eitaa logo
منبرک فاطمی
6.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
در بند معصیت باز ، آقا ببین اسیرم فکری به حال من کن ، حالا که سر به زیرم آقا قبول دارم، دردسرم برایت اما ردم نکن که، بیچاره وفقیرم میترسم ازشبی که ، توبه نکرده باشم در حین ارتکاب، جرم و خطا بمیرم محتاج یک نگاهم ، درمانده بین راهم ای کاش که بیافتد ، تنها به تو مسیرم فرقی نکرده اینجا ، بد یا که خوب باشم در خانه راه دادی ، گفتی که می پذیرم حالا که از فراقت ، اشکم دوباره جاریست پاکم کن وببخشم ، ای سرور و امیرم با اذن مادر تو، در روضه ها نشستم تا باز هم براتِ ، کرببلا بگیرم
🔻شفایِ جانها🔻 ✍ خودش رو «شفای جانها» معرّفی میکنه.. و میگه من اومدم تا این بشری که درد و رنج میکشه، و آرام نیست، بلکه آشفته و پریشان هست رو «شفا» بدم..❤️ 🕋 یَا أَیُّهَا النَّاسُ! قَدْ جَاءَتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ، وَ شِفَاءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ، وَ هُدًی وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ (یونس/۵۷) 💢 ای مردم! و اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است (یعنی ).. 💢 که شفاء و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست، و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است. ☝️ پس نسخه‌ی شفابخشِ الهی است... و در این مسیر، پیامبران هم «طبیبانِ الاهی» هستند. همونطور که امیرالمومنین (ع) درباره پیامبر اکرم (ص) فرمود: طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ (نهج البلاغه).😇 پیامبر طبیبی است که به سراغِ بیمار می‌رود. خُب... سوال⁉️ حالا که شفاست، و پیامبران هم «طبیبانِ الاهی» هستند، و اومدند که بیماریهای روحی، قلبی، و اخلاقیِ ما رو شفا بدن... ⁉️ پس چرا حال و روزِ ما مسلمونها اینجوریه؟!🤔 ⁉️ اون شفا و آرامش و شادمانی کجاست؟! ⁉️ اینهمه بیماریهای اخلاقی، تندخوئی‌ها، بداخلاقی‌ها، خشونت‌ها، ناامنی‌ها، و... برای چیه؟! ⁉️ چرا بعضی از ماها، روز به روز داریم بیمارتر و ناآرام‌تر می‌شیم؟! ✅️ نسخه و شفا، و طبیب که ایرادی ندارند. ⁉️ پس ایرادِ کار کجاست؟! به خودمون رجوع کنیم، و ببینیم کجا به نسخه عمل نکردیم، یا برعکس عمل کردیم. التماسِ کمی تفکّر لطفاً🤔 @fatemi222
🔔 ⚠️ 🔥 اهل دنیا، از یاد خدا و قبر و قیامت فراری اند! 📛 ما نیز جهت حفظ ایمان خود از این ویروس خطرناک غفلت، به شدت باید از این گونه افراد فراری باشیم و در لیست سیاه رفاقتمان قرارشان دهیم 🔔 دنیاطلبی و مال دوستی، آدمی را از خدا و خوشبختی آخرت، دور میکند! 👇👇👇👇 🌴 آیه 29 سوره نجم 🌴 🕋 فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا ⚡️ترجمه: پس، از هر كه از ياد ما روى‌گرداند و جز زندگى دنيا را خواستار نبود، روبگردان. @talangoremazhabi
