اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، و اندیشه‌های شادمانه زیستن را القاء می‌کنند. با صحه‌گذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تاکید بر رفتارها و لحظه‌های شادی کردن برای انسان‌ها است. 🔹مؤمن، شادترین انسان از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترین انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار و شکوه و ناله نمی‌کند. دنیا را محل نمی‌داند، و یک توقفگاه موقت به حساب می‌آورد. 🔹سختی‌ها را تحمل می‌کند. و در انتظار پروردگار، لحظه‌ها را با احساس رضایت و سیری می‌کند. 🔹 خداوند تبارک و تعالی نیز به خاطر این رضایت و مؤمن، او را دعوت به بهشت مخصوص خود می‌کند. 🔹 و لحظه‌های شادمانگی را برای او رقم می‌زند؛ یا ایتها النفس المطمئنه الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی 🔹به ارزش ها پایبند باشید پایبندی به ارزشها و اعتقادات ثابت و تعریف شده به موفقیت انسان در زندگی کمک می‌کند و همچنین را پایدار می‌سازد. انسان بی‌اعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بیگانگی می‌کند. و به طرف پوچی‌گرایش پیدا می‌کند. احساس ، یکی از علل اساسی افسردگی‌ها و بی نشاطی انسان است. انسان بی‌اعتقاد، در هستی و خلقت، بی‌ریشه است. 🔹 احساس شادی واقعی نخواهد کرد. همانگونه که انسان بی‌برنامه نمی‌تواند در کارها، موفق عمل کند، انسان بی‌اعتقاد و ارزشهای متعالی نیز نمی‌تواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نماید. 🔹از زندگی خود باشید رضایت از زندگی، یکی از عوامل شادمانه 🔹امید، زیباترین ویژگی یک خیال است. اگر می‌خواهیم از زندگی ببریم، بایستی با امید زندگی کنیم 🔹در زندگی هدفمند باشید هدفمندی نه تنها موفقیت انسان را تضمین می‌کند، بلکه موجب شادکامی انسان نیز می‌گردد. انسان بی‌هدف، مانند فردی سرگردان در کویری سوزان است. هیچ وقت احساس آرامش و شادمانی نخواهد کرد. 🔹بعضی‌ها هدفمندی و هدف‌یابی را مساوی آرزوهای بزرگ و بیشتر می‌دانند 🔹خوشبختی خود را باور کنید بزرگترین مشکل انسانهای بی نشاط و افسرده و ناراضی این است که نه خودشان را باور کرده‌اند و نه خوشبختی و شاد زیستن خود را. 🔹انسانی که خود را باور کند، می‌تواند شاد زندگی کند‌. ما باید باور کنیم که می‌توانیم بشویم و خوشبخت و شاد هستیم. 🔹برنامه‌ریزی و نظم در زندگی را فراموش نکنید نظم و انضباط و داشتن برنامه در زندگی انسان، شادمانگی او را حفظ می‌کند. انسانهای منظم و دارای برنامه، بسیار موفق‌تر و شادتر هستند. 🔹با تشریفات زائد و غلط خود را به زحمت نیاندازید راحت بودن در زندگی، موجب شادمانگی است. 🔹🔹انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و تشریفات زائد و به زحمت و عذاب می‌اندازند، همانقدر از شادمانگی دور می‌شوند. خیلی از افراد. زندگی ساده، زیبا و راحت را، بسیار مشکل، بغرنج و سخت می‌کنند 🔹صداقت و راستی داشته باشید صداقت، مانند آب زلالی است که چمنزار زندگی شادمانه را سیراب می‌کند، و گلهای خوشبختی و لذت را شکوفا می‌سازد. 🔹 انسانهای صادق، لحظه‌های شادمانه‌ای را تجربه می‌کنند و از لحظه لحظه زندگی لذت می‌برند. انتخاب صداقت، به معنی انتخاب «شادمانگی» است. 🔹از بیکاری بپرهیزید بیکاری، یکی از مشکلات عمده جوامع بشری است که امنیت شهرها و کشورها را تهدید می‌کند 🔹داوری مثبت داشته باشید داوری مثبت و زیبا، یکی از بهترین راههای شادمانه زیستن است. اگر انسان یاد بگیرد که مثبت داوری کند. و از داوریها و پیشداوریهای منفی و بدبینانه و خودخواهانه پرهیز نماید، ‌عصبانی نخواهد شد، حرص نخواهد خورد. 🔹توجه به سیره بزرگان و الگوهای جامع با مطالعه و بررسی شیوه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی اهلبیت – علیهم السلام- و نیز علما و بزرگان، به روشنی در می یابیم که همانگونه که آنها اهمیت به عبادات و واجبات الهی داشتند در کنار آن اهتمام ویژه ای به نشاط و امور جانبی و تفریحات سالم داشته اند.
