📌آداب باطنیه
1- فهمیدن و پى بردن به عظمت كلام، به این معنى كه #بداند «قرآن» كلام الهى است كه از #عرش عظمت حق نزول نموده تا به مرتبه افهام #خلق رسیده براى اینكه بشر را از تیهِ ضلالت و سرگردانى به سرمنزل سعادت جاودانى هدایت كند.
2- دانستن و پى بردن به عظمت گوینده كلام، یعنى بداند كه #گوینده آن خداوند بزرگ و آفریدگار و پروردگار جهانیان است كه ذات #مقدسش جامع جمیع كمالات و منزّه از همه عیوب و نواقص و مبرّا از احتیاج است.
3- از طهارت ظاهر به طهارت باطن التفات نمودن، به این معنى كه بداند، چنانچه ظاهر «قرآن» را بدون #طهارت نمى توان مسّ نمود تا زمانى انسان از سخنان زشت و ناروا پاك نگردد و دل انسان از اخلاق ناپسند و صفات نكوهیده پیراسته نشود، حقیقت كلام حق را در نمى یابد و لذّت شیرینى آن را درك نمى نماید.
👈در معانى آیات «قرآن» تدبّر نمودن، چنانچه در «قرآن» مى فرماید أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا پس آیا در قرآن #تدبر نمى كنند بلكه بر دلهاى آنان قفل زده شده. و آقا امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: در عبادت بدون علم، و در قرائتِ بدون تدبیر و فكر خیرى نیست.
4- با خضوع و خشوع و رقّت قلب و خوف خدا #قرائت كردن، چنانچه از حضرت صادق علیه السلام روایت مى كند
🔺كسى كه «قرآن» بخواند و خاضع نشود و رقت قلب نداشته باشد و در باطنش حزن و ترس پیدا نشود، به تحقیق به امر بزرگ خدا توهین كرده و زیان آشكارائى نموده .2
5- با حضور قلب و ترك حدیث نفس كه روح هر #عباداتى است ، «قرآن » خواندن.
6- در معانى آیات «قرآن» تدبّر نمودن، چنانچه در «قرآن» مى فرماید أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
🔺 پس آیا در قرآن تدبر نمى كنند بلكه بر دلهاى آنان قفل زده شده. و آقا امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: در عبادت بدون علم، و در قرائتِ بدون تدبیر و فكر خیرى نیست.4
7- متحقق شده به حقایق «قرآن» از اعتقادات واخلاق فاضله و اعمال صالحه چون قرآن مشتمل بر توحید و بیان صفات و افعال صانع عالم و اوصاف و احوال روز قیامت و بهشت و دوزخ و علّت بعثت انبیاء و صفات و رفتار آنها و تمجید از گروندگان به پیغمبران و تقبیح مخالفین آنان.
8- تخصیص: یعنى متوجه باشد كه خداوند او را مخاطب قرار داده با وى #تكلم مى كند و گویا در محضر پیغمبر صلى الله علیه و آله بوده و از زبان آنحضرت كلام الهى را مى شنود.
9- تأثیر قلبى: یعنى از مواعظ «قرآن» متعظ و متذكر شود، (پند بگیرد) اوامر آن را امتثال، و از نواهى آن اجتناب كند، به ذكر نِعَم الهى كه مى رسد شكرگزار و از بلیّات و نعماتش استعاذه نماید و به حول و قوّه الهى متمسّك و از هر حول و قوّهاى بیزارى جوید و توفیق امتثال اوامر و اجتناب از نواهى «قرآن» را از خدا طلب نماید.
10- ترقّى به درجات و مراتب كلام حق به این معنى كه:
در مرتبه اول: خود را مقابل حق ببیند كه با خدا تكلم مى كند.
و در مرتبه دوم: كلام حق را بشنود كه بندهاش را مخاطب قرار داده با او سخن مى گوید.
در مرتبه سوم: خدا را به چشم دل ببیند، چنانچه از «حضرت سیّد الشهداء علیه السلام» و از «حضرت صادق علیه السلام» روایت شده است كه:خداوند بر بندگانش در كتاب خود و كلام خود تجلّى مى نماید.
https://eitaa.com/fatemi222/2997