🔻آرامش در شب🔻 ✍ در آیات و روایات بیان شده که: 🌙🌒 برای استراحت و آسایش، 🌞🌎 و برای کار و فعالیّت است. ❌ حتّی به ما گفتند از و تلاش، و در شب، پرهیز کنید (تفسیر نورالثقلین). ☝️ در آیاتِ فراوانی از قرآن کریم، و استراحتِ کافی در شب، بعنوانِ یکی از عواملِ ، بیان شده.🙂 یکی از آیاتی که رو بعنوانِ عاملِ و بیان میکنه، در سوره یونس اومده:👇 🕋 هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ، وَ النَّهَارَ مُبْصِرًا (یونس/۶۷) 💢 او کسی است که را برای شما آفرید، تا در آن استراحت کنید و بیابید. 💢 و را روشنی‌بخش قرار داد، تا در آن به برای زندگی بپردازید. 📣📣.. دقّت کنیم. وقتی کارخونه‌ای یه محصولی میسازه، یه «کتابچه‌ی راهنما» همراهش میذاره،📒 تا به مصرف‌کننده، نحوه‌ی درستِ استفاده از اون محصول رو یاد بده. ☝️ اونی که ما رو ساخته (یعنی خدا)، توی کتابچه‌ی راهنمایی که همراهِ ما فرستاده (یعنی قرآن)، نوشته که باید استراحت کنه،😴 تا سالم باشه و داشته باشه.🙂💪 ❌ اونوقت ما شبها رو می‌شینیم به شب‌نشینی و دوره‌گردی...🗣 ❌ تا نصف شب توی مهمونی‌ها و پارک‌ها و خیابون‌ها و... می‌چرخیم.🚙 ❌ تا ساعتها توی فضای مجازی و تلگرام و واتساپ و... هرز می‌گردیم.📱 ❌ تا ساعت‌ها پای تلوزیون و فیلم و سریال و... می‌شینیم.📺 ☝️ بیخود نیست در طولِ روز هیچکس اعصاب نداره، و همش به همدیگه گیر میدیم.😡😠 ✅️ قدیمی‌ها نسبت به ما زندگی‌های سالم‌تری داشتند، و بیشتری داشتند،😌 👈 چون شب‌ها بهتر از ما می‌کردند.😴 خصوصاً برای بچّه‌ها و کودکان.👶👦👧 ✔ پزشکان میگن بیشترین میزانِ هورمونِ رشد، ساعات اوّلیه‌ی شب ترشح میشه.🙄 اگر کودک در این ساعات خواب باشه، رشد بهتری داره.👌 ☝️ شب زود میخوابه، از اون طرف سحر زودتر بیدار میشه و به و تهجّد و عبادتش میرسه.😇 @talangoremazhabi
دیده بگشا و ببین زینبت آمد مادر زینب خسته و جان بر لبت آمد مادر از سفر قافله‌ی نور دو عینت برگشت زینبت با خبرِ داغ حسینت برگشت یاد داری که از این شهر که خواهر می‌رفت تک و تنها که نه ، با چند برادر می‌رفت یاد داری که عزیز تو چه احساسی داشت وقت رفتن به برش قاسم و عباسی داشت یاد داری که چگونه من از اینجا رفتم؟ با حسین و علیِ‌اکبر ِ لیلا رفتم بین این قافله مادر ، علی ِاصغر بود شش برادر به خدا دور و بر خواهر بود ولی اکنون چه ز گلزار مدینه مانده؟ چند تا بانوی دلخون و حزینه مانده مردها هیچ ، ز زنها هم اگر می‌پرسی فقط این زینب و لیلا و سکینه مانده نوه‌ات گوشه‌ی ویرانه‌ی غربت جا ماند سر ِخاک پسرت نیز عروست جا ماند باوفا ماند که در کرب و بلا گریه کند یک دل سیر برای شهدا گریه کند ولی اکنون منم و شرح فراق و دردم دیگر از جان و جهان بعد حسین دلسردم آه…مادر چه قدَر حرف برایت دارم بنِگر با چه قَدَر خاطره بر می‌گردم جای سوغات سفر ، موی سفید و دلِ خون… …با تن نیلی و این قدّ کمان آوردم
سؤال: اگر کسی می تواند نماز را ایستاده بخواند، ولی هنگام برخاستن فشار زیادی به زانوهایش وارد می شود، آیا می تواند نمازش را روی صندلی بخواند؟ جواب: اگر با تکیه بر چیزی یا کمک گرفتن هنگام برخاستن ترس ضرر رفع می شود باید بایستند، در غیر این صورت نماز را ایستاده شروع کند و در بین نماز هر گاه برخاستن برای ایشان ضرر یا خوف ضرر داشت، ادامه نماز را نشسته بخواند.