5️⃣پنج ✅معنای تحول در دین، تحول از لذت و منفعت کمتر به بیشتر است. 👈• ➕تحولی که دین به دنبال ان هست همان هست که این شبها گفتیم یعنی تغییر از بد به خوب؛ ➖ از خوب به خوبتر. و معیار تحول، بهتر و و هست. لذت بیشتر، منافع بیشتر، قدرت بیشتر. تحول درواقع از کمتر به بیشتر هست. 🌺🌺🌷🌷💐 ♦️✅قیمت هرکسی به اندازه همت او هست ➕♦️بعد از بیان این مقدمه میرسیم به یکی دیگر از تحول که عبارت هست از _همتی. هر چیزی در این عالم قیمتی دارد؛ و ابزار سنجشی برای ارزشگذاری. ↩️حالا در انسان چه چیزی معیار قیمتگذاری و ارزشگذاری انسان هست؟ چند کیلو بودن؟ قد و وزن و قیافه؟ امیرالمؤمنین میفرماید اگر خواستی کسی را اندازه گیری کنی. ببینی چقدر هست. چقدر هست. ➕این موضوع را وسط بگذار، ببین همتش چقدر هست؟ فرمود : قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ قدرمرد، به قدر همّت حکمت 47 ➕همت داشتن یا نداشتن، مسئله این هست. ⬅️چقدر همت داری به همان اندازه ارزشمندی. چقدر همت نداری، به همان اندازه از انسانیت فاصله داری. • 💦مثلا اگر کسی تمام همتش خوردن و خوابیدن و این چیزها باشد، چقدر میارزد؟ این آدم چقدر میارزد؟ ➕بدون رود بایستی امیرالمؤمنین میفرماید ارزشش به همان چیزهایی هست که بعد از تولید میکند ✔️مَن كانَت هِمَّتُهُ ما يَدخُلُ بَطنَهُ ، كانَت قِيمَتُهُ ما يَخرُجُ مِنهُ . امام على عليه السلام : هر كه همّتش چيزى باشد كه وارد شكمش مى شود، ارزش او به اندازه همان چيزى است كه از شكمش خارج مى شود. 🔷. آقا بیاحترامی نیست؟ ببین امیرالمؤمنین را میگوید. این معادله هست. مثل دو ضربدر دو میشود چهار. ➕حضرت درواقع یک را توضیح میدهند. قیمت هرکسی به اندازه همت او هست. ✅➕امام صادق ع: دون همتی؛ اولین برای پیشرفت و تحول • امام صادق ع فرمود: سه چیز هست که از این هست که شما ترقی و پیشرفت کنی. اولین موردی که حضرت میشمرد همین کوتاهی همت هست. فرمود 🔷ثلاثٌ يََجُزْنَ المَْرْءَ عَنْ طَلَبِ المَْعَالِِ قَصْرُ الهِْمَّةِ وَ قِلَّةُ الحِْیلَةِ وَ ضَعْفُ الرَّأْيِ الحَْزْم؛ سه چیز انسان را از رفتن در پی مقامات عالیه و اهداف بلند بازمیدارد: کوتاهی همت، ❌مدیران دون همت • اگر مدیران جامعه دون همت باشند، نمیتوانند را برای جامعه به ارمغان بیاورند. مدیران دون همت، به دنبال پر کردن خودشان هستند. ➕تمام همتشان دنیای خودشان هست. ♦️چمران مدیری بود که بلندهمت بود. فقط به فکر خودش نبود. خانم شهید چمران میگوید: یادم هست اولین عید بعد از ازدواجمان )که رسم دارند و دورهم میشوند( مصطفی مؤسسه ماند نیامد خانه پدرم. 👌آن شب از او مصطفی گفت، الان عید است » دوست دارم بدانم چرا نیامدید خانه پدرم « ؛ پرسیدم خیلی از بچه ها اند پیش خانواده هایشان اینها که رفته اند وقتی برگردند برای این دویست، سیصد نفری که در مدرسه ماندهاند تعریف میکنند که چنین و چنان. من باید بمانم با این بچه ها ناهار بخورم سرگرمشان کنم که اینها هم چیزی برای تعریف کردن خوب چرا مامان برایمان غذا فرستاد نخوردید؟ و نان و پنیرچای خوردید گفت » این غذای مدرسه نیست » داشته باشند : گفتم .شما دیر آمدید بچه ها نمدیدند شما چی خوردید اشکش جاری شد گفت » .» خدا که میبیند https://eitaa.com/fatemi5/1350
