مهمان نوازی
«وقتی امام در خانه اش مهمانی می داشت و سفره غذا را می گشود به مهمانان خیلی #تعارف می کرد و آنان را به خوردن غذای بیشتر دعوت و ترغیب می فرمود و گاهی پس از آنکه مهمانان #سیر می شدند، #مجددا خوراکی می آورد و در پاسخ آنان که می گفتند ما دیگر سیر شده ایم.
اشتها نداریم می فرمود: نه هنوز چیزی نخوردید. بدانید #مهربانترین شما نسبت به ما کسانی هستند که بر سر سفره ما خوب غذا می خورند.
آنگاه برای تشویق مهمانان به غذا خوردن و برای اینکه مبادا برخی از آنان از روی #خجالت و شرم گرسنه بمانند از قول پیامبر صلی اله علیه و آله احادیثی در ارتباط با خوردن نقل می کرد تا آنا با رغبت و علاقه و طیب خاطر غذا بخورند.
امام در ضمن حدیثی فرمود: اینکه پنج درهم به دست گیرم و وارد بازار شما شوم و با آن غذایی تهیه کنم و چند نفر مسلمان را دعوت کرده اطعامشان کنم، نزد من دوست داشتنی تر از آن است که یک برده را آزاد کنم.
🔰مبارزه با طاغوت
#در_رفتار_امام صادق علیه السلام
🔺در کلمه طیبه از مرحوم شیخ جعفر شوشتری نقل شده که حاکم بروجرد روزی به دیدن پدرش سید مهدی بحرالعلوم رفت.
🔻حاکم نسبت به سید مهدی مهربانی و علاقه نشان داد و آنگاه سید به پدرش گفت: باید مرا از این شهر بیرون فرستی و زیرا می ترسم هلاک شوم. پدر فرمود چرا؟
🔺 گفت: به جهت اینکه از موقعی که حاکم به من علاقه نشان داده آن #بغضی که باید نسبت به حاکم ظالم داشته باشم ندارم. دیگر در اینجا نباید ماند و هجرت کرد.
👌بشار یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) نزد امام آمدند. امام داشتند خرما می خوردند و به من هم #تعارف کرد. گفتم آقا صحنه ای دیدم که بغض گلویم را گرفته نمی توانم خرما بخورم. امام پرسید چرا؟ گفتم آقا در مسیری که می آمدم یکی از پیرزن های #علویه پاهایش سر خورد و با پهلو به زمین افتاد. تا به زمین خورد شروع به لعنت کردن قاتلین حضرت زهرا (سلام الله علیه) کرد و حکومت آمدند و او را گرفتند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برویم مسجد برایش دعا کنم.
🔺 رفتند و امام برای او دعا کرد و سپس فرمود برویم که او آزاد شد. بعد پیرزنی را در بازار دیدند امام فرمودند: چه شد که یاد مادر ما افتادی؟ پیرزن گفت: آقا وقتی به زمین خوردم پهلوم خیلی درد گرفت یاد پهلوی شکسته مادر شما افتادم.
🔻یاران اباعبدالله ظلم ستیز و اهل عدالت بود و خود امام حسین (علیه السلام) اوج عدالت بودند و همان برخوردی که با پسرش علی اکبر داشت با غلامش جون انجام داد. موقعی که جون زمین خورد تصور نمی کرد آقا ابا عبدالله بالا سرش بیاید…
#روضه
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
🔖بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم🔖
🔰محبت زن و شوهر به هم، پدر و مادر، همکار، برادر به برادر، فامیل، همسایه، مجموعه جامعه را عرض میکنیم.
👈 چند تا از عواملی که دوستیها را از هم میپاشد و لطمه میزند، نقطه مقابل آنچه گفتیم، خدمت دوستان عرض کنیم.
1-🔻یکی از آنها در روایت دارد #خبث_نیت و خبث باطن است.
سوء ضمایر، اینکه آدم کار دیگران را #ایراد بگیرد. ما را دیر دعوت کرد!
ما را تحویل نگرفت، دیر زنگ زد. بعضی دائم طلبکار هستند.
یعنی دائم میخواهند بدهکارت کنند. دیر زنگ زدی، دیر دعوت کردی!
👈حاج آقای قرائتی میفرمودند: کلی آدم سر ماشین شب عروسی با هم قهر هستند. که اینها ما را #تعارف نکردند سوار سواری شویم، سوار مینی بوس شدیم!
اینطور نباشد. سر برادرم شلوغ بود، نرسید ما را تعارف کند با سواری برویم! نیت خوب داشته باشیم. مهمان زیاد داشت فرصت نکرد زنگ بزند.
👈 به ما احترام گذاشت کارت داد. کارت ندهد ما را خودی حساب کرد کارت نداد! چقدر این حسن ظنها باعث بهبود روابط میشود.