سؤال: اگر بعد از پاک نمودن آرایش یا چسب، شک کنیم که چیزی روی پوست مانده یا نه، می‌توانیم وضو بگیریم؟ جواب: باید مطمئن شوید آب به پوست می‌رسد، مگر این که مبتلا به وسواس باشید که نباید به شک اعتنا کنید. با ما در میان بگذارید
سؤال: کسانی که طبق وظیفه، برای سجده روی صندلی نشسته و بر روی میز مقابلشان سجده می کنند، آیا این سجده محسوب می شود و نسبت به قرار دادن مواضع هفتگانه در سجده چه وظیفه‌ای دارند؟ جواب: اگر به گونه‌ای است که می توانند خم شوند و روی میز سجده کنند، سجده محسوب می شود و باید در حد امکان نسبت به مواضع سجده مراعات کنند بنا بر این اگر مهر را برداشته و بر پیشانی بگذارند صحیح نیست، البته لازم نیست زانوها را برچیزی قرار دهند.
🔖در مفاتيح آ شيخ عباس قمي اول زيارت حضرت زهرا آورده است. ➖. «يا ممتحنه» سلام بر تو اي كسي كه مورد امتحان الهي قرار گرفتي. همه‌ي ما در معرض امتحان هستيم. 🔺. «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ» (عنكبوت/2) مردم فكر كرديد ايمان بياوريد، كافي است. ، امتحان نمي‌شويد. امتحان دو نوع است. «وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّيِّئات‏» (اعراف/168) يعني گاهي سخت است و گاهي آسان است. حسنات يعني عافيت، سلامت، رزق، پول. سيئات فقر و نداري و مرگ و مير است. 🔺 هردو رقمش است. شانس‌اش به حسنات افتاد. ايوب صياد بود و فقر و گرفتاري بسيار داشت. آنچه مهم است و من مي‌خواهم خدمت بينندگان عزيز عرض كنم، اين است كه مردم در مقابل امتحان الهي سه دسته هستند. 🔖 يك دسته جزوع هستند. تا امتحان سخت مي‌آيد داد و فرياد مي‌كنند. 🔺 «إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا» (معارج/19 و20) چرا من اينطور شدم؟ اين بد است. 🔖دسته‌ي دوم هستند، مي‌گويند: خدا خواسته، صبر مي‌دهد. شايد ته دلش هم ناراحت است ولي خدا خواسته و صبر مي‌دهد. گاهي شما ديدن يك بيمار در بيمارستان مي‌رويد، مي‌گوييد: احوالتان چطور است؟ مي‌گويد: حالا كه روي تخت بيمارستان هستيم، انشاءالله صبور هستيم. هرچه خدا بخواهد. صبر خوب است، منتهي گاهي ممكن است در اين صبر، گله‌اي هم باشد. 🔖سوم شكور و بودن است. حضرت زهرا ممتحنه‌اي است كه راضيه است. يعني مي‌گويد: پسندم آنچه را، زهرا پسندد. لذا وقتي رسول خدا به خانه آمد و ديد، فقر در خانه است و حضرت زهرا واقعاً اذيت مي‌شود، بچه روي پايش است. زبانش به ذكر است. حضرت علي(ع) به يكي از قري فرمود: آنقدر فاطمه در خانه‌ي من مشك به دوش كشيد كه جاي بند مشك به بدنش ماند. آنقدر با دستش آسياب كرد، كه دستش تاول زد. خانم‌ها الآن كه ازدواج مي‌كنند، تا هفت، هشت سال بچه‌دار نمي‌شوند. بعد هم مي‌گويند: يك بچه كافي است. حضرت زهرا چهار بچه پشت سر هم در يك خانه‌ي ساده دارد. نگوييد: آقا او زهراي مرضيه بود. اين فرافكني خيلي بد است. ما گاهي به بعضي‌ها مي‌گوييم: پيغمبر گرامي اسلام بخشيد. او كه پيغمبر بود. اگر قرار بود من هم اينطور باشم، پيغمبر مي‌شدم. به او مي‌گفتم: عزيز من، قرآن نمي‌گويد: او پيغمبر بود. قرآن مي‌گويد: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة» (احزاب/21) اين فرافكني خيلي بد است. آقا به آنها خدا صبر داده بود! نه بابا شكم آنها از غذاي بهشت سير بود! نه بابا اينطور نيست. سه شب گرسنه خوابيده و به مسكين و يتيم و اسير نان داده است. بشر است! رسول خدا در خندق، از شدت گرسنگي به شكم سنگ مي‌بستند. همان آغاز خدا به او چهار فرزند داده همه هم كوچك هستند، فقير هم هستند و امكانات امروزي هم نيست ولي راضي است. پس ممتحنه يعني كسي كه در معرض امتحان قرار مي‌گيرد. آنوقت در اين ممتحنه آدم صبور، جزوع يا راضي باشد؟ بهترينش اين است كه راضي باشد. حضرت زهرا راضيه‌ي مرضيه هستند. @a_fatemi24 @fatemi24