✅6️⃣مردی از جنس دون همتان •🚺 رسول خدا صلی الله علیه و آله پیش از ]ظهور[ اسلام، در بر مردی وارد شد و آن مرد از حضرت با پذیرایی کرد. 🚹پس از آنکه خداوند محمّد صلی الله علیه و آله را به سوی مردم فرستاد، به آن مرد گفته شد: آیا میدانی آن کسی که خداوند عزّوجلّ به سوی مردم فرستاده است، کیست؟ • گفت: نه. • گفتند: او محمّد بن عبداللَّه، یتیم ابو طالب و همان کسی است که در فلان و بهمان روز در طائف میهمان تو شد و تو او را گرامی داشتی. ⬅️پس آن مرد خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و سلام کرد و شد. • آنگاه عرض کرد: ای رسول خدا! آیا مرا میشناسید؟ • ⏪حضرت فرمود: تو کیستی؟ عرض کرد: من صاحب همان هستم که شما در جاهلیت در فلان و بهمان روز وقتی به طائف آمدید وارد آن شدید و من با احترام از شما پذیرایی کردم. • ✖️رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: خوش آمدی. حاجتت را بخواه. • عرض کرد: ➖ دویست گوسفند با چوپانان آنها به من عطا فرمایید. • مَا کَانَ عَلَى هَذَا الرَّجُلِ « : حضرت دستور داد به او دادند. سپس به اصحاب خود فرمود أَنْ یَسْأَلَنِي سُؤَالَ عَجُوزِ بَنِي إِسَْائِیلَ لمِوسَى ع؛ چه میشد اگر این مرد از من همان »!؟ چیزی را بخواهد که پیرزن بنی اسرائیلی از موسی علیه السلام خواست • اصحاب عرض کردند: 👈 مگر پیرزن بنی اسرائیلی ازموسی چه خواست؟ • فرمود: خداوند عزّوجلّ به موسی وحی فرمود که پیش از آنکه مصر را به قصد سرزمین مقدّس در شام ترك گویی، استخوانهای یوسف را با خود ببر. موسی از قبر یوسف جویا شد. 🚼پیرمردی آمد و گفت: اگر کسی جای او را بلد باشد آن کس فلان پیرزن است. • ➖موسی علیه السلام در پی او فرستاد. وقتی پیرزن آمد، موسی به او فرمود: تو جای قبر یوسف را میدانی؟ • ⬅️عرض کرد: آری. موسی فرمود: پس آن را به من نشان بده، هر چه بخواهی به تو میدهم. • ⬅️پیرزن گفت: آن را نشانت نمیدهم، مگر اینکه هر چه من بگویم، همان را به من بدهی. • موسی فرمود: بهشت از آنِ تو باشد. 94 •⬅️ پیرزن گفت: نه من میکنم. • خداوند عزّوجلّ به موسی وحی فرمود که # نگران نباش، بگذار او تعیین کند.• موسی به او فرمود: تعیین با تو. عرض کرد: میخواهم روز در بهشت با تو باشم. • ➕ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این مرد همّت آن را نداشت تا از من همان چیزی را بخواهد که آن پیرزن بنی اسرائیلی خواست! • ➕آدم های دون همت، هیچ وقت بهتر و بیشتر نیستند. به او می گویی دنیا کم هست، می گوید من همین دنیای کم را می خواهم. به او می گویی دنیا موقت هست، ❇️❇️می گوید من همین دنیا موقت را می خواهم. اصلا با این جور آدم ها نشست و برخاست نکنید، این را امیرالمومنین فرمود مَن دَ نَت هِمتَّهُ فلا تَصحَبْه؛ با کسی که همّ ت https://eitaa.com/fatemi5/1350
7️⃣ز چر با این تیپ آدم ها نباید نشست و برخاست کرد؟ ♦️چون این ها آدم های هستند که تو را به کم ها دعوت می کنند. •♦️ آدمهای دون همت، آدمهای کوچکی هستند هرچند هیکل و قد قواره داشته باشند. ةَّ لمَِهين « : ❌ بچه را دیدی؟ دنبال شکلات و عروسک و ماشین و اسباب بازی هست؟ ولی آدمهای بزرگ دنبال ماشین واقعی هستند اصلا دغدغه اش شکلات نیست https://eitaa.com/fatemi5/1350
