eitaa logo
منبرک فاطمی
7.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
. ♦️ توطئه‌ای که خنثی شد متوکل عباسی بارها می‌گفت: کار ابن الرضا (امام هادی عليه‌السلام ) مرا عاجز کرده، هر چه کوشش کردم شراب بنوشد و در مجلس شراب من بنشیند، نپذیرفت. دیگر فرصتی هم ندارم او را به این کار بکشانم. گفتند: اگر درباره او چنین فرصتی نداری مهم نیست. در عوض برادرش موسی شراب خوار است. خوب است بفرستید او را از مدینه بیاورند ما کار را بر مردم مشتبه می‌کنیم. او را فرزند رضا معرفی کرده و مشهورش می‌نماییم. (و می‌خواستند از این راه بر موقعیت امام هادی علیه السلام لطمه وارد کنند.) متوکل کسی را با نامه پی موسی فرستاد، او را با تعظیم و احترام وارد بغداد کردند و همه بنی هاشم و سران لشکری و کشوری به استقبالش رفتند. متوکل تصمیم داشت وقتی موسی وارد بغداد شد املاکی به وی واگذار کند و ساختمان عالی برایش بسازد. ساقیان شراب نزد او بفرستد، پس از تکمیل وسایل عیش و نوش، خود نیز در آنجا به دیدنش برود. موسی که وارد شد، امام هادی علیه السلام در سر پل وصیف که معمولا در آن محل از واردین استقبال می‌شد با موسی ملاقات کرد و بر وی سلام گفت و احترامش نمود و به او گوشزد کرد و فرمود: متوکل تو را خواسته تا حرمتت را بشکند و قدر و منزلت تو را پایین آورد و تو را بی ارزش کند. مبادا به او بگویی که من اهل شراب هستم و شراب می‌خورم. موسی گفت: اگر او مرا برای این غرض خواسته باشد، چاره‌ام چیست؟ فرمود: احترام خود را نگهدار و چنین کاری مکن! منظور او رسوا کردن شما است. هر چه امام علیه السلام او را موعظه و نصیحت کرد، موسی نپذیرفت. وقتی امام علیه السلام دید موسی زیر بار نمی رود، فرمود: این را بدان مجلسی را که متوکل در نظر گرفته، هرگز آن مجلس را نخواهی دید و به آرزویت نخواهی رسید. سه سال موسی که در بغداد بود، هر روز صبح به ملاقات متوکل می‌رفت، می‌گفتند: امروز کار دارد برو فردا بیا. فردا صبح که می‌رفت، می‌گفتند: حالا شراب خورده و مست است. برو فردا بیا! فردا که می‌رفت، می‌گفتند: امروز مریض است و دارو خورده، حال ملاقات ندارد. روزها به همین منوال گذشت تا متوکل کشته شد و در نتیجه آن‌ها حتی یکبار با هم در یک مجلس شراب، ننشستند. 📔 بحار الأنوار، ج۵٠، ص١۵٩ ✍سیره امام هادی علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9285
. 🦋 فرشتهٔ نجات! شخصی از یوسف بن یعقوب، پیش متوکل، سخن چینی کرد. متوکل دستور داد برای مجازات احضارش کنند. یوسف نذر کرد: اگر خداوند او را به سلامت به خانه‌اش برگرداند و از متوکل آسیبی به او نرسد، صد اشرفی به حضرت امام هادی علیه السلام پرداخت نماید. در آن موقع، خلیفه حضرت را از حجاز به سامرا آورده و خانه نشین کرده بود و از لحاظ معیشت در سختی به سر می‌برد. یوسف همین که به دروازهٔ سامرا رسید با خود گفت: خوب است قبل از آنکه پیش متوکل بروم، صد دینار را خدمت امام (علیه السلام) بدهم، اما چه کنم که منزل امام (علیه السلام) را نمی شناسم و از طرف دیگر، متوکل هم ملاقات با ایشان را قدغن کرده، کسی نمی‌تواند به خانهٔ حضرت برود. در این موقع، به خاطرم رسید که مرکبم را آزاد بگذارم، شاید به لطف خداوند - بدون پرسش - به منزل حضرت برسم. چون مرکب را به اختیار خود گذاشتم. از کوچه و بازارها گذشت تا بر در منزلی ایستاد. هرچه سعی کردم، حرکت نکرد و از آنجا رد نشد. از کسی پرسیدم: خانه از کیست؟ گفت: منزل ابن الرضا امام رافضیان است! این حادثه را نشانی بر عظمت امام (علیه السلام) دانستم. در این حال، غلامی از اندرونی خانه بیرون آمد و گفت: یوسف بن یعقوب تو هستی؟ گفتم بلی! گفت: پیاده شو! پیاده شدم. مرا به داخل خانه برد. با خود گفتم: این دلیل دوم بر حقیقت این بزرگوار، که غلام، ندیده مرا شناخت! سپس گفت: صد اشرفی را که نذر کرده بودی به من بدهید. با خود گفتم: این هم دلیل سوم بر حقانیت آن آمد. مرا به داخل منزل برد. دیدم مرد شریفی نشسته است. فرمود: ای یوسف آیا آن قدر دلیل ندیدی که اسلام اختیار کنی؟ گفتم: به اندازهٔ کفایت دیدم. فرمود: هیهات! تو مسلمان نمی‌شوی، ولی فرزند تو اسحق، مسلمان و شیعه خواهد شد. ای یوسف! مردم خیال می‌کنند محبت و دوستی‌شان به ما فایده ندارد، به خدا سوگند چنین نیست. هر که به ما محبتی نماید بهره‌اش را می‌بیند، چه از اهل اسلام و چه غیر اسلام. آسوده خاطر پیش متوکل برو و هیچ تشویش نداشته باش! چون وقتی تو وارد این شهر شدی، خداوند ملکی را مقرر ساخت تا تو را به اینجا بیاورد و این حیوان که تو را آورد در آخرت داخل بهشت خواهد شد. طبق فرمودهٔ امام (علیه السلام)، پسر او اسحق، مسلمان و شیعه شد. 📔 بحار الأنوار: ج۵٠، ص۴۴ ✍سیره امام هادی علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9285
. ✨ پیش گویی امام هادی (ع) ابوالحسن سعید بن سهل بصری (ملقب به ملاح) نقل کرده است: جعفربن قاسم هاشمی بصری پیرو گروه واقفیه (۱) بود. روزی در شهر سُرِّ من رأی (شهر سامرا در عراق) همراه او بودم که امام علی النّقی علیه السلام ما را دید و به جعفر بن قاسم فرمود: تا کی در خوابی؟ آیا زمان آن نرسیده که از خواب بیدار شوی؟ پس از آن، جعفر به من گفت: آن چه را علی بن محمد علیه السلام به من گفت، شنیدی؟ به خدا سوگند، قلبم از آن سخن جریحه دار شده است. چند روز بعد برای یکی از فرزندان خلیفه میهمانی برپا کردند و من، جعفر بن قاسم و امام علی النّقی را به آن میهمانی دعوت کردند. هنگامی که حضرت وارد شدند، مردم برای احترام سکوت کردند، ولی جوانی در آن مجلس، به حضرت توجّهی نکرد و به سخن گفتن و خندیدن ادامه داد. حضرت به او فرمود: ای فلان، دهان را با خنده پُر کنی و از یاد خدا غافلی؛ در حالی که سه روز دیگر از اهل قبور خواهی بود! سعید بن سهل گفت: با خود گفتیم این دلیل ما در حقانیّت امام علی النّقی علیه السلام خواهد بود تا ببینیم چه اتفاقی رخ می‌دهد. آن جوان پس از شنیدن سخن حضرت سکوت کرد. فردای آن روز، جوان زمین گیر شد و سرانجام روز سوم از دنیا رفت و همان روز او را به خاک سپردند. ✨ هم چنین سعید بن سهل بصری در حدیثی دیگر نقل کرد: من و جعفر بن قاسم به میهمانی یکی از اهالی سرّ من رأی رفتیم. امام علیّ بن محمد علیه السلام نیز حضور داشت. در آن هنگام مردی به بازی و شوخی کردن پرداخت و به حضور آن حضرت اعتنایی نکرد. حضرت به جعفر رو کرد و فرمود: همانا این مرد در این مجلس غذا نخواهد خورد و به زودی خبری از خانواده‌اش می‌رسد که شادی او را به غصّه تبدیل خواهد کرد. پس غذا را آوردند. جعفر گفت: پس از این، دیگر اتفاقی رخ نمی دهد و گفته علی بن محمّد علیه السلام واقعیت پیدا نمی کند. به خدا سوگند، آن مرد آماده غذا خوردن بود که ناگهان غلامش گریه کنان وارد شد و به او گفت: خود را به مادرت برسان که از بالای بام افتاده و در حال مرگ است. جعفر گفت: به خدا سوگند دیگر به گروه واقفیه پای بند نیستم. خود را از آن‌ها جدا کردم و به امامت آن حضرت، ایمان پیدا کردم. ---------------------------- (۱): واقفیه، گروهی اند که تا امام هفتم علیه السلام را قبول دارند و به امام پس از ایشان اعتقاد ندارند. 📔 بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۱۸۱ ✍سیره امام هادی علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9285