🔻خطرناکتر از گوساله‌پرستی🔻 این داستانِ قرآنی، خیلی عجیبه😱👇️ 👈 حضرت موسی به قومش فرمود که سی روز برای عبادت به کوه طور میره،😊 👌 و در این مدّت، برادرش هارون رو جانشین خودش در قوم بنی اسرائیل قرار داد. ☝️ امّا وعده‌ی ۳۰ روزه‌ی موسی، ۱۰ روز بیشتر طول کشید:👈 شد ۴۰ روز. ❗️ وقتی موسی بعد از چهل روز در میان قومش برگشت، دید عدّه‌ای از قومش یک مجسّمه به شکل گوساله 🐄‌ درست کردند و اون رو می‌پرستند.😨 👈 اینجا قرآن می‌فرماید که موسی انقدر عصبانی و خشمگین شد😡😠 که سراغ برادرش رفت، و او رو توبیخ کرد. ❗️ حضرت موسی، موی سر و صورت هارون رو کشید، و گفت: تو چرا کاری نکردی؟! 👈 اینجا هارون یه جوابی داد که برای موسی قانع کننده بود، و البته برای ما تکان‌دهنده.😔😕 هارون جواب داد:↶ 🕋 قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ، لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَ لَا بِرَأْسِی، إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی (طه/۹۴) 💢 هارون گفت: «ای فرزند مادرم! و ای برادرم! ریش و موی سر مرا مگیر! و من را مواخذه مکن! من ترسیدم که تو بگویی، در میان بنی اسرائیل انداختی، و سفارشِ مرا به کار نبستی!»❗️ ☝️ البته در آیه ۹۰ همین سوره اشاره شده که هارون ساکت نبود، و مردم رو از گوساله‌پرستی نهی کرده بود، امّا مبارزه‌ی عملی نکرد. ⁉چرا؟! 👈 چون از بین امّت می‌ترسید. 🌴 إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی‌إِسْرَائِیلَ.🌴 ☝️ ترسیدم بینِ بنی‌اسرائیل بیفته. 📛 یعنی هارون که پیامبر معصوم الهی است، حاضر شد مردم گوساله‌پرست بشن، ولی بینشون نیفته.😰 ⁉⚠ واقعاً اثراتِ این چیه، که این دو پیامبر معصومِ الهی، اون رو خطرناک‌تر از گوساله‌پرستی می‌دونند؟! 👈 چون ظرفیتِ نابودیِ یک امّت رو داره. اگر ایجاد بشه، دیگه امّتی باقی نمی‌مونه. ✨✨✨✨✨ 🔴 پیامبر اکرم (ص) بارها درباره حضرت علی (ع) فرمودند: ☝️ «يَاعَلِيُّ، أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسى.» 💢 «ای علی، منزلت و جایگاهِ تو برای من، مثل جایگاهِ هارون برای موسی است، و تو جانشینِ من هستی.» 🔚 حالا می‌فهمیم چرا امیرالمومنین، بعد از پیامبر اکرم (ص)، ۲۵ سالِ تمام سکوت کردند، و از حقّ خود گذشتند و خانه‌نشین شدند... و حتّی با سه خلیفه قبل از خود، در مواردی همکاری کردند. ✔️ برای اینکه بین امّت اسلام ایجاد نشه، و امّت اسلام از بین نره. ⚠️ حالا اگر خدای نکرده، ما کاری انجام بدیم که خواسته یا ناخواسته، بین امّتِ اسلام ایجاد بشه، تمام زحماتِ پیامبر و امیرالمومنین رو به هدر دادیم.👌 @talangoremazhabi
چند نکته درباره نگاه و پوشش: 1. رعایت نگاه و پوشش در برابر نامحرم واجب است و تفاوتی میان فامیل یا غیر فامیل یا نزد پزشک نیست و همچنین تفاوتی میان مکانهای زیارتی و مجالس عروسی یا عزاداری نمی باشد. 2. بر زن واجب است موی سر و بدن و پا و زیر چانه خود را از مرد نامحرم بپوشاند‌، آنچه که از پوشش بانوان در مقابل نامحرم استثنا شده گردی صورت و دستها تا مچ است؛ و نپوشاندن دست و صورت در صورتی جایز است که زینت و آرایش نداشته و مفسده‌ای نداشته باشد مثلا خودش یا دیگران به گناه نیفتند. 3. نگاه کردن مرد به بدن زنان نامحرم و همچنین نگاه کردن به موی آنان، چه با قصد لذت باشد چه بدون آن، حرام است و نگاه کردن به صورت آنان و دستهایشان تا مچ نیز‌، اگر با قصد لذت یا ترس افتادن در گناه باشد حرام است.
