eitaa logo
منبرک فاطمی
6.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
986 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
فرقه ی صوفیه: آیاملاسلطان بزرگ دراویش مرتد بوده است؟ 🔹اسامی دیگر این فرقه عبارت است از: طاووسیه، نعمت اللّّهی، سلطان علیشاهی و نعمت اللّهی گنابادی. مؤسس این فرقه ملا سلطان محمد گنابادی است. وی در سال 1251 در بیدخت گناباد متولد شد و در سال 1293 ق ادّعای قطبیت کرد. دو کار عمده ای که ملا سلطان محمد گنابادی کرد و موفق شد در بیدخت مردم را به گرد خود جمع کند عبارت بود از: 1. استفاده از جهل مردم و ارائه برنامه های دینی برای مردم، 2. انجام طبابت و مداوای رایگان مردم. 🔸کتب ملا سلطان عبارتند از: 1. سعادت نامه 2. ولایت نامه 3. تفسیر بیان السعاده (البته عضی از بزرگان،مانند آقابزرگ تهرانی در کتاب الذریعه بر این عقیده اند که این تفسیر را شخص دیگری نوشته و انتشارات حقیقت که مربوط به فرقه ضاله دراویش گنابادی است آن را به نام ملاسلطان گنابادی چاپ کرده است) 4.معجم السعادات 5.- بشاره المؤمنین 6. تهذیب التذهیب 7.تنبیه النّائمین. 8. شرح کلمات قصار بابا طاهر. 🔹بعد از بالا گرفتن کار ملا سلطان و بروز انحرافات ایشان، عده ای از مردم بیدخت خدمت عالم و مرجع بزرگوار آن زمان آخوند خراسانی رسیدند و عقاید ملا سلطان را به ایشان بازگو نمودند. 👈مرحوم آخوند خراسانی(رحمه الله علیه) فرمان ایشان را صادر کرد. در سال 1321 ق عده ای از مردم بیدخت ملا سلطان را کردند. پس از ملا سلطان، نور علیشاه ثانی، پسر ملا سلطان قطب شد. بعد از ده سال او را نیز در ری کشتند. بعد از نور علیشاه، صالح علیشاه و بعد از وی به ترتیب: سلطان حسین تابنده (رضا علی شاه)،علی تابنده(محبوب علی شاه ) نور علی تابنده ( مجذوب علی شاه ) قطب شدند. گنابادیه در دوره قاجاریه توسط حمایتهای بی دریغ تیمور تاش و در زمان پهلوی توسط نصیری، رئیس رشد کرد. کتاب های ملا سلطان را سرتیپ پرورش چاپ می کرد و سلطان حسین هم به شدت به شاه وابسته بود و در راهپیمایی ها در از شاه شرکت می کرد. https://hawzah.net/fa/Article/View/96023/%D8%A8%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A8%D8%AF%D8%B9%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%87-%DB%8C-%DA%AF%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87 @a_fatemi24
➖دومي حسن ظن به خداست. اگر شما حسن به خدا داشتي، چرا من يك پسر ، دختر دادي؟ براي اينكه رشدم در دختر است. براي اينكه شايد آن پسر به صلاحم نبود. 👈اين همان قصه‌ي حسن ظن خدا است. 😡و خدا در قرآن كريم چند گروه را لعنت كرده، يكي «الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ» (فتح/6) كساني كه به خدا سوء ظن مي‌ورزند. پس دو عامل را براي كسب آرامش گفتيم. 3️⃣عامل سومي كه آرامش مي‌آورد كاهش است. هرچه شما وابستگي‌ات را به همسر و فرزند و كمتر كردي، آرامتر هستي. 👌كاري كه بچه‌هاي ما در جبهه مي‌كردند. عزيزي شد. انشاءالله خدا همه آنها را با رسول الله محشور كند. 19 ساله بود. خواهرش يك لحظه گفت: اين آخري‌ها با ما مي‌كرد. گاهي روي ما دست بلند مي‌كرد. مي‌گفت: من مي‌گفتم فلاني از تو بدم مي‌آيد، مي‌گفت: بدت بيايد. بعد مي‌گفت: وصيت‌نامه‌اش را كه باز كرديم از همه ما كرد. نوشته بود من مي‌خواستم اين شما از دل من كمرنگ شود كه در جبهه من اثر نگذارد. شما نگوييد: چرا نمي‌آيد و شش ماه كرد؟ 👌فرزند يكي از بزرگ مريض شد. خيلي حالش بد بود و امام جمعه هم بود. نماز جمعه آمدند و ايستادند و شروع به خواندن سوره كردند. ➖ آن آيه‌اي كه در سوره منافقون راجع به و اموال آمده است. مي‌گويند: ايشان مرتبه اين را در نماز تكرار كرد. همه تعجب كردند كه آقا كرده بود. بعد از نماز به آقا گفتند. فرمود: من اين را سه بار تكرار كردم، گويي سه بار جلوي چشمانم فرزندم را ديدم. يعني فكر كردم اگر مُرد هم ديگر اتفاقي نيفتد. اين خيلي مهم است. 👌صاحب جواهر پسرش از دنيا رفت. كنار بدن پسرش كتاب را نوشت. 👌ميرزا جواد آقاي ملكي صبح عيد پسرش فوت كرد و در آب شد. گفت: جنازه را در زير زمين بگذاريد، مردم را خراب نكنيد. 👌پسر حاج شيخ عباس قمي، مي‌گفت: پدر در بستر در حال بود. صدايم زد و گفت: ميرزا علي آقا اين را از اين اتاق بيرون ببر. گفتم: چرا؟ فرمودند: اين كتاب را خيلي دوست دارم. همين باعث شود كه عزرائيل وقتي مي‌آيد وابستگي به اين كتاب باعث شود من بيمار از دنيا بروم. اين خيلي مهم است. گاهي مي‌بيني كسي يك وابستگي دارد، شيطان هنگام جان دادن وابستگي‌ها را جلوي چشم آدم مي‌آورد. اين بچه تو است، پس بگو: خدا نيست تا بچه‌ات نجات يابد. بگو نيست. سومين عامل كاهش دلبستگي‌ها است. 4️⃣عامل چهارم خداست. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» آن دعا باز غير از اين ذكر است. اين ذكر هميشه مي‌شود باشد. «خوشا آنان كه الله يارشان بي *** و ذكر قل هو الله كارشان بي»، «خوشا آنان كه دائم در نمازند» خود ذكر آرامش مي‌آورد. خدا قسمت نكند كه در هواپيما باشيد و رخ بدهد، خيلي سخت است. مرگ جلوي چشمان ست. اما بعضي همان لحظه آرام هستند. شما كه ذكر مي‌گوييد با آن كسي كه آرام است، هيچ فرقي نمي‌كنيد. بيفتد هردو مي‌ميريم، نيفتد هم هردو زنده مي‌مانيم. فقط او آرام است و شما ناآرام هستي. 5️⃣راه پنجم آرامش كه در روايت ما آمده است، بحث است. سعدي گفت: كفش نداشتم، غصه مي‌خوردم. نگاه كردم ديدم يك نفر پا ندارد. گفتم: پس اوضاع من بهتر است. من كه كفشندارم اوضاعم بهتر از كسي است كه پا ندارد. نگاه كردن به اينگونه افراد هم مؤثر است.