8️⃣همتهای کوچک دنبال اهداف کوچک هستند • ⬅️همتهای کوچک دنبال اهداف کوچک هستند. یکی از اهداف کوچک دنیا هست. ⬅️دنیا میدانی برای آدمهای بزرگ خیلی کوچک هست. بعضیها تمام هم وغمش این که به دنیایش برسد. دنیا آخر آمال و آرزوی او هست. بعد میدانی خدا با او چه میکند؟ امام صادق ع فرمود. ➕مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسي وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللهُ الْقَناعَةَ فِي قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيا حَتّي يَسْتَكْمِلَ رِزْقَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسي وَ الدُّنْيا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللهُ الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ عَلَيْهِ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيا إِلاّ ما قُسِّمَ لَهُ. ➕ هر کس در شب و روز، بزرگترین دغدغه اش دنیا باشد، خداوند متعال فقر را پیش چشمان او مینهد ]تا همواره احساس فقر کند[ و امورش را پریشان میسازد و از دنیا جز به آنچه برایش دنیا داشتن بد نیست، برای دنیا هم بد نیست. ➕اصلا ما گفتیم زمین وزندگی به مؤمنین سپردهشده هست؛ اما اینکه آخر تو باشد این بد هست. دنیا میدانی خیلی کوچک هست. تو خیلی بزرگتر از دنیا هستی؟! • « : ✅⬅️ ➕اباعبدالله الحسین در تحلیل کسانی که او ایستادند فرمود إِنَّ النَّاسَ عبیدالدنیا مردم حقیر دنیا شده اند. دیدی یک نفر به دیگری میگوید فلانی کوچکتم! بعضیها به دنیا گفتند کوچکتم. بله ما دنیا را آباد میکنیم تا میتوانیم برای عمران زمین تلاش میکنیم. حضرت هم فرمود در دنیا طوری تلاش کن که گویا میخواهی همیشه در اینجا باشی اعْمَلْ لِدُنْیَاكَ کَأَنَّكَ تَعِیشُ « 👌 آنهایی که همتشان دنیا نیست بهتر از آنان که همتشان دنیا هست، دنیایشان را آباد میکنند. • ✖️ نباید اینها را قاتی کرد. بین اینکه تو سعی و تلاشت را بی حاد و عدد برای آبادی زمین و بهتر شدن زندگیات کن بااینکه دنیا را نباید ته خط اهتمام و دغدغه و آرزویت قرار دهی. https://eitaa.com/fatemi5/1350
9️⃣مرز دنیادوستی با دنیاداری ➕مثلا یک مرز این دو تا موضوع این هست که در آنجا که تلاش بی نهایت مثبت برای آبادانی زندگی و دنیایت میکنی، دل نبدی؛ اما اگر کسی تمام همتش دنیا باشد، ⏪➕دلبسته دنیا هست؛ و هست این ماجرا که آدمها نمیتوانند بین داشتن و دل بستن قائل شوند. ❌معمولا به داراییهای خودشان دل هم میبندند. این دلبستن ماجرای خراب شدن آدمهاست نه دارایی. شما ماشین داشت باش، چه عیبی دارِ ؟ ➕خانه داشته باش، چه عیبی دارِ ؟ ولی به آن دل نبند؟ میتوانی؟ ↩️• ➕اباعبدالله در کربلا مشکل بزرگ مردم را اینگونه مطرح کردند ➕⭕️➕، مردم تمام همتشان شده است دنیا، به قدری که کوچک دنیا شده اند و آنقدر دنیا جلوی را گرفته که خون پا روی خون حسین بن علی ع بگذارند. ⬅️✅مردی از جنس دنیاپرستان و دونهمتان • بن حر جعفی، از اشراف، و معروف کوفه بود. بن حر، در منزل حجاج بن مسروق « بنی مقاتل با کاروان امام حسین )ع( مواجه شد، حضرت نخست را به منظور همراهی و یاری نزد او فرستاد، لیکن عبیدالله بن حر به فرستاده امام جواب به خدا سوگند از بیرون نیامدم جز آن که اکثر مردم خود را برای جنگ مهیا می کردند و برای من کشته شدن حسین )ع( حتمی گردید. « : رد داد و ➕گفت من توانایی یاری او را ندارم و اصلا دوست ندارم که او مرا ببیند و نه من او را • ⬅️پس از بازگشت حاجیان از مکه امام خود به همراه چند تن از یارانش به نزد عبیدالله ابن حر! مردم شهرتان به من نامه « : رفت و پس از سخنان آغازین به وی چنین فرمود نوشته اند که همه آنان به یاری من اتحاد نموده و پیمان بستهاند و از من درخواست کرده اند که به بیایم، ولی واقع امر برخلاف آن چیزی است که ادعا کرده اند، تو در دوران عمرت زیادی مرتکب شدهای، آیا میخواهی توبه کنی تا گناهانت »؟ چگونه « : ابن حر گفت »!؟ پاک گردد • ». فرزند دختر پیامبرت را یاری کن و در رکابش بجنگ « : امام فرمود • ⬅️به خدا قسم کسی که از تو پیروی کند به سعادت ابدی نائل میگردد، « : ابن حر گفت ولی من نمیدهم که یاریام به حال تو داشته باشد، زیرا در کوفه برای شما یاوری نیست. به خدا سوگندت میدهم که از این کار دار، زیرا نفس من به را » ملحقه « مرگ راضی نیست و من از مردن سخت گریزانم. ⬅️ اینک اسب معروف خود به حضورت تقدیم میدارم، اسبی که تاکنون هر دشمنی را که تعقیب کرده ام، به او رسیدهام و هیچ دشمنی نیز نتوانسته است به من دست یابد! شمشیر من را نیز بگیر، »! همانا آن را به کسی نزدم جز آنکه مرگ را بر آن شخص چشانیده ام • ⬅️ حال که درراه ما از نثار جان دریغ میورزی، ما نیز به تو و به شمشیر و « : امام فرمود اسب تو نیاز نداریم، زیرا که من از گمراهان نیرو نمیگیرم. تو را نصیحت میکنم ↩️همانگونه که تو مرا نصیحت نمودی تا میتوانی خود را به جای دوردستی برسان تا فریاد ما را نشنوی و کارزار ما را نبینی، فواللَّه لایسمع واعیتنا احد و لاینصرنا الا اکبه اللَّ فی نار جهنم؛ به خدا سوگند اگر صدای استغاثه ما به گوش کسی برسد و به یاریمان نشتابد خداوند او را در آتش جهنم خواهد افکند28 • 🔷عبیدالله نمیفهمید دنیا چیزی نیست، بابا بیا با اباعبدالله همراهی کن، کارت درست میشود. دنیادوستی او را کر و کور کرده بود. کوتاهی حیات دنیا را نمیدید. بعد تا آخر عمرش میخورد شعر میخواند 29 و افسوس میخورد که چرا امام حسین ع را همراهی نکرده است! ↩️✅عبدالله بن حسن، مرد بزرگ کربلا • اگر همت معیار و کوچکی آدمها هست. آدمهای بهظاهر بزرگ در کربلا کم آوردند. اصلا کربلا اندازه آدمها، همت آدمها را برملا کرد. اینقدر بانام و نشانها در کربلا از سکه افتادند. بعد خدا آدمهای بزرگ را در کربلا نشان دهد. یک مرد بزرگ در کربلا در قامت یک نوجوان، میشود عبدالله بن حسن. 👈وقتی شوق شهادت برادر را دید، وقتی اوج مظلومیت اباعبدالله را دید دیگر بیتاب شد. دست از دست عمه کشید و دواندوان رفت به سمت گودی قتلگاه، امام حسین ع یکوقتی چشمان مبارکش را باز کرد دید عبدالله در گودال قتلگاه هست. عبدالله این نوجوانی که محبت اباعبدالله تمام وجودش را پرکرده دست هایش بهعنوان سپر قرار (» وَاللَّه لا افارِقُ عَمّي؛ به خدا قسم از عمو جدا نمی شوم « : داد گفت به خدا اگر در دل عبدالله شهادت نبود، شهید نمی شد. شهیدی که قتلگاهش آغوش عمو هست. • چه کردند با این نوجوان؟ بمیرم دستانش را مثل عمویش عباس قطع کردند. نه قطع کنند مقاتل میگویند دست از ، آویزان شد. نالهای زد مادرش را صدا زد. امام حسین عزیز برادر را به آغوش کشید. فرمود جانم صبر کن الان میروی پیش پدرت https://eitaa.com/fatemi5/1350