مادر امشب زینبت را ناز کن چشمهای بسته ات را باز کن یا مکن مادر از این خانه سفر یا که زینب را به همراهت ببر زینب چهار ساله دوید دامن بابا را گرفت صدا زد : بابا مادرمان را کجا می بری ؟ خدا نکند یک مادر جوانی درخانه جان بدهد بیش از همه بچه های خانه می سوزند ، گریه می کنند، مادر مادر می گویند . شب بود گل خانه ی ما را بردند بی جان تن جانانه ی مارا بردند آهسته در سوخته را وا کردند خاکستر پروانه ی ما را بردند قربان آن بدنی که علی شبانه غسل و کفن کرد . من از شما می پرسم که آیا دیده اید مردی خودش خانمش را دفن کند . بدن زن را که می خواهند دفن کنند دو محرم باید باشد که یکی بالای قبر و یکی داخل قبر ، امیر المؤمنین یک محرم فاطمه بود فرمود : وقتی که بدن را سرازیر قبر کردم دیدم دو دست مثل دستهای پیامبر نمایان شد همه بگوئید یا زهرا درخت زندگي بي شاخ و برگ است به روي شانه ام تابوت مرگ است نفس در سينه تنگي مي كند بازدلم مرثيه مي خواند در آغازبه دل جز داغ آن يار جوان نيست براي راه رفتن هم توان نيست نمي دانم پس از دفن ستاره به خانه باز مي گردم دوباره؟! تو اي سلمان، مسلماني نشان ده! ابوذر، سخت ايماني نشان ده! كمي اندوه مولا را بگيريد سر تابوت زهرا را بگيريد چگونه صبر بر من چيره باشد كه ماهم بين خاك تيره باشد غمش در دل نهان كردن چه سخت است گُلي در گِل نهان كردن چه سخت است مگر آنكه پدر گويد كه هستم خودش گيرد امانت را ز دستم دلم خون است كه در مدفن او لحد بايد بچينم بر تن او من و اين دل كه دارد ناشكيبي علي بي فاطمه يعني غريبي
امشب موضوع نیت با توجه به کتاب سه دقیقه در قیامت ارائه میشود👇
💐🌸🌸 🌸🌸 🍄«و کـتاب اعـمال آنـان در آنجا گذارده می‌شود. پس گـنهکاران را مـی‌بینی در حالی که از آنچه در آن است 💐تـرسان و هراسان هستند و می‌گویند: وای بر ما، این چـه کـتاب اسـت که هیچ عمل و بزرگ را کنار نـگذاشته، مـگر ایـنکه کـرده است. اعمال خود را حـاضر مـی‌بینند و پـروردگارت بـه هیچ کس ستم نمی‌کند (۱)» 🌸صــفحات را کـه ورق مـی‌زدم، وقـتی عـملی بـسیار ارزشـمند بـود، آن عـمل، از بـقیه در بالای صفحه نوشته شده بود. 🍃در یـکی از صـفحات، بـه صـورت بسیار بزرگ نوشته شده بود: 👈کمک به یک خانواده فقیر جـزئیات و فیلم آن موجود بود، ولی راستش را بخواهید من هرچه فکر کردم به یاد که به آن کـمک کـرده باشم! 👌یعنی دوست داشتم، اما تـوان مالی نداشتم که به آن‌ها کمک کنم. ➖ آن خانواده را مـی‌شناختم. آن‌ها در همسایگی ما بودند و اوضاع مـالی خوبی نداشتند. خیلی دلم می‌خواست به آن‌ها کـمک کـنم، بـرای همین یک روز از خانه خارج شدم و بـه بـازار رفـتم. به دو نفر از اعضای که وضع خـوبی داشتند مراجعه کردم. 