👈امیرالمؤمنین فرمود: «مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ» (نهجالبلاغه، خطبه 113)
تمام این تفرقهها و اختلافات بین شما، منشأ آن خبث و ناپاکی درون و سوء نیت است. در خانواده هم اینطور است. اِ
این میخواست به مادرم #جسارت کند، مادر شوهر میخواست مرا تحویل نگیرد.
👈خیلی بد است. اگر این حس از ما گرفته شود، این حس #مثبت اندیشی در بین ما بیاید، خیلی از اوقات اینها تبدیل به یک فرصت برای یک ارتباط بیشتر میشود.
2-🔻دومین عاملی که دوستیها را از هم میپاشد، #سَرَک کشیدن در زندگی خصوصی است.
👈فرمود: «لا تُفَتِّشِ النَّاسَ» در زندگی مردم تفتیش نکن. از کجا آورد ماشین خرید؟
👈چطور این خواستگار را پیدا کرد؟ کی رفت فلان چیز را خرید؟
👈فرمود: اگر اینطور باشی «لا تُفَتِّشِ النَّاسَ عَنْ أَدْيَانِهِمْ فَتَبْقَي بِلا صَدِيقٍ» (تحفالعقول، ص 369) اگر اینطور باشد بدون دوست میمانی.
👈دیدید بعضی از ما بعضی جاها نمیرویم و میگوییم: فلانی خیلی دخالت میکند. نمیخواهم با او رفت و آمد کنم.
3-🔻سوم « #مراء» است. ما یک مناظره داریم اشکال ندارد، بنده و جنابعالی مینشینیم با هم گفتگو میکنیم.
👈 «مراء» به معنی جدال یا گفتگوهای بی تأثیر و بی ثمر و #اختلاف برانگیز است.
👈الآن بعضی از فامیلها با هم در فضای مجازی گروه درست میکنند. عیبی هم ندارد. به هم تبریک میگویند، گاهی حدیث برای هم میفرستند. اما بعضاً این فضاها تبدیل به مراء شده است.
👈مخصوصاً در اختلاف نظرهای #سیاسی، جنابعالی طرفدار زید و من طرفدار عَمر هستم. شروع میکنیم در این فضا به هم تاختن!
👈گاهی این موجب دعوا و اختلاف میشود. این فضاها برای این کارها نیست. برای ایجاد الفت و اطلاع رسانی است.
در این گروه عدهای عضو هستند و در این مواقع از آب گل آلود ماهی میگیرند.
👈در روایت داریم که فرمودند: اگر مراء در زندگی شود «لا محبة فی مراء» محبت با مراء از بین میرود. لذا اگر دقت کرده باشید خدا به پیغمبر میفرماید: «مراء» نکن! اصلاً «مِریه» که واژهاش در قرآن هم آمده است، یعنی اینکه انسان به #بحثهای بی ثمر دامن بزند و بی خود اختلاف بین خانوادهها بیافتد.
👈یک آقایی به من گفت: در همین انتخابات ریاست جمهوری کل فامیل ما به هم ریخت، چون باجناق من خواست به زید رأی بدهد. من به عَمر رأی دادم. نظرها محترم است و با هم درگیری و جدل نداریم.
4-🔻از عوامل دیگری که دوستیها را به هم میریزد، #کبر است.
👈 «لیسَ لمتکبر صدیق» همانطور که فرمود: «ثمرة التواضع المحبة» آدم متکبر، رفیق ندارد.
👈 با اینکه تکبر زشت است و صفت بدی هست اما «التكبر مع المتكبر عباده» اگر کسی برایت تکبر ورزید، تو هم در مقابلش خودت را خوار نکن.
👈 چون طرف سوء استفاده میکند. مؤمن نباید خودش را خوار کند!
👈امیرالمؤمنین مسجد آمدند، من این روایت را یکوقت در کتاب «اخلاق اسلامی» مرحوم فلسفی دیدم. خیلی کتاب خوبی است و دو جلد است.
👈حضرت مسجد میآمدند، یک کسی آمد به ایشان جسارت میکرد. آقا هم عفو میکردند و رد میشدند. تا میآمد سخنرانی کند باز بلند میشد یک چیزی میگفت.
👈 یک روز حضرت امیر نگاهی کرد و فرمود: «ایها المتکلم قُم» بلند شد ایستاد، فرمود: اگر بخواهم میتوانم درباره تو بگویم آنچه که میدانم! چه کسی هستی و چه گذشتهای داشتی!
👈یعنی آقا این راه را بست. یکوقت پیغمبر داشت میرفت، پشت سر پیغمبر میآمد شکلک درمیآورد. عبایش را میکشید.
👈. منافقین و مشرکین هم میخندیدند. یک روز و دو روز! پیغمبر فرمود: همینطور بمانی که دیگر تا آخر رعشه گرفت. لذا تکبر و فخر فروشی موجب میشود انسان دوستانش را از دست بدهد.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222