✅تعارض بین دو گرایش، ریشۀ شکل گیری مانع برای تحول روحی
•👌 ما بنا داریم امشب و شبهای پیش رو دربارۀ برخی از #موانع تحول روحی سخن بگوییم.
👈چرا آدمها بااینکه دوست دارند #کس دیگری شوند، زندگی و اوضاع #روحی خودشان را
#بهتر کنند،
💧 باز سر جای #خودشان ایستادند و در #جا میزنند و حاضر نیستند عوض شوند؟
•⬅️ برای بیان #موانع تحول روحی دوباره باید #سری بزنیم به #درون انسان، در #درون انسان،
تمایل ات متنوع و متعدد هستند که #تمایلات متعدد و متنوع گاهی باهم #متعارض و
متضاد هستند.
👈 البته گاهی هم نه باهم #همکاری میکنند، #گروه تشکیل میدهند علیه
گرایشهای دیگر #خیز برمیدارند.
• ♦️#تعارض بین دو گرایش، #ریشۀ شکل گیری #مانع برای #تحول روحی هست. نظیر اینکه
شما علاقه دارید که #غذای #کمتری بخورید تا سالمتر تا اینکه #هیکل بهتری پیدا کنید
اما یک #علاقه دیگری مقابل علاقه به #سلامتی و #خوش هیکلی قد علم میکند به نام
لذت غذای #خوشمزه.
•❌ آدمها اکثرا تا به #موانعی برمیخورند سریع #بیخیال تغییر و تحول میشوند. خصوصا اگر مانع زورش زیاد باشد.
➕تحول روحی، #یعنی گذشتن از یک #گرایش و مهربانی کردن به یک #گرایش دیگری که #فعال نیست. حالا چقدر #تمرین میخواهد آدم از خودش بخواهد بیا از این گرایش #قوی که بیدار هست به #نفع یک گرایش که آلان بیدار نیست و در وجود تو ضعیف هست اما اگر بیدار شود هم تو را قویتر میکند هم به تو لذت بیشتری میدهد بگذار؟!
ادامه دارد👇👇
https://eitaa.com/fatemi5/1262
❇️حکیم بن طفیل طایی سنبسی
👈از عناصر خبیث که در قتل حضرت #عباس بن علی (اباالفضل) علیه السلام شرکت داشت.
👈او از قبیله «طی» و از همین جهت طائی می گفتند.
سنبسی را نیز با اعراب مختلف، سنبسی و… خوانند.
👈حکیم از سران و اشراف کوفه و از سپاهیان عمر بن سعد در کربلا بود.
👈روز عاشورا، آن زمان که عباس بن علی علیه السلام، به سمت رود فرات رفت تا برای خیمه های امام حسین علیه السلام آب بیاورد، حکیم همراه «زیدبن ورقاء» در یکی از #نخلستان های اطراف کمین کرد و بطور #ناگهانی به حضرت اباالفضل حمله برد و دستان حضرتش را #قطع کردند.
و چون سپاه دشمن، آن حضرت را احاطه کردند، به تنهایی با آنها آنقدر جنگید تا به شهادت رسید.
👈 به نقل برخی مورخین، حکیم بن طفیل در آخرین لحظه، عمودی از آهن به فرق مبارکش زد و آنحضرت نقش بر زمین شد.
👈عده ای نام آن خبیث را، «نوفل ازرق» گفته اند.
👈بعد از شهادت حضرت عباس علیه السلام حکیم جامه و سلاح او را به سرقت برداشت.
👈تمام مقاتل، او را از قاتلین حضرت ابالفضل العباس (ع) می دانند.
👈وی بعد از شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا، به دستور #عمربن سعد همراه با ۱۰ نفر دیگر بر بدن آن حضرت اسب تاختند و استخوان های سینه و پشت و پهلوی حضرتش را در هم شکستند (لعنت خداوند بر آنها)، وقتی به کوفه به #حضور ابن زیاد رفتند، اظهار #خوش خدمتی کرده و گفتند ما بودیم که در بعدازظهر عاشورا بر پیکر حسین اسب تاختیم ولی عبیدالله به آنها جایزه اندکی داد.
👈 محدثین چون (ابوعمرو زاهد) گویند که چون نسب این ده نفر را بررسی کردیم، دیدیم که همگی حرامزاده و از اولاد زنا بودند.
⭕️سرانجام کار او:
👈مختار ثقفی، سال ۶۶ هـ.ق، که به خونخواهی کشته شدگان کربلا برخاست.
👈عبدالله بن کامل شاکری را با عده ای مامور کرد تا #حکیم بن طفیل را دستگیر کردند.
👈او می گفت تیری بر حسین بن علی علیه السلام انداختم ولی به زیر جامه آنحضرت رفت و هیچ زیانی به او نرساند نزدیکان حکیم، نزد «عدی بن حاتم طائی» رفتند و از او خواستند تا ضامن شود و حکیم را آزاد کنند زیرا عدی، هم قبیله آنها بود.
👈عدی این تقاضا را از «ابن کامل» کرد ولی او گفت:اختیار با من نیست، امر با مختار است.
👈و شیعیان نگران بودند که مبادا امیر (مختار) شفاعت #عدی بن حاتم را بپذیرد.
👈 لذا به ابن کامل اصرار می کردند که بگذار این خبیث را بکشیم و از این جهت او را #برهنه کردند و گفتند تو بودی که فرزند علی علیه السلام را بعد از کشتن برهنه کردی و تو گفتی که بر حسین علیه السلام، تیر انداختی و کارگر نشد، حال ما بر تو تیر می افکنیم تا کارگر شود و آنقدر بر بدن آن تیز زدند تا مانند #خارپشت شد و بر زمین افتاد و به هلاکت رسید.
👈از آن طرف که عدی بن حاتم، نزد مختار رفت تا شفاعت او کند، مختار گفت آیا تو روا داری که کشندگان حسین علیه السلام را شفاعت کنی؟
👈 عدی گفت:بر حکیم بن طفیل دروغ بسته اند. او از کشندگان نبود. مختار گفت:اگر یقین به این حرف کنم، او را رها می نمایم. اما:غافل از اینکه، گروه ابن کامل، حکیم را کشته بودند و خبر #قتل او را برای مختار آوردند.
👈حضرت مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در زیارت شهدا از ناحیه مقدسه، او را #لعنت کرده است. آنجا که بر عموی خود حضرت اباالفضل العباس علیه السلام سلام و درود فرستاده و فرموده:
سلام بر عباس فرزند امیرالمومنین علیه السلام، یاور برادر با جان خویش، آن که از دیروزش برای فردای خویش توشه برگرفته است.
👈فدایی برادر، او که حافظ مشک آب و به سوی برادر شتابان بود و دو دست از بدنش جدا شد.
👈خداوند قاتلان او یزید بن وقاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222