🌸. من شرح حال آن خـانواده را گـفتم و ایـنکه چقدر در مشکلات هستند، اما آن‌ها نکردند. حـتی یـکی از آن‌ها به من گفت: بچه، این کارا به تو . ایـن کار بزرگترهاست. آن زمان من ۱۵ سال بـیشتر نـداشتم، وقـتی این برخورد را با من داشتند، 🍃مـن هـم دیـگر پـیگیری نکردم. اما عجیب بود که در نـامه عـمل مـن، کمک به آن خانواده ثبت شده بود! بـه جـوان پـشت مـیز گـفتم: مـن کـاری برای آن‌ها نـکردم!؟ او گـفت: 🌛 تو نیت این کار را داشتی و در این راه تـلاش کـردی، اما به نتیجه نرسیدی. برای همین، نـیت و حـرکتی کـه کردی، در نامه عملت ثبت شده. (۲) 🍄الـبته فـکر و نـیت کار خوب، در بیشتر صفحات ثبت شـده بود. هرجایی که دوست داشتم کار خوبی انجام دهـم ولـی را نـداشتم، امـا برای اجرای آن قـدم بـرداشته بودم، در نامه عمل من ثبت شده بود. ولـی خـدا را شـکر کـه نیت‌های گناه و ثبت نمی‌شد. 🍃در صـفحات بـعد و جـای جـای ایـن کتاب مشاهده مـی‌کردم کـه چـنین اتـفاقی افـتاده. یعنی نیت‌های خوب من ثبت شده بود. 🌿الـبته بـاز هـم مـشاهده کـردم کـه اعـمال خـوبم با اشـتباهات و گـناهانی که هیچ برایم نداشت از بـین رفـته! بـه قـول معروف: آش نخورده و دهان سـوخته. 🌾هـرچه جلو می‌رفتم، نامه عملم بیشتر خالی مـی‌شد! خـیلی از ایـن بـابت ناراحت بودم. از طرفی نمی‌دانستم چه کنم. 🌞ای کـاش کـسی بـود کـه مـی‌توانستم گـناهانم را به گـردن او بـیندازم واعـمال خوبش را بگیرم! اما هرچه می‌گذشت بدتر می‌شد. 🌟جـوان پشت میز ادامه داد: وقتی اعمال شما بوی ریا بـدهد پـیش ارزشی ندارد. کاری که غیر خدا در آن شریک باشد به درد همان شریک می‌خورد. اعمال خـالصت را نـشان بده تا کار شما سریع حل شود.مگر نشنیده‌ای: «اَلاَعمالُ بِالنیات.اعمال به نیت‌ها بستگی دارد.» ۱. قــــرآن کــــریم. ســــوره کــــهف. آیـــه ۴۹ ۲.رسـول گـرامی اسـلام در نـهج الـفصاحه، ص ۵۹۳ می‌فرمایند: «خدای والامی‌فرمایند: وقتی بنده من کار نیکی اراده کند و نکند(یا نتواند انجام دهد) آن را یک کــــار نــــیک بــــرای وی ثــــبت مـــی‌کنم...» ____________________________ متن بالا از نرم‌افزار کتاب سه دقیقه در قیامت ارسال شده است شما می‌توانید از لینک زیر این کتاب را دانلود کنید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.threedaghighe.book/?l=fa
هـمین طور که با ناراحتی، کتاب اعمالم را ورق می‌زدم و بـا اعـمال نـابود شده مواجه می‌شدم، یکباره دیدم بـالای صفحه با خط درشت نوشته شده: «نجات یک انسان» خـوب بـه یـاد داشـتم کـه مـاجرا چـیست. ایـن کار خالصانه برای خدا بود. به خودم افتخار کردم و گفتم: خـدا را شکر. این کار را واقعاً خالصانه برای خدا انجام دادم. مـاجرا از ایـن قـرار بـود کـه یـک روز در دوران جـوانی با دوستانم برای تفریح و شنا کردن، به اطراف سـد زاینده رود رفتیم. رودخانه در آن دوران پر از آب بـود و مـا هم مشغول تفریح. یکباره صدای جیغ یک زن و فـریادهای یـک مـرد همه را میخکوب