. 🌻 مرگ، حمّام روح على بن محمّد (امام هادى) عليهما السلام نزد يكى از اصحاب خود كه بيمار بود رفت. او مى‌گريست و از مردن بيتابى مى‌كرد. حضرت به او فرمود : اى بنده خدا! تو از مرگ مى‌‌ترسى چون آن را نمى‌شناسى. اگر بدن تو چندان كثيف و چركين شود كه از شدّت چرك و كثافت ، آزرده شوى و بدنت پر از زخم شود و بدانى كه اگر در حمّامى خودت را بشويى همه آنها از بين مى رود، آيا دوست ندارى به آن حمّام بروى و چرك و كثافت‌ها را از خودت بشويى؟ يا دوست دارى حمّام نروى و به همان حال باقى بمانى؟ عرض كرد : چرا، يا بن رسول اللّه (دوست دارم حمّام بروم). فرمود : اين مرگ همان حمّام است و آخرين گناهان و بدى‌هاى وجود تو را پاك و تميز مى‌كند. پس، هرگاه وارد آن (حمّام روح) شدى و از آن گذشتى، از هر گونه غم و اندوه و رنجى رهايى مى‌يابى و به همه گونه خوشى و شادمانى مى‌رسى. در اين هنگام، آن مرد آرام گرفت و تن به مرگ سپرد و حالش جا آمد و چشم خود را بست و جان داد. 📔 معاني الأخبار: ص۲۹۰ ✍سیره امام هادی علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9285
مداحی آنلاین - عنایت امام هادی به فرد مسیحی - حجت الاسلام رفیعی.mp3
2.95M
🌸 (ع) ♨️عنایت امام هادی(ع) به فرد مسیحی 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام ✍سیره امام هادی علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9285
D1736697T15651338(Web) (1)-mc.mp3
12.14M
🔹 دو خدمت امام هادی علیه السلام به جامعه امام هادی علیه السلام در طول دوران امامت و عمر بابرکتشان دو خدمت مهم به جامعه کردند. ۱. نوشتن زیارت جامعه ی کبیره 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ ✍سیره امام هادی علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9285
D1737160T14795914(Web)-mc.mp3
12.3M
🔹 شرح مدیریت ولایی در کلام امام هادی علیه السلام امام هادی (ع) از غریب ترینِ ائمه هستند و بدترین دشمنان را در زمان خودشان تحمل کردند. ایشان در سن ۸ سالگی به امامت و در سن جوانی به شهادت رسیدند. در واقع ایشان بودند که مقدمات دوران غیبت را فراهم کردند و گاهی ایشان با شیعیان از پشت پرده ملاقات می کردند تا مردم را با غیبت آشنا کنند. 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ ✍سیره امام هادی علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9285
D1737621T11864031(Web)-mc.mp3
10.18M
🔹 محبت امام هادی (ع) موجب رضایت الهی مادر دهمین امام همام، امام هادی (ع) کنیزی اهل مغرب یا مراکش امروزی به نام سمانه است. سمانه زنی است که امام هادی (ع) در خصوص ایشان فرمود که مادرم سمانه عارف به حق من است و شیطان به او دسترسی ندارد. 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ ✍سیره امام هادی علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/9285
ادامه میدیم....pdf
722.5K
❇️۱۲ توصیه و راهکار روان‌شناختی برای ترغیب به مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری 📃 راهنمای عملی ترغیب افراد مردد به شرکت در انتخابات 📎 📎 📎 🔶 جهت دریافت محتوای انتخابات به آدرس زیر مراجعه فرمایید👇👇 https://eitaa.com/fatemi222/14014
امیرالمؤمنین عـلـے عليه السلامـ مَن مَدحَكَ بما لَيسَ فيكَ فَهُو خَليقٌ أن يَذُمَّكَ بما لَيسَ فيكَ. كسى كه تو را به آنچه ندارى مى‌ستايد، به آنچه هم در تو نيست نكوهشت مى‌كند. 🌸 📚 غرر الحكم، حدیث ٨۶۵٨ 🍃🌹🍃 @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 پيامبر خـدا صلى‌الله‌عليه‌وآله لَوِ اجْتَمَعَ النّاسُ عَلی حُبِّ عَلِیِّ‌بْنِ أبی‌طالِبٍ لَماخَلَقَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ النّارَ. اگر مردم همگی علی بن أبی طالب عليه‌السلام را دوست داشتند، خدا اصلا جهنم را خلق نمی‌کرد! 💐 📚 بشارة المصطفی، ص٧۵ 🍃🌹🍃 @fatemi222
🍃 🍃 «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، همچون علی علیه‌السلام در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر صلى‌الله‌عليه‌وآله) جان خود را به خاطر خشنودی خدا می‌فروشند؛ و خداوند نسبت به همهٔ بندگان مهربان است. 🌺 📗 سوره بقره، آیه ٢٠٧ 🍃🌹🍃 @fatemi222