خطرات دلبستگی به دنیا👆
الناس عبیدالدنیا👆
از مردان با همت و پرتلاش حبیب بن مظاهر 👇
🔸حبیب با حضرت علی(ع) به کوفه رفت و در کلیه جنگ‌ها در کنار او و از یاران خاص و از حاملان علم و دانش آن حضرت تلقی می‌شد. 🔸 حضرت علی(ع)، حبیب را به علم منایا و بلایا آگاه ساخته بود. 🔸او عضو گروه ویژه شرطة الخمیس بود که نیروی ضربتی و گوش به فرمان علی(ع) بودند. 🔸گفتگوی او با میثم تمار، سال‌ها پیش از عاشورا، هنگام عبور از مجلس بنی اسد که هر یک نحوه شهادت را پیشگویی می‌کرد، از همان علم مَنایاست که از حضرت علی(ع) آموخته بودند و از جریانات آینده خبر داشتند.
حبیب مردی عابد و با تقوا بود. حافظ کل قرآن کریم بود و هر شب به نیایش و عبادت خدا می‌پرداخت. به فرموده امام حسین(ع) در هر شب یک ختم قرآن می‌کرد. زندگی پاک و ساده‌ای داشت. آن قدر به دنیا بی‌رغبت بود و زهد را سرمشق زندگی خود قرار داده بود که هر چقدر به او پیشنهاد امان و پول فراوان داده شد نپذیرفت و گفت: «ما نزد رسول خدا(ص) عذری نداریم که زنده باشیم و فرزند رسول خدا(ص) را مظلومانه به قتل برسانند».
در کوفه پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ قمری، حبیب و جمعی از بزرگان شیعیان کوفه، همچون سلیمان بن صُرَد، مسیب بن نَجَبَه و رفاعة بن شداد بَجَلی، از بیعت با یزید خودداری کردند و برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای قیام بر ضد امویان به کوفه دعوت کردند(ببینید: نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع) نخست) و زمانی که مسلم بن عقیل به کوفه آمد، به یاری او شتافتند. حبیب به همراه مسلم بن عوسجه به طور در کوفه برای مسلم بن عقیل از مردم بیعت می‌گرفتند و در این راه از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کردند. هنگامی که ابن زیاد به کوفه آمد و بر مردم سخت گرفت و مردم مسلم را تنها گذاشتند، قبیله بنی اسد، حبیب و مسلم بن عوسجه را پنهان کردند تا به آنها آسیبی نرسد. آنها از کوفه به سوی امام حسین(ع) رهسپار شدند و روزها از چشم و مأموران ابن زیاد پنهان می‌شدند و شبها حرکت می‌کردند تا به اردوی امام ملحق شدند. سرانجام روز هفتم محرم، در کربلا، به کاروان امام پیوستند.
حبیب با رسیدن به کربلا همین که مشاهده نمود یاوران امام اندک و دشمنان او بسیارند، به امام حسین(ع) عرض کرد: «در این نزدیکی، قبیله‌ای از «بنی اسد» هستند، اگر اجازه دهید پیش آن‌ها رفته، آنان را به یاری شما دعوت کنم، شاید خداوند هدایتشان کند.» بعد از اینکه حضرت اجازه داد، با عجله خود را به آنان رسانید و شروع به نصیحت و موعظه کرد. اما عمرسعد با فرستادن سپاهی، مانع از پیوستن آنان به امام شد.