کرد! یک پـسر بـچه داخـل آب افتاده بود و دست و پا می‌زد، هـیچکس هم جرئت نمی‌کرد داخل آب بپرد و بچه را نجات دهد. مـن شـنا و غـریق نجات بلد بودم. آماده شدم که به داخل آب بروم اما رفقایم مانع شدند! آن‌ها می‌گفتند: ایـنجا نزدیک سد است و ممکن است آب تو را به زیر بــکشد و بــا خــودش بـبرد. خـطرناک اسـت و... امـا یک لحظه با خودم گفتم: فقط برای خدا و پریدم داخـل آب. خدا را شکر که توانستم این بچه را نجات بـدهم. هـر طـور بود او را به ساحل آوردم و با کمک رفقا بیرون آمدیم. پدر و مادرش حسابی از من تشکر کـردند. خـودم را خشک کردم و لباسم را عوض کردم. آماده رفتن شدیم. خانواده این بچه شماره آدرس مرا گرفتند. ایـن عـمل خالصانه خیلی خوب در پیشگاه خدا ثبت شـده بـود. مـن هـم خـوشحال بودم. لااقل یک کار خـوب بـا نـیت الهی پیدا کردم. می‌دانستم که گاهی وقـت‌ها، یـک عمل خوب با نیت خالص، یک انسان را در آن اوضـاع نـجات مـی‌دهد. از ایـنکه این عمل، خـیلی بزرگ در نامه عملم نوشته شده بود فهمیدم کار مـهمی کـرده‌ام. اما یکباره مشاهده کردم که این عمل خـــالصانه هـــم در حــال پــاک شــدن اســت! بـا نـاراحتی گـفتم: مـگر نـگفتید فـقط کـارهایی که خـالصانه برای خدا باشد حفظ می‌شود، خُب من این کـار را فقط برای خدا انجام دادم. پس چرا پاک شد؟! جوان پشت میز لبخندی زد و گفت: درست است، اما شـما در مـسیر بـرگشت به خانه با خودت چه گفتی؟ یکباره فیلم آن لحظات را دیدم. انگار نیت درونی من مـشغول صـحبت بـود. من با خودم گفتم: خیلی کار مهمی کردم. اگر جای پدر مادر این بچه بودم، به همه خـبر می‌دادم که یک جوان به خاطر فرزند ما خودش را بـه خـطر انـداخت. اگـه من جای مسئولین استان بـودم، یـک هـدیه حـسابی و مراسم ویژه می‌گرفتم. اصـلاً بـاید روزنـامه‌ها و خـبرگزاری‌ها با من مصاحبه کــــنند. مــــن خـــیلی کـــار مـــهمی کـــردم. فـردای آن روز تـمام ایـن اتفاقات افتاد. خبرگزاری‌ها و روزنـامه‌ها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خـانواده آن بـچه به دیدنم آمد و یک هدیه حسابی بـرای مـن آوردند و... جوان پشت میز گفت: تو ابتدا بـرای رضـای خـدا ایـن کار را کردی، اما بعد، خرابش کردی... آرزوی اجــر دنـیایی کـردی و مـزدت را هـم گـرفتی. درسته؟ گـفتم: هـمه ایـن‌ها درسـته. بعد باحسرت گفتم: چه کـنم؟! دسـتم خـالی اسـت. جـوان پـشت میز گفت: خـیلی‌ها کـارهایشان را برای خدا انجام می‌دهند، اما بـاید تـلاش کـنند تـا آخر این اخلاص را حفظ کنند. بـعضی‌ها کـارهای خـالصانه را در دنیا نابود می‌کنند! ________________________________ متن بالا از نرم‌افزار کتاب سه دقیقه در قیامت ارسال شده است شما می‌توانید از لینک زیر این کتاب را دانلود کنید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.threedaghighe.book/?l=fa